۱۱ اسفند ۱۳۹۵ جهانی سازی حقوق مالکیت فکری
مقدمه
موافقت نامه جنبه های مرتبط با تجارت حقوق مالکیت فکری (TRIPS)، امضا شده به سال 1994 یک عنصر اساسی سازمان تجارت جهانی به شمار می آید. TRIPS مهم ترین تلاش برای ایجاد یک هماهنگی جهانی در زمینه حفاظت و اجرای مالکیت فکری (IP) است، که شامل استانداردهای بین المللی برای حفاظت از مجوزهای حق انحصاری، کپی رایت ها، نشان های تجاری و طراحی ها می باشد. همچنین یک طرح کلی برای حل و فصل اختلافات و ایجاد روندهای اجرایی در سطح بین دولتی را در اختیار می گذارد. تعجب آور نیست که TRIPS شدیداً از سوی دانشمندان علوم سیاسی و اقتصاددانان مورد بحث قرار گرفته است. TRIPS همچنین بیرون از محیط های علمی نیز محل بحث و جدل بوده و قویاً از سوی سازمان های غیردولتی و جنبش های جهانی با مخالفت مواجه شده است.
یک رژیم IPR می تواند به عنوان قواعد مکتوب وعرفی که در درون یک جامعه سیاسی بخصوص قرار می گیرد، تعریف شود. در برخی ازکشورها که رژیم IPRs قوی حاکم است، دولت یک حفاظت قوی از IPRs را به اجرا می گذارد و به صاحبان نوآوری ها این تضمین داده می شود که هرگونه نقض حقوق آنها پیگیری و جبران خواهد شد. در دیگر کشورها رژیم IPR بسیار ضعیف تر است، به این صورت که توجه عمومی بسیار کمتری در مورد به اجراگذاری IPR ها وجود دارد، پیگیری نقض حقوق با جدیت بسیار کمتری صورت می گیرد، مراجع قضایی کند عمل می کنند و یا در مورد نقض حقوق آسان می گیرند.


آن چه ما در مورد دانش و نوآوری فرا گرفته ایم: چهار درس فراگرفته شده

  • درس 1: 
دانش همان اطلاعات نیست. انتقال موفق دانش به معنای صرف انتقال اطلاعات نیست، بلکه نیازمند یادگیری، از طریق کسب یک دامنه ی گسترده از قابلیت ها، مهارت ها و دانش ضمنی می باشد.
در نظر گرفتن دانش به مثابه اطلاعات، یعنی اتفاقی که اغلب در مباحثات پیرامون IPRs رخ می دهد و سیاست ها و تحلیل های اشتباهی را به دنبال خواهد داشت. کسب دانش نیازمند این است که هم یاددهنده و هم شخص یادگیرنده مشتاق اختصاص دادن زمان، منابع و کوشش های خود، برای رسیدن به آن باشند. این امر مکانیسم های مرتبط با انتقال دانش را در مقایسه با مکانیسم های مرتبط با انتقال اطلاعات، پیچیده تر می سازد.

  • درس 2: 
بدون تقلید، یادگیری و نوآوری غیرممکن است. توسعه اقتصادهای نوظهور به تقلید خلاقانه و جذب مرتبط می باشند.
هر فرآیند نوآورانه ای، همچنین بر مبنای یک تقلید خلاقانه و شکلی از کپی صورت می گیرد. هیچ کشوری را نمی توانید پیدا کنید که بدون تکیه بر دانش تولید شده در دیگر کشورها، و از جمله کشورهای توسعه یافته، موفق به جبران عقب ماندگی خود شده باشند. بنابراین یک تفکیک مفهومی میان "مخترعان" و "تقلید کنندگان" نادرست است، زیرا مخترعان خوب همان کسانی هستند که اثر خود را بر مبنای کار خلاقه می سازند و تقلیدگران خوب نیاز به ارتقاء دارند تا نوآوری های دیگران را تقلید کنند و از آن اقتباس نمایند.

  • درس 3: 
دانش وسیله ای برای استفاده ی بلادرنگ نیست. اقتباس نمودن فناوری خارجی یک فعالیت هزینه بر است که نیازمند یک کوشش داخلی اساسی و هدفمند می باشد.
برای بهره مندی از فناوری های خارجی، کشورهای در حال توسعه باید سیاست های مشخصی را به منظور ایجاد ظرفیت کافی جذب کنندگی، از نظر قابلیت های درونی، مهارت ها، و زیرساخت ها در پیش بگیرند.

