چالشی دانشجویی که آغاز یک کسب‌وکار نوآورانه را به دنبال داشت!

۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰

مصاحبه با جیسون کانگ

چالشی دانشجویی که آغاز یک کسب‌وکار نوآورانه را به دنبال داشت!

مقدمه

دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا (USPTO)، هر ماه داستان‌هایی از مخترعین یا کارآفرینانی بیان می‌دارد که نوآوری‌های چشم‌گیر آن‌ها، تفاوتی مثبت در جهان ایجاد نموده است. مصاحبه اخیر این نهاد، با سه جوان خلاق و کارآفرین است که مبارزه با یک ویروس مرگبار را هدف قرار داده‌اند.

همه چیز از سال ۲۰۱۴ میلادی و یک چالش نوآورانه در دانشگاه کلمبیا آغاز شد: «مبارزه با بیماری ابولا». سه دانشجوی خلاق و نوآور، به نام‌های جیسون کانگ (Jason Kang)، کاترین جین (Katherine Jin) و کوین تیان (Kevin Tyan)، ماده‌ای افزودنی تولید کردند که سطوح ضدعفونی شده را به‌صورت موقت رنگی نموده و کاربران را از پاک بودن آن‌ها مطمئن می‌ساخت. یادگیری مستقیم از کارکنان مراقبت‌های بهداشتی در آفریقای غربی، یک گام اساسی برای آفرینش این اختراع بود. این ماده که هایلایت (Highlight) نام دارد، در صورت مخلوط شدن با ماده ضدعفونی‌کننده، آن را به رنگ آبی در آورده و در نتیجه، کاربران به‌راحتی می‌توانند سطوحی را که ضدعفونی شده‌اند، مشاهده کنند. پس از مدتی هم، رنگ ایجاد شده محو شده و اثری از آن باقی نمی‌ماند. آن‌ها پس از این اختراع، شرکت کینوس (Kinnos) را برای توسعه و بازاریابی محصول ابداعی خود تأسیس نمودند و اکنون، در حالی که دنیا با اپیدمی مرگبار کووید-۱۹ مواجه شده و نیاز به مواد ضدعفونی‌کننده باز هم افزایش یافته است، بیش از پیش بر روی توسعه محصول و حضور قدرتمند در بازار متمرکز شده‌اند.

در ادامه، بخشی از مصاحبه با این کارآفرینان خلاق ارائه شده که می‌تواند درس‌های ارزشمندی برای تمامی مخترعین و علاقه‌مندان به کارآفرینی داشته باشد.

 

برای اولین بار چطور با هم آشنا شدید؟

جیسون: ما اوایل سال اول دانشجویی با هم آشنا شدیم. من و کاترین در همان هفته اول کلاس‌ها با هم ملاقات کردیم. من در رشته مهندسی پزشکی و کاترین هم در رشته علوم کامپیوتر و زیست‌شناسی تحصیل می‌کرد و به همین دلیل، کلاس‌های مشابه زیادی با هم داشتیم. با گذشت زمان، دوستی ما عمیق‌تر شد و همکاری در زمینه‌های مشترک را آغاز کردیم.

 

آیا می‌توانید در مورد محصول خود و چگونگی تولید آن توضیح دهید؟ چه چیزی شما را به سمت توسعه آن سوق داد؟

کوین: در سال اول دانشگاه، بحران ابولا پدید آمد. دانشگاه می‌خواست در مورد آن کاری انجام دهد و به همین دلیل، چالش طراحی ابولا (Columbia Ebola Design Challenge) را برگزار نمود. آن‌ها از دانشجویان و اعضای هیئت‌علمی دعوت کردند تا برای کمک به حل بحران، راه‌حل‌های خود را ارائه دهند. این چیزی نبود که همه ما با آن آشنایی داشته باشیم، با این حال در آن حضور یافتیم. در آنجا، از کارکنانی که از آفریقای غربی آمده بودند، دریافتیم که یکی از مشکلات اصلی چیست.

