مقدمه
اختراع و نوآوری، از علایق دانشمندان و محققین مختلف در طول تاریخ بوده است. حتماً تمامی شما نام مخترعین مشهوری نظیر «توماس ادیسون» و یا «گراهام بل» را شنیدهاید که تغییر و تحولاتی اساسی را در زندگی بشر به وجود آورده و اختراعات مهم تاریخی زیادی را از خود به جای گذاشتهاند. اما اختراع چیست؟ نقطه آغاز برای اختراع کردن کجاست؟ چگونه یک ایده ذهنی و کاملاً ابتدایی، به یک دستگاه یا محصول نوآورانه بدل میشود؟ اینها سؤالاتی است که در این مقاله به آنها میپردازیم.
اختراع چیست؟
با ذکر کلمه اختراع، ذهن اغلب مردم به سمت مفاهیمی نظیر نوآوری، خلاقیت، مخترع، دانشمند و ... معطوف میشود. اما آیا میتوان هر چیزی را اختراع نامید؟ آیا ساخت هر دستگاه یا وسیلهای از سوی یک فرد، موجب میشود که وی را یک مخترع قلمداد کنیم؟ آیا اختراع تنها محدود به دستگاه یا یک وسیله جدید است، یا میتواند فرآیند یا روش تولید را نیز در بر بگیرد؟ پاسخ به سؤالات فوق، نیازمند این است که از «اختراع»، یک تعریف جامع و روشن داشته باشیم.
یکی از تعاریف اولیه برای اختراع که در بسیاری از فرهنگ لغات معتبر، مانند کمبریج و بریتانیا ارائه شده، عبارت است از: «چیزی که پیش از این ساخته نشده یا فرآیندی که برای ایجاد چیزهای جدیدی که قبل از این وجود نداشته، مورد استفاده قرار میگیرد». بر اساس این تعریف، چیزهایی که تازه طراحی یا خلق شدهاند و هرگونه فعالیتی که به طراحی و خلق مرتبط با آنها منتهی میشود، میتواند با عنوان اختراع مطرح گردد. همچنین از منظر کسبوکار، اختراع را میتوان محصول، فرآیند اجرا یا راهی برای انجام کاری دانست که تا پیش از این هرگز وجود نداشته است.
قانون ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری ایران، اختراع را نتیجه فکر فرد یا افراد دانسته که برای اولین بار، فرآیند یا فرآوردهای خاص را ارائه نموده و مشکلی را در یک حرفه، فن، فناوری، صنعت و مانند آن، حل مینماید. سازمان جهانی مالکیت فکری نیز، اختراع را راهحلی جدید برای یک مشکل فنی تعریف نموده است. همچنین، دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا، کلمه اختراع را به هرگونه هنر یا فرآیند، ماشین، ساخت، طراحی، ترکیبی از مواد، هرگونه پیشرفت جدید و مفید و یا انواع گیاهان اختصاص داده که قابلیت پتنت شدن ذیل قوانین ثبت اختراع ایالاتمتحده آمریکا را داشته باشد.
لازم به ذکر است که دفاتر مختلف ثبت اختراع، الزامات مختلفی را برای ثبت اختراع دارند و بر این اساس، در صورتی که اختراع واجد شرایط خاصی تحت عنوان «الزامات ثبت اختراع» باشد، میتوان آن را در سیستم ثبت اختراع مربوطه به ثبت رسانیده و از حقوق انحصاری اعطا شده برای بهرهمندی از منافع حاصل از اختراع و جلوگیری از بهرهبرداریهای دیگران، در محدوده جغرافیایی خاصی، استفاده نمود. از مهمترین الزامات موجود برای ثبت اختراع، میتوان به جدید بودن، گام ابتکاری و کاربرد صنعتی اشاره نمود.
تفاوت اختراع و نوآوری
شاید دو مفهوم «اختراع» و «نوآوری»، دارای اشتراکات و همپوشانی زیادی باشند، اما بسیار مهم است که میان آنها تمایز قائل شویم. اگر بخواهیم تفاوت اختراع و نوآوری را به زبانی ساده بیان نماییم، میتوان گفت: «نوآوری مترادف با اختراع نیست، بلکه گسترش و بسط یک اختراع است».
مخترعی را در نظر بگیرید که به یک یافته بسیار بزرگ دست مییابد. اگر وی قابلیت ساخت و عرضه اختراع خود به دیگران را نداشته باشد و فردی را نیز پیدا نکند که این امر را بر عهده گیرد، آنگاه اختراع او برای دنیا ناشناخته مانده و منجر به خلق ارزش افزوده نخواهد شد. یک مثال خوب برای این مسئله، اختراع دستگاه کپی است. «چستر کارلسون»، در سال ۱۹۳۸ میلادی، فرآیند الکتروفتوگرافی یا زیروگرافی را ابداع نمود. در ادامه در سال ۱۹۴۸ میلادی، یک دستگاه کپی روانه بازار شد، اما یک دهه به طول انجامید تا مخترعینی از شرکت هالویید-زیراکس، یک دستگاه کاربردی کپی را به بازار عرضه نمایند.
