ممکن است چالش باجگیران پتنت (پتنت ترولها)، برای عموم مردم مسئله مهمی نباشد، اما مطمئناً برای نوآوران و فناوران، دردسر بسیار بزرگی است. این چالش، موجب شده است که ۹ شرکت از ۱۰ شرکت اینترنتی برتر جهان، شامل آمازون، فیسبوک، علیبابا، گوگل و همچنین صدها شرکت دیگر، دست به اتحادی بیسابقه علیه این باجگیران بزنند.
بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا که میلیاردها دلار برای تحقیق و توسعه و صدها میلیون دلار برای ثبت پتنتهای خود خرج نمودهاند، در برابر این مسئله موضع گرفتهاند. شرکتهایی مانند مایکروسافت، رد هت، تسلا و تنسنت، برای حل این مسئله، با رقبا و شرکای خود متحد شدهاند. این مسئله، تنها برای وکلا مهم نیست. تیمهای مهندسی، توسعهدهندگان و مخترعان نیز مراقب آن هستند. اغلب شرکتها، تلاش میکنند که مهندسان خود را برای ثبت اختراع قانع نمایند، این در حالی است که مخترعان نگرانند که پتنتها به دست افراد اشتباهی بیفتد. مهندسی که پتنت او در یک دادخواست پتنت و به عنوان مانعی برای پیشبرد نوآوری، مورد استفاده قرار میگیرد، با خطر آسیب رسیدن به شهرتش مواجه است. نکته حائز اهمیت اینجاست که در یک بازار رقابتی جذب استعداد، انتخاب با کارکنان است و در چنین موقعیتهایی، کارفرمایان را بر اساس عوامل مختلفی، از جمله همترازی فلسفی انتخاب میکنند.
یکی از مواردی که کارفرما را به یک گزینه جذاب بدل میکند، عضویت شرکت در شبکه «LOT» است. شرکتهای عضو، میتوانند به مهندسان خود اطمینان دهند که پتنت آنها برای آسیب به نوآوری استفاده نمیشود. در جهانی که رقابت در آن سخت است و فشار به نوآوری شدید است، موضعگیری در برابر تجاوزات حقوقی و مشارکت در چنین همکاریهایی، خود یک سرمایهگذاری محسوب میشود. این، نهتنها باعث افزایش درآمد شرکت میشود، بلکه توانایی شرکت را در استخدام و حفظ بهترین استعدادها در بازار، بالا میبرد.
گفتنی است که باجگیران پتنت، بدون آنکه نقشی در توسعه و بهرهبرداری از فناوریهای پتنت شده داشته باشند و حتی بدون توجه به تجاریسازی آنها، پتنتها را تنها برای اتهام زدن به شرکتهای دیگر و گرفتن غرامت و یا حق امتیاز در اختیار میگیرند. برآوردها نشان میدهد، آنها هر ساله باعث از دست رفتن ۸۰ میلیارد دلار از ثروت شرکتهای فناور میشوند و عملاً بیش از ۸۵ درصد از پروندههای حقوقی پتنت در آمریکا، به شکایات پتنت ترولها اختصاص دارد.
باید توجه داشت که هر کسی صرفنظر از اینکه دارای پتنت هست یا خیر، میتواند هدف باجگیران پتنت باشد. مثلاً صاحبان یک کسبوکار، ممکن است از نرمافزاری استفاده نمایند که مبتنی بر یک فناوری است که متجاوزان پتنت میخواهند در یک دادخواست حقوقی آن را هدف قرار دهند. هنگامیکه این باجگیران، شرکتهای کوچکتر را هدف قرار میدهند، حتماً سود میکنند؛ چراکه بسیاری از این شرکتهای کوچک، مشاور حقوقی داخلی و یا پول مورد نیاز برای دفاع از خود را ندارند (حدود ۳.۲ میلیون دلار)، بنابراین ترجیح میدهند تا با پرداخت مبالغی به باجگیران پتنت، مسئله را فیصله دهند.