کارآفرینی که دعاوی کثیف باجگیران پتنت را به تصویر می‌کشد!

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹

مصاحبه با آستین میر

کارآفرینی که دعاوی کثیف باجگیران پتنت را به تصویر می‌کشد!

تردیدی نیست که باج‌گیران پتنت، به اقتصاد، نوآوری و حتی اخلاق ضربه می‌زنند. فعالیت باجگیران پتنت و سوءاستفاده آن‌ها از کارآفرینان و نوآوران واقعی، یکی از چالش‌های بزرگ پیش روی سیستم‌های پتنت می‌باشد که توجه جدی سیاست‌گذاران، مخترعین و شرکت‌های فناور را به خود جلب نموده است. آن‌ها مستقیماً وارد مسیر پیچیده و پر پیچ‌وخم اختراع و نوآوری نمی‌شوند، اما با تملک پتنت و طرح دعاوی جنجالی علیه کارآفرینان و تولیدکنندگان، مدعی نقض پتنت و دریافت غرامت از آن‌ها می‌شوند.

خوشبختانه، احکام جدید دادگاه‌های پتنت، باعث شده که شکایت از کارآفرینان نوظهور، برای باجگیران پتنت دشوارتر شود. اما با وجودی که دادگاه‌های پتنت، سیاست‌گذاران و شرکت‌های فناور به شدت در مقابل اقدامات سوء باجگیران پتنت موضع می‌گیرند، باز هم تلاش‌های آن‌ها ادامه دارد. در واکنش به این نگرانی فزاینده، یک کارآفرین خلاق در اقدامی جالب، بخشی از چالش‌ها و مشکلاتی که پتنت‌ترول‌ها برای کارآفرینان ایجاد می‌کنند را به تصویر کشیده است.

آستین میر (Austin Meyer)، کارآفرین پیشین و فیلم‌ساز فعلی، با تمرکز بر ایده توسعه و بهبود برنامه‌های شبیه‌ساز پرواز، یک برنامه بسیار موفق شبیه‌ساز، با نام «X-Plane» را عرضه نمود. در ادامه، باجگیران پتنت با ثبت شکایتی مبنی بر نقض پتنت، به سراغ وی آمده و پیشنهاد دادند که با دریافت ۵۰ هزار دلار، پرونده علیه وی را مختومه نمایند. جالب اینجاست که آستین میر، بالغ بر ده برابر این مبلغ (۵۰۰ هزار دلار) را صرف پیگیری شکایت و به زعم خودش یک «کار درست» نمود و در ادامه نیز با ساخت مستندی تأثیرگذار با عنوان «The Patent Scam» که مسئله تأثیر منفی دعاوی مالکیت فکری بر کسب‌وکارهای فناورانه را به خوبی نشان می‌دهد، یک افشاگری بزرگ از روند فعالیت باجگیران پتنت ارائه نمود. در پایان این مستند که با حضور ۱۴ تن از قربانیان باجگیران پتنت و از جمله خود آستین میر ساخته شده است، از کنگره آمریکا خواسته شده تا برای محافظت از کارآفرینان و نوآوران آمریکایی در برابر ترول‌ها، اقدامات جدی‌تری انجام دهند.

آستین میر، امیدوار است که مستند تهیه شده، بتواند درد و رنج ناشی از اقدامات باجگیران پتنت را به تصویر کشیده و سیاست‌گذاران را در حمایت جدی‌تر از فناوران و نوآوران واقعی ترغیب سازد. نوشتار حاضر، مروری کوتاه بر مصاحبه آقای میر پیرامون انگیزه وی از ساخت فیلم مذکور است؛ مستندی جذاب و تأثیرگذار که اگر به مفاهیم کارآفرینی و نوآوری علاقه‌مند باشید، مشاهده آن را نباید از دست بدهید.