برای تبدیل یک اختراع به نوآوری، نیاز است که چندین منبع، شامل دانش، مهارت، قابلیتهای فناورانه و ... را با هم متحد نموده و با دانش تولید، مهارتهای مدیریتی، امکانات بازاریابی، سیستم توزیع و از همه مهمتر، منابع مالی کافی، آن را در قالب یک محصول نهایی ارزشمند، به بازار عرضه نماییم. در واقع، اختراع شامل خلق یک ایده بدیع و تبدیل آن به یک دستگاه، فرایند و یا روش انجام کار است که در ادامه، با بسط و توسعه آن، به یک نوآوری بدل میشود. از این منظر، نوآوری فرآیندی پیوسته است که طبق تعریف سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) و کمیسیون اروپا، عبارت است از: «پیادهسازی یا بهبود یک محصول، کالا، ایده یا روش جدید بازاریابی، یا یک روش سازمانی جدید در امور تجاری، محیط کاری و روابط خارج سازمانی». این تعریف، بهخوبی دامنه وسیع نوآوری و موارد تحت پوشش آن را نشان میدهد.
فرآیند نوآوری را میتوان متشکل از مجموعهای از مفاهیم مختلف، شامل آموزش، تحقیق و توسعه، ساختارهای پشتیبانی، انتقال فناوری، مدیریت، بازاریابی و سرمایهگذاری دانست که عدم دقت به هر یک از حلقههای فوق، موجب میشود تا نوآوری و ایجاد یک محصول یا فناوری مبتنی بر ایدهای خلاقانه، با شکست مواجه شود. ویژگی مشترک تمام نوآوریها، این است که حتماً به مرحله اجرا درآمده و پیادهسازی گردد. زمانی میتوان یک نوآوری را اجرا و پیادهسازی شده دانست که به بازار تقاضا (اعم از مصرفکننده نهایی یا یک شرکت استفادهکننده فرآیند)، عرضه شده باشد.
فرآیند اختراع
توماس ادیسون، یکی از شناختهشدهترین مخترعین جهان و کاشف لامپ، جملهای بدین مضمون دارد که نبوغ، شامل ۱ درصد الهام و ۹۹ درصد کار سخت و طاقتفرسا است. این جمله، نشان میدهد که ایدهپردازی و داشتن یک ایده خلاقانه، تنها آغاز فرایند اختراع است. با مروری بر زندگی مخترعین بزرگ، میتوان چنین نتیجه گرفت که تمامی آنها، در یک چیز مشترک بودهاند: «مخترعین واقعی، دقتی خاص به ثبت ایده خود، پیش از فراموش شدن آن داشتهاند.»
اولین گام برای اختراع چیزی جدید، وارد نمودن ایده به جایی است که بتوان مجدداً به آن مراجعه نمود. نوشتن بر روی کاغذ، ضبط ایده در یک دستگاه ضبط صدا و یا حتی جمعآوری یک پایگاه اطلاعاتی وسیع برای ثبت و جمعبندی ایدهها، از ابزارهایی است که میتوان برای این کار استفاده نمود. یادداشت ایدهها، خود راهی برای تحریک ذهن و ایدهپردازیهای آتی است.
در مراحل بعدی، مسئله اصلاح و بهبود ایده و در عین حال، پروراندن و توسعه آن مطرح بوده تا از لحاظ اجرایی نیز، ایده قابلیت تبدیل به واقعیتی سودمند را داشته باشد. پس از این مرحله، پیادهسازی ایده و تهیه یک پروتوتایپ از آن انجام میگیرد. البته نکتهای که در تمامی مراحل فرایند اختراع باید به آن توجه داشت، حفظ محرمانگی تا زمان ثبت اختراع در سیستمهای مالکیت فکری است. در صورتیکه ایده شما بر پایه یک مشارکت چند نفری و یا حتی در همکاری با نهادهایی مانند دانشگاه توسعه یافته است، انعقاد یک قرارداد عدم افشای اطلاعات، کمک میکند تا در آینده، بتوانید از مزایای مادی و معنوی اختراع خود بهرهمند شوید.
آیا با خلق ایده و توسعههای آتی آن، فرایند اختراع به پایان رسیده است؟ اگر از منظر نوآوری و تجاریسازی به این موضوع نگاه کنیم، باید گفت خیر. گام بعدی، تعیین پتانسیل اختراع است، تا وضعیت آن در مقایسه با دانش پیشین، مشخص گردد. جستجوی پتنت، یکی از بهترین ابزارها برای ایجاد درک خوب از پتانسیلهای بالقوه اختراع محسوب میشود.
تصور نمایید که شما یک مخترع هستید. با توجه به عدم توانمندی در تجاریسازی و عرضه اختراع خود به بازار، چگونه میتوانید از مزایای آن، بهرهمند شوید؟ بهترین کار، ثبت پتنت جهت محافظت از اختراع و دریافت حقوق انحصاری بهرهبرداری از آن است که در ازای افشای عمومی اطلاعات پتنت، به صورت محدود به شما اعطا میگردد. در ادامه، میتوان پتنت را به متقاضیان دارای قابلیت تجاریسازی اختراع واگذار نمود و در ازای آن، حق امتیاز دریافت کرد. پتنت، یک ابزار بسیار کارآ، برای ایجاد قابلیت مبادله دانش و فناوریهای جدید است که از طریق آن، میتوان اختراع و دستاوردهای فناورانه را در قالب مجوزهای بهرهبرداری از پتنت مبادله نمود.