مقدمه
کسبوکارهای مختلف به منظور حفاظت از داراییهای فکری و نامشهود خود، سیاستهای به نسبت متفاوتی اتخاذ میکنند. یک شرکت فعال در صنعت چاپ و نشر کتاب، حقوق کپیرایت را در اولویت خود قرار میدهد، این در حالی است که یک شرکت فروش اینترنتی، بر ثبت علائم تجاری متمرکز شده و یک تولیدکننده محصولات فناورانه نیز، ثبت اختراع را بهعنوان استراتژی اصلی خود هدف قرار میدهد. البته یک بنگاه اقتصادی ممکن است ترکیبی از این موارد را نیز بکار گیرد.
یک پرسش کلیدی این است که رایجترین نوع مالکیت فکری که شرکتها از آن برای حفاظت از داراییهای فکری خود استفاده میکنند، چیست؟ بیشتر افراد در پاسخ به این سؤال، به یکی از موارد بالا اشاره میکنند. اما این دیدگاه تا حدود زیادی اشتباه است. برخلاف تصورات، رایجترین شکل حفاظت در کسبوکارهای مختلف، رازداری و محرمانگی است. محرمانه نگه داشتن دانش، فناوری و سایر داراییهای نامشهود در قالب اسرار تجاری یا «Trade Secrets»، یکی از راهکارهای متداول و قدیمی کسبوکارهای مختلف است که در این نوشتار، به آن میپردازیم. آیا اسرار تجاری هم جزء انواع حقوق مالکیت فکری به حساب میآیند؟ چگونه از آنها میتوان استفاده نمود؟ اسرار تجاری چه تفاوتهایی با سایر گونههای رسمی حقوق مالکیت فکری دارند؟ اینها سؤالاتی است که در این مقاله سعی به پاسخ دادن آنها داریم.
راز تجاری چیست؟
سادهترین تعریفی که میتوان برای اسرار تجاری ارائه نمود، اطلاعاتی است که شما نمیخواهید دیگر رقبا از آن اطلاع یابند. جالب است که قانون حفاظت از اسرار تجاری، نه فقط از فرمولها، طرحها و دانش مخفی کسبوکار، بلکه برخی حقایق ساده مانند ویژگیهای مدل جدید آیفون که قرار است به زودی عرضه شود و یا اینکه یک کسبوکار در آینده میخواهد بر چه موضوعی دست گذاشته و به آن ورود نماید را نیز تحت پوشش قرار میدهد.
در هزاران سال گذشته، رازداری یا «Secrecy»، از بخشهای جدانشدنی کسبوکارها بوده است. به عنوان مثال، این مسئله به مناطقی از چین اجازه میداد تا برای قرنهای متمادی، از پرورش و برداشت هوشمندانه کرم ابریشم سود ببرند یا خانوادهای در ارمنستان، با محرمانه نگه داشتن اسرار تجاری خود، به مدت ۴۰۰ سال تولیدکننده برتر سنجها و سازهای بادی ارکسترال در این کشور بودند.
شاید از خود بپرسید که محرمانه نگه داشتن دانش و فناوری، چه رابطهای با سیستمهای مالکیت فکری دارد. یک راز تجاری، همانند رژیمی قانونی است که بین شرکای تجاری، از روابط مبتنی بر اعتماد حفاظت میکند. پیش از عصر صنعتی شدن، افراد سعی داشتند که «ترفندها و اسرار کسبوکار» خود را در کارگاههای کوچک و اغلب خانوادگی خود حفظ نمایند. با این حال، همانطور که مغازهها و کارگاههای سنتی، به کارخانجات و صنایع بزرگ تبدیل شدند، به یک سیستم قانونی نیاز بود که بتواند تعهد و قول کارکنان در ارتباط با محرمانه ماندن یک فرایند خاص و یا یک قطعه از تجهیزات مورد استفاده را تضمین نموده و اجرایی سازد.
