۱۶ شهریور ۱۳۹۴نقش ثبت اختراع بر سرمایهگذاری VC؛ حوزهی بایوتکنولوژی (بخش دوم)(بخش دوم )
2-3. متغیرهای کنترلی رگرسیونها شامل کنترلی بر ویژگی های شرکت هم میشوند. همه ویژگی های شرکت بر اساس زمان آغاز تاسیس تعریف میشوند. توانمند ها در فناوری به معنی مهارت و تجربه ی کارکنان است. این نوع متغیر، تعداد روشهای زیست-فناورانه که شرکت با آنهادر زمان تاسیس سروکار داشته است را مشخص میکند، برای مثال DNA، پروتئین و مولکول یا کشت سلول و بافت. میدهد این متغیر ممکن است تا 9 روش را شامل شود.شرکت های استارتآپ که ریسک بالای سرمایهگذاری توسط خود آنها به طریقی اعلام شده، ممکن است موفق به رساندن فناوری خود را به بازار نشوند. تحقیقات قبلی نشان داده است که کارآفرینانی که تجربهی بیشتر دارند، بهتر از سرمایههای مالی حفاظت میکنند. در همین رابطه، تحقیقی توسط Hsu و Ziedonis درسال 2013 انجام شده است که نشان میدهد که کارآفرینان با پتنتهایی که تجربه ی معرفی آنها به مردم را قبلا داشته اند کمتر به دنبال کسب سرمایه از صندوقهای VC هستند.ما در تحقیق حاضر، متغیر 1 را برای موسس یا مدیر اجرایی شرکتی به کار میبریم که قبلا تجربهی مدیریت صنعتی در زمینه ی بیوتکنولوژی داشته و 0 را برای موسسی به کار میبریم که تجربهی مدیریتی قبلی نداشته است در سطح اقتصاد کلان، رگرسیونها شامل کنترل شرایط تامین بازار برای سرمایهگذاری VC است (سرمایهگذاری زودهنگام). سرمایهگذاری زودهنگام از سرمایهگذاری بسیار مقدماتی که به سرمایهگذاری بذر شهرت دارد و شامل سرمایهگذاری شخصی موسس است، و سرمایهگذاری استارتآپ تشکیل میشود. اطلاعات مربوط به آلمان از انتشار آماری سالانهی انجمن سهام و سرمایههای مشارکتی خصوصی آلمان ‘BVK Statistik’ به دست آمد. اطلاعات بریتانیا از انتشار آماری انجمن سهام و سرمایههای مشارکتی خصوصی بریتانیا ‘Report on investment activity 2006’ حاصل شد. متوسط تعداد سرمایهگذاری زودهنگام سالانه در طول دورهی نمونه برداری (1190-2005) برای آلمان 401 و برای بریتانیا 307 بود. اگر حداقل یکی از هستههای اصلی زمینه کاری شرکت در بحث درمانی باشد.، متغیر دو دویی معادل یک است. صنایع دیگر صنایع، تشخیصی، واکسنها یا فناوریهای زیربنایی هستند. اسپین آوت دانش محور(Spin-out) یک متغیر ساختگی است که نشان میدهد که شرکت یک Spin-outحاصل از یک دانشگاه یا مرکز پژوهشی با سرمایهگذاری است. شرکت اسپین آوت معرف یک اسپین آوت حاصل از بخش خصوصی است. گروه مرجع شامل کارخانههای مستقلا بنیاد شده است. ما همچنین کنترل را به صورت مرحله به مرحله ی تاسیس کردیم و بین دورههای 1995-1990، 1996-1999، 2002-2000 و 2005-2003 تمایز قایل شدیم. عبارت German company را به عنوان معرفی شرکتهایی که آلمان بنیان گذاری شده است برای تشخیص آن در برابر شرکتهایی که در بریتانیا بنیانگذاری شده است، به کار بردیم. 4. تحلیل و نتایج 4-1. آمارهای توصیفی در شکل 1 و 2، تفاوت بین سرمایهگذاری VC غیر VC تحلیل شده است. شکل 1 زمانبندی پروندههای تشکیل شده برای ثبت اختراع جهت جذب سرمایهگذاری VC را نشان نمیدهد، به این معنی که مشخص نمیکند درخواستهای ثبت اختراع کی موفق به جذب سرمایهگذاری VC شدهاند، ولی در شکل 2، به طور دقیق درخواستهای ثبت اختراعی را نشان میدهد که توسط صندوقهای VC سرمایهگذاری شدهاند و وضعیت آنها را حتی قبل تر از جذب سرمایهگذاری هم نشان میدهد. شکل 1 نشان میدهد که شرکتهابی که توسط VC سرمایهگذاری شده اند؛ به طور میانگین، تعداد درخواستهای ثبت اختراع بالاتری نسبت به شرکتهای غیر سرمایهگذاری VC داشتهاند. بخشی از این اختلاف میتواند ناشی از سرمایهگذاری بیشتر صندوقهای VC برای پشتیبانی فعالیتهای R&D بوده باشد. با حذف اطلاعات پَس-سرمایهگذاری در شکل 2، ما در مییابیم که در شش سال اول بعد از تاسیس، شرکتهای موفق در جذب سرمایهگذاری VC ،درخواستهای ثبت اختراع بیشتری نسبت به جذب سرمایهگذاری غیر VC داشته اند. پس از آن،این اختلاف بیشتر و بیشتر میشود. اعداد توصیفی در جدول 1 برای 16 سه ماهه (چهار سال) بعد از تاسیس محاسبه شدهاند و نشان دهندهی اختلاف نسبتا چشمگیر بین فعالیتهای ثبت اختراعی شرکتهای با سرمایهگذاری VC یا سرمایهگذاری غیر VC است. البته باید توجه داشت که این جدول زمان بندی را، از حیث سرمایهگذاری VC پیشین یا پسین، به حساب نیاورده است.
