۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ بسته آموزشی مفاهیم و روش های تجاری سازی دارایی های فکری (قسمت 1 تا 10)
یکی از مهمترین اهداف کانون پتنت ایران، اتصال فناوری و دارایی های فکری به بازار و خلق ثروت از آن است. از مهمترین روش های تجاری سازی دستاوردهای پژوهش و فناوری در دانشگاه ها و موسسات پژوهشی می توان  لیسانس، فرانشیز، شرکت زایشی، سرمایه گذاری مشترک و فروش مستقیم کالا یا خدمت را نام برد.
از اینرو با هدف آشنایی اعضای هیات علمی، محققان و دانشجویان فعال در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی با مفاهیم و روش های تجاری سازی دارایی های فکری، یک بسته آموزشی در ده بخش و در مدت 5 هفته ارائه می شود. سرفصل های این بسته آموزشی به شرح زیر است.
•    فرآیندها و مدل های تجاری سازی دارایی های فکری (یک بخش)
•    انواع روش های تجاری سازی دستاوردهای دانشگاهی و پژوهشی و مقایسه آنها (یک بخش)
•    شرکت های زایشی (سه بخش)
•    لیسانس (دو بخش)
•    همکاری مشترک (یک بخش)
•    فرانشیز(یک بخش)
•    فروش مستقیم(یک بخش

قسمت اول: مقدمه ای بر مفاهیم و فرآیندهای تجاری سازی

یافته های پژوهشی در ارتقای کیفیت زندگی ، تولید ثروت و توسعه سطح رفـاه جامعـه و تحـولات اقتـصادی و اجتماعی بین المللی نقش به سزایی ایفا می کنند، اما این یافته ها تا زمانی که جنبه کاربردی پیدا نکنند و به بـازار عرضه نشوند یا در دسترس متقاضیان قرار نگیرند از اهمیت لازم برخوردار نخواهند بود.

تجاری سازی یک فناوری را می توان به بازار رسانیدن دستاوردهای فناورانه ای دانست که توسط دانشگاه ها، مراکز پژوهشی و واحدها تحقیق و توسعه بنگاه های اقتصادی توسعه داده شده است. فرآیند تجاری‌سازی به یک قیف تشبیه شده است. در این تعبیر در وسیع‌ترین بخش قیف ایده‌های متنوع و انبوهی هستند که یک سازمان برای ارائه محصولات و خدمات دارد؛ در بخش باریک قیف، سازمان ایده‌هایی که از نظر هزینه و استراتژی‌، مشتری، روند بازار و عملی بودن توجیه مناسبی نداشته باشند را کنار خواهد گذاشت. (Ed Wolf, 2011) 

فرآیندهای تجاری سازی

مدل های مختلف هر یک فرآیندهایی را برای تجاری سازی برشمرده اند که دارای شباهت های زیادی به یکدیگر هستند. برخی از این مدل ها بر یک سری  فرآیندها به صورت خطی تمرکز کرده اند و برخی دیگر به کارکردهای مرتبط در حوزه تجاری سازی داری های فکری توجه نموده اند. برخی از این مدل ها در ادامه معرفی می شود.

  • مدل رندال گلداسمیت ( Randal Goldsmith)
اولین مدل تجاری سازی که بررسی می‌شود، مدل ارائه شده توسط Goldsmith در سال 2007 است.(Rosa & Rose, 2007)  گلداسمیت در مدل فوق 18 اقدام را در 6 گام مختلف بیان کرده است. این گام‌ها از پژوهش آغاز و تا بلوغ سازمانی ادامه می‌یابند.

filereader.php?p1=main_1db5e08ec726299f8

  • مدل موسسه تجاری سازی استرالیا (Australian Institute for Commercialization)
این مدل پنج مرحله‌ای توسط موسسه تجاری سازی استرالیا (Gregor, 2008)مطرح شده است. در این مدل فرآیند غربالگری به منظور تجاری سازی ایده‌ها نمایش داده  می‌شود که در آن ایده‌ها ارزیابی و در صورت نیاز ترکیب شده و پس از گذراندن چندین فیلتر به مرحله تجاری سازی می‌رسند. این مدل به بیان لزوم وجود ابزارهای پیش‌بینی جهت هدایت تلاش‌ها، منابع و سرمایه‌ها از طریق شناسایی ملزومات فنی، ویژگی‌های بازار و... پرداخته است.