 

آستین، پیش از این‌که در مورد تجربه شما در زمینه مبارزه با باجگیران پتنت و شکست آن‌ها صحبت کنیم، کمی از استارت‌آپ خود بگویید. چه چیزی باعث شد که برنامه شبیه‌ساز پرواز «X-Plane» را طراحی کنی؟

عدم انعطاف‌ شبیه‌ساز پرواز مایکروسافت (Microsoft Flight Sim)، منجر به نارضایتی من شده بود. زمانی که در کالیفرنیای جنوبی بودم، در حال پرواز با هواپیمای «Piper Archer»، برنامه شبیه‌ساز پرواز مایکروسافت نتوانست به من کمک کند. در نتیجه، تنها روشی که برای شبیه‌سازی هواپیمایی که می‌خواستم با آن پرواز کنم و منطقه‌ای که می‌خواستم در آن پرواز کنم، این بود که خودم این کار را انجام دهم.

 

این موفقیت شما را در جایگاهی قرار داد که باجگیران پتنت به سراغتان بیایند. انگیزه شما برای نبرد طاقت‌فرسا، آن هم در حالی که می‌توانستید توافق کنید، چه بود؟ بررسی‌ها نشان می‌دهند که نرخ توافق از سال ۲۰۱۷ به این‌سو، به ۸۷ درصد رسیده است. آیا زمان‌هایی هم بوده که آرزو کنید ای‌کاش درخواستشان را اجابت کرده و به راه خود ادامه داده بودید؟

پس از یک سال درماندگی و یا بیشتر، هزینه‌های حقوقی سرسام‌آور و البته درک این مسئله که اگر تسلیم آن‌ها می‌شدم، احتمالاً باید یک قرارداد عدم افشا امضا می‌کردم که مانع از این می‌شد که به بقیه بگویم چه اتفاقی برای من افتاده است، در حالی که روبروی میز آشپزخانه ایستاده بودم، به این فکر کردم: چه کاری در قبال باج‌گیران پتنت می‌توانم انجام دهم که بیشتر از همه از آن متنفرند؟ و ناگهان برایم روشن شد.

در عوض این‌که وانمود کنم که پتنت آن‌ها معتبر است و پول درخواستی را پرداخت کنم، من دقیقاً برعکس آن را انجام دادم. پتنتشان را به چالش کشیدم، زیر بار پرداخت پول نرفتم و یک فیلم مستند برای افشای ماهیت ماجرا ساختم.

آن‌ها پیشنهاد دادند که اگر من فقط ۵۰.۰۰۰ دلار به آن‌ها بدهم، از شکایت نسبت به من صرف‌نظر می‌کنند. علاوه بر این، باج‌گیران پتنت عموماً به منظور جلوگیری از پرداخت مالیات بر درآمد، تقاضا دارند که شما پول را نقداً پرداخت کرده و یک قرارداد عدم افشای اطلاعات امضا کنید تا شما هرگز نتوانید به کسی بگویید که آن‌ها چه کاری انجام می‌دهند.

ساخت این فیلم مستند و مبارزه در دادگاه‌ها، برایم بیش از ۵۰۰.۰۰۰ دلار هزینه در بر داشت. ده برابر پولی بود که باید به باجگیران می‌پرداختم، اما ترجیح می‌دادم که پول بیشتری خرج کنم تا این‌که ۵۰.۰۰۰ دلار پول زور بپردازم.

وقتی درگیر دادگاه و ساخت فیلم بودم، دائماً استرس و نگرانی داشتم. این مسئله خیلی مهم است. دعاوی حقوقی، فشار و هزینه قابل‌توجهی دارند و برای من، سود پیروزی در دادگاه تقریباً صفر بود. اما در مقابل، ساخت فیلم (با تمامی هزینه‌ها و استرس‌هایش)، بسیار جذاب بود و دوستی‌های زیادی ایجاد کرد. ارتباطاتم بیشتر شد. سفرهای زیادی انجام دادم. چیزهایی یاد گرفتم و در نهایت، محصولی فوق‌العاده به دست آمد. آیا ارزش پرداخت ده برابری پول را داشت؟ بله. من حتی برای یک ثانیه آرزو نمی‌کنم که ای‌کاش به آن‌ها پول پرداخت کرده بودم و راهم را ادامه می‌دادم! حتی برای یک میکرو ثانیه!

