۱۸ مرداد ۱۳۹۶

باجگیران پتنت (پتنت ترول‌ها)

مقدمه 

یکی از مهمترین تغییرات رخ داده در طول چند دهه گذشته، افزایش قابل توجه نقش علم و فناوری در زندگی بشر بوده است. این تغییرات به خصوص در زمینه اطلاعات و فناوری‌های ارتباطی «ICT» بیشتر به چشم می‌خورد، به گونه‌ای که توسعه فناوری‌های جدیدی نظیر اینترنت و هوش مصنوعی به عنوان کلان روندهای علم و فناوری مطرح گردیده‌اند. 

افزایش نقش فناوری در صنعت و تجارت نیز اثرگذار بوده است، به طوری که با نوآوری‌ها و ابداعات صورت گرفته، چرخه عمر محصولات کوتاه و کوتاه‌تر گردیده است. این تغییرات، تأثیر شگرفی بر نوع و شدت رقابت در صنایع مختلف داشته است و به همین دلیل، شرکت‌ها و مؤسسات تجاری سعی در بکارگیری سیاست‌ها و استراتژی‌های مناسب بوده تا خود را با محیط به سرعت در حال تغییر و سرشار از عدم قطعیت کنونی تطبیق دهند. 

یکی از موارد کلیدی که شرکت‌ها و بنگاه‌های پیشرو در فناوری و نوآوری، در سال‌های اخیر به آن اهتمام ورزیده‌اند، حفاظت از دستاوردهای فکری ناشی از نوآوری‌ها و ابداعات متعلق به خود بوده است. امروزه شرکت‌های مختلف در سرتاسر جهان به طور فزاینده‌ای سعی در اتخاذ استراتژی‌های متنوع حفاظت از حقوق مالکیت فکری خود دارند، که یکی از ابزارهای اصلی مورد استفاده، بکارگیری حمایت‌های قانونی انحصاری ناشی از ثبت پتنت است. 

به موازات تشدید توجه شرکت‌ها و مؤسسات به استفاده از پتنت، سیاست‌گذاران و مدیران ارشد دولتی در کشورهای توسعه‌یافته نیز سعی در توسعه سیستم‌های حفاظتی مرتبط با ثبت اختراع و پیمان‌های بین‌المللی مرتبط با آن داشته‌اند. این توسعه در کنار بسیاری از مزایا و مواهب موجود برای فناوران و نوآوران، منجر به ظهور چالش‌های متعددی نظیر افزایش قابل ملاحظه شکاف فناورانه بین کشورهای توسعه‌یافته و دیگر کشورها، هزینه بالای فناوری‌های جدید تحت حفاظت و نیز سوء استفاده از حفاظت‌های قانونی پیش بینی شده برای صاحبان پتنت نیز گردیده است. 

یکی از چالش‌های اصلی در حوزه پتنت، موضوع سوء استفاده از این ابزار جهت کسب منافع می‌باشد. به عبارت دیگر، برخی افراد و شرکت‌ها با توجه به حفاظت‌های قوی پیش‎بینی شده در قوانین ملی کشورها و پیمان‌های بین‌المللی، با تصاحب امتیاز پتنت‌های مختلف، اقدام به تحت فشار قرار دادن فناوران و شرکت‌های نوآوری که از ایده‌های مشابه پتنت‌های مذکور استفاده می‌نمایند، می‌کنند. این گروه از شرکت‌ها در ادبیات حوزه مالکیت فکری، باجگیر پتنت و یا پتنت ترول «Patent Troll» نامیده می‌شوند. با توجه به نقش رو به افزایش پتنت در کسب و کار و نیز ابعاد بسیار گسترده مالی در پرونده‌های حقوقی ناشی از نقض پتنت، در این مقاله سعی بر این است که پس از تعریف و تبیین مفهوم باجگیر پتنت، برخی موضوعات مطرح پیرامون این مفهوم مورد بررسی قرار گیرد. 

