سؤال: به نظر شما، مهمترین چالشهای پیش روی سیستم «IP» چیست؟
امروزه ما شاهد ظهور فناوریهایی هستیم که تأثیر شگرفی بر دورنمای حال حاضر مالکیت فکری «IP» دارند. با وجودی که تمامی ابعاد و جنبههای این تغییر و تحول روشن نیست، ولی میتوان برخی چالشهای اجرایی و سیاستگذاری در حوزه «IP» را پیشبینی نمود. همچنین برخی چالشهای قابل توجه که ناشی از تفاوتهای موجود در ظرفیتهای فناورانه در نقاط مختلف جهان است را نیز بایستی مد نظر قرار داد. با تمام این تفاصیل، به موازات هر چالشی، فرصتی نیز وجود دارد. تحولاتی که منجر به این چالشها میشوند، لزوماً منفی نیستند و باید سعی کنیم تا بدانیم که این تحولات، چگونه سیستم «IP» موجود و تحولات آتی آن را تحت تأثیر قرار خواهند داد.
سؤال: کمی در زمینه چالشهای اداری و اجرایی توضیح دهید.
چالشهای این حوزه بیشتر مرتبط با افزایش تقاضای جهانی برای حقوق مالکیت فکری است. با توجه به روند موجود در محور قرار گرفتن «IP» در اقتصاد دانایی، تقاضا برای حقوق مالکیت فکری همچنان افزایش یافته که این روند احتمالاً ادامهدار نیز خواهد بود. برای مثال، در سال 2015 میلادی بیش از 2.9 میلیون درخواست ثبت پتنت، 6 میلیون نشان تجاری و 870 هزار پرونده طراحی به ثبت رسیده است که نشان از استقبال قابل توجه از «IP» دارد. مدیریت این تقاضای رو به افزایش یک چالش بزرگ برای دفاتر «IP» به شمار میرود که البته راهکارهای مبتنی بر «IT»، فرصتهای جدیدی برای مدیریت بهتر تقاضا و به طور کلی پروسههای اداری و اجرایی «IP»، ایجاد نموده است.
سؤال: آیا سیستم «IP» حال حاضر برای دستیابی به اهداف مناسب است؟
سیستم فعلی برای بسیاری از اهداف مشخص شده مناسب است، اما ممکن است حوزههایی نیز وجود داشته باشد که نیازمند مطابقت بیشتر باشد. هوش مصنوعی «AI» و علوم زیستی، دو حوزه عمده از پیشرفتهای فناورانه و علمی هستند که با توجه به ماهیت چند بعدی خود، چالشهای بزرگی برای سیستم مالکیت فکری ایجاد مینمایند. برای مثال، هوش مصنوعی منجر به ارتقای در فناوری و اقتصاد شده و محدوده وسیعی از فعالیتها را در بر گرفته است که از تأثیرات بر فرایندهای تولیدی و جایگزینی مشاغل تا اثرات اخلاقی و سیاسی را میتواند در بر داشته باشد. بنابراین، ما باید تغییر و تحولات سریع این فناوریها و اثرات آن بر سیستم «IP» و مسائل اجرایی آن را به دقت مورد توجه قرار دهیم.
سؤال: توضیحی در مورد چالشهای سیاسی بفرمایید.
چالشهای سیاسی ناشی از دو عامل جهانی شدن و تسریع در تغییرات فناورانه است. عوامل یاد شده به نوعی سوخت لازم برای تسریع در رشد، توسعه و بهکارگیری فناوریهای جدید در سرتاسر جهان را تأمین مینمایند که میتواند فرصت لازم برای بهرهمندی همه کشورها از انتشار فناوریها را ایجاد نماید. در حوزه سیاست، این تحولات فرصتهای عملی بیسابقهای برای همکاری به وجود آورده است. البته باید توجه داشت، روند سیاستی یاد شده ممکن است با دشواریهایی نیز روبرو گردد، چرا که سیستم بینالمللی حال حاضر برای مواجهه با تغییرات سریع و موضوعات مرتبط با آن طراحی نشده است.
