مقدمه
کسبوکارهای مختلف به منظور حفاظت از داراییهای فکری و نامشهود خود، سیاستهای به نسبت متفاوتی اتخاذ میکنند. یک شرکت فعال در صنعت چاپ و نشر کتاب، حقوق کپیرایت را در اولویت خود قرار میدهد، این در حالی است که یک شرکت فروش اینترنتی بر ثبت علائم تجاری متمرکز شده و یک تولیدکننده محصولات فناورانه نیز، ثبت اختراع را بهعنوان استراتژی اصلی خود هدف قرار میدهد. البته یک بنگاه اقتصادی ممکن است ترکیبی از این موارد را نیز بکار گیرد.
یک پرسش کلیدی این است که رایجترین نوع مالکیت فکری که شرکتها از آن برای حفاظت از داراییهای فکری خود استفاده میکنند، چیست؟ بیشتر افراد در پاسخ به این سؤال، به یکی از موارد بالا اشاره میکنند. اما این دیدگاه تا حدود زیادی اشتباه است. برخلاف تصورات، رایجترین شکل حفاظت در کسبوکارهای مختلف، رازداری و محرمانگی است.
محرمانه نگه داشتن دانش، فناوری و سایر داراییهای نامشهود در قالب اسرار تجاری یا «Trade Secrets»، یکی از راهکارهای متداول و قدیمی کسبوکارهای مختلف است که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت. آیا اسرار تجاری هم جزء انواع حقوق مالکیت فکری به حساب میآیند؟ چگونه از آنها میتوان استفاده نمود؟ و چه تفاوتهایی با سایر گونههای رسمی حقوق مالکیت فکری دارند؟
راز تجاری چیست؟
سادهترین تعریفی که میتوان برای اسرار تجاری ارائه نمود، اطلاعاتی است که شما نمیخواهید دیگر رقبا از آن اطلاع یابند. جالب است که قانون حفاظت از اسرار تجاری، نه فقط از فرمولها، طرحها و دانش مخفی کسبوکار، بلکه از برخی حقایق ساده مانند ویژگیهای مدل جدید آیفون که قرار است به زودی عرضه شود و یا اینکه یک کسبوکار در آینده میخواهد بر چه موضوعی دست گذاشته و به آن ورود نماید نیز حفاظت میکند.
در هزاران سال گذشته، رازداری یا «Secrecy» از بخشهای جدانشدنی کسبوکارها بوده است. به عنوان مثال، این مسئله به مناطقی از چین اجازه میداد تا برای قرنهای متمادی، از پرورش و برداشت هوشمندانه کرم ابریشم سود ببرند و یا خانوادهای در ارمنستان، با محرمانه نگه داشتن اسرار تجاری خود، به مدت ۴۰۰ سال تولیدکننده برتر سنجها و سازهای بادی ارکسترال در این کشور بودند.
شاید از خود بپرسید که محرمانه نگه داشتن دانش و یا فناوری چه رابطهای با سیستمهای مالکیت فکری دارد. یک راز تجاری، همانند رژیمی قانونی است که بین شرکای تجاری، از روابط مبتنی بر اعتماد حفاظت میکند. پیش از عصر صنعتی شدن، نوآوران و صنایع سعی میکردند که «ترفندها و اسرار کسبوکار» خود را در کارگاههای کوچک و اغلب خانوادگی خود حفظ کنند. با این حال، همانطور که مغازهها و کارگاههای سنتی به کارخانجات و صنایع بزرگ بدل شدند، به یک سیستم قانونی نیاز بود که بتواند تعهد و قول کارکنان در ارتباط با محرمانه ماندن یک فرایند خاص و یا یک قطعه از تجهیزات مورد استفاده را تضمین نموده و اجرایی سازد.