 

مفهوم پتنت ترول 

اصطلاح باجگیر پتنت عمدتاً برای یک فرد و یا سازمانی بکار برده می‎شود که مالکیت یک اختراع را بدون قصد استفاده از آن برای تولید محصول، در اختیار می‌گیرد. اهلی «Ohly» در مقاله‌ای که در سال ۲۰۰۸ میلادی منتشر نمود، ویژگی اصلی باجگیران پتنت را عدم مشارکت در فرآیند توسعه فناوری منجر به ثبت پتنت می‌داند. در اغلب موارد، باجگیران پتنت مخترعانی نیستند که حاصل تحقیقات و نوآوری‌های خود را به ثبت رسانده و آن‌ها را برای فروش و یا واگذاری لیسانس استفاده عرضه نمایند. به عبارت دیگر، این اشخاص به صورت هدفمند به دنبال سودآوری ناشی از دریافت غرامت از شرکت‌هایی هستند که ناآگاهانه حقوق مالکیت فکری ناشی از پتنت‌های متعلق به آن‌ها را نقض می‌نمایند. 

یکی از نکات جالب پیرامون باجگیران پتنت این است که اصطلاح پتنت ترول در متون رسمی و بندهای قانون پیمان‌های بین‌المللی مطرح نگردیده است؛ در واقع، این اصطلاح نوعی بار منفی معنایی برای نهادهای غیر تولیدی «NPEs» ایجاد می‌نماید که نخستین بار توسط پیتر دتکین «Peter Detkin» مدیر ارشد شرکت اینتل در سال ۲۰۰۱ میلادی مورد استفاده قرار گرفته است. وی این عنوان را برای توصیف شرکت «TechSearch» و تیم حقوقی مرتبط با آن‌ها در خلال رسیدگی به پرونده حقوقی نقض پتنت به کار برد. از دیگر اصطلاحات مرتبط که گاهی در همین راستا به چشم می‎خورند، می‌توان به مواردی نظیر بازاریاب پتنت، دلال پتنت و نیز «Patent Shark» اشاره نمود که البته خود این اصطلاحات نیز لزوماً همراه با بار منفی نمی‎باشند. 

فعالیت‌های منفی پتنت ترول‌ها گاهی شرایط را به گونه‌ای تغییر داده که یک دید منفی نسبت به هر فرد یا شرکتی که برای دفاع از حقوق پتنت‌های ثبت شده خود اقدام نماید را ایجاد می‌کند، این در حالی است که بایستی این دو گروه را به صورت کامل از یکدیگر تفکیک نمود. لازم به ذکر است، اخیراً بسیاری از پژوهشگران و متخصصین، با زیر سؤال بردن بار منفی معنایی باجگیر پتنت به صورت عام، تقاضای ارائه نوعی طبقه‌بندی دقیق‌تر برای انواع ترول‎ها را مطرح نموده‌اند.

  

باجگیران پتنت؛ مشوق یا مخل نوآوری؟ 

همان‌گونه که در سطور پیشین اشاره گردید، به اعتقاد اکثر پژوهشگران فعال در حوزه پتنت، ویژگی مشترک باجگیران پتنت، عدم فعالیت در توسعه ایده و ثبت آن و نیز اتخاذ نوعی سیاست صبر استراتژیک و خاموش برای دریافت حداکثر منافع ناشی از پتنت می‌باشد. بسیاری از صاحب‌نظران و متخصصین بر این باورند که یکی از چالش‌های اصلی پیش روی حوزه مالکیت فکری، استفاده شرکت‌های کوچک از دادگاه‌ها و محاکم قانونی به عنوان مرجعی برای دریافت هزینه‌های فعالیت و کسب سود از شرکت‌های بزرگ است. بنا به گزارش «RPX» که از شرکت‌های فعال در زمینه مشاوره کاهش ریسک نقض پتنت به شمار می‌رود، در طی یک بازه شش ساله از ۲۰۰۶ الی ۲۰۱۲ میلادی، تعداد پرونده‌های نقض حقوق پتنت که از سوی باجگیران در دادگاه‌های آمریکا به ثبت رسیده است، با رشدی ۵۰۰ درصدی به بیش از ۲۹۰۰ مورد افزایش یافته است. 