شکل 1: درخواستهای ثبت اختراع سه ماهه (فصلی). شامل درخواستهایی از شرکت هایی با جذب سرمایه ی پیشین و پسین از سوی صندوقهای VC
شکل 2: درخواستهای ثبت اختراع سه ماهه (فصلی). فقط شامل درخواست شرکتهایی که موفق به جذب سرمایهی پیشن از سوی VC شدهاند این مهم در مدل hazard چند متغیره لحاظ شده است. بر این اساس، سهم سرمایهگذاری VC برای شرکتهایی با حداقل یک پتنت، بیشتر از سهم سرمایهگذاری صندوقهای غیر-VC بر روی این شرکتها است (46% در مقابل 39%) ضمن اینکه شرکتهای موفق به جذب سرمایهگذاری VC، تعداد درخواست ثبت اختراع بیشتری دارند. به علاوه، تفاوتهایی در ویژگیهای سبد پتنتهای این شرکتها وجود دارد. سبد پتنتهای شرکتهایی که سرمایهگذاری VC دریافت میکنند؛ شامل درخواستهای ثبت اختراعی است که در هنگام بررسی قابلیت پتنت داشتن که توسط شخص ممتحن بررسی میشود، نتیجهی همزمانX و Y کمتری را در یک درخواست ثبت اختراع،دریافت کردهاند. به علاوه، این سبد پتنتها، از گزارشات کمتری برای توجیه و توضیح اختراع برخوردارند. افزون بر این، سهم پتنتهای گرنت شدهی سبد پتنت این شرکتها، بیشتر از سایر شرکتهاست ولی این اختلاف را خیلی نمیتوان چشمگیر دانست. مورد دیگر این که درخواستهای ثبت اختراعی که موفق به جلب نظر صندوقهای VC برای سرمایهگذاری شده اند، پتانسیل بیشتری برای مورد استناد قرار گیری داشتهاند. ما متوجه شدیم که شرکتهایی که توسط صندوقهای VC سرمایهگذاری میشوند، اخبار مثبت بیشتری نسبت به اخبار منفی دریافت میکنند. تفاوتهای دیگر در ویژگی های شرکتها در جدول 2 نشان داده شده است. شرکتهایی که موفق به جذب سرمایهگذاری میشوند، در حوزههای فنی بیشتری تبحر دارند و کمتر به نظر میرسد که از انواع پر خطر استارتآپها باشند. معمولا مدیران ومؤسسان شرکتهایی با جذب بیشتر صندوقهای VC برای سرمایهگذاری، سوابق صنعتی و مدیریتی خوبی نسبت مدیران شرکتهایی دارند که موفق به جذب سرمایهی صدوقهای غیر-VC شده اند ولی این مورد اختلاف چندان قابل توجه نیست. نوع سرمایهگذاری و همینطور مکان جغرافیایی صنعت ( اینکه در انگلستان است یا آلمان) تاثیری بر جذب سرمایهگذاری VC ندارد. با اینحال، شرکتهایی که در طول یا قبل از دورهی طلایی سرمایهگذاری VC تاسیس شدهاند، نظیر شرکتهای فعال در زمینهی دارو و درمان، شانس بیشتری برای جذب سرمایه از صندوقهای VC داشته اند.
4-2. روش شناسی چند متغیره با استفاده از مدل تناسبی hazard با متغیرهای تغییر زمانی، ما تاثیر تشکیل پرونده ثبت اختراع یک شرکت را برای جلب سرمایهگذاری VC در یک دورهی سه ماههی مشخص برآورد میکنیم. از تاریخ تاسیس به بعد، شرکتها میتوانند سرمایهگذاری VC را جلب کنند. برای اصلاح تغییرات همگام زمانی، ما کل دورهی زمانی را به اجرای سه ماهه-سال تجزیه میکنیم. جلب سرمایهگذاری VC به صورت احتمال جذب سرمایهگذاری آنها در دوره زمانی(سه ماههی) فعلی تعریف میشود.بدین معنا که تا دوره سه ماههی قبل هیچ سرمایهگذاری VC دریافت نشده است. مدل تناسبی ریسک Cox اثرمتغیرهای همسان را با ضرب کردن تابع احتمال سرمایهگذاری VCدر تابع مشاهده پذیرها اصلاح میکند. تابع احتمال سرمایهگذاری VC به صورت غیر پارامتری برآورد شده است و میتواند هر شکلی داشته باشد. شرکتهایی که تا قبل از پایان این بررسی سرمایهگذاری VC دریافت نکردهاند؛ به عنوان حذف-تصحیحی با آنها برخورد شد. با دفعات خطا با روش Breslow برخورد شد. براساس اطلاعات به دست آمده و مرتب شده، ما در 3001 مشاهدهی سه ماهه، 190 شرکت مشاهده کردیم. از این تعداد، 87 شرکت در طول دورهی مشاهده ما سرمایهگذاری VC دریافت کردند؛ در حالی که 103 شرکت دیگر، حائز شرط حذف تصحیحی بودند و حذف شدند. 4-3. نتایج اصلی نتایج نرخ خطر ما در جدول 3 نشان داده شده است و این مسأله را روشن میسازد که آیا اطلاعات ثبت اختراع بر زمان دریافت سرمایهگذاری VC اثری میگذارد یا خیر. راهبرد ما برای برآورد چنین است: ما برآوردهایی از مدلهای خطر تناسبی Cox آماده میکنیم که در آن متغیرهای وابسته به زمان درفرایندهای ثبت اختراع دخالت داده میشود؛ چنانکه متغیرهای کنترلی را نیز وارد میکنیم. در ستون (1) ما تنها یک متغیر وابسته به ثبت اختراع را معرفی میکنیم – لگاریتم تعداد پرونده های تشکیل شده برای ثبت اختراع. این تنها جزئی از اطلاعات است که توسط استارتآپ تولید شده است؛ بنابراین یکی از سیگنال ( نشانگرهای) مورد نظر ماست. سایر متغیرها یا توسط دفاتر ثبت اختراع ایجاد میشوند و