محرمانه نگه داشتن اسرار تجاری (اغلب در مورد اطلاعات مشتریان، نیازها و ترجیحات آنها)، یکی از اصلیترین راههایی است که شرکتهای کوچک و متوسط «SMEs»، برای حفاظت از مزیتهای رقابتی خود بکار میگیرند. قوانین مرتبط با اسرار تجاری، با اطمینان بخشیدن به صاحبان آنها برای ورود به همکاریهای فناورانه و به صورت کلیتر، نوآوری باز، انتقال فناوری را تسریع نموده و روشی مناسب برای انتشار و تبادل اطلاعات بین شرکتها ارائه مینماید.
برای درک بهتر مزایای اقتصادی اسرار تجاری، چنین تصور کنید که برای اجرای تعهدات مرتبط با اعتماد در فضای کسبوکار، نتوان روی قانون خاصی تکیه نمود. در این صورت، افراد کمتری به استخدام صنایع و کسبوکارها در میآیند (ریسک افشای اطلاعات محرمانه)، هزینههای مرتبط با اجرای فیزیکی ایمنی اطلاعات بالا میرود (قفلها و نردهها، سیستمهای کامپیوتری بدون فلش و ...) و از همه مهمتر، بسیاری از معاملات صدور مجوز و همکاریهای پژوهشی هرگز رخ نمیدهند. همه اینها بدین دلیل است که هیچ اطمینانی از افشای اسرار تجاری از سوی شرکا وجود نخواهد داشت. بهطور خلاصه، در صورتی که هیچ حمایتی برای حفاظت از اسرار تجاری وجود نداشته باشد، گردش اطلاعات به شدت کاهش یافته و نرخ نوآوری، کاملاً کند میگردد.
چرا با وجود کاربرد فراگیر اسرار تجاری، توجه کمتری به آنها میشود؟
همه روزه اخبار گوناگونی از استراتژیهای ثبت اختراع و یا درگیریهای مختلف شرکتها بر سر پتنتها، طراحیهای صنعتی، کپیرایت و علائم تجاری شنیده میشود. با این حال، بعد خبری و تبلیغاتی اسرار تجاری بسیار کمتر است. دلایل مختلفی برای این قضیه وجود دارد که شاید مهمترین آن، عدم الزام ثبت رسمی در سیستمهای مالکیت فکری است. به عبارت دیگر، یک راز تجاری تنها با محرمانه نگه داشته شدن توسط کسبوکارها حفظ میشود و نیاز به هیچ فرآیند ثبت درخواست و ... ندارد. همین عامل، موجب میشود که این استراتژی مالکیت فکری، بهعنوان یک راهکار عملی توسط هر کسبوکاری مورد استفاده قرار گیرد.
دومین دلیل، به نحوه اجرا و پیگیری این حقوق باز میگردد. اگر چه اصول کلی قانون اسرار تجاری یا «Trade Secret Law» که از آن تحت عنوان قانون اطلاعات ناشناخته و محرمانه نیز یاد میشود، در اکثر کشورها به روشهای نسبتاً مشابه برقرار شده است، اما در زمینه اجرای حفاظت از آنها، قوانین و مقررات رایجی وجود ندارد. علاوه بر این، اختلافات شرکتها پیرامون اسرار تجاری، عموماً پنهان باقی مانده و طی مذاکرات تجاری حلوفصل میشوند. از همین رو است که بحثی از آنها در محافل عمومی به میان نمیآید.
لازم به ذکر است که در سالهای اخیر و با داستانهای پیش آمده پیرامون حملات سایبری و جاسوسی از شرکتها، بحث اسرار تجاری نیز در صدر خبرهای جهان در حوزه مالکیت فکری جای گرفته است. از طرف دیگر، با توجه به علاقهمندی شرکتها و صنایع به همکاریهای فناورانه و توسعه مشترک نوآوری، درگیری و اصطکاک پیرامون حفظ اسرار تجاری تشدید شده و دولتها در پی این هستند که با تصویب قوانین و اجرای برنامههای ابتکاری، تا حدی این معضل را رفع نمایند.