یکی از سؤالات اصلی مطرح در مورد باجگیران پتنت، پیرامون چرایی و چگونگی اخلال در روند نوآوری است؛ به معنای دیگر، «آیا کسب و کارهای مبتنی بر باجگیری پتنت برای تولیدکنندگان، نوآوران و صنایع مرتبط با آن‌ها سودمند می‌باشد و یا مضر خواهد بود؟» 

با توجه به روند صعودی در تعداد پرونده‌های حقوقی با موضوع نقض حقوق پتنت که از سوی برخی شرکت‌های کوچک علیه شرکت‌های فناوری بزرگ نظیر اپل به ثبت می‌رسد، بررسی دقیق هر یک از این پرونده‌ها در رفتارشناسی ترول‎ها و تشخیص استراتژی‌های مورد استفاده از سوی آن‌ها اثربخش خواهد بود. برای مثال، تیم پلمن «Tim Pohlman» به اتفاق همکارانش، در تحقیقی که بر روی گونه‎شناسی انواع باجگیران پتنت انجام داده‌اند، با بررسی موردی به شواهدی دست یافته‌اند که نشان می‌دهد اقدامات ترول‎ها می‌تواند تأثیر منفی بر کل صنایع داشته باشد و منجر به کند شدن روند نوآوری گردد. لازم به ذکر است، در سال ۲۰۱۱ میلادی مؤسسات تجاری آمریکایی ضرری ۲۹ میلیارد دلاری بابت اقدامات باجگیران پتنت را متحمل شدند. 

در ژوئن سال ۲۰۱۳ میلادی، شورای ملی اقتصاد و شورای مشاوران اقتصادی آمریکا در گزارشی تحت عنوان «Patent Assertion and U.S Innovation» با تأکید بر آسیب جدی وارد شده به اقتصاد که ناشی از فعالیت‌های باجگیران پتنت است، اظهار داشت: « سیاست‌ها و رویکردهای اتخاذ شده در زمینه حمایت از اختراعات باید به صورت شفاف و واضح بین مخترعین و نوآوران به عنوان عناصر کلیدی توسعه فناوری و شرکت‌های باجگیر پتنت که از مجموعه قوانین حمایتی سوء‎استفاده می‎نمایند، تمایز قائل شود. راهکارهایی نظیر کاهش تفاوت در هزینه‌های دادرسی برای صاحبان امتیاز پتنت و کاربران فناوری و نیز افزایش سازگاری سیستم‎های نوآوری بخشی، منطقه‎ای و ملی با چالش‌های ناشی از فناوری‌ها و مدل‌های کسب و کار جدید، می‎توانند سیستم‎های پتنت را از آسیب‌های احتمالی مصون دارد». 

از طرف دیگر، در برخی نمونه‌های فعالیت باجگیران پتنت، مشاهده می‌گردد که اقدامات این دسته از شرکت‌ها با ایجاد نوعی مکانیزم اختلال و از هم گسیختن تعادل بازار، می‌تواند به عنوان محرک فرآیند نوآوری عمل نماید. در این موارد، شرکت‌های بزرگ در مواجهه با باج‌خواهی‌های ترول‌ها و تحت فشار اقدامات تهاجمی آن‌ها، حاضر به پرداخت حق لیسانس‌های گزاف به این شرکت‌ها نشده و استراتژی پیشی گرفتن از ابداعات موجود در پتنت‌های متعلق به ترول‌ها را دنبال خواهند نمود. همین امر، منجر به تسریع فرآیند نوآوری گردیده و باج‌خواهی ترول‌ها به عنوان پیشران فعالیت‌های تحقیق و توسعه شرکت‌های بزرگ عمل خواهد نمود. 

 

مدل کسب و کار باجگیران پتنت 

در واقع یک کسب و کار مبتنی بر باج‌خواهی پتنت، متشکل از یک ساختار به هم پیوسته و از قبل تعریف شده می‌باشد. به اعتقاد برخی کارشناسان، اجزای این ساختار شامل فرآیندهای ارزیابی، خرید و ایمن‌سازی پتنت می‌باشد. در ادامه پنهان شدن و رصد دقیق بازار، فعالیتی است که از سوی باجگیران پتنت انجام می‌گیرد. این امر تا زمانی ادامه می‌یابد که توسعه یک فناوری خاص منجر به صرفه اقتصادی نوآوری‌ها و فرآیندهای تشریح شده در پتنت مذکور گردد. در این زمان، تولید کننده و یا صاحب فناوری، به منظور جلوگیری از نقض حقوق پتنت مجبور خواهد بود تا هزینه‌های گزافی برای دریافت حق لیسانس پتنت به شرکت صاحب آن پرداخت نماید. 