سؤال: غلبه بر چالشهای سیاستگذاری چگونه امکانپذیر است؟
یکی از راههای ممکن برای جامعه بینالملل، ایجاد فضایی برای تعاملات مشترک بدون ریسک است؛ جایی که کشورها میتوانند در بحثهای مختلف پیرامون مسائل و معضلات پیش رو شرکت نمایند. این امر فرصتهایی را برای درک بهتر از مفاهیم مرتبط با پیشرفتهای علمی و فناورانه رادیکال، برای نهاد مالکیت فکری ایجاد مینماید. برای رسیدن به این فهم، ما باید فضای مشارکت را برای کسانی که فناوریها را تولید مینمایند (شرکتها و بخشهای نوآوری)، باز نماییم. در این صورت میتوان امیدوار بود که بحثها و گفتگوهای انجام شده مرتبط بوده و از سوی افراد مطلع انجام میگیرد. علاوه بر این، مشارکتهای چند جانبه نیز ضروری خواهد بود و میتواند به روشن ساختن نقش مالکیت فکری موجود و شناخت انگیزههای اقتصادی مورد نیاز برای تشویق و تحکیم تحولات فناورانه، کمک نماید. چنین رویکردی دامنهای وسیعی برای بهبود معماری موجود در سیستم بینالمللی فراهم نموده، همکاری جهانی را تقویت و از سیاستگذاریهای مؤثرتر در زمینه «IP» پشتیبانی مینماید.
سؤال: شما در صحبتهای خود به یک چالش سیستمی نیز اشاره نمودید؛ در مورد آن بیشتر توضیح میدهید.
این یک چالش نوظهور است که به اصل شفافیت در سیستم مالکیت فکری حال حاضر اشاره دارد. امروزه هر کسی میتواند از پتنت، علائم و نشانهای تجاری، طراحیهای صنعتی و دیگر ابزارهای محافظت از داراییهای فکری استفاده نماید که البته منوط به برآورده ساختن شرایط خاصی است. یکی از این شرایط، افشای اطلاعات خاصی در مورد فناوری، محصول یا خدمات جدید است که دیگران را قادر میسازد تا بدانند که چه کسی مالک فناوری، محصول یا خدمات مذکور بوده و محدوده حقوق مرتبط با آنها چگونه است. هدف از این شرط این است که شرایط مبادله و نیز استفاده کارآمد از این حقوق در حمایت از توسعه فناورانه، رشد و توسعه اقتصادی و پیشرفت اجتماعی را تسهیل نماییم. به معنای دیگر، شفافیت، همواره سنگ بنای سیستم «IP» بوده است. با این حال، انتظار میرود که روند خصوصیسازی کارکردی، که به طور سنتی توسط بخش دولتی انجام میشود و ظهور فناوریهای جدید مانند «BlockChain» که به طور گستردهای برخی راهکارهای نگهداری ایمن و مخفی اطلاعات را ارائه میدهد، خطوط مابین قلمرو خصوصی و عمومی را با ابهام روبرو نماید.
سؤال: روند ارزیابی شفافیت سیستم «IP» به چه صورت است؟
یک کارکرد سنتی دفاتر «IP»، نگهداری سوابق عمومی حقوق مالکیت فکری در ارتباط با دانش، فناوری و کارهای فرهنگی است. برای مثال، فناوری «BlockChain»، میتواند کارایی و امنیت سیستم را افزایش دهد که این کار با استفاده از یک فناوری خصوصی به جای یک ثبت عمومی انجام خواهد شد. امروزه بسیاری از آزمایشات مرتبط با فناوری مذکور در حوزه کپیرایت انجام میشود و از این طریق میتوان کاربرد و تأثیرات آن را در دیگر حوزههای صدور مجوز بهرهبرداری از «IP» پیشبینی نمود. تأثیر «BlockChain» بر شفافیت بازار محصولات و خدمات مبتنی بر دانش باید مورد توجه قرار گیرد. آیا استفاده از چنین فناوریهایی باعث افزایش کارایی این بازار خواهد شد؟ آیا سیستمهای مدیریت حقوق مالکیت فکری را بهبود خواهد داد؟ در مجموع میتوان گفت، قطعاً پتانسیل زیادی برای پاسخ مثبت به سؤالات فوق وجود دارد.