عدم توانایی در ضدعفونی کردن خود پس از معالجه بیماران ابولا، مستقیماً باعث ایجاد عفونت می‌شد. دلیل اصلی هم این بود که آن‌ها به درستی نمی‌توانستند محل مدنظرشان را ضدعفونی کنند. بنابراین ما با هم متحد شدیم و بررسی کردیم که چگونه می‌توان این مشکل را حل کرد؟ در نهایت، به «هایلایت» رسیدیم. ایده اولیه، ایجاد نوع خاصی از تجهیزات محافظت شخصی (PPE) بود که وقتی سفیدکننده را روی آن می‌پاشیم، تغییر رنگ داده و نشان دهد که کل لباس ضدعفونی شده است. اما این پرسش در ذهنمان شکل گرفت که چرا رنگ را مستقیماً در سفیدکننده قرار ندهیم تا هنگامی که آن را روی لباس می‌پاشند، دقیقاً محل پاشش مشخص شود. در این حالت، کارکنان مطمئن می‌شدند که همه نقاط لباس یا تجهیزات خود را ضدعفونی کرده‌اند.

 

شما به آفریقای غربی رفتید و با برخی از کارمندان بهداشت در آنجا ملاقات کردید. این تجربه چطور بود؟

کاترین: طی اپیدمی ابولا، ما با محصول «هایلایت»، قطعاً یکی از مهم‌ترین تجربیات زندگیمان را گذراندیم. تا آن زمان، ما توجه زیادی به دانشگاه و مسیر کلاسیک رفتن به دانشگاه و سپس فارغ‌التحصیلی و استخدام داشتیم. اما رفتن به لیبریا و کار با کارمندان بهداشت به‌عنوان افرادی که مستقیماً تحت تأثیر بیماری بودند، تجربه بزرگی بود. درک کردیم که تا چه حد در یک حباب زندگی می‌کردیم و از مسائلی که مردم در سرتاسر جهان با آن روبرو هستند، دور هستیم. همچنین، درک کردیم که به‌عنوان یک دانشجو، مخترع و نوآور، توانایی انجام چه کارهایی داریم.

روند طی شده، به ما آموخت که اگر ذهن خود را بر روی کاری متمرکز کنید، هر آنچه بخواهید را می‌توانید بیاموزید و اگر تمایل به انجام آن داشته باشید، واقعاً می‌توانید تأثیرگذار باشید. نکته لذت‌بخش در این مسیر، ملاقات با مردم، نجات جان انسان‌ها و به‌طور خاص، کارکنان خط مقدم بود که برای محافظت از بیماران تلاش می‌کردند. این باعث شد که ما بفهمیم، پیشگیری از عفونت چقدر مهم است و ما تا چه حد در حفاظت از کارمندان حوزه مراقبت‌های بهداشتی ناکام هستیم. این مسئله، با شیوع اپیدمی کووید-۱۹ از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است.

 

با شیوع کووید-۱۹، سال گذشته برای کینوس چگونه بود؟

جیسون: یک سال دشوار و پرتحرک! یکی از چیزهای جالبی که از شیوع ابولا و همه‌گیری کرونا آموختیم، این است که در هنگام شیوع یک بیماری، استفاده از نوآوری‌های کاملاً جدید بسیار دشوار است. مردم به چیزهایی تمایل دارند که تا حدی ساده بوده و با آن‌ها آشنایی قبلی داشته باشند.

پیشگیری از عفونت، هرگز در کانون توجه مردم نبوده است. در فضای فناوری‌های سلامت و پزشکی، شما عمدتاً به تشخیص، واکسن، وسایل و تجهیزات پزشکی، داروها و مواردی فکر می‌کنید که استفاده از آن‌ها تقریباً یک نتیجه ملموس به همراه دارد. پیشگیری، به‌طور سنتی یک معیار بسیار سخت‌تر است. اگر کار خود را به درستی انجام دهید، باز هم ممکن است با این اتهام مواجه شوید که تأثیر آن‌چنان زیادی نداشته‌اید. با شیوع کووید-۱۹، برای نخستین بار، مواردی مانند سفیدکننده‌ها و ضدعفونی‌کننده‌ها، به موضوعات مورد توجه مردم مبدل شد. این‌که ما در حال حاضر می‌توانیم با فناوری «هایلایت» در اینجا باشیم و از نظر فنی، روش‌های ضدعفونی را بهبود بخشیم، باعث می‌شود تا مردم نسبت به ضدعفونی شدن صحیح سطوح اطمینان بیشتری داشته باشند.