این نکته را باید در نظر داشت که اسرار تجاری بهعنوان ابزاری قانونی برای کسبوکارهای مختلف، هیچ ارتباطی با شفافیت دولتی و یا محدودسازی فرایند انتقال فناوری ندارد. حتی میتوان چنین استنباط نمود که قوانین مرتبط با اسرار تجاری، با اطمینان بخشیدن به صاحبان آنها برای ورود به همکاریهای فناورانه و به صورت کلیتر، نوآوری باز، انتقال فناوری را تسریع نموده و روشی مناسب برای انتشار و تبادل اطلاعات بین شرکتها ارائه مینماید. اگرچه برخی جنبههای قوانین رازداری، مانند انحصار دادههای اطلاعاتی در شرکتهای دارویی تا حدی بحثبرانگیز است (منطبق بر ماده «۳۹.۳» توافقنامه «TRIPS»)، اما این توافق کلی وجود دارد که محرمانگی اطلاعات برای اقتصاد مدرن فعلی سودمند است. در حقیقت، محرمانه نگه داشتن اسرار تجاری (اغلب در مورد اطلاعات مشتریان، نیازها و ترجیحات آنها)، یکی از اصلیترین راههایی است که شرکتهای کوچک و متوسط «SMEs» برای حفاظت از مزیتهای رقابتی خود بکار میگیرند.
برای درک بهتر مزایای اقتصادی اسرار تجاری، چنین تصور نمایید که نتوان برای اجرای تعهدات مرتبط با اعتماد در فضای کسبوکار، روی قانون خاصی تکیه نمود. در این صورت، افراد کمتری به استخدام صنایع و کسبوکارها در میآیند (ریسک افشای اطلاعات محرمانه)، هزینههای مرتبط با اجرای فیزیکی ایمنی اطلاعات بالا میرود (قفلها و نردهها، سیستمهای کامپیوتری بدون فلش و ...) و از همه مهمتر، بسیاری از معاملات صدور مجوز و همکاریهای پژوهشی هرگز رخ نمیدهند، چرا که هیچ اطمینانی از افشای اسرار تجاری از سوی شرکا وجود نخواهد داشت. بهطور خلاصه، در صورتی که هیچ حمایتی برای حفاظت از اسرار تجاری وجود نداشته باشد، گردش اطلاعات به شدت کاهش یافته و نرخ نوآوری کاملاً کند میگردد.
چرا با وجود کاربرد فراگیر اسرار تجاری، توجه کمتری به آنها میشود؟
همه روزه اخبار گوناگونی از استراتژیهای ثبت اختراع و یا درگیریهای مختلف شرکتها بر سر کپیرایت، علائم تجاری و یا پتنتها شنیده میشود. با این حال، بعد خبری و تبلیغاتی اسرار تجاری بسیار کمتر است. دلایل مختلفی برای این قضیه وجود دارد که شاید مهمترین آن، عدم الزام ثبت رسمی در سیستمهای مالکیت فکری است. به عبارت دیگر، یک راز تجاری تنها با محرمانه نگه داشته شدن توسط کسبوکارها حفظ میشود و نیاز به هیچ فرآیند ثبت درخواست و ... ندارد. همین عامل موجب میشود که این استراتژی مالکیت فکری، بهعنوان یک راهکار عملی توسط هر کسبوکاری مورد استفاده قرار گیرد.
دومین دلیل، به نحوه اجرا و پیگیری این حقوق باز میگردد. اگر چه اصول کلی قانون اسرار تجاری یا «Trade Secret Law» که از آن تحت عنوان قانون اطلاعات ناشناخته و محرمانه نیز یاد میشود، در اکثر کشورها به روشهای نسبتاً مشابه برقرار شده است، اما در زمینه اجرای حفاظت از آنها، قوانین و مقررات رایجی وجود ندارد. علاوه بر این، اختلافات شرکتها پیرامون اسرار تجاری، عموماً پنهان باقی مانده و طی مذاکرات تجاری حلوفصل میشوند و از همین رو است که بحثی از آنها در محافل عمومی به میان نمیآید.
لازم به ذکر است که در سالهای اخیر و با داستانهای پیش آمده پیرامون حملات سایبری و جاسوسی از شرکتها، بحث اسرار تجاری نیز در صدر خبرهای جهان در حوزه مالکیت فکری جای گرفته است. از طرف دیگر، با توجه به علاقهمندی شرکتها و صنایع به همکاریهای فناورانه و توسعه مشترک نوآوری، درگیری و اصطکاک پیرامون حفظ اسرار تجاری تشدید شده و دولتها در پی این هستند که با تصویب قوانین و اجرای برنامههای ابتکاری، تا حدی این معضل را رفع سازند. تلاشهای اتحادیه اروپا و آمریکا در دو سال گذشته، مثالی بارز از این عزم جدی است.