filereader.php?p1=main_daf951ab35aada38e

  • مدل کوپر
مدل فوق که توسط  کوپر ارائه شده یکی از مشهورترین مدل‌های تجاری سازی است که به مدل فرآیندی مرحله- دروازه معروف است (Cooper, 2006). دلیل این نامگذاری این است که در هریک از فرآیندهای مدل، حتی دقیقترین جزئیات نیز تنظیم می‌شوند و در مجموع دارای یک خصوصیت ارگانیک و پویاست. به عبارتی دیگر، فرآیند مرحله- دروازه یک نقشه راه عملیاتی شده برای هدایت پروژه‌های محصولات جدید از مرحله ایده تا مرحله تحویل آن به بازار است. مدل مرحله- دروازه در هریک از مراحل درون خود نیز دارای فعالیت‌های متعددی است که به منظور کوتاه کردن زمان رسیدن به بازار، برخی از آن مراحل به صورت موازی انجام می‌پذیرد. 
 
filereader.php?p1=main_b04dcc990aae93cad

  • مدل فرآیندی تجاری سازی در مراکز پژوهشی
گودرزی و همکاران (1392) با بررسی فرایند تجاری­ سازی فناوری به کمک انجام بیست و چهار مطالعه موردی در شش پژوهشگاه دولتی ایران، الگویی برای تجاری­ سازی فناوری در این­گونه سازمان­ها ارائه داده­اند. الگوی تجاری­ سازی فناوری در این تحقیق از 4 جزء مراحل، فعالیت­ها، ذی­نفعان و عوامل نقش­ آفرین در فرایند تجاری­ سازی تشکیل شده است. شکل زیر بخشی از مدل مذکور را که نشان­دهنده فرآیند تجاری­ سازی است نشان می­دهد، همچنین فعالیت­هایی که به صورت کلی باید توسط این الگوی تجاری­ سازی انجام شود عبارت­ند از: توسعه تکنولوژی و مستند­سازی دانش فنی، ارزیابی فنی-اقتصادی، بازاریابی و انجام تحقیات بازار، همانگی و اتخاذ تصمیم، تأمین و تخصیص منابع، حفاظت از دارایی­های فکری و انجام امور حقوقی، مذاکره و لابی­ گری و در نهایت برون­سپاری بخشی از توسعه تکنولوژی.

filereader.php?p1=main_5c10850f9edb78b44

  • روش های تجاری سازی و بهره برداری از دارایی های فکری
در کنار مدل­های فرآیندی تجاری­ سازی فناوری که در بخش پیشین مورد بحث قرار گرفت، با بررسی و مرور مکتوبات علمی مربوط به تجاری­ سازی یافته­ های پژوهشی و آثار صنعتی پژوهش­ های دانشگاهی، می­توان طبقه­ بندی دیگری نیز از الگوها و استراتژی­ های تجاری­سازی یافته­ های پژوهشی دانشگاه­ها و مراکز پژوهشی انجام داد. این الگوها بر روش های بهره برداری تجاری از دارایی های فکری تاکید دارد که مراحل اولیه فرآیند تجاری سازی را طی کرده اند و آماده عرضه تجاری به بازار هستند. مهمترین این روش­ها، شامل لیسانس، فرانشیز، ایجاد شرکت های زایشی، سرمایه گذاری مشترک و فروش مستقیم می شود که در قسمت های آتی مورد بررسی قرار می گیرد.

قسمت دوم: انواع روش های تجاری سازی دستاوردهای دانشگاهی و پژوهشی و مقایسه آنها
در قسمت گذشته، مفهوم تجاری سازی و مدل های آن؛ بطور خلاصه بررسی شد. در کنار مدل های فرآیندی تجاری سازی فناوری که در بخش پیشین مورد بحث قرار گرفت، طبقه بندی دیگری نیز از الگوها و استراتژی های تجاری سازی یافته های پژوهشی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی وجود دارد. این دسته از الگوها به طور خاص، تجاری سازی و صنعتی کردن یافته دانشگاهی و دانش تحقیقاتی مراکز پژوهشی را هدف قرار داده اند. از این قبیل الگوها می توان به اعطای حق امتیاز و تاسیس شرکت های نوپا و زایشی از دانشگاه ها و مراکز پژوهشی اشاره کرد.