سؤال: آیا بازتعریف حقوق مالکیت فکری را پیشبینی میکنید؟
امروزه با افزایش میزان تبادل دادهها و روند صعودی استفاده از اینترنت، حجم عظیمی از اطلاعات تولید میشود که بخش عمده آن خارج از دستهبندیهای سنتی سیستم «IP» قرار میگیرد. این امر یکی از دلایل علاقهمندی بسیاری از محققین به استفاده از اسرار تجاری «Trade Secret» برای محافظت از نتایج فعالیتهای تحقیقاتی خود به شمار میرود. ما همچنین برخی پلتفرمهای آنلاین، نظیر فیسبوک و یوتیوب را مشاهده میکنیم که مقادیر زیادی دادههای اطلاعاتی ارزشمند طی فعالیتهای خود ایجاد مینمایند. بدیهی است، اطلاعات فوقالذکر به آنها و در واقع همه کسانی که دارنده چنین فروشگاههای اطلاعاتی هستند، فرصتهای اقتصادی قابل توجهی میدهد. با این حال، بسیاری از سؤالات پیچیده در مورد مالکیت (به معنای سنتی) این دادهها وجود دارد. این سؤالات همچنین در مورد مسائل مربوط به حریم خصوصی و امنیت نیز قابل لمس هستند. به عنوان مثال، چه کسی مالک اطلاعات شخصی و یا دادههای تولید شده توسط یک شخص است؟ آیا ما به بازتعریف مالکیت در رابطه با این نوع دادهها و نیزحقوق و تعهدات پیوند یافته با آنها نیازمندیم؟
در مجموع، با وجودی که تعریف مجدد حقوق مالکیت فکری مرتبط با طبقات داده خارج از دستهبندیهای فعلی سیستم «IP»، اجتنابناپذیر است، با این حال، هر گونه تجدید نظر در حقوق «IP» فعلی، بستگی به انتظارات و اهداف سیاستگذاران دارد. برای مثال، اگر هدف تشویق در جمعآوری و بهرهبرداری از دادههای اطلاعاتی برای افزایش دانستهها از سلامت انسان باشد، سیاستگذاران باید طیف وسیعی از سؤالات را در نظر بگیرند. آیا توافقنامههای موجود در سیستم «IP»، مجموعهای از انگیزههای مناسب برای تشویق این هدف را فراهم مینماید؟ آیا مشوقهای اضافی مورد نیاز است؟ آیا انگیزه کافی در بازار وجود دارد؟ آیا رفتار «جمعکنندگان دادهها» باید تنظیم شود؟ قوانین حاکم بر اسرار تجاری، برخی از این سؤالات را پوشش میدهند، اما طرز فکر ما پیرامون این گونه مسائل که همواره در حال تغییر و تحول نیز هستند، میبایست عمیقتر شده و توسعه یابد.
سؤال: چالشهای یاد شده چگونه پیش میرود؟
عدم تقارن قابل توجهی در بین کشورهای مختلف وجود دارد؛ از یک سو، اقتصادهای پیشرفته اقدام به سرمایهگذاری هنگفت در فعالیتهای تحقیق و توسعه نموده و از سوی دیگر، کشورهای کم درآمد و نیز اقتصادهای در حال گذار با محدودیتهای بودجهای فراوانی مواجه هستند. با توجه به سرعت بیسابقه توسعه و بهکارگیری فناوریهای جدید، یکی از چالشهای اصلی، بهرهمندی تمامی کشورها از انتشار سریع فناوریهای یاد شده است. تفاوت در ظرفیتهای فناورانه کشورها موضوعی مهم است که بایستی نسبت به آن توجه دقیقی داشته باشیم.