چرا کسبوکارها برای حفظ بسیاری از مزیتهای رقابتی خود، به رازداری متوسل میشوند؟
مهمترین دلیل برای علاقه شدید کسبوکارها به رازاری تجاری، ارزان بودن این شکل از حقوق مالکیت فکری است. اسرار تجاری بسیار ارزانتر از سایر انواع مالکیت فکری هستند. اسرار تجاری نیازی به ثبت در سیستمهای مالکیت فکری نداشته و در نتیجه، هزینههای مرتبط با استخدام وکیل و متخصصین «IP» هم لازم نخواهد بود. شما فقط باید مراقب باشید که راز تجاری شما از دسترس رقبا محفوظ بماند و البته قراردادهایی مبنی بر عدم افشای اطلاعات محرمانه با کارکنان و شرکای تجاری خود به امضا برسانید. البته در اینجا توجه به یک نکته اساسی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و آن چیزی نیست جز اینکه اگر به هر دلیلی این راز تجاری افشا شود، این روش ارزان میتواند به یکی از پرهزینهترین مخاطرات ممکن برای کسبوکار بدل شده و حتی فروپاشی کسبوکار را به دنبال داشته باشد.
نکته دیگری که استقبال از اسرار تجاری را تشدید میکند، دامنه باز و متنوع آن است. شما صرفاً یک نوآوری جدید و دارای شرایطی و الزامات خاص را میتوانید توسط ثبت در سیستم پتنت تحت محافظت قرار دهید. این در حالی است که یک پکیج اطلاعاتی، حتی اگر قبلاً توسط شخصی دیگر مورد استفاده قرار گرفته باشد، قابلیت حفاظت توسط اسرار تجاری را خواهد داشت. تنها الزام این کار، عدم شناخته شدن عمومی اطلاعات است که به شما مجوز حفاظت از آن در قالب اسرار تجاری را میدهد.
مزیت دیگر اسرار تجاری، عدم محدودیت زمانی این شکل از حفاظت از داراییهای فکری است. برخلاف پتنت و کپیرایت که دارای اعتبار محدود حقوق انحصاری اعطا شده هستند (۲۰ و ۷۰ سال) و نیاز به تمدید چندباره علائم تجاری و لزوم بهکارگیری آن برای آنکه اعتبار علامت تجاری ثبت شده ادامه یابد، اسرار تجاری فاقد این محدودیتها میباشند. مثال ملموس این مزیت، استراتژی شرکت کوکاکولا در حفاظت از فرمول منحصربهفرد و بسیار پرارزش نوشیدنیهای گازدار خود است. این شرکت، با توجه به محدودیتها یاد شده، اقدامی جهت ثبت این فرمول خاص خود در سیستم پتنت ننموده و با قبول ریسک کشف و افشای آن از سوی دیگر رقبا (طی پروژههای تحقیق و توسعه مستقل)، بیش از یک قرن است (از سال ۱۸۹۱ میلادی به اینسو) که آن را در قالب یک راز تجاری در انحصار خود دارد. البته این مسئله بدین معنا نیست که کوکاکولا علاقهای به سیستم پتنت نداشته و یا از این مزیت حفاظتی استفاده نمیکند، بلکه این شرکت استفاده از ثبت اختراع برای حفاظت از دستاوردهای ارزشمند خود را نیز به صورت جدی دنبال مینماید.
مسئله دیگر پیرامون حفاظت از اسرار تجاری، اهمیت فزاینده این نوع از حقوق مالکیت فکری در کسبوکارهایی است که به پتنت متکی هستند. در این کسبوکارها، محرمانگی بخش مهمی از روند نوآوری است. از آنجا که در قوانین ثبت اختراع ملی و بینالمللی، جدید بودن بهعنوان یکی از الزامات ثبت اختراع مطرح است، لذا اختراع تا پیش از ثبت از سوی متقاضی، میبایستی به دور از هر گونه افشای عمومی نگهداری شود. اگرچه این موضوع در برخی از نوآوریها و پیشرفتهای فنی امکانپذیر است، اما در شرایطی که فناوری در خارج از شرایط آزمایشگاهی نیاز به پالایش و بهبود داشته باشد، محرمانه نگه داشتن آن بسیار دشوار است. همین عامل، موجب شده است تا در گامهای ابتدایی توسعه نوآوری و پیش از ثبت درخواست در سیستم پتنت، قراردادهای محرمانگی اطلاعات، به یک الزام کلیدی کسبوکارها بدل شود و البته در کنار آن، قوانین و مقررات پتنت، عمدتاً شامل یک گزینه ارفاقی به نام «مهلت ارفاقی» یا «Grace Period» بوده که بر اساس آن، افشای اختراع حداکثر تا یک سال قبل از ثبت درخواست، خللی در فرآیند ثبت آن پدید نمیآورد.