نکته کلیدی در زمان فعال شدن باجگیران می‌باشد؛ در واقع استراتژی این گونه شرکت‌ها، فعال شدن در زمانی است که محصول هدف به یک فناوری کلیدی و یا پایه تبدیل شده است و به دلیل سرمایه‌گذاری‌های غیر قابل بازگشت توسط صاحبان فناوری، نقض ناآگاهانه پتنت، نوعی وضعیت قفل‎شدگی برای آن‌ها ایجاد می‌نماید. در این وضعیت، شرکت‌های صاحب فناوری حتی قادر به متوقف نمودن استفاده از فناوری نخواهند بود و می‌بایست به شرایط پیشنهادی باجگیر که صاحب پتنت نیز می‎باشد به صورت کامل تن دهند. 

البته باید خاطر نشان نمود که این مدل که مبتنی بر فرصت‌طلبی شرکت‌های کوچک در کسب منافع ناشی از حالت اضطرار در شرکت‌های بزرگ است، با ریسک‌های به نسبت بزرگی نیز همراه می‌باشد. با توجه به هزینه‌های بسیار بالای دادرسی پرونده‌های نقض پتنت (در سال ۲۰۰۴ میلادی، نرخ هزینه‌های دادرسی در آمریکا بین ۱ الی ۲.۵ میلیون دلار بوده است.) از یک سو و نیز نتایج غیر قابل پیش‌بینی دادرسی از سوی دیگر، شکست در پرونده می‌تواند با ضررهای هنگفت مالی همراه گردد که در برخی موارد حتی به ورشکستگی شرکت باجگیر بیانجامد. با توجه به ریسک‌های یاد شده، به نظر می‌رسد باجگیران در حال حاضر بیشتر بر روی شرکت‌هایی متمرکز می‌شوند که در کسب و کار خود دچار نوعی بی‌دقتی و یا نقص نظارتی در زمینه رعایت حقوق مالکیت فکری هستند. همچنین، موضوعاتی که در آن‌ها چند پتنت با همپوشانی‌های زیاد وجود دارد، از مواردی است که باجگیران می‌توانند با امیدواری بیشتری وارد کارزار حقوقی نقض پتنت و دریافت منافع گردند. 

یکی از بحث‌های کلیدی صاحب‌نظران، معطوف به نقش دانشگاه‌ها و مؤسسات آکادمیک در این زمینه می‌باشد. به طور کلی دانشگاه‌ها نوعی نهاد غیر کارآفرین به شمار می‌روند، که به دلیل ویژگی‌های خاص خود، پتانسیل درگیر شدن با شرکت‌های بزرگ بر سر حقوق ثبت اختراعات را دارا هستند. در تحقیقی که در سال ۲۰۱۴ میلادی توسط «Price Waterhouse Coopers» انجام گرفت، تمامی نهادهای غیرتجاری نظیر مخترعین فردی و نیز سازمان‌های غیر انتفاعی نظیر دانشگاه‌ها، با عنوان پتنت ترول نامیده شده‌اند. با این حال، این نهادها دو تفاوت عمده با باجگیران پتنت دارند: اول اینکه دانشگاه‌ها معمولاً فرآیند پنهان شدن و رصد بازار جهت یافتن زمان مناسب باج‌خواهی را به کار نمی‌گیرند و دوم این که اکثر دانشگاه‌ها به دنبال توافق‌های منصفانه و معقول جهت تبادل لیسانس پتنت می‌باشند. 