چرا کسبوکارها برای حفظ بسیاری از مزیتهای رقابتی خود، به رازداری متوسل میشوند؟
مهمترین دلیل برای علاقه شدید کسبوکارها به رازداری تجاری، ارزان بودن این شکل از حقوق مالکیت فکری است. اسرار تجاری، بسیار ارزانتر از سایر انواع مالکیت فکری هستند. از آنجاکه آنها نیازی به ثبت در سیستمهای مالکیت فکری ندارند، در نتیجه هزینههای مرتبط با استخدام وکیل و متخصصین «IP» هم لازم نخواهد بود. شما فقط باید مراقب باشید که راز تجاری شما از دسترس رقبا محفوظ بماند و البته قراردادهایی مبنی بر عدم افشای اطلاعات محرمانه با کارکنان و شرکای تجاری خود به امضا برسانید. البته باید به یک نکته توجه داشت که اگر به هر دلیلی، این راز تجاری افشا شود، این روش ارزان میتواند به یکی از پرهزینهترین مخاطرات ممکن برای کسبوکار بدل شده و حتی فروپاشی کسبوکار را به دنبال داشته باشد.
نکته دیگری که استقبال از اسرار تجاری را تشدید میکند، دامنه باز و متنوع آن است. شما صرفاً یک نوآوری جدید و دارای شرایط و الزاماتی خاص را میتوانید توسط سیستم پتنت محافظت کنید. این در حالی است که یک پکیج اطلاعاتی، حتی اگر قبلاً توسط شخص دیگری مورد استفاده قرار گرفته باشد، قابلیت حفاظت توسط اسرار تجاری را خواهد داشت. تنها الزام این کار، عدم شناخته شدن عمومی اطلاعات است که به شما مجوز حفاظت از آن در قالب اسرار تجاری را میدهد.
مزیت دیگر اسرار تجاری، عدم محدودیت زمانی این شکل از حفاظت از داراییهای فکری است. برخلاف پتنت و کپیرایت که دارای اعتبار محدود حقوق انحصاری اعطا شده میباشند (۲۰ و ۷۰ سال) و نیاز به تمدید چندباره علائم تجاری، اسرار تجاری فاقد این محدودیتها هستند. مثال ملموس این مزیت، استراتژی شرکت کوکاکولا در حفاظت از فرمول منحصربهفرد و بسیار پرارزش نوشیدنیهای گازدار خود است. این شرکت، با توجه به محدودیتهای یاد شده، اقدامی جهت ثبت این فرمول خاص خود در سیستم پتنت ننموده و با قبول ریسک کشف و افشای آن از سوی دیگر رقبا (طی پروژههای تحقیق و توسعه مستقل)، بیش از یک قرن است (از سال ۱۸۹۱ میلادی به اینسو) که آن را در قالب یک راز تجاری در انحصار خود دارد. البته این مسئله بدین معنا نیست که کوکاکولا علاقهای به سیستم پتنت نداشته و یا از این مزیت حفاظتی استفاده نمیکند. این شرکت استفاده از ثبت اختراع برای حفاظت از دستاوردهای ارزشمند خود را نیز به صورت جدی دنبال مینماید.
مسئله دیگر پیرامون حفاظت از اسرار تجاری، اهمیت فزاینده این نوع از حقوق مالکیت فکری در کسبوکارهایی است که به پتنت متکی هستند. در این کسبوکارها، محرمانگی بخش مهمی از روند نوآوری است. از آنجا که در قوانین ثبت اختراع ملی و بینالمللی، جدید بودن بهعنوان یکی از الزامات ثبت اختراع مطرح است، لذا اختراع تا پیش از ثبت از سوی متقاضی، باید به دور از هر گونه افشای عمومی نگهداری شود. اگرچه این موضوع در برخی از نوآوریها و پیشرفتهای فنی امکانپذیر است، اما در شرایطی که فناوری در خارج از شرایط آزمایشگاهی، نیاز به پالایش و بهبود داشته باشد، محرمانه نگه داشتن آن بسیار دشوار خواهد بود. همین عامل، موجب شده تا در گامهای ابتدایی توسعه نوآوری و پیش از ثبت درخواست در سیستم پتنت، قراردادهای محرمانگی اطلاعات، به یک الزام کلیدی کسبوکارها بدل شود.