یا توسط شرکتهای رقیب. فرضیهی اول که فرضیهی اصلی ماست، مبنی بر" پرونده تشکیل شده برای ثبت اختراع، تاثیر مثبتی بر جلب سرمایهگذاری VC دارد" بدین ترتیب تایید میشود. بنابراین نتیجه، زمانی که شرکتی برای حفاظت ازاختراع خود اقدام به ثبت آن میکند؛ سرمایهگذاری VC را سریع تر دریافت میکند. در ستون (2) ما شش متغیر دیگر وابسته به زمان را اضافه میکنیم؛ که اطلاعات ایجاد شده توسط دفتر ثبت اختراع و اشخاص ثالث را ارائه میکند. اولین دو متغیر، توسط شخص بررسی کنندهی پروندهی ثبت اختراع ایجاد میشود: سهم بالای نظرات منفی در گزارش تحقیق اماده شده توسط ممتحن و همینطور وجود گزارشهای تحقیق دیر تر از موعد. نتایج نشان میدهد که گزارشات مثبت یا منفی راجع به نوآوری یا گام ابتکاری داشتن اختراع، در دریافت سرمایهگذاری VC و زمان آن تاثیر دارد. در صورتیکه در گزارش ممتحن، تعداد زیادی از نتایج منفی به صورت X/Y وجود داشته باشد، همینطور وجود گزارشات جداگانه در مورد اختراع، نوآوری یا گام ابتکاری داشتن اختراع را زیر سوال میبرند. نتایج در تایید فرضیهی دوم و سوم نشان داد که اگر گزارشهای تحقیق شامل ارجاعات منفی زیاد باشند و یا اینکه یا تاخیر ارائه شوند، سرمایهگذاری VC با تاخیر مواجه خواهد شد به عنوان یک متغیر دیگر، ما سهم اختراعات گرنت شده ( دارای امتیاز ثبت اختراع) را بررسی میکنیم. ما دریافتیم که گر چه سهم اختراعات گرنت شده، بر روی دریافت سرمایهگذاری VC تاثیری مثبت دارد، ولی این نسبت چندان چشمگیر نیست؛ لذا از نظر آماری فرضیه ی چهارم ما قابل دفاع نیست. ما هم چنین رابطهی زیادی بین اختراعات ثبت شدهای که به مقدار زیاد مورد استناد قرار گرفته بودند و جذب سرمایهی صندوقهای VC پیدا نکردیم، مگر اینکه این مورد استناد قرار گیری از طرف صاحبان بزرگ فناوری باشد که باعث سرعت بخشیدن به جذب سرمایهگذاری میشود. بنابراین، شاهد برای فرضیهی 5 ترکیبی است و نمیتوان آن را به طور کامل رد یا قبول کرد. این شاید به این خاطر است که اطلاعات غنی که در حین گزارشات شخص بررسی کننده به دست میآید، آنقدر جالب توجه است که تاثیر فاکتور مورد استناد قرار گیری یک اختراع را کاهش دهد. دلیل دیگر شاید این باشد که VCها بیشتر بر مورد استناد قرار دهی صاحبان بزرگ فناوری تمرکز میکنند، به این دلیل که فرصتهای تجاری سازی برای لایسنس کردن از طریق آنها بیشتر است.
در نهایت، متغیر مربوط به اعتراضات و نظرات مخالف راجع به اختراع، تاثیر چشمگیری بر روی جذب سرمایه دارد. در تایید فرضیه شماره 6، وقتی یک پروندهی ثبت اختراع، به تعداد بیشتر مورد اعتراض قرار گیرد، این اعلام اعتراضها میتوانند نشان دهند که شرکت، فناوری ارزشمندی را در اختیار دارد که رقبا در صدد استفاده از آن هستند. بنابراین پیامی که صندوق VC از این اعتراضات دریافت میکند، پتانسیل تجاری اختراع ثبت شده است. در ستون (3)، ما متغیرهای استاندارد شده را در ساختار خودمان با عنوان اخبار مثبت و مفنی دسته بندی میکنیم. این جمع بندی به ما اجازه میدهد که تاثیر برجستهی اطلاعات مثبت و همچنین منفی را شناسایی کنیم؛ که تاییدی خواهد بود برای فرضیه ی شمارهی7. این ویژگی نتایج اصلی تحلیل ما را خلاصه میکند: تشکیل پروندهی ثبت اختراع همانند اطلاعات ایجاد شده در فرایندهای بعدی که در دفاتر ثبت اختراع ایجاد میشود، اطلاعات ارزشمندی در اختیار صندوقهای VC جهت سرمایهگذاری ارائه میدهد. دلیل سرمایهگذاری VC بر روی شرکت های استارتآپ البته هنوز دقیقا مشخص نیست؛ هنوز مشخص نیست که VCها نیاز دارند به این که به همهی اطلاعات تولید شده توسط سامانهی ثبت اختراع اعتماد کنند یا این که خودشان میتوانند فناوری استارتآپ را خیلی سهل و ساده با روشهای خودشان بیازمایند. از آنجا که شرکت های استارتآپ در ابتدای امر و قبل از ثبت درخواست ثبت اختراع خود، ممکن است نسبت به افشای جزئیات اختراعشان به صندوقهای VC بی میل باشند. ما حدس میزنیم که VCها اطلاعات کامل و خوبی در مورد پتانسیل یک فناوری خاص بعد از زمان ثبت اختراع دریافت میکنند. سوال حالا این گونه مطرح یشود که آیا VCها قادر به ارزیابی کامل فناوری در زمان درخواست ثبت اختراع هستند یا آیا آنا از اطلاعاتی استفاده میکنند که توسط سامانهی ثبت اختراع ایجاد شده است. اگر اطلاعات مرتبط با کیفیت در زمان تشکیل پرونده ی ثبت اختراع کاملا پیش بینی میشد، زمان سرمایهگذاری صندوق VC باید مربوط میشد به اطلاعاتی که در زمان تشکیل پرونده موجودیت