یکی از یافته‌های جالب مرتبط با مدل‌های کسب و کار مبتنی بر باجگیری پتنت، این است که پیش‌بینی می‌شود این مدل از کسب و کار به دلیل ساختار خاص و نیز روند تصاعدی نقش فناوری و نوآوری در سودآوری بنگاه‌ها، در طولانی مدت پایدار بوده و راهکارهایی همچون افزایش کیفیت پتنت‌ها نمی‌تواند خللی عمده در آن پدید آورد. گفتنی است، کیفیت پتنت یکی از مواردی است که محققان معتقدند، به عنوان راهکاری برای مقابله با چالش باجگیران پتنت مطرح می‌باشد. بر این اساس، سیاست‌گذاران حوزه مالکیت فکری، باید نوع محافظت‌های قانونی از پتنت را به سمتی جهت‌دهی نمایند که پتنت‌ها از یک مقدار حداقلی کیفیت برخوردار باشند. این امر سبب می‌گردد باجگیران پتنت نتوانند خیل عظیمی از پتنت‌های دارای کیفیت پایین را در اختیار گرفته و آن‌ها را در جهت کسب منافع مالی به کار گیرند. 

 

نمونه‎هایی از پتنت ترول‎های معروف 

پتنت ترول‌ها با تصاحب پتنت‌هایی که ممکن است در آینده توسط برخی از شرکت‌های فناوری برای ساخت محصولی جدید و یا ارائه خدمتی نوین به کار رود، بدون آنکه در روند نوآوری‌ها و ابداعات منجر به پتنت و نیز تجاری‌سازی آن دخیل باشند، سعی در کسب درآمد می‌نمایند. در این بخش با برخی از مهمترین دعوی‌های حقوقی مرتبط با باجگیران پتنت آشنا خواهیم شد. 

در فوریه سال ۲۰۱۶ میلادی، شرکتی کوچک به نام ویرنتکس «VirnetX» توانست دادگاه منطقه‎ای شرق تگزاس را مجاب نموده تا غول فناوری جهان اپل را به دلیل نقض چهار پتنت متعلق به این شرکت، به پرداخت ۶۲۵ میلیون دلار غرامت محکوم نماید. گفتنی است، شرکت ویرنتکس که تنها چهارده نفر نیروی کار دارد، هیچ محصول و یا خدماتی ارائه نمی‎نماید و درآمد خود را تنها از طریق اخذ مجوز پتنت‌های مختلف و شکایت از نقض‌کنندگان آن‌ها به دست می‌آورد. این شرکت، در سال ۲۰۱۰ میلادی نیز توانسته بیش از ۲۰۰ میلیون دلار بابت نقض پتنت‎های خود از شرکت مایکروسافت دریافت نماید. 

اولاس تکنولوژی «Eloas Technologies» شرکتی کوچک است که در دهه ۱۹۹۰ میلادی توسط مایکل دویل، مدیر ارشد فناوری اطلاعات دانشگاه کایفرنیا تأسیس گردید. وی مدعی است، اولین بار برنامه‎ای جهت ارتباط کاربران از طریق تصاویر در یک مرورگر اینترنتی توسعه داده است و به همین دلیل، ابداعات مرتبط با «وب تعاملی» نظیر ویدئو آنلاین، تصاویر ویرایش شده توسط کاربران در وب‎سایت‎های خرید و ... ناشی از برنامه اولیه وی می‎باشد. اولاس در سال ۱۹۹۹ میلادی از مایکروسافت به اتهام نقض پتنت شکایت نمود. پس از سال‎ها رسیدگی به این پرونده، در نهایت موافقت‎نامه حل و فصل با پرداخت بیش از ۱۰۰ میلیون دلار از سوی مایکروسافت منجر به ختم دادرسی گردید. در ادامه، دویل و شرکت متبوعش از شرکت‎های متعدد دیگری نظیر گوگل و یاهو نیز شکایت کردند که در تمامی آن‎ها شکست خوردند. با این حال، اولاس به پیگیری‎های خود ادامه داد و توانست در نوامبر سال ۲۰۱۵ میلادی پتنت به شماره «۹۱۹۵۵۰۷» را تحت عنوان تداوم اختراع اولیه به ثبت برساند. این شرکت در همان روز از گوگل، وال‎مارت و آمازون شکایت نمود که روند دادرسی هنوز ادامه دارد. 

