رفتار عامدانه دانشگاه ویسکانسین (University of Wisconsin) در کمارزش نشان دادن یکی از پتنتهای مشترکی که با دانشگاه واشنگتن (Washington University) به ثبت رسانیده است، جریمهای ۳۱/۶ میلیون دلاری را برای این دانشگاه مشهور به همراه داشت.
طی دهههای اخیر، نقش دانش و فناوری در تعاملات اجتماعی، دنیای کسبوکار، عملکرد دانشگاهها و حتی جنبههای فردی بشر، به شدت افزایش یافته و طبیعتاً ساختارها و رویههای قبلی تا حدی تغییر شکل یافته است. یکی از این تغییر رویهها، شکلگیری پارادایم «کارآفرینی دانشگاهی» است که دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی را به خیل عظیم متقاضیان ثبت اختراع اضافه نموده است. این استراتژی، به آنها کمک میکند تا از نتایج تحقیقات خود برای درآمدزایی و ایجاد ارزشافزوده استفاده نمایند. بدیهی است که این هجوم بیسابقه برای ثبت پتنت از سوی دانشگاههای مختلف و تلاش برای تجاریسازی آنها از طریق صدور مجوز بهرهبرداری از پتنت، دعاوی حقوقی مختلفی را هم به دنبال داشته باشد.
نکته اینجا است که اغلب عادت به شنیدن اخباری از دعاوی بین صاحب فناوری و بهرهبرداران از آن داریم، این در حالی است که در دانشگاهها، این سکه روی دیگری هم دارد. نوآوریهای جدید، حاصل تلاشهای شبانهروزی مجموعهای از محققین و دانشجویان دانشگاهی است که طی یک توافق از پیش تعیین شده، حق مالکیت و مزایای حاصل از پتنتهای به ثبت رسیده را بین خود و دانشگاه تقسیم میکنند. حتی برخی از این فناوریها، در نتیجه تلاشهای تیمهای مختلفی از دنشگاهها و مجموعههای مختلف صورت میگیرد و هر یک از این مجموعهها، حقوقی نسبت به فناوری توسعه یافته خواهند داشت. در این بین، احتمال اختلاف بهویژه در مواردی که درآمدزایی ناشی از پتنت افزایش مییابد، وجود خواهد داشت. دعوی حقوقی دانشگاههای واشنگتن و ویسکانسین را میتوان یک نمونه جالب و منحصربهفرد در همین زمینه دانست.
این دو دانشگاه، طی یک همکاری فناورانه در دهه پایانی قرن بیستم، روشی جدید برای درمان بیماریهای مزمن کلیه ابداع نموده و آن را در جولای ۱۹۹۵ میلادی به ثبت رساندند. نتیجه این اقدام، گواهی ثبت اختراعی به شماره «US 5597815» بود که در ژانویه ۱۹۹۷ میلادی، از سوی دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا صادر گردید. بر اساس توافق طرفین، مالکیت پتنت به اسم بازوی دانشگاه ویسکانسین، یعنی بنیاد فارغالتحصیلان ویسکانسین (Wisconsin Alumni Research Foundation) زده شد و بر اساس همین توافقنامه، این نهاد اجازه یافت که پتنت را به کمک توافقنامههای صدور مجوز، به متقاضیان واگذار نماید.
اختلاف دو دانشگاه، دقیقاً از همین نقطه آغاز شد. دانشگاه ویسکانسین، مجوز بهرهبرداری از این پتنت را به شرکت «Zemplar AbbVie» واگذار نمود، اقدامی که صدها میلیون دلار درآمد برای دانشگاه به دنبال داشت. در حالیکه دانشگاه ویسکانسین در ازای این اعطای مجوز، نزدیک به ۴۲۶/۵ میلیون دلار دریافت نمود، تنها مبلغی در حدود یک میلیون دلار به دانشگاه واشنگتن پرداخت کرد!
در پی این اقدام، دانشگاه واشنگتن از شریک سابق خود شکایت نمود و اعلام داشت که ویسکانسین، حق امتیاز پتنت مذکور را کمتر از ارزش واقعی آن نشان داده و در نتیجه، پرداخت کمتری نسبت به مبلغ واقعی صورت گرفته است. بررسیهای دادگاه، ادعای دانشگاه واشنگیتن را تأیید نمود و نشان از این داشت که ارزش این پتنت (و مجوز صادر شده برای آن)، ۲۷ درصد از سبد دانشگاه ویسکانسین را تشکیل داده، نه یک درصدی که این دانشگاه در ارزیابیهای خود به آن اشاره نموده بود.
گفتنی است که رأی ۳۱/۶ میلیون دلاری دادگاه، به این سادگیها هم صادر نشده و پیش از این، مجموعهای از افتوخیزهای حقوقی در این پرونده جنجالی پیش آمده است. برای مثال، دادگاه بدوی در سال ۲۰۱۳ میلادی، دانشگاه واشنگتن را با این توجیه که تخلف در سال ۱۹۹۸ رخ داده، از طرح شکایت و ادامه دادرسی منع کرد که البته در ادامه، با افشا شدن اقدامات دانشگاه ویسکانسین در پنهان نمودن اطلاعات معتبر برای بررسی این پرونده، ورق به سود دانشگاه واشنگتن برگشت.