مقدمه
در دنیای درهمآمیخته امروز، تهدید بیماریهای عفونی بیشتر از هر نقطه دیگری در تاریخ بشر است و کنترل و پیشگیری از این بیماریها، به خصوص در مناطق فقیرنشین جهان و در مواردی که نیاز به تشخیص فوری وجود دارد، یک چالش بزرگ به شمار میآید. یک ابزار جدید که نقطه عطفی را برای شناسایی بیماریهای عفونی ایجاد نموده است، توسط دکتر «هلن لی» و گروهش در شرکت «Diagnostics for the Real World» توسعه یافته است. این ابزار که امکان ارائه مراقبتهای بهداشتی در محیطهای فقیرنشین را فراهم نموده است، انجام آزمایشهای مؤثر و تشخیص و درمان بیماری را در عرض چند ساعت به سرانجام میرساند.
در این نوشتار، مصاحبه صورت گرفته توسط مجله سازمان جهانی مالکیت فکری «WIPO»، با دکتر هلن لی که با کمک گروه تحقیقاتی خود، موفق به دستیابی به روشی ساده و مطمئن برای تشخیص بیماریهای عفونی شده است و همچنین تأسیس واحد توسعه تشخیص بیماری در دانشگاه کمبریج انگلستان را نیز بر عهده داشته است، در خصوص دستگاه فوقالعاده ارائه شده و همچنین نوآوری و مالکیت فکری، ارائه شده و نقطه نظرات ایشان به اشتراک گذاشته میشود. سیستم ابداعی وی که «SAMBA II» نام دارد، امکان آزمایش، تشخیص و درمان بیماران در عرض چند ساعت فراهم نموده و میتواند مراقبتهای بهداشتی در مناطق فقیرنشین را با تغییر و تحول عمدهای مواجه سازد.
شما چطور مخترع شدید؟
در حقیقت، من از طریق یک نیاز ضروری، به یک مخترع تبدیل شدم. همواره هدف من، توسعه یک روش تشخیصی ساده، دقیق، سریع، پایدار در برابر دما و ارزان بوده است که قابلیت استفاده در مناطق فقیر جهان که منابع لازم برای این کار ندارند، فراهم نماید. اختراع، با یک نیاز شروع میشود و در واقع، نیاز چیزی است که آن را به جلو هدایت مینماید. برای موفقیت، باید بتوان روزها و روزها با شکستها مقابله نمود و هرگز از تلاش دست بر نداشت؛ البته من هم خیلی کنجکاو هستم و هم به اندازه کافی خوششانس بودم و پدر و مادری داشتم که هرگز سقفی برای کارهایی که میتوانستم انجام دهم، قائل نمیشدند. پاسخ و واکنش آنها، همیشه "چرا نه؟" بوده است. بنابراین، من هیچوقت سقفی که مرا متوقف نماید نداشتهام و همیشه سعی داشتم تا راهی پیدا کنم.
چه چیزی شما را از محیط صنعتی به سوی محیط آکادمیک سوق داد؟
من و همسرم، توافقی با یکدیگر داریم. یک بار من برای کار او از خود میگذرم و بار دیگر او به خاطر کار من. زمانی که من به آزمایشگاه «Abbott» رفتم، او یک شغل خوب را رها کرد تا مرا همراهی نماید و زمانی که او پیشنهاد استادی در دانشگاه کمبریج را دریافت نمود، من او را دنبال کردم. من چیزهای زیادی از دوره کار در آزمایشگاه «Abbott» یاد گرفتم و تجارب زیادی به دست آوردم اما دنیای شرکتها چیزی نبود که مسیر درازمدتی برای من باشد.
به ما در خصوص «Diagnostics for the Real World» بگویید؟
ما شرکت را در سال ۲۰۰۳ بهعنوان یک اسپینآف از واحد توسعه تشخیص بیماری دانشگاه کمبریج که حجم زیادی از تحقیقات در آن انجام گرفته بود، راه انداختیم. ما همچنان در حال تلاش برای بزرگ نمودن مقیاس کاری بوده و در حال حاضر ۴۰ نفر را در استخدام داریم. من برنامه داشتم که شرکتی راهاندازی نموده و اقدام به تولید و عرضه در مقیاسهای بالا کنم. همانطور که همیشه به گروهم میگویم، اگر همه آنچه که ما انجام می دهیم، چاپ تعدادی مقاله در مجلات با ضریب اثرپذیری بسیار بالا و یا توسعه یک پروتوتایپ باشد، در واقع ما شکست خوردهایم.