پیدا میکند. ما میتوانیم چنین امکانی را با استفاده از داده هایی که در دسترس داریم بیازماییم؛ چرا که داده های ما بر اساس زمان مرتب شده اند. برای انجام این کار، ما متغیرهایی نظیر اخبار خوب و اخبار بد را تعریف میکنیم به گونه ای که متغیرهایی توصیف کنندهی اطلاعات در گزارش بررسی یا دیگر رویدادها، از تاریخ تشکیل پروندهی ثبت اختراع مرتب شوند، نه زمان واقعی رویداد. این معادل این فرض است که اطلاعاتی از زمان تشکیل پروندهی ثبت اختراع (اطلاعات بعد از افشای اختراع و اطلاعات بعد از تشکیل پرونده ی ثبت اختراع) در معرض دید عموم قرار گرفته، برای VCها هم در دسترس است. در نظر گرفتن هر دوی متغیر ](اطلاعات بعد از افشای اختراع و اطلاعات بعد از تشکیل پرونده ی ثبت اختراع)[ به ما اجازه میدهد که یک آزمون "مسابقه اسبدوانی" به جریان بیاندازیم. اگر اطلاعات در زمان ثبت کاملا پیش بینی شده باشند؛ آن گاه متغیرهای اصلاح شدهی ما میبایست از نظر آماری عملکرد بهتری نسبت به متغییرهایی داشته باشند که در تاریخ افشای رسمی زمانبدنی شده اند. ستون 4 در جدول فوق، نتایج آزمونهای ما را نشان میدهد. متغیرهای مربوط به اطلاعاتی که در زمان ثبت پیش بینی شده اند، نه خود به تنهایی و نه در ارتباط با داده های دیگرف تاثیر چشمگیری ندارند(Chi2=2.17 (df=2), p=0.34 )، در حالیکه دو متغییر وابسته به زمان واقعی اطلاعات، تاثیر چشمگیری خودشان را حفظ میکنند (Chi2= 13.13 (df = 2), p < 0.01) . از این نتایج، ما به این نتیجه میرسیم که صندوق های VC به اطلاعاتی که در کل فرایند ثبت اختراع ایجاد میشود اعتماد میکنند. مثلا افشای واقعی اطلاعات با جلب سرمایهگذاری صندوقهای VC همخوانی بیشتری دارد تا اطلاعات پیش بینی شده از روی حدس و گمان. ما البته متوجه هستیم که با اینکه نتایج تحقیق ما، تاثیر اطلاعات تولید شده در فرایند ثبت اختراع را بر سرمایهگذاری صندوقهای VC تایید میکند و اینکه این اطلاعات در زمان تشکیل پرونده قابل پیش بینی نیستند، ولی با اینحال، نمیتوان این مورد را تعمیم داد و نتیجه ی کلی گرفت. برخی از ضرایب متغیرهای کنترل ما در جدول 3 در حد خودشان مورد توجهاند. از آنجا که نتایج ما بر اساس مشاهدات زیاد حاصل شدهاند، ما در این مرحله بیشتر بر برآوردها در ستون (3) تمرکز میکنیم. شرکتهایی با طیف وسیعی از توانمندیهای فنی سرمایهگذاری VC را سریع تر دریافت میکنند. متغیر مربوط به ریسک بالای شرکت استارت آپ، کاهش جالب توجه خطر سرمایهگذاری VC را نشان میدهد. شرکتهای که ریسک بالای آنها کاملا مشخص است، کمتر شانس این را دارند که نسبت به سایر استارتآپها، مورد توجه سرمایهگذاران قرار بگیرند. متغیر مربوط به تجارب صنعتی موسس یا مدیر شرکتها، نشان میدهد که که شرکتهای که مدیر یا موسس مجربی در زمینه ی صنعت دارند نسبت به شرکتهایی که موسسان آنها قبل از تاسیس شرکت تجربهی صنعتی نداشتهاند.، سریع تر به سرمایهگذاری VC دسترسی پیدا میکنند؛ کنترل ما برای شرایط جنبی منبع در بازار VC یعنی early stage financings تاثیر مثبت مورد انتظار را داشته است اما از نظر آماری در همهی مدلها چشمگیر نیست. شرکتهای مورد مطالعه، سرمایهگذاری VC را سریعتر دریافت میکنند اگرشرکت های بیشتری در همان سال سرمایه جذب کرده باشند. دیگر متغیرهای کنترلی برای نوع سرمایهگذاری، دورهی سرمایهگذاری، درمانی و همینطور موقعیت مکانی در آلمان، چه به طور مستقل و چه مشترک، تاثیر چشم گیری ندارد (برای مثال برای ویژگی 1 در جدول 3: Chi2= 4.97 (df = 7), p = 0.66). 4-4. بررسی توان و آنالیزهای کمکی همان طور که قبلا گفته شدغیر همسانی مشاهده نشده که در فناوری استارتآپها وجود دارد، میتواند رابطه ی درست بین اطلاعات ثبت اختراع و زمان جذب سرمایهگذاری VC را نشان ندهد. راه چاره به عنوان جایگزینی برای ویژگی یابی "مسابقهی اسب دوانی" که پیشتر از آن نام بردیم، استفاده ار روش Abbring and van den Berg (2003( است که قبلا توسط Gans و همکارانش(2008) استفاده شده بود. برای کنترل غیر همسانی مشاهده نشده، ما متوسط فاصلهی زمانی را که بین ثبت پرونده ی ثبت اختراع و تاریخ انتشار نتیجه ی بررسی وجود دارد را به عنوان برگردان (regressor) در تابع خطر لحاظ کردیم. یک زمان تاخیر طولانی میان درخواست ثبت و انتشار گزارش بررسی، زمان عدم قطعیت را طولانی میسازد. از آنجا که ما تنها میتوانستیم مشاهداتی را مور مطالعه قرار دهیم که برایشان دست کم یک درخواست تشکیل پرونده برای ثبت