لحظه‌ای که تصمیم گرفتم فیلمی در مورد آن‌ها بسازم (در عوض این‌که قرارداد عدم افشای اطلاعات امضا کنم)، حس من از خشم، به ماجراجویی تغییر یافت. وقتی به این شهود رسیدم، هیچ شانسی برای این‌که لحظه‌ای منصرف شوم، وجود نداشت.

 

خوشحالم که هیچ حسرتی ندارید و خاطرات خوبی به دست آوردید. فیلم شما در وب‌سایت‌های مختلف، از جمله «IMDB» و «Amazon Prime»، امتیاز خوبی کسب کرده است و افرادی که آن را مشاهده کردند، دوستش داشتند، اما کنجکاوم بدانم که واکنش کلی دنیای مالکیت فکری چه بود؟

من ایمیلی از یک وکیل حقوقی دریافت کردم که گفته بود: «شما فقط چند اظهارنظر دقیق در فیلم خود مطرح کرده‌اید». من در پاسخ گفتم: «اشتباه فکر می‌کنید. من تک‌تک جملات فیلم را برای دقیق بودن آن‌ها، حداقل سه مرتبه چک کردم. شما یک اظهارنظر غیردقیق در فیلم به من نشان دهید». البته جوابی از او نگرفتم.

 

باجگیران پتنت، بسیار باهوش هستند. از وقتی فیلمتان را عرضه کرده‌اید، تاکتیک‌های خود را چگونه تغییر داده‌اند؟

اکنون‌که دادگاه عالی اعلام کرده باجگیران پتنت باید از شما در جایی که زندگی می‌کنند و نه در منطقه غربی تگزاس شکایت کنند، آن‌ها دو کار انجام می‌دهند:

  • درخواست برای توافق‌های کمتر، شاید ۵.۰۰۰ دلار در عوض ۵۰.۰۰۰ دلار؛
  • گشتن به دنبال شرکت‌های بزرگ مانند مایکروسافت و اپل.

 

من مطمئنم هرکسی که فیلم شما را مشاهده کرده، دوست دارد بداند که سرانجام دعوی شما چه شد؟ آیا حل‌وفصل شده است؟

پتنت را به آنچه واقعاً استحقاقش را داشت، رساندم: سطل زباله. 

تنت مذکور به شکلی کاملاً مبهم، چیزی را توصیف می‌کرد که سال‌ها پیش از این‌که پتنت حتی درخواست شود، مطرح شده بود. از نظر من، یک چیز بی‌مصرف بود. البته در موارد مشابه، آن هم با کمک وکلا، هنوز هم سال‌ها طول می‌کشد و صدها هزار دلار لازم است تا این مسئله برای دفتر ثبت اختراع آمریکا ثابت شود.

این پتنت، اصلاً نباید صادر می‌شد که ما بخواهیم بدیهی بودنش را اثبات کنیم. تصور کنید که در تلاشید تا به دولت فدرال نشان دهید آن‌ها کاری اشتباه انجام داده‌اند و مجبورشان کنید تا تصمیمشان را برگردانند. این کاری بود که ما مجبور بودیم انجام دهیم و در نهایت، پس از چندین سال تلاش، موفق شدیم. این کاری است که برای دفاع در مقابل یک باجگیر پتنت باید انجام داد.

 

می‌دانم که شما در حال حاضر بر روی یک مستند جدید کار می‌کنید. این بار تحقیقات خود را معطوف به چه بخشی کرده‌اید؟

بیست ایالت آمریکا، نمایشگاه تسلا ندارند. هیچ‌گاه علت آن را از خودتان پرسیده‌اید؟ آیا برای شما عجیب نیست که بدانید دلالان خودرو، به قانون‌گذاران ایالت‌ها پول داده‌اند تا ایجاد نمایشگاه در ایالت خود را غیرقانونی کنند؟ به همین دلیل است که در نیمی از ایالات این کشور، نمی‌توانید یک رانندگی آزمایشی با محصولات تسلا انجام دهید.