اسرار تجاری از یک زاویه دیگر نیز مورد توجه قرار میگیرند؛ شرکتهای کوچکتر و مخترعین فردی، میتوانند با همکاری شرکتهای بزرگ و چندملیتی، به دنبال ایدههای بکر و تازه باشند. اما خلاقیت و نوآوری در فازهای اولیه همکاری که امکان ثبت اختراع فراهم نیست، طرفین همکاری را با نوعی سوءظن همراه میکند. این عدم اعتماد، بیشتر در بنگاههای کوچک محلی پدید میآید. آنها نگرانند که دانش محلی و ایدههایشان از سوی شرکتهای بزرگ مصادره شده و در این بین، تنها ابزار در دسترس، حفاظت از اسرار تجاری است. چهارچوب قانونی حفاظت از اسرار تجاری، به شرکتهای کوچک و مخترعین فردی امکان میدهد تا از اطلاعات و اسرارشان حفاظت نموده و در نتیجه، به سادگی نسبت به افشا و بهکارگیری آنها در نوآوری مشترک، اقدام نمایند. از این منظر، اسرار تجاری بهعنوان ابزاری برای پدید آوردن «شبکههای قابلاعتماد» محسوب میشود که نوآوری را در قالب پارادایم نوآوری باز، بسط و توسعه میدهد.
البته در کنار تمامی مزایای گفته شده، یک راز تجاری با محدودیت بزرگی مواجه است. اگرچه حفاظت اطلاعات از طریق اسرار تجاری، ارزان و در دامنهای گسترده در دسترس است، اما هیچ انحصار تضمین شدهای، مشابه با آنچه در یک پتنت به شما اعطا میشود، وجود نخواهد داشت. اگر شخص دیگری، کسبوکار رقیب و یا حتی شریک تجاری شما، بدون آنکه سرقت یا نقضی صورت گیرد، راز تجاری شما را کشف نماید، از دست شما هیچ کاری بر نمیآید. این محدودیت، در برخی کسبوکارها مانند صنایع شیمیایی و دارویی بسیار کلیدی است و به همین دلیل، به سراغ روشهای رسمی و تضمینشدهتری همچون پتنت میروند.
محافظت قانونی از اسرار تجاری به چه صورت است؟
قانون اسرار تجاری، همانند سایر اشکال مالکیت فکری، توسط سیستمهای حقوقی ملی مدیریت میشود. با این حال برای محافظت از این اسرار، در بخشی از توافقنامه «TRIPS» که در سال ۱۹۹۵ میلادی تدوین گردیده است، برخی استانداردهای بینالمللی نیز تحت عنوان اطلاعات افشا نشده یا «Undisclosed Information» در نظر گرفته شده است. در ماده ۳۹ این توافقنامه آمده است که کشورهای عضو باید از اطلاعات افشا نشده، در برابر بهرهبرداریهای غیرمجاز و برخلاف اصول تجاری صادقانه و عادلانه، محافظت نمایند (منظور از شیوههای غیرعادلانه و غیرمجاز، نقض قراردادهای محرمانگی و رقابتهای ناعادلانه است). گفتنی است که اطلاعاتی را میتوان در قالب این اصول تحت حفاظت قرار داد که:
- به صورت عمومی شناخته شده نبوده و به سادگی در دسترس نباشند؛
- به دلیل پنهان بودن، دارای ارزش باشند؛
- مخفی نگه داشتن آنها از طریق مجموعهای از اقدامات و گامهای معقول «Reasonable Steps» انجام گرفته باشد.