اختراع با گزارش بررسی، در جریان یا در سه ماهههای تقویم اجرایی وجود داشته باشد، . تعداد مشاهداتمان به 1266 کاهش پیدا کرد. ستون (5) در جدول 3 نشان میدهد که نسبت میان زمان تشکیل پرونده ی ثبت اختراع و زمان انتشار، نزدیک یک است که عدد قابل توجهی نیست و از این رو نشان میدهدکه غیرهمسانیهای مشاهده نشده مشکلی در این مطالعه نیست. به علاوه وقتی ما متغیر تاخیر را وارد میکنیم، متوجه میشویم که مقدار دیگر نرخهای خطر تقریبا بدون تغییر باقی می ماند. علاوه بر این نرخهای احتمال اخبار مثبت و منفی همچنان چشمگیر است. برای مقایسه، ستون (6) در جدول 3 ویژگیهایی را که با تعداد مشاهدات کمتر اما بدون متغیر تاخیر است را نشان میدهد. به منظور آزمودن تناسب فرضیهی بیان شده توسط مدل Cox، ما مداخلات مربوط به زمان را را نیز لحاظ کردیم. ما استفاده از لگاریتم زمان را انتخاب کردیم که معمولترین شکل کاربردی است. در مدلهای ما هیچ تداخل زمانی با تغییر همگام متغیرهای زمان-متغیر به طور بارزی دیده نشد؛ که نشان میدهد که تناسب فرضیهی مدل Cox نقض ن میشود. در جدول A1 در پیوست، اهمیت درخواستهای زودهنگام برای ثبت اختراع را در مقابل درخواستهای دیرهنگام برای ثبت اختراع و سرعتی که با آن VCها به اطلاعات مرتبط با ثبت اختراع واکنش نشان داده میشود. ستون (1) خصوصیتی را نشان میدهد که در آن شکل تابعی لگاریتمیبرای بررسی کلیهی درخواستهای ثبت اختراع، با شکل تابعی خطی جایگزین شده است. آزمون نسبت احتمال به عنوان شاخص کیفیت برای کلیهی ویژگی ها؛ با شکل لگاریتمی هماهنگ تر است. عدد آماری Chi2 (12df) 71/42 برای خصوصیت لگاریتمی است (جدول 3، ستون (1) را نگاه کنید که برای خصوصیت خطی تنها 36/42 است). این مورد نشان میدهد که درخواستهای اضافهتر اثر نسبتا کاهنده دارند. بنابراین اولین اختراعات ثبت شده شرکت ها، در تصمیم گیری سرمایهگذاران VC تاثیرگذارترند تا اختراعات ثبت شدهی بعدی. ما همچنین بررسی نمودیم که آیا تاثیر داده های مرتبط با ثبت اختراع در طول زمان دچار زوال میشود یا خیر. در ستون (2) ما یک متغیر ساختگی اضافه کردیم که نشان میدهد آیا درخواست اضافه تری در سه ماههی جاری ثبت شده بود یا خیر. نسبت رویداد بزرگ تر از یک برای این متغیر نشان میدهد که اسناد ثبت شدهی جاری به نسبت وقتی که فقط آرشیوی از پرونده های ثبت اختراع شرکت مورد نظر وجود دارد، به مقدار قابل توجهی به سرمایهگذاری VC سرعت می بخشند. در ستون (3) ما یک متغیر ساختگی اضافه تر را هم لحاظ میکنیم که نه سه ماههی جاری بلکه سه ماههی بعد از این که درخواست اضافی ثبت شده است را نشان میدهد. متغیر همچنان بزرگ است اما با درجهی بزرگی کمتر و نسبت خطر کوچک تر نسبت به متغیر ساختگی با زمانبندی فعلی. علاوه بر اینها، ستون (4) متغیر ساختگی دیگری را اضافه میکند که دومین سه ماههی بعد از این که یک درخواست اضافه ثبت شده است را نشان میدهد. قابل توجه نبودن این متغیر نشان میدهد که VCها به محض دریافت اطلاعات جدیدتر از ثبت پتنت، واکنش نسبتا سریعی نشان میدهند. 5. شواهد مصاحبهای ما پنج مصاحبهی کامل با VCهایی از آلمان و بریتانیا ترتیب دادیم تا تحلیمان را در روش ‘pin factory’ تکمیل کنیم. ما در ابتدا سعی کردیم دیدگاههای انواع مختلف صندوق VC را بررسی کرده و سپس طرفهای مصاحبه مان را بر آن اساس انتخاب کنیم. ما با مدیران سرمایه از صندوقهای نوپای VC، صندوقهای کهنه کار تر و سازمان VC مصاحبه کردیم. هدف این مصاحبهها کسب معلوماتی راجع به اهمیت داده های مربوط به ثبت اختراع برای تصمیمگیری در خصوص سرمایهگذاری و اطلاعات ریز مربوطه به وارسی پتنت است. برای تکمیل این کار ما سوالهای انتها باز را طراحی کردیم. عموما مصاحبهها بین 1 تا 5/1 ساعت به طول انجامید و سپس پیاده سازی شد. ما همچنین اسناد مربوط به برنامهی وارسی پتنت را از VCها گرفتیم. در نهایت، مصاحبهگر برداشت خودش را با VCها در میان گذاشت تا از تطبیق متن مصاحبه با آنچه در ذهن مصاحبه شونده است، اطمینان حاصل شود. اولین نتیجهای که بعد از مصاحبه حاصل شد این بود که ثبت اختراعات هم از منظر حفاظت قانونی از آنها و هم از نظر ایجاد دادههایی در سامانهی ثبت اختراعات برای VCها اهمیت زیادی دارد. یکی از مصاحبه شوندگان بر این تاکید کرد که "درخواستهای ثبت اختراع این پیام را به همراه دارد که شرکتها تکالیفشان را انجام دادهاند.". ما همچنین از نتایج مصاحبه دریافتیم که که شرکتها به خوبی از اهمیت وابسته