بر اساس روش های بهره برداری از فناوری، الگوهای مختلفی در مورد تجاری سازی مطرح شده است. در ادامه پنج الگوی اصلی و مهم مطرح شده در این زمینه را بررسی می نماییم.
  • اعطای حق امتیاز (لیسانس)
لیسانس، اجازه ای است که برای بهره برداری از حقوق انحصاری ناشی از دارایی های فکری توسط مالک آن محصول برای غیر صادر می‌گردد. اعطای حق امتیاز یکی از متداول ترین مدل ها و استراتژی های تجاری سازی یافته های پژوهشی و انتقال تکنولوژی از دانشگاه ها و مراکز پژوهشی به مراکز صنعتی و خدماتی است. در این استراتژی دانشگاه یـا مرکز پژوهشی و به طور کلی مالک، حق تجاری سازی مالکیت معنوی را بـه یـک شرکت (امتیاز گیرنده فناوری) واگذار می کند. امتیازگیرنده نیز مطابق با قرارداد رسمی لیسانس، اقدام به تجاری سازی، توسعه، تولید و فروش محصولات می کند. از جمله مزایای این روش،کاهش زمان و هزینـه تحقیق و توسعه برای امتیاز گیرنده و دسترسی سریع بـه بازارهـای محلی و خارجی و افزایش قدرت رقابت پذیری برای امتیازدهنده است.(Felman & Stewart, 2008).
  • فرانشیز
فرانشیز قراردادی است که به موجب آن فرانشیزدهنده، امتیاز بهره برداری از یک سیستم و روش خاص تجاری یا تولیدی در قلمرو عرضه کالا یا خدمت را که یک یا چند علامت یا نام تجاری معرف آن است، در قبال دریافت عوضِ معین به فرانشیزگیرنده واگذار می کند. در این شیوه­ی همکاری، شرکت فرانشیزدهنده امکان دستیابی به میزان بالای فروش را با هزینه کمتر در فعالیت های فروش و بازاریابی می یابد. به این ترتیب که شرکت فرانشیزدهنده از طریق واگذاری علامت تجاری خود به شرکتی دیگر که مسئولیت فعالیت های تخصصی فروش و بازاریابی را پذیرفته است، هم از صرف هزینه، زمان و توان مدیریتی شرکت برای فروش محصول و خدمت می کاهد و هم از خدمات تخصصی فروش توسط فرانشیزگیرنده بهره مند  می شود. این روش می تواند ابزاری جهت تسهیل رقابت پذیری شرکت های کوچک و مستقل با رقبای بزرگ باشد. ضمن آنکه فرانشیز گیرنده نیز علاوه بر برخورداری از دانش فنی و برند فرانشیز دهنده، ازمزایای دیگری همچون سیستم های مدیریتی و کنترل کیفیت با هزینه اندک بهره مند می شود.
  • شرکت  زایشی
تأسیس شرکتهای نوپا و زایشی یکی از استراتژی های معمول برای تجاری سازی یافته های پژوهشی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی محسوب می شود. معمولاً زمانی که مراکز پژوهشی به این باور دست یابند که امکان کسب حداکثر منافع از طریق اعطای حق امتیاز وجود نخواهد داشت، از فرایندهای زایشی استفاده کرده و اقدام به تأسیس شرکت های جدید می کنند. بنابراین اهمیت فرایندهای زایشی در محیط هایی که ارتباط میان علم و صنعت محدود است، دو چندان می شود. استراتژی ایجاد شرکت های نوپا و زایشی دارای بیشترین ریسک در بین مدل های تجاری سازی یافته های پژوهشی دانشگاهی است. در ایـن اسـتراتژی، دانشگاه یـا مرکز پژوهشی از طریق یک قرارداد لیسانس به ازای بخشی از سهام شرکت به مشارکت گذاشته می شود. ایجاد شرکت نوپا نیازمند تیمی با کیفیت و دارای توازن علمی و تجاری جهت توسعه نمونه اولیه به صورت یک محصول قابـل عرضـه در بـازار اسـت. بنابراین اگـر راه اندازی شرکت با موفقیت همراه باشد، می تواند عواید زیادی را برای دانشگاه یا مرکز پژوهشی به همراه داشته باشد.
  • سرمایه گذاری مشترک
سرمایه گذاری مشترک (Joint Venture ) نوعی ترتیبات همکاری مشارکتی بین دو یا چند شرکت مستقل است، به گونه ای که ثمره همکاری مذکور تشکیل شخصیت حقوقی سومی است که از لحاظ سازمانی کاملاً جدا و مستقل ازتشکیل دهندگان اولیه است. به عبارت دیگر، سرمایه گذاری مشترک به نوعی از همکاری تجاری اطلاق می شود که طی آن طرفین مدیریت فعالیت خاصی را به نحو مشترک بر عهده می گیرند و در سود و زیان حاصله شریک می شوند. این قرارداد رابطه ای حقوقی است که به موجب آن دو شخص یا بیشتر برای انجام فعالیت مشترک تجاری خاص با هدف تحصیل سود و باپذیرش ریسک های احتمالی با استفاده از توانایی های یکدیگر مبادرت به سرمایه گذاری مشترک می کنند. دانشگاه ها و مراکز پژوهشی غالباً به دنبال ایجاد شراکت یا ارتباط با شرکت هایی هستند که بتوانند طرح های تحقیقاتی آنها را مـورد حمایت مالی قرار دهند. این استراتژی می تواند به عنوان جایگزین یا مقارن با استراتژی اعطای حق امتیاز توسط دانشگاه ها یـا مراکز پژوهشی به کارگرفته شود. شرکت ها به دنبال فراهم کردن سرمایه مورد نیاز جهت حمایت از تحقیقات، خواهان دستیابی به حقـوق مالکیت معنوی هستند. در این استراتژی حق انتخاب اولیه به حمایت کننده داده می شود به طوری  که بتواند از این امتیاز در حوزة محدودی از فناوری استفاده کند. سرمایه گذاری به پیشرفت های بعدی فناوری کمک کرده و دانشگاه یا مرکز پژوهشی در آینده در موقعیت چانه زنی بهتری جهت اعطای حق امتیاز قرار خواهد داد.(هداوند, 1389).
  • فروش مستقیم محصولات و خدمات
در کنار الگوهایی که در بخش های پیشین برای تجاری سازی فناوری مطرح گردید، فروش مستقیم محصولات و خدمات فناورانه نیز به عنوان یکی از گزینه های یافتن بازار مناسب برای کالا و خدمات، همواره یکی از مسائل اصلی فعالیت تجاری بوده است. البته این مسیر دارای سختی ها و دشواری های خاص است. ایجاد ساختارهای اقتصادی و بازاریابی بخشی از چالش های پیش روی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی در استفاده از این روش تجاری سازی است.