علاوه بر موارد فوق که به تعریف اسرار تجاری و حدود و دامنه محافظت از آنها میپردازد، مواد ۴۲ تا ۴۹ توافقنامه «TRIPS»، اجرای قانونی آن را پوشش میدهد. این امر، مستلزم فراهم بودن دادرسی حقوقی برای اجرای کلیه حقوق «IP» و از جمله «اطلاعات محرمانه» است که البته به دلیل روشهای متفاوت سیستمهای قضایی ملی برای دستیابی به شواهد نقض اسرار تجاری، اجرای این نوع از حقوق مالکیت فکری، با ناهمواریهای متعددی در سطح جهان روبرو است. لازم به ذکر است که این اصول و استانداردهای کلی، توسط بیش از ۱۰۰ عضو از ۱۵۹ عضو سازمان تجارت جهانی به امضا رسیده است.
رازهای تجاری مشهور جهان
۱. الگوریتم جستجوی گوگل: موتور جستجوی گوگل، از مشهورترین مفاهیم اینترنت است که کمتر کسی در جهان وجود دارد که با آن آشنایی نداشته باشد. گوگل، الگوریتم جستجوی خود را همه ساله توسعه و بهبود میدهد و با وجود اعلام برخی موارد و تغییرات، کلیت این الگوریتم را همچون رازی ارزشمند، پیش خود نگه داشته است.
۲. مرغ سوخاری کنتاکی: مواد مورد استفاده در مرغ سوخاری «KFC» در ابتدا در ذهن مبدع آن، سرهنگ سندرز «Colonel Sanders» بود که پس از مکتوب شدن دستورالعمل از سوی وی، در گاوصندوقی محرمانه در این مجموعه از رستورانهای زنجیرهای مشهور نگهداری میشود. بخشی از کارکنان منتخب، بر مبنای یک روش محرمانه، به این دستورالعمل دسترسی دارند که البته برای حفاظت بیشتر، نیمی از مواد در اختیار یک شرکت و نیم دیگر در اختیار شرکت دوم است که آنها به صورت جداگانه اقدام به مخلوط نمودن ادویه بر اساس دستورالعمل خود نموده و سپس این دو پکیج به صورت خودکار با هم پردازش شده و مخلوط استاندارد نهایی به رستورانها عرضه میگردد.
۳. کوکاکولا: کوکاکولا به جای ثبت اختراع خود، تصمیم به حفاظت از آن در قالب یک راز تجاری گرفت و همین تصمیم، موجی از شایعات را در دهههای اخیر به همراه داشته است. مثلاً گفته میشود که احتمالاً یکی از مواد تشکیلدهنده این فرمول، کوکائین است و به همین دلیل، کوکاکولا نسبت به ثبت آن اقدام نمیکند. با وجود این شایعات، یک چیز قطعی است و آن تلاش برای سرقت این راز تجاری ارزشمند میباشد. در سال ۲۰۰۶ میلادی، یکی از کارمندان کوکاکولا با همدستی دو نفر دیگر، سعی کردند که این راز را سرقت نموده و به پپسی کولا (به عنوان رقیب قدرتمند کوکاکولا) بفروشند که البته با افشای این تلاش از سوی پپسی و اعلام آن به کوکاکولا، اقدام آنها ناموفق ماند.
۴. «LISTERINE»: این فرمول دارویی، یک نمونه بسیار ملموس از اسرار تجاری است که در اغلب دانشکدههای حقوق، برای درک بهتر دانشجویان بکار گرفته میشود. مخترع این فرمول دارویی، مجوز بهرهبرداری از آن را به شرکت داروسازی «Lambert Pharmaceuticals» یا «Pfizer» فعلی واگذار نمود و این شرکت طی ۷۰ سال، مجموعاً مبلغی بالغ بر ۲۲ میلیون دلار به خانواده این مخترع پرداخت نموده است. در نهایت، «Pfizer» با این استدلال که این راز تجاری افشا شده و دیگر مخفی نیست، سعی در متوقف نمودن پرداختهای خود نمود که دادگاه تصریح نمود: «در موافقتنامه منعقد شده، اینکه در صورت کشف و افشای فرمول توسط دیگران موافقتنامه متوقف میشود، قید نشده است. بهویژه آنکه شرکت دارویی در زمان مخفی بودن به این فرمول دست یافته و عامل مزیت رقابتی شرکت بوده است». با استناد به این حکم، شرکت دارویی «Pfizer»، هنوز هم ملزم به پرداخت حق امتیاز به بازماندگان مخترع خواهد بود.
