با شنیدن واژههای اختراع، پتنت و نوآوری، ذهن اغلب مردم به سمت یک دانشمند با انبوهی از تئوریهای علمی جلب میشود که پس از سالها تحقیق در آزمایشگاه، توانسته است به یک فرمول شیمیایی جدید دست یابد. اما دنیای نوآوری و فناوری، بسیار وسیعتر از این تصور محدود است؛ قصه اختراع کهنه سرباز آمریکایی، یکی از مثالهای خوب برای این موضوع میباشد. «جف کرکهام» از نیروهای ویژه ارتش آمریکا بود که تجربه سالها آموزش نیروهای نظامی را دارا است. وی در خلال تجارب طاقتفرسای خود، ایدهای خلاقانه به ذهنش رسید که در نهایت به یک فناوری پتنت شده و یک محصول کاملاً تجاری بدل شد.
کرکهام در خصوص نحوه شناخت نیاز موجود برای اختراعش، اظهار میدارد: «در زمان آموزش نیروها در افغانستان، با یک مشکل بزرگ مواجه بودیم. بخشی از آموزشها، به موارد پزشکی و مراقبتهای اورژانسی اختصاص داشت و شریانبندهای مورد استفاده در ارتش، بهویژه در تاریکی شب و در بین آن همه فشار و استرس، به خوبی کار نمیکرد».
وی حالا در زمان بازنشستگی، موفق به رفع این چالش بزرگ شده است. کرکهام در خصوص جرقه شکلگیری ایده و راهکار مورد نظر اعلام داشته است: «من به این موضوع خیلی فکر کردم و در نهایت، با خود گفتم که این یک مسئله آموزشی و علمی نیست؛ این یک طراحی نامناسب است. شب و روز به آن فکر میکردم، تا اینکه یک شب در حال تماشای تلویزیون، دختری را دیدم که یک نوار لاستیکی را دور انگشتش پیچیده بود و انگشتش از شدت نرسیدن خون به آن، بنفش شده بود. این یک لحظه بزرگ برای من بود.»
کرکهام از همین ایده استفاده کرد و با تعبیه یک مکانیسم خاص برای افزایش فشار و تنگتر کردن حلقه لاستیک در اطراف اندام تحت خونریزی، دستگاهی ساده و در عین حال خلاقانه برای قطع شریان خون طراحی نمود. وی بحث حفاظت از نوآوری را به شدت جدی گرفت و دستگاه خود را در سیستم ثبت اختراع آمریکا به ثبت رسانید که پس از ارزیابیهای صورت گرفته توسط دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا «USPTO»، گواهی ثبت اختراعی با شماره «US9168044»، به وی اعطا شد. در ادامه، این شریانبند ابتکاری، نخستین تجربه کارآفرینی این کهنه سرباز آمریکایی را به همراه داشت.
یکی از چالشها و علامتهای سؤال بزرگ برای بسیاری از نیروهای تازهنفس و جوان که علاقهمند به حوزه خلاقیت، نوآوری و اختراع هستند، این است که من برای مخترع شدن باید از کجا شروع کنم؟ نکته اینجاست که واقعاً باید به این جمله معروف «نیاز پدر اختراع است»، بیشتر توجه داشته باشیم. در داستان کرکهام نیز، ماهیت این جمله بسیار مشهود است. در حقیقت، در اطراف همه ما، دستگاهها و وسایل مختلفی وجود داشته که برای مرتفع نمودن بخشی از نیازهای ما ساخته شدهاند؛ اما شاید اگر بهتر نگاه کنیم، نیازهای بسیار دیگری نیز در همین حوالی وجود داشته باشد که هنوز مرتفع نشده و حتی با یک ایده ساده اما تازه و خلاقانه، بتوان به آن پاسخ مثبت داد.