مطالعه جدید محققین دانشگاه جورجیا (University of Georgia)، نشان میدهد که مخترعین زن و اقلیتها، با احتمال کمتری موفق به اخذ گواهیهای ثبت اختراع از دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا میشوند. این یافتهها که بر مبنای بررسی «US» پتنتهای گرنت شده در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ میلادی به دست آمده است، حاکی از برخی تعصبهای ضمنی در فرآیند ارزیابی درخواستهای به ثبت رسیده بوده که به نظر با آموزش و فرهنگسازی بیشتر، میتوان اثراتش را به شکل قابل توجهی کاهش داد.
یکی از موضوعاتی که بسیاری از دفاتر ثبت اختراع و مالکیت فکری معتبر، از جمله دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا و دفتر مالکیت فکری انگلیس گرفته تا سازمان جهانی مالکیت فکری بر آن تأکید فراوانی دارند، شکاف بین مخترعین زن و مرد و همچنین نرخ فعالیتهای اقلیتها (مانند سیاهپوستان) در حوزه ثبت اختراع است. به عنوان مثال، بررسیهای «USPTO» نشان میدهد که پتنتهای شامل حداقل یک زن در بین مخترعین آنها، از حدود ۷ درصد در دهه ۱۹۸۰ میلادی، به ۲۱ درصد در سال ۲۰۱۶، افزایش یافته است؛ افزایشی سه برابری که البته هنوز هم شکاف پررنگ بین مخترعین زن و مرد را برجسته میکند. پرسش اساسی این است که این تفاوت فراوان بین مخترعین زن و مرد (که به اقلیتها هم قابل گسترش است)، ناشی از چه فاکتورهایی بوده و آیا قابلیت کاهش در کوتاهمدت را خواهد داشت؟ محققین دانشگاه جورجیا، با بررسی بیش از ۴ میلیون سند ثبت اختراع در یک بازه زمانی ۱۶ ساله، به این نتیجه رسیدهاند که تعصبات جنسیتی (و نژادی)، از دلایل اثرگذار در شکاف ایجاد شده بوده است؛ بهطوری که پروندههای حاوی مخترعین با نام کاملاً زنانه، برخلاف نامهای دوگانه (قابلاستفاده برای زنان و مردان)، با احتمال کمتری منجر به صدور گواهی ثبت اختراع میشوند.
مایک شوستر (Mike Schuster)، استادیار مطالعات حقوقی و سرپرست تیم تحقیقدانشگاه جورجیا، در این باره میگوید: «نوآوری عامل موفقیت اقتصادی است و هر فعالیت منجر به اختراع، میتواند جامعه را از مزایای آن منتفع سازد. البته اگر نتوانیم کل جامعه را در این منظر نوآورانه درگیر کنیم، چیزهای مهمی را از دست خواهیم داد».
بر اساس مطالعات صورت گرفته، اینطور به نظر میرسد که مردان سفیدپوست، بیشترین تمایل برای حفاظت از اختراعات و نوآوریهای خود در آمریکا دارند. روند درخواستهای به ثبت رسیده طی سالهای اخیر، نشان میدهد که مشارکت زنان و اقلیتها، تا حدی رو به افزایش است، اما هنوز هم این میزان افزایش کافی نبوده و انتظارات برای ایجاد نوآوری توسط این قشر را برآورده نمیسازد. لازم به تأکید است که تحقیقات قبلی هم، به این نتیجه اشاره کردهاند و شاید نقطه تمایز مطالعات دانشگاه جورجیا با تحقیقات قبلی، تلفیق فاکتورهای نژاد و جنسیت و تمرکز بر چرایی این موضوع است. بنا به گفته شوستر: «ما علاقهمند شدیم که آیا این تعصب منفی در ثبت درخواستهایی که دارای مخترعین زن و اقلیتها میباشند، ناشی از خود مخترعین است یا اینکه در دفتر ثبت اختراع و ارزیابان پدید میآید». تحلیل نهایی دادهها، نشان میدهد که شواهد قطعی از عدم آگاهی یا تعصب ضمنی اثرگذار بر روند ارزیابی درخواستهای دارای مخترعین اقلیت وجود ندارد، اما در مقابل، در زمینه جنسیت، این تعصبات ضمنی کاملاً مشهود بوده و قابل توجه و تأمل میباشند.