 

شما سه نفر، جوایز بی‌شماری برای اختراع «هایلایت» دریافت کرده‌اید؛ به‌عنوان فینالیست مخترعین دانشگاهی تالار مشاهیر انتخاب شده‌اید، در چالش بزرگ «USAID Fighting Ebola» برنده شدید و شرکتتان، جایزه پتنت برای بشریت را دریافت کرد. این تجربیات، چه تأثیری بر مسیر شما به‌عنوان مخترع و کارآفرین گذاشته است؟

جیسون: یکی از مزایای راه‌اندازی شرکت در زمان دانشجویی، این است که حضور در مسابقات دوستانه دانشجویی، کمک مالی خوبی به همراه داشته و بودجه لازم را فراهم می‌آورند. این رویدادها، امکان دیدارهای جدیدی را فراهم نموده و کمک می‌کنند تا با افراد بسیار جالبی آشنا شوید. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های راه‌اندازی یک شرکت، به‌ویژه در فضای مراقبت‌های بهداشتی، نوپا بودن و نیاز به داشتن اعتبار و تجربه است. آیا می‌دانید چگونه می‌توانید خود و نوآوری خود را به یک مرکز درمانی ابولا معرفی کنید؟ چگونه می‌توانید مدیر یک سازمان غیردولتی بهداشت و درمان را مجاب کنید که حتی آن را امتحان کند؟ ما فقط یک گروه از جوانان بیست ساله هستیم. فکر می‌کنم داشتن این اعتبار که بگوییم «دولت آمریکا بودجه این فناوری را تأمین نموده و آن‌ها به فناوری ما اعتقاد دارند»، درهای زیادی را به رویمان باز می‌کند.

نکته دیگر در مورد کارآفرین بودن، این است که این کار، می‌تواند یک سفر بسیار پیچیده باشد؛ آزمون‌ها و چالش‌هایی که باید پشت سر بگذارید، تمام استرس‌ها و شب‌های طولانی که نگران نتیجه کار هستید و این مسابقات و رویدادهای فناورانه که سایر کارآفرینان و بنیان‌گذاران هم در آن حضور دارند، به شما امکان برقراری ارتباط و ساختن یک شبکه ارزشمند برای بیان صریح تجربیات را می‌دهد.

 

شما سخت کار کردید تا خود را به شبکه‌ای از مخترعین و نوآوران دیگر متصل کنید. چه چیزی شما را برای اولین بار به سوی حوزه «STEM» سوق داد و نقش اعضای خانواده و مربیان در دامن زدن به این اشتیاق به علم و فناوری چه بود؟

کاترین: والدین من از چین مهاجرت کردند و دکترای خود را در دو رشته مهندسی مختلف گرفتند. والدینی با تحصیلات عالیه، امتیازی فوق‌العاده بود که تمام دسترسی‌های من به علوم و ریاضیات را در دوران کودکی فراهم می‌کرد. از این منظر، من بسیار خوش‌شانس بودم. البته تا قبل از این‌که به دانشگاه بروم، نمی‌دانستم که این حوزه تا چه حد سرگرم‌کننده و جالب است. قطعاً شکست‌هایی را هم تجربه کردم. به‌عنوان یک زن فعال در «STEM»، همیشه افرادی با قضاوت‌های خاص وجود دارند که تنها بر مبنای جنسیت، انتظارات خاصی از شما دارند. بنابراین، هنگامی که وارد دانشگاه شدم، کسب اعتمادبه‌نفس برای من کمی سخت بود. اما باور داشتم، این فضایی است که نه تنها لیاقت حضور در آن را دارم، بلکه شایستگی برتری در آن را هم خواهم داشت.