آلودگی، امنیت کمتر، وابستگی به نفت، تشدید رقابت از سوی خودروهای وارداتی، تعمیر و نگهداری بی‌پایان و ... ما به هیچ‌کدام از آن‌ها نیازی نداریم، چرا که تسلا کل این مشکلات را حل کرده است. بنابراین، دلالان خودرو بی‌رحمانه مشغول ممنوع کردن نمایشگاه‌های تسلا در ایالات خود هستند. من در تلاشم تا این مسئله را به تصویر بکشم.

گفتگو با یک مخترع و کارآفرین حوزه زیست‌فناوری

گفتگو با یک مخترع و کارآفرین حوزه زیست‌فناوری

گفتگو با یک مخترع و کارآفرین حوزه زیست‌فناوری

۲۰ مهر ۱۴۰۰

مصاحبه با سانگیتا باتیا

گفتگو با یکی از مخترعین سریالی «IBM»

گفتگو با یکی از مخترعین سریالی «IBM»

گفتگو با یکی از مخترعین سریالی «IBM»

۱۶ شهریور ۱۴۰۰

مصاحبه با سوزان کیوهان

تردیدهایت را کنار بگذار: گفتگویی با مخترع اترنت

تردیدهایت را کنار بگذار: گفتگویی با مخترع اترنت

تردیدهایت را کنار بگذار: گفتگویی با مخترع اترنت

۱۲ مرداد ۱۴۰۰

مصاحبه با باب متکالف

گفتگو با یک استاد دانشگاه که به دنبال پایان‌نامه‌های کسب‌وکاری است!

گفتگو با یک استاد دانشگاه که به دنبال پایان‌نامه‌های کسب‌...

گفتگو با یک استاد دانشگاه که به دنبال پایان‌نامه‌های کسب‌وکاری است!

۱۵ تیر ۱۴۰۰

مصاحبه با کوئلبوگیل شرلی موتائونگ

گفتگو با دختری رنگین پوست که مخترع و مربی کودکان برای اختراع است!

گفتگو با دختری رنگین پوست که مخترع و مربی کودکان برای اخت...

گفتگو با دختری رنگین پوست که مخترع و مربی کودکان برای اختراع است!

۲۵ خرداد ۱۴۰۰

مصاحبه با آرلین سایمون

چالشی دانشجویی که آغاز یک کسب‌وکار نوآورانه را به دنبال داشت!

چالشی دانشجویی که آغاز یک کسب‌وکار نوآورانه را به دنبال د...

چالشی دانشجویی که آغاز یک کسب‌وکار نوآورانه را به دنبال داشت!

۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰

مصاحبه با جیسون کانگ

مخترع نوجوانی که از زخم‌های دست پدرش ایده گرفت!

مخترع نوجوانی که از زخم‌های دست پدرش ایده گرفت!

مخترع نوجوانی که از زخم‌های دست پدرش ایده گرفت!

۲۴ فروردین ۱۴۰۰

مصاحبه با آر جی بتز

گفتگو با مخترع و کارآفرینی که در ۹ سالگی گل کاشت!

گفتگو با مخترع و کارآفرینی که در ۹ سالگی گل کاشت!

گفتگو با مخترع و کارآفرینی که در ۹ سالگی گل کاشت!

۲۶ اسفند ۱۳۹۹

مصاحبه با ماریسا استرنگ

فراتر از نوبل: گفتگو با اولین زن آمریکایی برنده نوبل شیمی

فراتر از نوبل: گفتگو با اولین زن آمریکایی برنده نوبل شیمی

فراتر از نوبل: گفتگو با اولین زن آمریکایی برنده نوبل شیمی

۲۶ بهمن ۱۳۹۹

مصاحبه با فرانسیس آرنولد

گفتگو با مخترعی که مزارع انبه را زیر و رو کرد!

گفتگو با مخترعی که مزارع انبه را زیر و رو کرد!

گفتگو با مخترعی که مزارع انبه را زیر و رو کرد!

۲۳ دی ۱۳۹۹

مصاحبه با رامون باربا