بودن تصمیمات صندوقهای VC به درخواستهای ثبت شده برای اختراع، و از سوی دیگر، از اهمیت اقدام جهت ثبت اختراع قبل از ورود به هرنوع مذاکرهای، مثلا مذاکرات با صندوقهای VC، آگاه میباشند. دومین نتیجهای که ما از مصاحبهها انتظار داشتیم این بود که میخواستیم متوجه شویم که که آیا ثبت اختراعها میتواند اطلاعاتی با هزینهی پایین به همراه بیاورندیا خیر. نتیجهای که به صورت فرضیه در مطالعات پیشین به آن پرداخته شده بود. افراد تحت مصاحبه اشاره کردند که اسناد ثبت اختراع اطلاعات فشرده و استانداردی در فناوری مربوطه ارائه میدهد که میتواند در فرایند وارسی و واکاوی صندوقهای سرمایه گذاری بسیار موثر است. با این حال، نباید از نظر دور داشت که پروندههای تشکیل شده برای ثبت اختراع اکثرا فنی و با فرمت خاصی از نظر حقوقی نگاشته شدهاند. بنابراین درک آن ممکن است برای صندوقهای VCها آسان نباشد. رفع این مشکل در استفاده از متخصصین اهل فن و حقوقدانان حوزهی مالکیت فکری است تا کار ارزیابی ثبت اختراعات را انجام دهند. در نتیجه، ثبت اختراعها ممکن است هزینههای فرایند وارسی صندوقهای VC را کم نکنند، ولی آنها قادر به تامین اطلاعات دقیقی از فناوری مربوطه هستند. سوم این که مصاحبه شوندگان ما نشان دادند که VCها، پروندههای ثبت اختراعها و اسناد مربوطه (مثلا گزارشهای تحقیق) را به دقت ارزیابی میکنند؛ گر چه در میان صندوقهای VC نیز، اختلاف دیدگاه هایی در مورد نحوهی ارزیابی وجود دارد. یکی از مصاحبهشوندگان به ما لیستی از 35 معیار برای ارزیابی پرونده های ثبت اختراعات داد که مورد استفادهی متخصصین فناوری استخدام شده قرار میگرفت یکی دیگر از مصاحبه شوندگان گفت که شرکت مربوطه هیچ برنامهی استاندارد برای وارسی ثبت اختراعات ندارد. وقتی ما از مصاحبهشوندگان دربارهی ارتباط اطلاعات موجود در گزارش نتیجهی بررسی ممتحن پرسیدیم؛ با پاسخهای متفاوتی رو به رو شدیم؛ در حالی که یکی از VC ها به نظر میرسید که بسیار نسبت به اطلاعات گزارش نتیجهی بررسی کنجکاوباشد، تا بر اساس گزارش ممتحن متوجه شود که چه کسانی در زمینهی مورد نظر فعالیت میکنند و کارهای قبلی انجام شده چه محدودیتهایی ممکن است برای شرکت به وجود آورند، صندوقهای VC دیگر در همان حد و اندازه و میزان سرمایهگذاری مشابه، ندرتا از گزارشهای تحقیق استفاده میکردند. سرمایهگذار VC مصاحبه شده نکتهای را متذکر شد و آن اینکه گزارش نهایی متخصص فناوری استخدام شده برای ارزیابی سبد پتنت یک شرکت؛ بر شامل نمودن همهی کارهای پیشین که در گزارش نتیجهی تحقیق به آنها اشاره شده است، تاکید کرده است. وقتی ما دربارهی اهمیت گرنت شدن پتنت پرسیدیم؛ فهمیدیم که گرنت شدن اختراع ثبتی ترجیح داده میشود ولی تاثیر زیادی بر تصمیم سرمایهگذاری ندارد؛ چرا که VCها حتی بدون اینکه اختراع ثبت شدهای گرنت شود، قادر هستند بر اساس اطلاعات موجود در پروندهی ثبت اختراع به اهمیت و ارزش آن کار پی ببرند. " به علاوه VCها این مهم را تاکید کردند که به طور خاص در بیوتکنولوژی، تصویری که از ارزیابی سبد پتنت به دستمیآید کامل است و به فرایندهای ارزیابی ارتباط دارد، در حالیکه ارزیابی یک پتنت به تنهایی، چندام معنا دار نیست. در مورد اعتراضاتی که در پرونده ی ثبت اختراع ثبت میشود، افرادی که ما با آنها مصاحبه کردیم اذعان داشتند که این نوع اعتراضات بیانگر این است که صندوق VC سومین شخص علاقه مند به فناوری است و در نتیجه به عنوان سیگنالی استفاده میشود که نشان دهندهی پتانسیل تجاری سازی اختراع است. این اعتراضات تاثیر بسیار مثبتی در تصمیمات سرمایهگذاری دارند به این معنی که پتنت قوی و پرقدرت انگاشته میشود ویا نشان میدهد که شرکت ( صاحب فناوری) قادر به استفادهی تجاری از آن میتواند باشد (از طریق لایسنس یا فروش پتنت به طرف اعتراض کننده). البته، صندوق VC ممکن است از سرمایهگذاری پرهیز کند وقتی این امکان وجود داشته باشد که پتانسیل تجاری سازی شرکت استارتآپبا اعتراضات رقبا به خطر بیفتد. به عنوان جمعبندی، مصاحبهی انجام شده نشان داد که (1) کارآفرینان از خاصیت سینگنالینگ پروندههای ثبت اختراع آگاهند و (2) حتی با وجود این که انجام تحلیل و ارزشیابی که علاوه بر بررسی اولیهی پرونده های ثبت اختراع انجام میشود، هزینههای خاص خود را دارد؛ ولی VC ها علاقه مند به استفاده از این نوع اطلاعات و جزئیات هستند. 