چیزی که شما ساختهاید چیست؟
ما روشی ساده و سریع، برای شناسایی بیماریهای عفونی واگیردار توسعه دادیم که در مناطقی که منابع مورد نیاز ضعیف است، به خوبی پاسخگو خواهد بود. این فناوری، بر پایه آزمایشهای اسید نوکلوئیک بوده که نهتنها میتواند شناسایی مقدماتی ارگانیسمهای عفونی، از جمله HIV را انجام دهد، بلکه میتواند فرایند درمانی آن را نیز مانیتور نماید. روشهای سنتی موجود برای تست اسید نوکلوئیک، نیازمند پرسنل آموزشدیده و آزمایشگاههای مجهز برای استخراج و شناسایی است. این فرایندی پیچیده بوده که در مناطقی که منابع و سیستمهای ضعیفی دارند، کار را بسیار دشوار مینماید. ما اقدام به سادهسازی فرایند نمودیم و آن را بهصورت کاربری آسان و سریع، ارائه کردیم که در نهایت نیز موفق بودیم. تجهیز ما، «SAMBA II»، در ابعاد یک قهوه ساز کوچک بوده که شناسایی اسید نیکلوئیک را بهصورت سیگنالهای ساده بصری، مشابه با تست بارداری امکانپذیر مینماید: دو خط نشان مثبت بودن، تک خط نشان منفی بودن و بدون خط، نشان از اشتباه بودن آزمایش خواهد بود. این سادهسازی یک فرایند پیچیده، حاصل سالها تحقیق بوده که در نهایت برنده شدن جایزه مخترع برتر دفتر پتنت اروپا در سال ۲۰۱۶ را نیز به همراه داشته است. سامبا «SABMA»، به وسیله یک تبلت کار مینماید که اجازه انتقال ساده اطلاعات را فراهم نموده و همچنین در صورت نیاز، امکان ارائه نسخه کاغذی نتیجه را نیز دارد. بیش از ۱۰ سال وقت و انرژی گذاشته شد که آخرین توسعه یعنی ماشین «SAMBA II»، با کاربری سادهتر آماده شد.
دستگاه سامبا، همراه با کارتریجهایی بوده که حدود ۱۸۰ مورد از مواد شیمیایی و واکنشدهندههای مورد نیاز را در خود گنجانده است. با توجه به وجود این رویکرد که این دستگاه در مناطق فقیر مورد استفاده قرار میگیرد، تلاش شد که همه عناصر مورد استفاده در ساخت تجهیز، سریع، پایدار و مقاوم در برابر حرارت در نظر گرفته شوند. «SAMBA II»، این قابلیت را دارد که تا دمای ۳۸ درجه سانتیگراد کار نماید. ما همچنین فرایندی اختراع نمودیم که بتوان آنزیمهای ناپایدار را پایدارسازی نموده، تا از مقاومت عوامل واکنشدهنده مورد استفاده، تا دمای ۳۷ درجه سانتیگراد برای مدت نه ماه اطمینان حاصل شود.
ما بسیار خوشحالیم که در حال حاضر، دستگاه ساخته شده در برخی بیمارستانها و کلینیکهای سطح پایینتر در جمهوری آفریقای مرکزی، مالاوی، اوگاندا و زیمباوه مورد استفاده قرار میگیرد. ما در حال حاضر، در برخی مناطق محلی در کامرون و نیجریه نیز از این دستگاه استفاده مینماییم که به زودی تانزانیا نیز به آن افزوده خواهد شد.
چه چیزهای دیگری «SAMBA II» را برجسته مینماید؟
ما از همان ابتدا، برنامه استفاده از این دستگاه در مناطق فقیر را در ذهن داشتیم و به لطف حمایتهای مالی دریافت شده از سازمانهای مختلف از جمله Wellcome Trust، انستیتوی ملی سلامت (NIH)، انجمن سرمایهگذاری حمایت از کودکان (CIFF) و اخیراً UNITAID، خیلی زود در مسیر برطرف نمودن اشتباهات، برای توسعه دستگاه قدم بر داشتیم. بسیاری از تجهیزات موجود برای تشخیص، به صورت خاص برای بازار غرب ساخته میشوند که به راحتی با بسیاری از کلینیکهای موجود در جهان که فقر منابع در آنها وجود داشته و قطعی برق روزانه برای آنها همیشگی است، قابل تطبیق نخواهد بود. این در حالی است که سامبا، در صورت قطعی برق دچار مشکل نشده و به کار خود ادامه خواهد داد.
گردوغبار بزرگترین مشکل پیشبینینشده ما بود. در زمان انجام تست، نیاز به یک جریان هوا وجود داشته که بتوان دستگاه را خنک نمود و این بدین معناست که گردوغبار همه جا خواهد رفت. ما این مشکل را به وسیله طراحی مجدد فیلترهای مورد استفاده بر طرف نمودیم و در حال حاضر، فیلترهای قابل شستشو به این منظور استفاده میگردد.