برای تصمیم گیری در مورد الگوی مناسب تجاری سازی فناوری می توان این الگوها را از پاره ای جوانب پراهمیت با یکدیگر مقایسه نمود که در جدول زیر مهمترین آنها ارائه شده است.

filereader.php?p1=main_e9e5cadb9c40c6702

قسمت سوم: شرکت های زایشی؛ تعاریف و مفاهیم

در قسمت های پیشین به بررسی مفاهیم و روش های مختلف تجاری سازی دارایی های فکری پرداخته شد. در این قسمت ابتدا به بررسی مفاهیم مربوط به شرکت های زایشی، دلایل ایجاد و مراحل اصلی ایجاد آن می پردازیم.
- شرکت های زایشی: تعاریف و مفاهیم
ایجاد شرکت‌های زایشی یا انشعابی (Spin-off) از مهمترین روش‌های تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی است، زیرا از سویی به صورت ملموس نشانگر آثار اقتصادی- اجتماعی فعالیت‌های پژوهش و نوآوری است و از سویی برای دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی درآمدهای دائمی ایجاد کرده و بستری برای توسعه فعالیت‌ها نیز محسوب می‌شود. همچنین برای نیروی انسانی آن‌ها چشم‌اندازهای جدید شغلی ایجاد می‌کند.(Potthast, 2009)
 شکل‌گیری شرکت‌های زایشی یکی از گزینه‌های مناسب مدل نوآوری باز است که از طریق آن می‌توان محصولات بدیع را وارد بازار کرد که به حفظ مزیت رقابتی می‌انجامد. در سال‌های اخیر اتحادیه اروپا بر اهمیت حمایت از شرکت‌های زایشی شرکتی و نهادی به دلیل اهمیت روزافزون در استراتژی شرکت و منافع بالای آن برای رقابت‌پذیری و اشتغال تاکید کرده است.(Tubke, 2004)