جاسوسی سایبری؛ چالش آتی کسبوکارها
همانطور که اشاره شد، بحث اجرای حفاظت از اسرار تجاری، یک چالش فراگیر در اغلب سیستمهای مالکیت فکری ملی و بینالمللی است و بسیاری از سازمانهای متولی، در پی تصویب و پیادهسازی قوانین و دستورالعملهای مشترک هستند. با این حال، چالشهای عملی محافظت از اسرار تجاری، از ملاحظات قانونی مرتبط با آن نیز پیچیدهتر است. به طرز متناقضی، نوآوریهای فزاینده بهویژه در صنعت اطلاعات و ارتباطات، در کنار فواید فراوانی که برای جوامع به همراه داشته، سرقت اطلاعات ارزشمند کسبوکارها را برای سارقین و ناقضین اسرار تجاری سادهتر نموده است.
جاسوسیهای تجاری از طریق فرآیندی تحت عنوان «Spear-Phishing»، یک مثال ملموس از این موضوع است. سارقین یک ایمیل جعلی به حساب کاربری فرد در شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک ارسال نموده و با باز نمودن آن از سوی کاربر، بدون آنکه وی آگاهی یابد، بدافزاری بر روی سیستم نصب شده و در سکوت کامل و طی ماهها و شاید سالها، اطلاعات ارزشمند کاری وی را در میان فایلها جستجو نموده و ارسال میکند. این اطلاعات، میتواند از طریق هکرها به فروش رسیده و یا مستقیماً به شرکت رقیب بهعنوان عامل جاسوسی انتقال یابد.
با توجه به فراگیری اینترنت در سالهای اخیر، ردیابی منابع جاسوسی سایبری بسیار دشوار است. به همین ترتیب، تخمین خسارات ناشی از جاسوسی سایبری هم چالشبرانگیز است؛ چرا که بسیاری از شرکتها، تا مدتها نمیدانند که اسرار تجاری آنها به خطر افتاده و حتی در صورت آگاهی هم، تمایلی به گزارش و افشای این موضوع ندارند.
مطالعات بسیاری پیرامون این موضوع صورت گرفته که همگی بر روند رو به رشد این مشکل تأکید دارند. باید توجه داشت که در اقتصاد دانشبنیان فعلی، پارادایم نوآوری باز بینالمللی، بسیاری از شرکتهای بزرگ و کوچک را به همکاری فناورانه واداشته است و قوانین محافظت از اسرار تجاری، میتواند به بزرگترین مزیت بهویژه برای بنگاههای کوچکتر و مخترعین فردی در کشورهای درحالتوسعه و کمتر توسعهیافته بدل شود. همین جا است که نقش سیستمهای مالکیت فکری و وجود قوانین شفاف و کارآمد برای حفاظت از اسرار تجاری در کشورهای درحالتوسعه، از اهمیتی دوچندان برخوردار میگردد. این کشورها با آماده نمودن این زیرساخت حیاتی، میتوانند به رشد و توسعه شرکتهای نوپا کمک نموده تا از دانش و رازهای تجاری خود برای ورود به همکاریهای فناورانه در قالب نوآوری باز، بهرهمند شوند.
البته بحث نوآوری باز و استراتژی جدید شرکتها برای ورود به همکاریهای بیشتر با رقبا، یک روی دیگر سکه هم دارد. کسبوکارها تنها با مسئله محافظت از اطلاعات ارزشمند خود مواجه نیستند، بلکه هوشیاری برای عدم آلودگی به اسرار تجاری متعلق به دیگران هم مهم خواهد بود. در یک بازار جهانی که گردش کارکنان دانشی در میان شرکتهای مختلف به شدت تسهیل شده و شبکههای پیچیدهای از ارتباطات میان تأمینکنندگان و مشتریان شرکتها وجود دارد، هوشمندی و دقت نظر فراوانی برای جلوگیری از نقض اسرار تجاری دیگران لازم است.
رقابتهای فزاینده در اغلب صنایع، به معنای جستجوی مداوم راههایی برای بهرهبرداری از اسرار تجاری خود (چه از طریق تجاریسازی مستقیم و چه همکاری فناورانه یا صدور مجوز) است که همین تلاشها، حجم وسیعی از دادههای بالقوه ارزشمند ایجاد میکند. اینکه از کدامیک از این دادهها مجاز به استفاده هستیم و بهرهبرداری از کدامیک مصداق نقض اسرار تجاری است، مسئلهای بسیار کلیدی خواهد بود.