فکر می‌کنم که فناوری‌های زیستی، یک حوزه به‌طور سنتی مردسالار است. اما در عین حال، عقیده دارم که شناخت چالش‌های پیش رو و همکاری با تیمی که به ارتقاء افراد کمک می‌کنند (مانند جیسون، کوین و بقیه تیم کاری کینوس)، برای من بسیار خوب بوده و اعتمادبه‌نفس لازم را ایجاد کرده است.

 

کوین، تو چطور؟ اولین بار چگونه به علم و فناوری علاقه‌مند شدی؟ آیا مربیان خاصی داشتی که به تو کمک کنند؟

کوین: بله، من اساتید زیادی دارم که برای آنچه امروز هستم، باید از آن‌ها تشکر کنم. من هرگز فکر نمی‌کردم که نوآوری یا اختراع، بخشی از علایقم باشد. همیشه خودم را محقق می‌دیدم. در دبیرستان شروع به انجام تحقیقات زیست‌شناسی سرطان کردم. بعد از ورود به دانشگاه، همه ما توسط دکتر آرون کایل (Aaron Kyle) حمایت می‌شدیم، فردی که پس از دریافت جایزه «USAID»، ما را به خوبی مدیریت کرد. هنگامی که ما نمی‌دانستیم چه کاری انجام دهیم، او این نکته را گوشزد کرد که باید به اصول اساسی پایبند بود، به روند علمی اعتماد کرد، آزمایشات را دقیق انجام داد و روند پیشرفت را ثبت کرد.

 

و جیسون، تو چطور کار را با علم و فناوری را شروع کردی؟

جیسون: من از یک نظر بسیار خوش‌شانس بودم. پدرم استاد دانشکده پزشکی هاروارد بود و من با او به آزمایشگاه می‌رفتم. زمانی که یک بچه ۸ ساله بودم، فقط می‌گشتم و همه چیز را می‌دیدم. وقتی به دبیرستان رسیدم، شروع به کارآموزی در آزمایشگاه وی کردم و کاملاً تشخیص دادم که این فرصتی است که اکثر مردم از آن برخوردار نیستند.

مثل کوین، من هم قصد داشتم مسیر تحقیقات علمی صرف را طی کنم. فکر کردم می‌توانم به دانشگاه بروم، دکترای خودم را بگیرم و مانند پدرم وارد دانشگاه شوم. اما در دوران دانشجویی، این فرصت را داشتم که در یک استارت‌آپ پزشکی، به نام «Jibon Health» کارآموزی کنم و کارهای مهندسی عملی دیگری انجام دهم. آن لحظه بود که این فکر در من جرقه زد: «من واقعاً دوست دارم که چیزی را با دستان خودم درست کنم و بعد ببینم که چگونه روی مردم تأثیر می‌گذارد». این همان روند توسعه فناوری‌های علمی و اختراع است. کمی بعد از آن، کینوس شکل گرفت.

 

از زمان تأسیس کینوس در سال ۲۰۱۴، شما موفق به اخذ چهار پتنت و دو علامت تجاری شده‌اید. مالکیت فکری تا چه حد برای موفقیت شما مهم بود و با چه چالش‌هایی در این زمینه مواجه شدید؟

جیسون: هنگامی که برای اولین بار کار خود را شروع کردیم، برای ما واقعاً مهم بود که حقوق مالکیت فکری اختراع خود را به دست آوریم. ما ثبت اختراع را راهی برای توجیه سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته در زمان، منابع و انرژی صرف شده برای ایجاد این نوآوری‌های جدید می‌دانیم. نه لزوماً فقط به این دلیل که برای کسب‌وکار و تجاری‌سازی اختراع مهم است، بلکه به این دلیل که اگر این کار را نکنیم، ممکن است شخص دیگری این کار را انجام دهد.