  • درس 4: 
راه های منتفع شدن از نوآوری بی شمار هستند. IPRs تنها یکی از چندین ابزار مورد رقابت میان شرکت ها می باشد، که تنها در تعداد اندکی از صنایع مؤثر است.
روش های مورد استفاده از سوی شرکت ها برای به خود اختصاص دادن منافع حاصل از نوآوری هایشان، به طور کلی می تواند به دو دسته عمده تقسیم گردد؛ دسته نخست از طریق روش های اقتصادی نشان داده می شود، که رازداری صنعتی، نام برند و پراکندگی بازار را در بر می گیرد. دسته دوم از روش های حقوقی مرتبط با IPRs تشکیل می شود. اهمیت نسبی هر دو دسته بسته به فناوری ها و صنایع مد نظر به طرز قابل توجهی متغیر است. اما چندین مطالعه تجربی مکرراً نشان داده اند که IPRs به تنهایی نمی تواند انحصارسازی کامل نوآوری ها را تضمین نماید. IPRs تنها یک راه مورد استفاده از سوی شرکت ها برای تصاحب بازده ناشی از نوآوری هایشان می باشد. در میزان تأثیر IPRs بسته به نوع صنعت تغییر و تفاوت وجود دارد؛ در حالی که صنعت داروسازی به شدت به حقوق انحصاری اختراعات وابسته است، از طرف دیگر فیلم های رده کودکان به شدت به موضوع کپی رایت وابسته می باشد. در عمده ی صنایع، IPRs از اهمیت متوسطی برخوردار است. علاوه بر این، IPRs اگر با راهبردهای دیگر شرکت هایی که با نوآوری های دائمی همراه هستند، ترکیب گردد، بسیار مؤثر خواهد بود.


چهار عقیده پیرامون جهانی سازی حقوق مالکیت فکری

  • عقیده ی نخست: هدف TRIPS معطوف به تحمیل نمودن رژیم IP غربی و نا کارآمد بر دیگر مناطق جهان است.
رژیم IPRs در دنیای غرب قوی تر شده است. این نگرش از ایالات متحده آغاز شد، جایی که حوزه رژیم های IPRs به زمینه های دیگر (مانند نرم افزارها) و موضوعات دیگر (مانند دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی دولتی) نیز کشیده شده است. اما دیگر کشورهای غربی نیز از همین روند تقلید نموده اند. از طریق TRIPS، ایالات متحده و دیگر دولت های غربی در تلاش برای بسط منطق غربی به تمامی کشورها هستند. این موضوع در زمانی رخ داد که توانایی IPRs برای در اختیار گذاردن مشوق ها برای نوآوران و تسهیل اشاعه دانش، به شکل فزاینده ای در خود غرب نیز زیر سؤال رفنه است.

  • عقیده ی دوم: TRIPS نتیجه یک فرآیند غیردموکراتیک که ریشه در یک گروه از شرکت های ایالات متحده دارد، می باشد.
TRIPS به عنوان یک کالای عمومی جهانی مورد بحث و مذاکره قرار نگرفته است. به عکس، به نظر می رسد که TRIPS شدیداً از سوی ایالات متحده تبلیغ شده است. به طور خاص، آنها پیامدهای فشاری که از طرف دسته ای از شرکت های ایالات متحده وارد شده می باشند، که از دولت هایشان خواسته اند که در جهت منافع آنها عمل نمایند، خواسته ای که به آن نائل گردیده اند.

  • عقیده ی سوم: TRIPS ممکن است منافع شرکت های غربی را تأمین کند و نه لزوماً منافع اقتصادهای غربی را.
شواهدی برای این موضوع که TRIPS به طور کلی برای شهروندان آمریکایی سودمند بوده، در دست نیست. به عکس، به نظر می رسد TRIPS در فراهم نمودن امکان گسترش دادن مشوق های نوآورانه برای شرکت های چند ملیتی، در سطح جهانی، با تکیه بر رژیم های IP قوی تر در بیرون از مرزها حائز اهمیت بوده است. 

  • عقیده ی چهارم: TRIPS به تنهایی به افزایش شکاف، از نظر فناوری میان کشورهای غربی و کشورهای نوظهور منجر نخواهد شد.
هم حامیان و هم منتقدان TRIPS، تأکیدی بیش از اندازه بر اهمیت اقتصادی ابزارهایی که مالکیت فکری را تنظیم می کنند، قرار می دهند. به تنهایی، ابزارهای حقوقی نه می توانند کشورهای توسعه یافته را از جبران عقب ماندگی خود باز دارند و نه امکان حفظ برتری کشورهای توسعه یافته در زمینه نوآوری در حوزه ی فناوری را فراهم می کنند. مسئله ی مهم تر تمرکز بر شرایط اقتصادی به جای شرایط حقوقی است، که به کشورها امکان حفظ یا کسب منبع دانششان را می دهد، و یا در عوض آنها را از این امر باز می دارد. 