اسرار تجاری، از یک زاویه دیگر نیز مورد توجه قرار میگیرند؛ شرکتهای کوچکتر و مخترعین فردی، میتوانند با همکاری شرکتهای بزرگ و چندملیتی، به دنبال ایدههای بکر و تازه باشند. اما خلاقیت و نوآوری در فازهای اولیه همکاری که امکان ثبت اختراع فراهم نیست، طرفین همکاری را با نوعی سوءظن همراه میکند. این عدم اعتماد، بیشتر در بنگاههای کوچک محلی پدید میآید. آنها نگرانند که دانش محلی و ایدههایشان از سوی شرکتهای بزرگ مصادره شده و در این بین، تنها ابزار در دسترس، حفاظت از اسرار تجاری است. چهارچوب قانونی حفاظت از اسرار تجاری، به شرکتهای کوچک و مخترعین فردی امکان میدهد تا از اطلاعات و اسرارشان حفاظت نموده و در نتیجه، به سادگی نسبت به افشا و بهکارگیری آنها در نوآوری مشترک، اقدام نمایند. از این منظر، اسرار تجاری بهعنوان ابزاری برای پدید آوردن «شبکههای قابلاعتماد» محسوب شده که نوآوری را در قالب پارادایم نوآوری باز، بسط و توسعه میدهد.
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، در کنار تمامی مزایای گفته شده، یک راز تجاری با محدودیت بزرگی مواجه است. اگرچه حفاظتاز اطلاعات از طریق اسرار تجاری، ارزان و در دامنهای گسترده در دسترس است، اما هیچ انحصار تضمین شدهای، مشابه با آنچه در یک پتنت به شما اعطا میشود، وجود نخواهد داشت. اگر شخص دیگری، کسبوکار رقیب و یا حتی شریک تجاری شما، بدون آنکه سرقت یا نقضی صورت گیرد، راز تجاری شما را کشف نماید، از دست شما هیچ کاری بر نمیآید. این محدودیت، در بسیاری از کسبوکارها، مانند صنایع شیمیایی و دارویی، بسیار کلیدی بوده و به همین دلیل، به سراغ روشهای رسمی و تضمینشدهتری همچون پتنت میروند.
محافظت قانونی از اسرار تجاری به چه صورت است؟
قانون اسرار تجاری، همانند سایر اشکال مالکیت فکری، توسط سیستمهای حقوقی ملی مدیریت میشود. با این حال، برای محافظت از اسرار، در بخشی از توافقنامه «TRIPS» که در سال ۱۹۹۵ میلادی تدوین گردیده است، برخی استانداردهای بینالمللی نیز تحت عنوان اطلاعات افشا نشده یا «Undisclosed Information» در نظر گرفته شده است. بر اساس این توافقنامه، کشورهای عضو باید از اطلاعات افشا نشده، در برابر بهرهبرداریهای غیرمجاز و برخلاف اصول تجاری صادقانه و عادلانه، محافظت نمایند (منظور از شیوههای غیرعادلانه و غیرمجاز، نقض قراردادهای محرمانگی و رقابتهای ناعادلانه است). گفتنی است که اطلاعاتی را میتوان در قالب این اصول تحت حفاظت قرار داد که:
- به صورت عمومی شناخته شده نبوده و به سادگی در دسترس نباشند؛
- به دلیل پنهان بودن، دارای ارزش باشند؛
- مخفی نگه داشتن آنها از طریق مجموعهای از اقدامات و گامهای معقول (Reasonable Steps) انجام گرفته باشد.
علاوه بر موارد فوق که به تعریف اسرار تجاری و حدود و دامنه محافظت از آنها میپردازد، توافقنامه «TRIPS»، اجرای قانونی آن را نیز پوشش داده است. این امر، مستلزم فراهم بودن دادرسی حقوقی برای اجرای کلیه حقوق «IP» و از جمله «اطلاعات محرمانه» است که البته به دلیل روشهای متفاوت سیستمهای قضایی ملی برای دستیابی به شواهد نقض اسرار تجاری، اجرای این نوع از حقوق مالکیت فکری، با ناهمواریهای متعددی در سطح جهان روبرو است.