6. تفسیر و جمع بندی 6-1. نتایج پژوهش تحقیقی که ما انجام دادیم، چندین دستاورد داشت: اول از همه در مبحث کارآفرینی، ما موفق به افزودن اطلاعاتی به مطالعات قبلی در مورد نقش مثبت اطلاعات موجود در پروندههای ثبت اختراع در جذب سرمایه و منابع مالی خارجی شدیم که باعث پوشش هزینههای جدید التاسیس بودنشان میشود.. به علاوه، در حالی که تحقیقات اخیر نشان داده است سرمایهگذارها در تصمیمات ارزشگذاری خود به سبدهای پتنت توجه ویژه نشان میدهند، ما در این تحقیق نشان دادیم که اطلاعاتی که در طول فرایند ثبت اختراع ایجاد میشود، حتی قبل از اینکه آن اختراع موفق به گرنت شدن شود. بر تصمیم سرمایهگذاران موثر است. دومین دستاورد این تحقیق آن است که که انواع منابع اطلاعاتی که ما در این مطالعه روی آنها تمرکز کردیم (گزارشهای نتیجهی بررسی ممتحن، تاخیرهای پیش بینی نشده دفاتر ثبت اختراع در مکاتبات، اعتراضات اعلام و ثبت شده) در کارهای پیشین مورد توجه قرار نگرفته بود. مطالعهی ما نشان داد که اخبار مثبت همانند اخبار منفی تولید شده در طول پروسهی ثبت اختراع، بر تصمیم سازی VC اثر میگذارد. به علاوه انتشار اطلاعات ایجاد شده توسط اشخاص ثالث (رقبا و جست و جوگران فناوری) در پروسه ثبت اختراع در تصمیم گیری سرمایهگذاران ارزشمند باشد؛ چرا که این این مسئله به پتانسیل تجاری سازی اختراع مربوطه برمیگردد. تحقیقات ما بر در مورد اطلاعات مربوط به ثبت اختراع به ما اجاره میدهد تا بینشی به دست آوریم راجع به اینکه کدام نوع از اطلاعاتی که به کیفیت سرمایهگذاری مربوط است و اطلاعاتی که درمورد حفاظت از اختراع ثبتی است؛ بر تصمیم سازی سرمایهگذاران اثر گذار است. در حالی که همهی اطلاعات موجود در پروندههای ثبت اختراع به ما اجازه نمیدهد تا این تفاوت را قائل شویم؛ اطلاعات مربوط به اعتراضات ثبت شده به یک اختراع، میتواند مبنای قابل اعتمادی برای جداسازی این دو اثر باشد. یک اعتراض، اطلاعات منفی ای دربارهی ثبت اختراع میدهد ( اطلاعاتی در مورد حفاظت از اختراع ثبتی) ولی در عین حال از حیث سرمایهگذاری، این اعتراضها اطلاعات مثبتی در مورد پتانسیل تجاری سازی یک اختراع عرضه میکند. تاثیر مثبتی که این اعتراضات بر روند جذب سرمایه میگذارد؛ ما به این نتیجه میرسیم که اطلاعات مثبت دربارهی سرمایهگذاری، بر اطلاعات منفی که نشان دهندهی ضعف در حفاظت از یک اختراع است، غالب است. سومین این که نتایج ما ادارات ثبت اختراع را در نقشی جدید به تصویر میکشد – غیر از فعالیتهای ثبت یک اختراع و تضمین انحصاری بودن آن اختراع در یک دورهی زمانی مشخص؛ این ادارات از طریق فراهم کردن اطلاعات مربوط به کیفیت ثبت اختراعهای یک شرکت در دورهی مشخص زمانی، بر تصمیم سازی سرمایهگذاران اثر میگذارد. سابق بر این، مطالعات کمی در مورد نقش مهم ادارات ثبت اختراع در فراهم کردن اطلاعات مورد نیاز برای جذب سرمایهگذاری انجام شده بود. مصاحبههای ما تایید میکند که VCها با بهرهگیری از همین اطلاعات و با تلاش در مطلع ماندن از پرونده های ثبت اختراع، و همچنین استخدام متخصصین خارجی برای ارزیابی سبد اختراع یک هدف بالقوهی سرمایهگذاری، در مورد سرمایهگذاری تصمیم گیری میکنند. نهایتا، نتایج ما باید به پژوهشگران دلیل کافی برای تجدید نظر در مورد تاثیر اقتصادی سامانههای ثبت اختراع بدهد. ثبت اختراعها معمولا مانعی برای ورود به یک بخش خاص تلقی میشوند. برای مثال، مطالعات نشان میدهد که با افزایش ثبت اختراع، نرخ ورود استارت آپها به بخش نرم افزاری کاهش می یابد. علاوه بر این، Cockburn and MacGarvie در سال 2009 گزارش دادند که شرکتهایی که ثبت اختراعات بیشتری دارند و در بازار فعالند، در دریافت اولین سرمایه از سرمایهگذاران خارجی تاخیری را تجربه میکنند. نتایج ما گرچه پیشنهاد میدهد که تاثیر اقتصادی ثبت اختراع به مراتب پیچیدهتر این گزارشات است؛ با تسهیل ورود استارت آپهایی که توسط VC سرمایهگذاری شده اند، ثبت اختراعها یک نقش پیشرفتهی رقابتی را ایجاد میکنند. این یافته همراستا با مطالعات اخیر این ایده را تقویت میکند که حفاظت از ثبت اختراع تحت یک رژیم مشخص قوی به افراد جدید اجازه میدهد با ایده هایشان در بازار مشارکت داشته و به گونه ای موفق از ابداعشان متنفع گردند. 