کوین: یکی از نقاط ضعف ما، کوچک بودن کسب‌وکارمان است. اما به نظر می‌رسد که این، می‌تواند یک نقطه قوت هم باشد. به خصوص وقتی با سیستم مالکیت فکری و گواهی‌های ثبت اختراعی از «USPTO» همراه گردد. بسیاری از شرکت‌های بزرگ که ممکن است به استفاده از فناوری‌هایی مانند «هایلایت» علاقه داشته باشند، لزوماً از چابکی، انعطاف‌پذیری و سرعت گروه‌های کوچکی از مخترعین مانند ما برخوردار نیستند. سیستم پتنت و محافظت از ایده‌ها توسط ثبت اختراع، درهای زیادی به روی ما باز کرد.

 

ما ثبت اختراع را راهی برای توجیه سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته در زمان، منابع و انرژی صرف شده برای ایجاد این نوآوری‌های جدید می‌دانیم.

 

چه عاملی در تبدیل «هایلایت» از یک نمونه اولیه به یک محصول پتنت شده نقش داشت؟

کاترین: کار با نمونه اولیه، فقط یک آغاز است. ما متوجه شدیم که کار ثبت اختراع و استراتژی ثبت اختراع، برای محققین و مخترعین جوانی مانند ما، کار کاملاً پیچیده‌ای است. حتی با این‌که قبلاً تجربه نوشتن مقاله و کار در آزمایشگاه را داشتیم، ثبت اختراع یک فرآیند کاملاً متفاوت بود. وقتی برای اولین بار، کار خود را به‌عنوان یک تیم جوان شروع کردیم و سعی داشتیم پولی پس‌انداز کنیم، یکی از علل اصلی این پس‌انداز مالی، ثبت اختراع بود.

آنچه ما از این فرآیند آموختیم، این است که اگر می‌خواهید از فناوری خود محافظت کنید و دریافت پتنت را در اولویت خود قرار دهید، مجبورید که هزینه و منابع بیشتری صرف کنید. بدیهی است که در این شرایط، حضور یک متخصص که در روند کار و اتخاذ یک استراتژی ثبت اختراع به شما کمک کند، بسیار کلیدی خواهد بود.

چگونه آن را از نمونه اولیه به ثبت اختراع رساندیم؟ ما یک میلیون آزمایش انجام دادیم، صدها و صدها صفحه از داده‌های اطلاعاتی را نگه داشتیم و به دنبال اتصال آن‌ها به هم بودیم. سعی کردیم بفهمیم چه چیزی را می‌توانیم ثبت کنیم و چه چیزی را نمی‌توانیم. آن‌ها را با اختراعات ثبت شده قبلی مقایسه کردیم و در نهایت، این روند به ما نشان داد که این یک نوآوری کاملاً جدید است.

 

کار ثبت اختراع و استراتژی ثبت اختراع، برای محققین و مخترعین جوانی مانند ما، کار کاملاً پیچیده‌ای است. حتی با این‌که قبلاً تجربه نوشتن مقاله و کار در آزمایشگاه را داشتیم، ثبت اختراع یک فرآیند کاملاً متفاوت بود.

 

جیسون: این آزمایشات عملی، مطالعه ادبیات، پرونده‌های ثبت اختراع و گواهی‌های اعطا شده، به ما نشان داد که به‌عنوان بنیان‌گذاران تازه‌کار، اشتباهاتی داشته‌ایم. ما در ابتدا، فعالیت‌های تحقیق و توسعه زیادی انجام دادیم و سپس به سراغ دریافت بازخورد و یا حتی بررسی کارهای قبلی رفتیم.

 

این آزمایشات عملی، مطالعه ادبیات، پرونده‌های ثبت اختراع و گواهی‌های اعطا شده، به ما نشان داد که به‌عنوان بنیان‌گذاران تازه‌کار، اشتباهاتی داشته‌ایم. ما در ابتدا، فعالیت‌های تحقیق و توسعه زیادی انجام دادیم و سپس به سراغ دریافت بازخورد و یا حتی بررسی کارهای قبلی رفتیم.