رازهای تجاری مشهور جهان
۱. الگوریتم جستجوی گوگل: موتور جستجوی گوگل، از مشهورترین مفاهیم اینترنت است که کمتر کسی در جهان وجود دارد که با آن آشنایی نداشته باشد. گوگل، الگوریتم جستجوی خود را همه ساله توسعه و بهبود داده و با وجود اعلام برخی موارد و تغییرات، کلیت این الگوریتم را همچون رازی ارزشمند، پیش خود نگه داشته است.
۲. مرغ سوخاری کنتاکی: مواد مورد استفاده در مرغ سوخاری «KFC»، در ابتدا در ذهن مخترع آن، سرهنگ سندرز «Colonel Sanders» بود که پس از مکتوب شدن دستورالعمل از سوی وی، در گاوصندوقی محرمانه در این مجموعه از رستورانهای زنجیرهای مشهور نگهداری میشود. بخشی از کارکنان منتخب، بر مبنای یک روش محرمانه، به این دستورالعمل دسترسی دارند که البته برای حفاظت بیشتر، نیمی از مواد در اختیار یک شرکت و نیم دیگر در اختیار شرکت دوم بوده که آنها به صورت جداگانه، اقدام به مخلوط نمودن ادویه بر اساس دستورالعمل خود میکنند و سپس این دو پکیج، به صورت خودکار با هم پردازش شده و مخلوط استاندارد نهایی، به رستورانها عرضه میگردد.
۳. کوکاکولا: کوکاکولا به جای ثبت اختراع خود، تصمیم به حفاظت از آن در قالب یک راز تجاری گرفت و همین تصمیم، موجی از شایعات را در دهههای اخیر به همراه داشته است. مثلاً گفته میشود که احتمالاً یکی از مواد تشکیلدهنده این فرمول، کوکائین است و به همین دلیل، کوکاکولا نسبت به ثبت آن اقدام نمیکند. با وجود این شایعات، یک چیز قطعی است و آن تلاش برای سرقت این راز تجاری ارزشمند میباشد. در سال ۲۰۰۶ میلادی، یکی از کارمندان کوکاکولا، با همدستی دو نفر دیگر، سعی کردند که این راز را سرقت نموده و به پپسی کولا (به عنوان رقیب قدرتمند کوکاکولا) بفروشند که البته با افشای این تلاش از سوی پپسی و اعلام آن به کوکاکولا، اقدام آنها ناموفق ماند.
۴. «LISTERINE»: این فرمول دارویی، یک نمونه بسیار ملموس از اسرار تجاری است که در اغلب دانشکدههای حقوق، برای درک بهتر دانشجویان مطرح میشود. مخترع این فرمول دارویی، مجوز بهرهبرداری از آن را به شرکت داروسازی «Pfizer» فعلی واگذار نمود و این شرکت طی ۷۰ سال، مجموعاً مبلغی بالغ بر ۲۲ میلیون دلار به خانواده این مخترع پرداخت نموده است. در نهایت، «Pfizer» با این استدلال که این راز تجاری افشا شده و دیگر مخفی نیست، سعی در متوقف نمودن پرداختهای خود نمود. این در حالی است که دادگاه تصریح نمود: «در موافقتنامه منعقد شده، اینکه در صورت کشف و افشای فرمول توسط دیگران، موافقتنامه متوقف میشود، قید نشده است. بهویژه آنکه شرکت دارویی در زمان مخفی بودن به این فرمول دست یافته و عامل مزیت رقابتی شرکت بوده است». با استناد به این حکم، شرکت دارویی «Pfizer»، هنوز هم ملزم به پرداخت حق امتیاز به بازماندگان مخترع خواهد بود.