6-2. نتایج عملی در کنار توسعهی مطالعات تئوریک قبلی، نتایج ما نکات عملی این نیز برای کارآفرینان، سرمایهگذاران و سیاستگذاران عمومی دارد. وقتی کارآفرینان هزینه و فایدهی ثبت اختراع را می سنجند؛ آنها سبک سنگین های زیادی را نیز انجام میدهند. برای مثال، شاخ و برگ دادن به درخواست ثبت اختراع قبل از تشکیل پرونده، میتواند دامنهی ثبت اختراع را گستردهتر نماید و در نتیجه موجب حفاظت بهتر از اختراع گردد، ولی تاخیر در تشکیل پرونده برای ثبت اختراع ممکن است باعث تحرک رقبا و جلوافتادن آنها شود. ما دریافتیم که داشتن پروندهی ثبت اختراع خود به تنهایی، باعث کوتاهترشدن زمان دریافت سرمایهگذاری VC میشود، به این دلیل که این تشکیل پرونده، خود نشان دهندهی توسعهی آن فناوری است. این جنبههای پویا از تهیه اطلاعات، علاوه بر ملاحظات معمول در زمینه ی حفاظت و شهرت هنگام نگارش یک پتنت و استراتژی تشکیل پروندهی ثبت اختراع، مورد توجه قرار گیرد. نتایج ما همچنین نکاتی برای سرمایهگذارانی دارد که میتوانند از اطلاعات مرتبط با ثبت اختراع جهت یادگیری فناوری یک استارتآپ بهره گیرند. VCها ممکن است تصمیمهای سرمایهگذاری شان را بر اساس انواع مختلف اطلاعاتی که در طول پروسهی ثبت اختراع تولید میشوند؛ ارتقا دهند. برخی VCها ممکن است بسته به نیاز و توانایی خود، هزینهی بیشتر در مورد تحلیل اطلاعات داشته باشند تا از این طریق بیشتر متنفع گردند. با نظر به سیاست گذاری عمومی، ما نشان میدهیم که ساختار فعلی EPO باعث ایجاد اطلاعاتی میشود که کیفیت ابداعات را میتواند منعکس کند و برای اشخاص ثالت نیز اطلاعات تاثیر انگیزی، برای مثال از طریق اعتراض ثبت شده، ایجاد کند. اخبار خوب از سامانهی ثبت اختراع، به معنی جذب سریعتر و واکنش بهتر صندوق VC است و بر عکس آن در صورت اخبار بد روی خواهد داد. یافتههای تحقیق ما این سوال را نیز میتواند به دنبال داشته باشد که چگونه تولید اطلاعاتی سامانه ثبت اختراع یتواند پشتیبانی یا بهینه شود؟ درحالی که ما نشان دادهایم که افشا اطلاعات ثبت اختراع ممکن است سرمایهگذاری سرمایهگذارن را تسهیل کند؛ تحقیقات آتی ممکن است منجر به ارتقا ارزش اطلاعاتی ادارات ثبت اختراع و افشاسازی ها شود. 6-3. محدودیتها و تحقیقات آتی وقتی که نتایج ما مورد توجه است؛ بسیاری ملاحظات باید مد نظر قرار گیرد. با این حال ممکن است کار حاضر نیز یک نقطهی شروع برای مطالعهی جدید دیگری باشد. اول، سوالی در مورد اعتبارسنجی خارجی وجود دارد. این مطالعه اهمیت اطلاعات ایجاد شده توسط سامانه ثبت اختراع را برای دریافت سرمایهگذاری VC در حوزهی بیوتکنولوژی بررسی کرد. همان طور که در سایر فناوریها نظیر شیمیایی و دارویی، حفاظت از اختراع نقش مهمی دارد و نقش آن در فناوریهای حوزهی مکانیک و الکترونیک حتی پر رنگتر است. از این رو، نتایج به دست امده در این تحقیق، ممکن است قابل تعمیم به دیگر فناوریها نباشد. تحقیقات در مورد تاثیر اطلاعات پروسهی ثبت اختراع در جذب سرمایه در سایر فناوری ها میتواند موضوع تحقیقات آتی گردد. دوم، پروسه ثبت اختراع در EPO نسبت به USPTO متفاوت است. از قدیم، EPO اطلاعات بیش تری تولید می کرده است؛ چرا که همهی درخواستهای ثبت اختراع 18 ماه پس از تاریخ تشکیل پرونده و فایلکردن منتشر شدهاند – عموما همراه با گزارش بررسی ممتحن. منابع یافت شده بر اساس اینکه میزان زیر سوال برن قابلیت پتنت بودن اختراع دسته بندی میشوند (به صورت X و Y ) و فرایند اعتراض باعث ورود اولیه ی اطلاعات در مورد ارزش اختراع میشود. با اینکه، USPTO نیز، انتشار پتنت 18 ماه بعد از تاریخ فایل کردن را افزوده است ولی هنوز تفاوت های زیادی وجوددارد و بنابراین مطالعهی تاثیر اطلاعات مندرج در USPTO برای جذب سرمایهگذاران هم اهمیت زیادی دارد. .
تقدیر و تشکر نسخهی اولیهی این نوشته تحت عنوان "سرمایهگذاری بکنیم یا نه ... نقش ثبت اختراع برای سرمایهگذاری VC" منتشر شده بود. این نوشته در سمینار ZEW، NBER، BETA، دانشگاه استنفورد، LSE، CBS و در کنفرانسهای AEA، GESY، EPIP، DRUID و CEPR ارائه شده بود. ما تمایل داریم که از شرکت کنندگان سمینار برای بحثهای مفیدشان تشکر کنیم. Iain Cockburn, Joachim Henkel, Georg Licht,Mark Schankerman, Norbert Schulz, Marie Thursby and ChristianRammer نظرگاههای ارزشمندی ارائه دادند. به علاوه ما از Ben Martin و دو مرورگر بی نام دیگر به خاطر اشارات بصیرت افزای ایشان سپاسگزاریم. نویسندگان، خود را قدردان پشتیبانی مالی Deutsche Forschungsgemeinschaft (DFG) تحت گرنت SFB/TR 15-04 و همچنین پشتیبانی مرکز علوم سلامت مونیخ میدانند
برای ثبت نام در کارگاه آموزشی WORKSHOP نیاز به کد ثبت نام می باشد. لطفا کد ثبت نام را در کادر زیر وارد نموده، سپس بر روی دکمه تایید و ثبت نام کلیک کنید.