چه شکست‌هایی در این مسیر تجربه کردید؟

کاترین: هر چه زمان بیشتری صرف کنیم، شکست‌های بیشتری هم تجربه خواهیم کرد. آنچه ما به‌طور کلی آموخته‌ایم، این است که نباید انتظار داشت، اوضاع همیشه خوب پیش برود یا کاملاً در انتظار شکست باشیم. باید به بهترین چیزها امیدوار بود، اما خود را برای بدترین حالت هم آماده کرد. همیشه یک برنامه جایگزین داشته باشیم. اولویت اصلی این است که از هر شکست، یاد بگیریم. این کار را لزوماً به‌عنوان قضاوت در مورد شخص خود انجام ندهید، اما درک کنید چه اشتباهی رخ داده و چگونه می‌توانید این کار را بهتر انجام دهید و در آینده اطمینان حاصل کنید که این شکست هرگز تکرار نمی‌شود.

جیسون: یکی از موارد مهم، ارزش‌گذاری شکست‌ها است، نه این‌که شخصاً آن‌ها را جدی بگیرید و خود را سخت قضاوت کنید. سفر هر مخترع کارآفرین، سرشار از چالش‌ها و موانع است و به همین دلیل، محتمل است که شکست‌هایی هم پدید آید.

کوین: درست بعد از دریافت بودجه مالی از «USAID»، کل زمستان را در یک آزمایشگاه گذراندیم و اولین نمونه‌های «هایلایت» را تهیه کردیم. خیلی هیجان‌زده شدیم. اما در ادامه، مشکلات از راه رسیدند. اوضاع هرگز به همان شکلی که شما اختراع کرده‌اید و یا به همان شکلی که شما انتظار دارید، پیش نخواهد رفت. به همین دلیل، برای ما بسیار مهم بود که به آفریقای غربی، لیبریا و گینه برویم و مستقیماً با کارکنان کار کنیم، زیرا برای این‌که بدانید این اختراع خوب کار می‌کند، باید آن را در دستان کاربران و مشتریان نهایی ببینید. فکر می‌کنم که اواسط شیوع ابولا در سال ۲۰۱۵ بود. ما در لیبریا بودیم و از این تجربه منحصربه‌فرد، به شدت هیجان‌زده بودیم. ماه‌ها و ماه‌ها روی فرمول «هایلایت» کار کرده بودیم. وقتی در آنجا سفیدکننده را اسپری کردیم، دیدیم که لکه‌ها محو نمی‌شوند. دیوارها لکه شده بود و ما وحشت‌زده بودیم. فکر می‌کردیم که فرمول ابداعی ما کار نمی‌کند. در ادامه، متوجه شدیم که مشکل از فرمولی ما نیست، بلکه از سفیدکننده‌ای است که کارکنان تولید کرده‌اند. به آن‌ها گفته شده بود که هفت قاشق سفیدکننده را در یک لیتر آب بریزند. اما به دلیل انتخاب قاشق نامناسب، تنها نیمی از آنچه می‌خواستیم در آب حل شده بود. به عبارت بهتر، آن‌ها سفیدکننده‌ای تولید کرده بودند که کمتر از نیمی از غلظت مورد نیاز را در خود داشت.

 

برای این‌که بدانید این اختراع خوب کار می‌کند، باید آن را در دستان کاربران و مشتریان نهایی ببینید.

 

با توجه به این تجربیات، چه توصیه‌ای به سایر مخترعین و کارآفرینان دارید؟

کاترین: ساخت تیمی با همان درک و رویکرد شما، بسیار مهم است؛ به‌طوری که احساس کنید، می‌توانید با هم هماهنگ کار کنید و اولویت‌های متفاوتی ندارید. قطعاً می‌گویم که یکی از بزرگ‌ترین قاتلان نوآوری دانشجویان یا شرکت‌های نوپا، دوام تیمی و پویایی آن است.