ما معتقدیم که تست HIV صورت گرفته توسط «SAMBA II»، یک بازیگر مهم در تغییر بازیها خواهد بود چراکه با حذف فلبوتومی برای جمعآوری خون و همچنین سانریفیوژ برای آمادهسازی پلاسما همراه خواهد بود که در نتیجه با امکانپذیری تست در مناطق با منابع فقیر همراه خواهد بود. همه آنچه که «SAMBA II» نیاز دارد، یک قطره خون از نوک انگشت دست است که با ورود خون به دستگاه، وجود یا عدم وجود عفونت را شناسایی مینماید.
آیا «SAMBA II» در هر جایی قابل استفاده است؟
بله. پتانسیلهای کاربردی زیادی برای آن وجود دارد: «در منازل افراد مسن، برای تشخیص و جلوگیری از گسترش آنفولانزا»، «در فرودگاهها برای تست میوههای قرنطینه شده»، «در مزارع برای انجام آزمایش TB». در واقع «SAMBA II» ابزار جدیدی است که کابردهای جدید و بازار جدیدی را برای خود باز خواهد نمود.
مالکیت فکری چه نقشی در شرکت شما ایفا مینماید؟
من به شدت به حفاظت از طریق پتنتها معتقدم و بهعنوان یک شرکت کوچک، بسیار در این قضیه سرمایهگذاری کردیم. ما ۱۷ پتنت فامیلی داریم که مرتبط با تشخیص بیماری بوده و همچنین سامبا را به عنوان یک نشان تجاری نیز به ثبت رسانیدهایم. ما همچنین به کمک درخواستهای ثبت PCT، از فناوریهایی که در اختیار داریم حفاظت میکنیم. این سیستم، در فرایند هزینههای ثبت اختراع در مناطق حفاظتی مختلف، کمک شایانی مینماید. همچنین این بازخورد ارزشمند را ارائه داده که بررسی قابلیت پتنت شدن اختراع ما، پیش از آنکه تصمیم برای حفاظت در یک منطقه خاص اتخاذ شود، فراهم مینماید.
حقوق مالکیت فکری، به ما کمک مینماید تا از علایق خود در برابر استفادههای بدون اجازه جلوگیری نماییم و در عین حال، برای ما آزادی در عملکرد را به ارمغان خواهد داشت که این بسیار ارزشمند است. اخیراً یک شرکت بزرگ تلاش نمود تا اعتبار یکی از پتنتهای کلیدی مربوط به سامبا را لغو نماید که خوشبختانه موفق به این امر نشد؛ البته درخواست تجدیدنظر آن شرکت، هنوز با پاسخی روبرو نشده است. من تصور میکنم که ما به چیزهای خوبی دست یافتهایم، به همین علت، آنها تلاش میکنند که برای رد اعتبار پتنت ما اقدام نمایند.
حال که ما از نظر قانونی دارای صلاحیت شناخته میشویم و همچنین اولین سفارش بزرگ خود را دریافت نمودهایم، به نظرم میتوانیم به سمت سودآوری شرکت حرکت کنیم. ما متعهد هستیم که عملکردمان را به سمت تولید به مقیاس سوق داده و با حفظ کیفیت محصولات، اقدام به کسب درآمد کافی نماییم تا بتوانیم اقدام به بهبود و توسعه کاربردهای جدید برای فناوری خود کنیم که البته همه اینها، به لطف حفاظت توسط حقوق مالکیت فکری برای ما ممکن شده است.
سامبا چه نوع تأثیری به دنبال خواهد داشت؟
من اخیراً از یک کلینیک کوچک در کنیا دیدار کردم که به واسطه «SAMBA II»، به صورت کامل از آموزش دیدن برای بررسی اولیه تشخیص بیماری در کودکان بینیاز شده بودند و برای اولین بار، پزشکان بدون اینکه به دلایل مختلف نیاز به منتظر ماندن برای هفتهها و نیز ماهها باشند، اقدام به تشخیص و درمان بیماری مینمودند. این در حالی است که مراکز درمانی و آزمایشگاهی متمرکز، به دلیل مشکلات در حملونقل، ارتباطات و همچنین تماس برقرار نمودن با بیماران، یک شرایط عدم تساوی در دسترسی به امکانات ایجاد مینمایند. آزمایش کردن و درمان سریع بیماران، میتواند اثرات به ویژهای در بهبود وضعیت سلامت داشته باشد و با استفاده از سامبا، پزشکان به کمک سیگنالهای بصری، میتوانند به بیماران نشان دهند که درمان آنها در حال انجام است تا به این فرایند درمانی ادامه دهند.