جاسوسی سایبری؛ چالش آتی کسبوکارها
همانطور که اشاره شد، بحث اجرای حفاظت از اسرار تجاری، یک چالش فراگیر در اغلب سیستمهای مالکیت فکری ملی و بینالمللی است و بسیاری از سازمانهای متولی، در پی تصویب و پیادهسازی قوانین و دستورالعملهای مشترک میباشند. با این حال، چالشهای عملی محافظت از اسرار تجاری، از ملاحظات قانونی مرتبط با آن نیز پیچیدهتر است. به طرز متناقضی، نوآوریهای فزاینده بهویژه در صنعت اطلاعات و ارتباطات، در کنار فواید فراوانی که برای جوامع به همراه داشته، سرقت اطلاعات ارزشمند کسبوکارها را برای سارقین و ناقضین اسرار تجاری سادهتر نموده است.
جاسوسیهای تجاری از طریق فرآیندی تحت عنوان «Spear-Phishing»، یک مثال ملموس از این موضوع است. سارقین یک ایمیل جعلی به حساب کاربری فرد در شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک ارسال نموده و با باز نمودن آن از سوی کاربر، بدون آنکه وی آگاهی یابد، بدافزاری بر روی سیستم وی نصب شده و در سکوت کامل و طی ماهها و شاید سالها، اطلاعات ارزشمند کاری را در میان فایلها جستجو نموده و ارسال میکند. این اطلاعات، میتواند از طریق هکرها به فروش رسیده و یا مستقیماً به شرکت رقیب بهعنوان عامل جاسوسی انتقال یابد.
با توجه به فراگیری اینترنت در سالهای اخیر، ردیابی منابع جاسوسی سایبری بسیار دشوار است. به همین ترتیب، تخمین خسارات ناشی از جاسوسی سایبری هم چالشبرانگیز است؛ چرا که بسیاری از شرکتها، تا مدتها نمیدانند که اسرار تجاری آنها به خطر افتاده و حتی در صورت آگاهی هم، تمایلی به گزارش و افشای این موضوع ندارند.
مطالعات بسیاری پیرامون این موضوع صورت گرفته که همگی بر روند رو به رشد این مشکل تأکید دارند. باید توجه داشت که در اقتصاد دانشبنیان فعلی، پارادایم نوآوری باز بینالمللی، بسیاری از شرکتهای بزرگ و کوچک را به همکاری فناورانه واداشته و قوانین محافظت از اسرار تجاری، میتواند به بزرگترین مزیت بهویژه برای بنگاههای کوچکتر و مخترعین فردی در کشورهای درحالتوسعه و کمتر توسعهیافته بدل شود. همین جا است که نقش سیستمهای مالکیت فکری و وجود قوانین شفاف و کارآمد برای حفاظت از اسرار تجاری در کشورهای درحالتوسعه، از اهمیتی دوچندانی برخوردار میگردد. این کشورها، با آماده نمودن این زیرساختهای حیاتی، میتوانند به رشد و توسعه شرکتهای نوپا کمک نموده تا از دانش و رازهای تجاری خود، برای ورود به همکاریهای فناورانه در قالب نوآوری باز، بهرهمند شوند.
البته بحث نوآوری باز و استراتژی جدید شرکتها برای ورود به همکاریهای بیشتر با رقبا، یک روی دیگر سکه هم دارد. کسبوکارها تنها با مسئله محافظت از اطلاعات ارزشمند خود مواجه نیستند، بلکه هوشیاری برای عدم آلودگی به اسرار تجاری متعلق به دیگران هم مهم خواهد بود. در یک بازار جهانی که گردش کارکنان دانشی در میان شرکتهای مختلف به شدت تسهیل شده و شبکههای پیچیدهای از ارتباطات میان تأمینکنندگان و مشتریان شرکتها وجود دارد، هوشمندی و دقت نظر فراوانی برای جلوگیری از نقض اسرار تجاری دیگران لازم است.
رقابتهای فزاینده در اغلب صنایع، به معنای جستجوی مداوم راههایی برای بهرهبرداری از اسرار تجاری خود بوده (چه از طریق تجاریسازی مستقیم و چه همکاری فناورانه یا صدور مجوز) که همین تلاشها، حجم وسیعی از دادههای بالقوه ارزشمند را ایجاد میکند. اینکه از کدامیک از این دادهها مجاز به استفاده هستیم و بهرهبرداری از کدامیک مصداق نقض اسرار تجاری است، مسئلهای بسیار کلیدی خواهد بود.