شکایت مؤسسه تحقیقاتی کوئینتال «Quintal Research» از شرکت نینتندو «Nintendo» که در زمینه بازی‎های ویدئویی فعالیت می‎نماید، در جولای سال ۲۰۱۵ میلادی از سوی دادگاه رد گردید. در این شکایت ادعا شده بود که با توجه به پتنت متعلق به کوئینتال با موضوع «وسیله ارتباطی قابل حمل دستی که دارای شکل مستطیلی، همراه با صفحه نمایشگر و یک جفت کنترل انگشتی در دو طرف صفحه نمایش می‎باشد»، محصولات ارائه شده از سوی نینتندو مصداق بارز نقض پتنت می‎باشد. 

اپل به عنوان ارزشمندترین شرکت جهان، هدفی وسوسه‎انگیز برای باجگیران پتنت به شمار می‎رود. این شرکت در دعوی‎های حقوقی متعددی در طی سالیان اخیر پیروز گردیده است، با این حال، در فوریه سال ۲۰۱۵ میلادی یک شرکت کوچک با نام اسمارت‎فلش «Smartflash» توانست بیش از ۵۳۲ میلیون دلار غرامت بابت نقض پتنت از این شرکت دریافت نماید. در اوائل ماه اکتبر همان سال، شکایت دیگری از سوی « Conversant Intellectual Property Management» به دادگاه ارائه گردید که اپل را به پرداخت ۱۰۰ میلیون دلار بابت نقض پتنت ملزم می‌نمود. با توجه به این که یکی از قضات بررسی پرونده، در پرونده قبلی اپل با اسمارت‎فلش نیز درگیر بود، اپل توانست هیئت دادرسی را متقاعد به عدم نقض پتنت از سوی خود نماید. 

 

راهکارهای مقابله با باجگیران پتنت 

تولیدکنندگان و شرکت‌های بزرگ نوآور از تاکتیک‌ها و سیاست‌های متنوعی در مقابله با باجگیران پتنت استفاده می‌نمایند. برخی از اقدامات شرکت‌های مذکور به شرح زیر می‌باشد: 

۱- «Design Arounds»: در این روش، استراتژی شرکت بر این امر استوار است که به جای پرداخت میزان حق لیسانسی که باجگیر پتنت خواهان دریافت آن می‌باشد، آن را صرف سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه طرح‌های آلترناتیو مرتبط با پتنت ادعا شده از سوی باجگیر می‌نماید. 

۲- «Patent Watch»: شرکت‌ها به صورت مستمر پتنت‌های جدید مرتبط با فعالیت‌های تجاری خود را پایش و بررسی می‌نمایند. 

۳- «Clearance Search»: این روش نوعی جستجو برای پتنت‌های جدید منتشر شده و نیز پتنت‌های در انتظار ارزیابی را شامل می‌گردد که با یکی از ویژگی‌های کلیدی محصولات بالقوه شرکت که هنوز مراحل توسعه فنی را نگذرانیده‌اند و یا تجاری‌سازی نشده‌اند، مرتبط هستند. برای مثال، توماس ادیسون در توسعه نوعی از لامپ نوری خود به یک «US» پتنت متعلق به هنری وودوارد و متیو اوانز برخورد که تا حدی با کار وی همپوشانی داشت. ادیسون با خریداری حق امتیاز پتنت مذکور به مبلغ ۵۰۰۰ دلار، از چالش‌های احتمالی که در آینده می‌توانست محصول تولیدی وی را با مخاطرات عدیده روبرو سازد، ممانعت کرد. 

۴- «Litigation»: در بسیاری از مواقع، شرکت‌های بزرگ در مواجهه با شکایت باجگیران پتنت، اقدام به اتخاذ استراتژی تهاجمی می‌نمایند. در این حالت، در وهله اول سعی می‌گردد پتنت مورد ادعای باجگیر به چالش کشیده شده و اعتبار آن زیر سؤال رود. در ادامه نیز این ادعا که فناوری مورد استفاده پتنت را نقض نموده مورد تردید واقع شده و از این طریق باجگیر پتنت را تحت فشار برای عدول از خواسته‌های خود و یا چشم‌پوشی از بخشی از آن‌ها قرار می‎دهد.