شما دوست دارید که در ۱۰ سال آینده در کجا قرار داشته باشید؟
ما به دنبال این هستیم که ببینیم سامبا در کجا میتواند بیشترین تأثیر را داشته باشد که این مسئله، هم از دیدگاه کسبوکاری و هم از نقطه نظر بهبود وضعیت سلامت، مدنظر است. هدف ما این است که در دهه آتی، تشخیص و درمان بیماری در میلیونها نفر را در برنامه خود داشته باشیم. من واقعاً دوست دارم که دستگاه ساده و مؤثر ما، در هر کجایی مورد استفاده قرار گیرد؛ اما ما نیاز داریم که با این مسئله با هوش و استراتژی برخورد نموده، تا بتوانیم به پیش رویم. این بسیار لذتبخش است و من دوست دارم ببینم که تا کجا و چطور میتوانیم به پیش رویم.
دولتها چگونه میتوانند شرکتهای کوچک را در مسیر استفاده از مالکیتهای فکریشان حمایت نمایند؟
حمایت مالی از شرکتهای کوچک برای دفاع از مالکیتهای فکریشان در زمانی که در دره مرگ قرار دارند، واقعاً الزامی و دوستداشتنی است؛ این زمانی است که فناوری مورد نظر توسعه یافته، اما حمایت مالی برای تولید به مقیاس و تجاریسازی الزامی است. هر شرکتی که از حمایت مالی بهرهمند میگردد، در عوض متعهد میشود تا در آینده، بخشی از عایدی خود را که از طریق فروش یا واگذاری مجوز بهرهبرداری اتفاق میافتد را، واگذار نماید و به این صورت است که انجام حمایتها همیشگی خواهد بود. اگر این حمایت از ما وجود داشت، قادر بودیم تا جلوی نقض یکی از پتنتهای اساسیمان از طرف یکی از بازیگران فعال در حوزه تشخیص بیماریها را بگیریم. اگرچه همه شرکتها میتوانند از داراییهای فکری خود حفاظت نمایند، با این وجود، آنها تنها از یک روی سکه مالکیت فکری بهره میبرند. درست است که به این واسطه ما این آزادی عملکرد را داریم، اما نقضهای بدون برخورد، میتواند پتانسیلهای اقتصادی موجود برای شرکتهای کوچک را به چالش بکشاند که این مسئله، اساساً اشتباه بوده و بایستی در نظر گرفته شود.
شما چطور شکاف جنسیتی موجود در نوآوری را توضیح میدهید؟
نوآوری و پتنتی که از آن حفاظت مینماید، بسته به جنسیت تفاوتی ندارد. زنان قطعاً مشابه با مردان این توانایی را دارند که تصمیم بگیرند که چه آزمایشاتی را انجام دهند و آنها معمولاً بالذات مخترع هستند. شکاف جنسی موجود در نوآوری، یک مشکل بزرگ است؛ تعداد زیادی از زنان در جایگاههای ارشد و رهبری قرار ندارند، در حالی که تعداد زیادی از زنان فوقالعاده، در خارج از این موقعیتها وجود دارند. این برای زنان بسیار سخت است که موقعیت شغلی خود را در مقابل دوره زایمان محافظت نمایند. بدون وجود یک محیط کاری انعطافپذیر، این امکان وجود ندارد که هم به پرورش کودکان پرداخت و هم با مشکلات شغلی دستوپنجه نرم نمود. به همین دلیل است که تنظیم یک محیط کار انعطافپذیر برای کارمندان، بسیار حائز اهمیت است تا بتوانند به خوبی و با شرایط اقتصادی مطلوب، از کودکانشان مراقبت نمایند. این مسئله، در مورد زنان نیست، بلکه در مورد بهره گرفتن و استفاده نمودن از تواناییهای آنها برای سودرسانی به جامعه است. بهعنوان عضوی از هیئت داوری جایزه اختراعات برتر اروپا در سال ۲۰۱۸، بسیار خوشحال هستم که زنان میتوانند رکوردهای موجود برای دریافت جوایز در این خصوص را امسال بشکنند. این واقعاً نشان میدهد که مخترعین زن با دستاوردهای خود وارد میدان شدهاند.
چرا نوآوری مهم است؟
نوآوری بسیار اهمیت دارد، چراکه زندگی ما را در بسیاری از سطوح مختلف بهبود میدهد. اگر از این موقعیت به خوبی استفاده شده و بهرهبرداری نمود، میتوان نابرابری موجود در جنسیت، ملیت و مردم را حذف کرد و این بسیار جذاب است.
چه نصیحتی برای دختران و زنان جوان دارید؟
مادرم همیشه به من میگفت: «اگر واقعاً خواهان انجام کاری هستی و اگر واقعاً آنچه میخواهی انجام دهی ارزشمند است، جهان عقب خواهد ایستاد و به تو اجازه عبور میدهد.»
بزرگترین الگوی شما چه کسی است؟
قطعاً مادرم و همچنین دکتر «رزماری بیگز» که به من چیز سادهای گفت: «هلن، مفید باش». من هیچوقت این جمله را فراموش نکردم و همیشه دوست داشتم که مفید باشم.