شرکت‌های زایشی نوعی از فرآیند شکل‌گیری شرکت‌ها هستند که با خود مفهوم جدا شدن یک محصول جدید از سازمان مادر و شکل‌گیری یک فعالیت اقتصادی جدید در حول آن را به همراه دارد. این زایش اشکال مختلفی به خود می‌گیرد ولی معمولاٌ تغییر در کنترل، ریسک و توزیع منافع را شامل می‌شود و انتقال فناوری یا حق مالکیت از سازمان مادر به مالکان شرکت جدید را در بر می‌گیرد. (Tubke, 2004) می‌توان شرکت زایشی را در طیفی قرار داد که در یک حد آن بیشترین حمایت سازمان مادر وجود دارد و در حد دیگر کمترین حمایت سازمان مادر وجود دارد و تعریف شرکت زایشی بسته به اینکه سازمان مادر چه سیاست‌هایی را دنبال کرده و بخواهد در کجای این طیف قرار گیرد در هر سازمانی متفاوت است.(شرع پسند, حجازی, و یدالهی فارسی, 1391)

ماهیت وجودی شرکت های زایشی در مقایسه با شرکت های نوپا یا شرکت های کوچک و متوسط نشان می دهد که شرکت های زایشی از پتانسیل بالاتری برای اشتغال زایی به خصوص برای افراد با سطح تحصیلات بالا برخوردار هستند. بدین لحاظ وضعیت کنونی که مشکل اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی و یکی از مسائل اساسی کشور به شمار می رود، توسعه کمی و کیفی این نوع شرکت ها و کمک به تثبیت موقعیت آنها می تواند بخشی از مشکلات کشور را مرتفع سازد.(اختیازاده، 1392)
فرآیند ایجاد یک شرکت زایشی از سازمان مادر از لحاظ قانونی، مالی، ساختاری و ... را می‌توان به شکل خلاصه در دسته‌بندی‌های مختلفی تقسیم نمود. یکی از این دسته‌بندی‌ها عبارت است از: (Wachtell, 2013)

  • شرکت تمام زایشی: در این مدل از ایجاد شرکت‌های زایشی تمام سهام شرکت تازه تاسیس توسط شرکت مادر به سهام‌داران منتقل می‌شود و از این رهگذار شرکت مادر هیچ سهامی در مجموعه زایشی ایجاد شده نخواهد داشت.

  • شرکت نیمه زایشی: در این مدل از ایجاد شرکت‌های زایشی سازمان مادر تمام سهام شرکت را به غیر واگذار نمی‌کند. به طور معمول در این روش سازمان مادر قصد باقی ماندن در شرکت زایشی را به عنوان سهام دار اصلی در بلند مدت نخواهد داشت اما نسبت به ایجاد جریان نقدی از شرکت ایجاد شده برنامه‌ریزی‌های مالی انجام داده است.
- دلایل ایجاد شرکت به صورت زایشی
شروع یک کسب و کار جدید به زمان، پول و انرژی نیاز دارد. شرکت جدید قبل از اثبات خود، ناگزیر به ایجاد اعتبار در جامعه مالی و بازار است. بدین منظور نیاز به یافتن افراد مناسب جهت تشکیل تیم مدیریت وجود دارد. وجود یک یا دو کارآفرین با تجربه تجاری سازی برای اطمینان به سرمایه‌گذاران بسیار مفید خواهد بود. سرمایه‌گذاران (Angel Investors) قادرند تا از طریق سرمایه‌گذاری و معرفی افراد مناسب تیم مدیریت به کسب و کار کمک کنند. ایجاد شرکت در محل انکوباتورها نیز می‌تواند مزایایی مانند ارائه برنامه‌های آموزشی، مشاوره‌های حرفه‌ای، اجاره‌های پایین و... را جهت حمایت از شرکت‌های نوپا، در پی داشته باشد.
شرکتهای زایشی معمولا به دلایل زیر به وجود می‌آیند:
  • شرکت‌های بزرگ به این نتیجه می‌رسند که فرهنگ داخلی سازمان نسبت به بهره‌برداری و موفقیت تکنولوژی‌های جدید، دارای موانع قابل توجهی است.
  • مراکز پژوهشی و دانشگاه‌ها اغلب درمی‌یابند که به وسیله شرکت‌های موجود نمی‌توان اقدام به بهره‌برداری از فناوری‌های جدید نمود.
  • سازمان‌ها و مراکز پژوهشی مایل به استفاده از تکنولوژی فعلی شرکت می‌باشند و در نتیجه مکان مناسبی برای تجاری‌سازی فناوری‌های جدید نمی‌باشد.
  • دیدگاه تصمیم گیرندگان نسبت به این مساله که ایجاد و صدور مجوز تاسیس یک شرکت شرکت زایشی جهت بهره‌برداری از فناوری‌های جدید دارای پتانسیل بالایی برای دستیابی به بازدهی بیشتر در دراز مدت، مثبت است.
در عین حال معایبی شامل موارد زیر نیز برای شرکت زایشی وجود دارد:
  •     نیاز به سرمایه‌گذاری
  •     بخش قابل توجهی از زمان مدیریت صرف نظارت و کمک به شرکت جدید می‌شود
  •     احتمال وجود تعارض در منافع سرمایه گذاران (The Technology Commercialization Toolbox, 1999)
در تحقیقی دیگر که به وسیله واچتل و همکارانش (2013) انجام شده است، دلایل اصلی که توسط اغلب شرکت‌ها برای انتخاب شرکت زایشی ذکر شده است به شرح زیر می‌باشد:

  • بهبود تمرکز کسب و کار: شرکت زایشی اجازه خواهد داد هر کسب و کار با تمرکز بر برنامه‌های استراتژیک و عملیاتی خود و بدون انحراف منابع مالی و انسانی خود به دیگر کسب و کارها، فعالیت کند.
  • ساختار سرمایه مناسب کسب و کار: به وسیله شرکت زایشی می‌توان هر کسب و کاری را  قادر به پیگیری مناسب‌ترین استراتژی با توجه به ساختار سرمایه خود کرد. هر کسب و کار ممکن است نیازمندی‌های ساختاری مرتبط با سرمایه‌ خاص خود را دارا باشد که تنها با یک ساختار سرمایه قابل دستیابی نباشد.
  • هویت سرمایه‌گذاری مجزا: شرکت زایشی منجر به خلق فرصت‌های سرمایه‌گذاری مجزا و هدفمند در هر کسب و کاری خواهد شد. یک شرکت فعال مجزا، برای سرمایه‌گذاران در یک بخش خاص یا اتخاذ استراتژی رشد و در نتیجه افزایش ارزش کسب و کار، واضح‌تر و جذابتر خواهد بود.
  • اثربخشی پرداخت حقوق صاحبان سهام: شرکت زایشی اثربخشی برنامه پرداخت حقوق صاحبان سهام را از طریق در هم آمیختن ارزش سهام سهامداران و عملکرد مدیران و کارکنانی که به طور مستقیم در کسب و کار به ارائه خدمت می‌پردازند، افزایش می‌دهد.
  • استفاده از سهام سهامداران به عنوان منابع مالی (wachtel, Lipton, Rosen, & Katz, 2013)
در یک جمع بندی در چرایی ایجاد شرکت‌های زایشی توسط سازمان‌ها عوامل متعددی می‌تواند اثرگذار باشد، این عوامل ممکن است در سازمان‌های مختلف و با توجه به استراتژی سازمان مادر متفاوت باشد؛ در جدول زیر تعدادی از اصلی‌ترین این عوامل نشان داده شده است.
جدول : عوامل ایجاد شرکتهای زایشی (Tubke, Success factors of corporate Spinoff, 2004)

 filereader.php?p1=main_b98399d968482b3b0


همانطور که گفته شد عوامل و انگیزه‌های ایجاد شرکت‌های زایشی در سازمان‌های متفاوت مختلف می‌باشد و نگاه مدیران ارشد سازمان مادر و استراتژی‌های بلند مدت تاثیری اساسی در انتخاب رویکرد ایجاد شرکت‌های جدید دارند. در مطالعات مختلف مواردی همچون میل به ایجاد کارآفرینی، ایجاد فضای خلاقیت و اطمینان در بین محققین، نیاز به کم کردن بار تولیدی سازمان مادر از طریق ایجاد شرکت‌های جدید بر پایه فناوری‌های محصول محور و... از مواردی عنوان شده‌اند که موجب اشتیاق سازمان ها در ایجاد شرکت‌های زایشی می‌باشد.