جیسون: اگر بخواهم فقط یک توصیه داشته باشم، تأکید بر ذهن باز است. این به معنای چیزهای مختلفی است، مانند داشتن ذهنی آزاد برای توانایی انجام کارهایی بیش از آنچه فکر می‌کنید. اما داشتن ذهنیت آزاد، به معنای این نکته هم هست که شما خیلی چیزها را نمی‌دانید و فروتنی و میل به یادگیری از دیگران و درخواست کمک، می‌تواند این نقیصه را برطرف کند. هنگامی که ما برای اولین بار شروع به کار کردیم، قطعاً من بهترین شنونده یا بهترین نماینده یا بهترین ارتباط‌دهنده نبودم. مدتی طول کشید تا فهمیدم که لازم نیست به روشی خاص عمل کنم. اگر شما ذهن باز داشته باشید و مایل به تأمل باشید، می‌توانید تغییرات زیادی ایجاد کنید و اگر واقعاً می‌خواهید تأثیر بگذارید، این تغییر بسیار مهم است.

گفتگو با یک مخترع و کارآفرین حوزه زیست‌فناوری

گفتگو با یک مخترع و کارآفرین حوزه زیست‌فناوری

گفتگو با یک مخترع و کارآفرین حوزه زیست‌فناوری

۲۰ مهر ۱۴۰۰

مصاحبه با سانگیتا باتیا

گفتگو با یکی از مخترعین سریالی «IBM»

گفتگو با یکی از مخترعین سریالی «IBM»

گفتگو با یکی از مخترعین سریالی «IBM»

۱۶ شهریور ۱۴۰۰

مصاحبه با سوزان کیوهان

تردیدهایت را کنار بگذار: گفتگویی با مخترع اترنت

تردیدهایت را کنار بگذار: گفتگویی با مخترع اترنت

تردیدهایت را کنار بگذار: گفتگویی با مخترع اترنت

۱۲ مرداد ۱۴۰۰

مصاحبه با باب متکالف

گفتگو با یک استاد دانشگاه که به دنبال پایان‌نامه‌های کسب‌وکاری است!

گفتگو با یک استاد دانشگاه که به دنبال پایان‌نامه‌های کسب‌...

گفتگو با یک استاد دانشگاه که به دنبال پایان‌نامه‌های کسب‌وکاری است!

۱۵ تیر ۱۴۰۰

مصاحبه با کوئلبوگیل شرلی موتائونگ

گفتگو با دختری رنگین پوست که مخترع و مربی کودکان برای اختراع است!

گفتگو با دختری رنگین پوست که مخترع و مربی کودکان برای اخت...

گفتگو با دختری رنگین پوست که مخترع و مربی کودکان برای اختراع است!

۲۵ خرداد ۱۴۰۰

مصاحبه با آرلین سایمون

مخترع نوجوانی که از زخم‌های دست پدرش ایده گرفت!

مخترع نوجوانی که از زخم‌های دست پدرش ایده گرفت!

مخترع نوجوانی که از زخم‌های دست پدرش ایده گرفت!

۲۴ فروردین ۱۴۰۰

مصاحبه با آر جی بتز

گفتگو با مخترع و کارآفرینی که در ۹ سالگی گل کاشت!

گفتگو با مخترع و کارآفرینی که در ۹ سالگی گل کاشت!

گفتگو با مخترع و کارآفرینی که در ۹ سالگی گل کاشت!

۲۶ اسفند ۱۳۹۹

مصاحبه با ماریسا استرنگ

فراتر از نوبل: گفتگو با اولین زن آمریکایی برنده نوبل شیمی

فراتر از نوبل: گفتگو با اولین زن آمریکایی برنده نوبل شیمی

فراتر از نوبل: گفتگو با اولین زن آمریکایی برنده نوبل شیمی

۲۶ بهمن ۱۳۹۹

مصاحبه با فرانسیس آرنولد

گفتگو با مخترعی که مزارع انبه را زیر و رو کرد!

گفتگو با مخترعی که مزارع انبه را زیر و رو کرد!

گفتگو با مخترعی که مزارع انبه را زیر و رو کرد!

۲۳ دی ۱۳۹۹

مصاحبه با رامون باربا

گفتگویی با مشاور مالکیت فکری شرکت جنرال الکتریک

گفتگویی با مشاور مالکیت فکری شرکت جنرال الکتریک

گفتگویی با مشاور مالکیت فکری شرکت جنرال الکتریک

۱۸ آذر ۱۳۹۹

مصاحبه با کارل هورتون