سؤال: پیامدهای این چالشها برای مدیریت سیستم بینالمللی «IP» چیست؟
بسیاری از مسائلی که ما با آن مواجه هستیم، طبیعتاً چند بعدی بوده و میتوانند در کنار هم یک چالش بزرگ حکومتی را پدید آورند. فناوریهایی که این تغییرات بزرگ را ایجاد مینمایند، تا حدی متضاد بوده و بر روی «IP»، اخلاق، حریم خصوصی، امنیت، ایمنی زیستی و ... اثر میگذارند. ساختار موجود سازمانهای بینالمللی برای رسیدگی به سؤالات چند بعدی که ما با آن مواجهیم، طراحی نشده است. سازمانها در حال حاضر تمایل به تخصص در موضوعات واحد، مانند سلامت، «IP»، کار یا تجارت دارند. این در حالی است که مسائل و چالشهای پیش رو اغلب گستردهتر از سطح ملی بوده و میبایست در سطوح دو جانبه یا چندگانه منطقهای و به طور خلاصه در سطح بینالمللی مورد بحث قرار گیرد. به نظر میرسد که در آینده فناوری به صورت اجتنابناپذیر و فزایندهای، شکل معماری بینالمللی و حکومتها را تعیین میکند. به معنای دیگر، یک دنیای کاملاً جدید در حال توسعه بوده و بازی در آن متفاوت از شرایط حال حاضر خواهد بود.
سؤال: مناسبترین گروه برای رسیدگی به این مسائل چیست؟
پرسش خوبی است که در پاسخ میتوان گفت شاید یک سازمان جدید برای رسیدگی و مدیریت چالشهای پیش رو لازم باشد و یا این که میبایست همکاری بین سازمانهای موجود را افزایش دهیم. به نظر میرسد فقط در صورتی نیاز به سازمان جدید خواهد بود که با وجود سازمانهای موجود، نیاز برآورده نشدهای باقی بماند.
سؤال: تغییر مباحثات عمومی پیرامون «IP» را چگونه میبینید؟
در سالهای اخیر، شاهد سطوح گستردهای از مشارکت عمومی (علیالخصوص در اینترنت) در مباحثات و گفتگوهای پیرامون سیستم «IP» بودهایم. به نظر میرسد این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت. با این حال، تمرکز بر سیستم «IP» و تبدیل شدن آن به میدان نبرد نیز در برخی موارد دیده شده است؛ به عنوان مثال، بحث در مورد ثبت پتنت «Oncomouse» توسط دانشگاه هاروارد در سال 1988 میلادی که مردم را به طور ناخواسته وارد بحث حقوق مالکیت فکری نمود. (با وجودی که این پتنت به درک بهتر سرطان و توسعه یک روش درمانی مؤثرتر کمک میکرد، نگرانیهای اخلاقی عمیقی نیز مطرح شد که منجر به طرح مباحث جدی سیاسی در زمینه مطلوبیت پتنتهای مرتبط با ارتقاء سلامت شد.)
این امر با توجه به این ویژگی که انتشار یک درخواست ثبت اختراع به طور کلی اولین بیان عمومی یک فناوری جدید به شمار میرود، طبیعی به نظر میرسد. اما در حقیقت مسئله اساسیتر این بود که آیا محققان قادر به دستکاری ارگانیسمهای بالاتر هستند؟ امروز ما شاهد یک سناریوی مشابه در رابطه با استفاده از فناوری اصلاح ژنتیکی «CRISPR-Cas9» هستیم که قابلیت دستکاری همه ارگانیسمها را افزایش میدهد و پیامدهای بزرگی برای سلامت، بیوفناوری، کشاورزی و صنعت دارد.
سؤال: در پایان، آیا درباره آینده خوشبین هستید؟
به طور کلی بله؛ با این حال، نیاز به ارتقاء تکنیکهای مدیریت ریسک داریم.