هر روز خبری جدید از موفقیت یک شرکت دارویی در خصوص واکسن کووید-۱۹ به گوش رسیده و بهنظر میرسد که این رقابت تنگاتنگ، در حال رسیدن به خط پایان است. نتایج انتشار یافته از کارآزماییهای بالینی، موفقیت ۷۰ تا ۹۵ درصدی واکسنها را نشان داده که به معنای یک موفقیت چشمگیر و شاید بزرگترین نوآوری پزشکی در یک قرن اخیر باشد. حال با این دستاورد مهم، به نظر نوع جدیدی از چالشها در پیش رو میباشد. آیا فقط شرکتهای مالک فناوری اقدام به تولید واکسن میکنند؟ ظرفیت تولید آنها چقدر است؟ وضعیت فعلی حفاظت از این فناوریها چگونه است؟ آیا این حفاظتها محدودیتی برای تولید به مقیاس دارو توسط شرکتهای مختلف ایجاد میکنند؟ چه تمهیداتی از منظر حقوق مالکیت فکری برای این داروی حیاتی اندیشیده شده است؟ شرکتهای مالک فناوری، چه نوع استراتژیهایی را دنبال میکنند؟ آیا در صدد اتخاذ یک رویکرد خصمانه و انحصارطلبانه هستند یا برای اهداف انساندوستانه، مجوزهای بهرهبرداری اختیاری اعطا میکنند؟ این مجوزها در اختیار چه تعداد شرکت قرار میگیرد؟ و هزاران سؤال دیگر که همگی بهدنبال یافتن یک پاسخ هستند: چه زمانی این ویروس از جهان ریشهکن میشود؟
در پاسخ به خیل عظیم پرسشهای موجود، باید گفت که کم نیستند آمار ثبت اختراعاتی که این روزها منتسب به کروناویروس میباشند. بخشی از این پتنتها، بهصورت ویژه بر روی واکسنها متمرکز شده و حکایت از تلاش بازیگران مختلف برای دستیابی به یک واکسن کارآمد دارند. بررسیها نشان میدهد که حتی شرکتهای آمریکایی فایزر (Pfizer) و مدرنا (Moderna) هم که بهعنوان پیشگامان تولید واکسن شناخته شده و همه منتظر محصولات آنها در بازار هستند، سیستم پتنت را ابزاری مؤثر برای حفاظت از فناوریهایشان در نظر گرفتهاند. در همین راستا، مدرنا اقدام به انتشار لیستی از هفت «US» پتنت مرتبط با واکسن خود نموده که به شرح زیر میباشند:
US 10703789- US 10702600- US 10577403- US 10442756- US 10266485- US 10064959- US 9868692
بر اساس اطلاعات ارائه شده، فایزر هم مجموعهای از پتنتها را در این حوزه به ثبت رسانیده که هنوز اقدامی برای معرفی رسمی آنها انجام نشده است. با این وجود، آنچه از استراتژیهای این شرکتها به نظر میرسد، هیچیک از آنها بهدنبال ایجاد انحصار برای پیشبرد اهداف مالی خود نیستند. مدرنا اعلام داشته که تا پایان بحران کووید-19، از اجرای حقوق انحصاری خود در ارتباط با پتنتهای مذکور چشمپوشی میکند. با این وجود، در صورتیکه پس از پایان بحران کروناویروس، شرکتی خواهان استفاده از این فناوری بهمنظور تولید نسخه عمومی واکسن و یا توسعه فناوری برای تولید محصولات جدید باشد، نیاز به اخذ مجوز خواهد داشت.
از سوی دیگر، به نظر میرسد که فایزر نیز علاقهای برای ورود به اجرایی ساختن حقوق پتنت خود نداشته و همانند مدرنا، تمامی تمرکز خود را بر توسعه واکسن و رفع این چالش بزرگ بشری گذاشته است. باید تا حدودی این حقیقت را قبول کرد که واکسن کرونا، برای یک دوره بحرانی و به قیمت سلامت افراد تولید شده و نگریستن به آن از منظر یک محصول تجاری صرف، نمیتواند رویکردی منطقی و اخلاقی باشد. خصوصاً که شرکتهای تولیدکننده این محصولات هم، خود مجموعههایی چند میلیارد دلاری هستند که نمیخواهند فروش یک دارو را به قیمت بدنامی خود تمام کنند.
گفتنی است که در کنار این حسن نیتها، بحث صدور مجوزهای اجباری و تلاش کشورها برای دستیابی به واکسن را هم باید در نظر گرفت. از یک طرف، دولتها در صورت انحصارگرایی یک شرکت، میتوانند اقدام به اعطای مجوز اجباری به دیگر شرکتها نموده و از این مسیر، شرکتهای رقیب را تجهیز نمایند تا برای مبارزه با این اپیدمی دست بکار شوند. از طرف دیگر، شرکتهای زیادی در تلاش برای دستیابی به فناوریهای مشابه هستند که در این بین، ممکن است بدون نقض پتنتهای آنها، بتوانند به محصولی متفاوت اما با کارآیی مشابه دست یابند.
لازم به تأکید است که در کنار این ملاحظات جدی و در حالیکه استفاده از فناوری «mRNA» از سوی مدرنا و فایزر خود یک نوآوری بزرگ در حوزه تولید واکسن به شمار میآید، شرکتهای خلاقی هستند که از هماکنون، به سراغ ایدههای بزرگتر و جالبتر رفتهاند. یک مثال جالب از این موضوع، «Vivaldi Biosciences» است که در حوزه فناوریهای زیستی فعالیت دارد. این شرکت، با تخصص خود در حوزه تولید واکسنهای مهندسیشده برای بیماریهای تنفسی، یک درخواست ثبت اختراع موقت در سیستم پتنت آمریکا داشته که نوعی واکسن ترکیبی محافظت در برابر کووید-19 و انواع گونههای ویروس آنفولانزا را معرفی میکند. این محصول که «Delta-19» نام دارد، به دنبال پاسخ به این چالش است که گردش همزمان آنفولانزا و ویروس کرونا، تهدیدی بزرگ و عامل مرگومیر بسیاری از افراد بوده و پیامدهای اقتصادی شدیدی برای دولتها و جوامع به همراه دارد. «Delta-19»، یک اسپری بینی است که برای ایجاد ایمنی در برابر هر دو گونه ویروس توسعه یافته و در صورت تولید و تجاریسازی نهایی، رقیبی جدی برای واکسنهای فعلی خواهد بود. باید منتظر ماند و پایان این اپیدمی وحشتناک و البته ماراتن دستیابی به درمان نهایی را به نظاره نشست.