 ۵- «Early settlement»: بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزه پتنت بر این باورند که آمار واقعی مرتبط با پتنت ترول‎ها بسیار بالاتر از شکایات و پرونده‌های حقوقی بررسی شده در دادگاه‌ها می‌باشد. بسیاری از شکایات ثبت شده توسط باجگیران پتنت به مرحله دادرسی در دادگاه نرسیده و به صورت توافقی حل و فصل می‌شوند. از دلایل اصلی این امر می‌توان به ترس ناقض پتنت از هزینه‌های سنگین ناشی از پرداخت غرامت در صورت شکست در پرونده، هزینه‌های دادرسی بالا و نیز مدت زمان طولانی رسیدگی به شکایات اشاره نمود، که سبب می‌شود تا ناقضین پتنت سعی در رسیدن به توافق با باجگیران و اخذ لیسانس پتنت داشته باشند. با توجه به هزینه‌های بالای دادرسی، در بسیاری از مواقع رسیدن به یک توافق زود هنگام می‌تواند بسیار به صرفه‌تر و ارزان‌تر باشد. 

۶- «Patent infringement insurance»: استفاده از بیمه‌نامه‌های نقض پتنت می‌تواند یکی دیگر از راهکارهای کاهش ریسک در مواجهه با باجگیران پتنت باشد. 

در کنار همه روش‌های ذکر شده برخی فناوران بزرگ اقدام به بکارگیری راهکارهای خاص خود نیز نموده‌اند در راستای مقابله با پتنت‌ترول‌ها شرکت‌های فناور بزرگ اقدام به استفاده از راهکارهای متعددی نموده‌اند، به عنوان مثال یکی از آخرین اقدامات گوگل در زمینه مبارزه با باجگیران پتنت، برنامه جدید این شرکت تحت عنوان «Patent Starter Program» می‎باشد که در طی آن بیش از ۵۰ استارت‌آپ انتخاب و به آن‌ها پیشنهاد استفاده از پتنت‌های رایگان گوگل برای مقابله با پتنت ترول‌های احتمالی ارائه می‌شود و در مقابل، از استارت‌آپ‌های مذکور خواسته می‌شود به شبکه انتقال لیسانس گوگل، که نوعی شبکه تبادل پتنت‌های متعلق به اعضاء می‌باشد، بپیوندند.   

 

جمع‌بندی 

با تغییر ماهیت رقابت بین شرکت‌ها در دهه‌های اخیر و مطرح شدن منابعی نظیر فناوری و نوآوری به عنوان شایستگی‌های محوری شرکت‌ها در نیل به مزیت‌های رقابتی پایدار، حفاظت از دستاوردهای فکری شرکت‌ها به مسئله‌ای مهم بدل گردیده است. در این راستا پتنت به عنوان ابزاری کارآ و مفید به فایده در دستیابی به هدف مذکور به شمار می‌رود. با گسترش بکارگیری پتنت از سوی شرکت‌های نوآور در سرتاسر جهان، موضوع سوء استفاده از این ابزار جهت کسب منافع، به عنوان چالشی بزرگ مطرح گردیده است. 

با توجه به این که موضوع باجگیران پتنت در حوزه مالکیت فکری، از قدمتی کمتر از دو دهه برخوردار می‌باشد، هنوز ابعاد و جنبه‌های ناشناخته زیادی از آن وجود دارد که می‌بایست از سوی محققین و دانشمندان بررسی گردد. شاید بتوان چنین گفت که سؤالات اصلی پیرامون این موضوع عبارتند از: 

۱- گونه شناسی پتنت ترول‎ها به لحاظ استراتژی‌های اتخاذ شده و نحوه رفتار آن‌ها به چه صورت می‌باشد؟ 

۲- هر یک از گونه‌های پتنت ترول، چه تأثیرات مثبت و یا منفی در رابطه با زیان‌های مالی صاحبان فناوری و تولیدکنندگان، نرخ میانگین نوآوری و نیز گسست‌های مختل‌کننده تعادل بازار خواهند داشت؟

 

آیا این مطلب برای شما مفید بوده است؟ بلی خیر