جمع بندی
در طی سی سال گذشته ایالات متحده وارد مسابقه ای برای افزایش ماهیت انحصاری دانش شده و در مراحل گوناگونی موفق به جذب حمایت دیگر کشورهای غربی نیز گردیده است. این خصوصی سازی دانش دررابطه با TRIPS یک بعد بین المللی نیز داشته است؛ موافقت نامه ای که به شدت توسط تعداد اندکی از شرکت های چند ملیتی غربی تبلیغ شده و هدف آن تحمیل یک رژیم IPRs غالب در غرب به سراسر دنیا و نشان دادن نشانه های واضحی از بحران بوده است. 
برای دستیابی به یک انتقال موفق مهارت میان آژانس های اقتصادی، هر دو طرف باید مشتاق به اختصاص دادن زمان، منابع و کوشش های خود برای آموزش و یادگیری باشند. به همین دلایل، نویسندگان مقاله استدلال می کنند که در اهمیت IPRs به شدت بزرگ نمایی شده است: از آن جا که به خودی خود آنها نه می توانند اجازه انتقال دانش را بدهند و یا مانع از آن شوند. از یک طرف IPRs نمی تواند مقلدان آینده را از کسب دانش باز دارد بلکه تنها این کار را برای آنها تا اندازه ای پرهزینه تر و با صرف زمان بیشتر می کند. از طرف دیگر حتی در غیاب IPRs، تقلیدگران بالقوه تا زمانی که آنها زمان و منابع خود را برای کسب آن سرمایه گذاری نکنند قادر به تسلط بر دانش نخواهند شد. علی رغم لحن داغ بحث و جنجال IPRs، به نظر می رسد که یک هیاهوی بسیار، برای هیچ باشد.
حقیقت آن است که تعدادی از صنایع کلیدی هم به صورت خانگی و هم به صورت بین المللی، به شدت بر IPR ها تکیه دارند. همه به خوبی می دانند که محصولات داروسازی به خوبی توسط دارندگان حق انحصاری محافظت می شوند و نباید فراموش کنیم که صنایع داروسازی تنها یکی از چند صنعت تشکیل دهنده اقتصاد است. 
همچنین این هم حقیقت دارد که سایر بخش های کلیدی جامعه اطلاعاتی نیز به شدت به دیگر IPR ها وابسته اند. علی رغم سرمایه گذاری های گسترده صورت گرفته توسط شرکت های صنعتی برای بالا بردن مشکلات کپی نرم افزار، منافع و عواید نرم افزار به شدت از حفاظت قانونی تضمین شده توسط قانون کپی رایت فایده می برد. همچنین این حقیقت دارد که محصولات سمعی بصری به شدت بر IPR ها تکیه دارند. این ها نمونه ی محصولاتی هستند که تولیدشان گران است اما با قیمتی تقریبا معادل صفر می شود آنها را کپی نمود. سرگرمی های نرم افزاری و سمعی و بصری، صنایع رو به رشد مهمی هستند؛ اما آنها نیز همه اقتصاد را نمایندگی نمی کنند. 
آن شرکت های غرب مبنایی که به خاطر IPRهای قوی تر شدیداً فشرده ومتراکم شده اند، به این نکته که IPRها نظرات گذشته را تدوین می کنند نه نظرات آینده را، پی نبرده اند. دلبستگی به دفاع از IPRها نمونه نظر بازندگان است، یعنی آن هایی که می خواهند سهام بازارشان را منحصراً با تکیه بر نظرات انحصاری به دست آمده از طریق نوآوری های گذشته، نگه دارند. متقابلاً، برندگان کمتر نگران دفاع از نوآوری های صورت گرفته از طریق IPR ها خواهند بود؛ زیرا آنها مطمئن هستند که می توانند اوضاع و موقعیت های اقتصادی بازارشان را از طریق نوآوری، مداوم نگه داشته و بزرگ نمایند. ادبیات به روشنی نشان داده است که IPR ها تنها یکی از روش ها برای تأمین بازدهی نوآوری های شرکت ها هستند و نه حتی کارآمدترین آنها.

در تحلیل نویسندگان، همچنین تعدادی اشارات ضمنی برای سیاست های عمومی وجود دارد؛ 
  • حکومت هایی که IPR ها را در خانه و در جهان قوی تر نموده اند، خدمت خوبی به شهروندانشان نکرده اند. در حقیقت آنها تا حد معینی توجه را از مسئله انتقال مشاغل دانش بنیان مزیت آور به شرکت های عمده ی خودشان منحرف کرده اند، بدون درک این واقعیت که کارگران خودشان هم ممکن است هزینه ای برای آن بپردازند. ارائه خدمتی شایسته تر به شهروندان می توانست با همکاری وسیع تر بین المللی در علم و فناوری با مشارکت همزمان بازیگران تجاری و عمومی در پروژه های تحقیقاتی وسیع الطیف باشد. این پروژه ها می تواند فرصت های فناورانه جدیدی ارائه نموده که در آن صورت شرکت ها به صورتی رقابتی از آن بهره برداری نمایند.
  • کشورهای در حال توسعه بهتر بود TRIPS را نمی پذیرفتند. اما ضدیت با TRIPS مطمئناً به خودی خود برای پر نمودن شکاف فناوری این کشورها کافی نخواهد بود. کشورهای در حال توسعه سیاست های فعالانه بسیار سخت تری را نیاز دارند تا دانش کسب کنند. بعضی از این کشورها توانسته اند از کشوری "در حال توسعه" به کشوری "نوظهور" و حتی "پیشرفته" تغییر وضعیت دهند؛ سیاست های این کشورها باید منبع الهامی برای آن کشورهایی باشد که هنوز عقب مانده هستند.