   مراحل ایجاد یک شرکت زایشی

چگونگی ایجاد شرکتهای زایشی بر حسب نوع سازمان مادر، افراد، منابع قابل انتقال، حمایتهای موجود و شرایط محیطی با یکدیگر تفاوتهایی دارند، اما در عین حال مراحل مشابهی نیز برای آنها قابل شناسایی است. ایجاد این شرکتها و یا متناظر آن، مراحل تبدیل یک ایده پژوهشی به یک محصول با قابلیت ایجاد یک کسب و کار جدید به طرق مختلفی بیان شده است. برخی تقسیم بندیها خیلی ساده آن را در سه دسته فاز تعریف کرده اند؛ قبل از زایش، زایش و بعد از زایش. برخی دیگر آن را به مراحل تصویرسازی یک فرصت بالقوه تجاری، تعریف و پرورش ایده، اثبات محصول در محیط تجاری، ورود به بازار و در نهایت توسعه کسب و کار و آغاز  بازگشت سرمایه تقسیم بندی کرده اند (Branscomb & Auerswald, 2003)
فرایند ایجاد یک شرکت زایشی دارای دو بعد دانشی و مالی است. بعد دانشی این فرایند تحولات در دانش ها و مهارتها را در طول مراحل تبدیل یک ایده پژوهشی به محصولی بازارپسند در قالب یک شرکت جدید مد نظر قرار می دهد. بعد مالی، به جریان نقدی، منابع و مصارف آن در طول این مراحل می پردازد. دیگر ابعاد این فرایند مانند نحوه انتقال مالکیت ها و افراد، تحول در مدیریت و جنبه های حقوقی تا حدود زیادی در دل این دو جنبه قابل توضیح هستند. سازمانها و افرادی که در طول مراحل فوق بکار گرفته می شوند دارای اهمیت، اهداف، روشها و فرهنگهای متفاوتی هستند علاوه برآن فرایند فوق یک فرایند کاملا پیوسته است و گسستگی باعث نقصان آن می شود. بنابراین سازوکار مناسبی برای یکپارچگی و پیوستگی باید وجود داشته باشد گرچه می¬توان از طریق برخی روشها، مشاوره ها و حمایتها به این یکپارچگی و پیوستگی کمک کرد، اما وجود یک کارآفرین فناوری در طول این فرایند حیاتی است. کارآفرین خلاقی که در کنار داشتن انگیزه بالا، قدرت بسیج منابع، توانایی بازاریابی، دارای درک فنی مناسب بوده و قادر به نوآوریهای فناورانه و تجاری باشد.
  •      جریان مالی ایجاد یک شرکت زایشی
شکل کلی جریان نقدی تبدیل یک ایده به محصول در تصویر زیر نشان داده شده است. همانطور که پیش تر اشاره شد موفقیت یک ایده به عبور از مراحلی است که به دره مرگ معروف شده است. شکل کلی جریان نشان می دهد که در مراحل اولیه باید سرمایه گذاری صورت گیرد. این سرمایه گذاری در ابتدا یعنی مراحل پژوهشی، ممکن است چندان زیاد نباشد اما در مراحل اثبات فناوری و سپس توسعه محصول و ایجاد یک خط تولید به ترتیب بیشتر و بیشتر می شود. و بنابراین باید منابع لازم برای جبران این نقدینگی منفی وجود داشته باشد. بعد از عرضه محصول یا خدمت است که به مرور فروش به عنوان یک منبع مالی مطرح می شود و باعث می شود جریان نقدی از منفی به صفر برسد و سپس مثبت شود و این به معنای موفقیت تجاری ایده به عنوان یک کسب و کار است
filereader.php?p1=main_8f14e45fceea167a5  

  • مراحل دانشی ایجاد یک شرکت زایشی
جریان دانشی تبدیل یک ایده‌ی پژوهشی به محصول براساس الگوی باز نوآوری در تصویر زیر نشان داده شده است. از آنجایی که شکل گویا می‌باشد و ارائه جزئیات در اینجا مدنظر نیست، ضمن تاکید بر دقت در مراحل و ورودی‌ها و خروجی‌های آن‌ها به ذکر چند نکته ضروری درباره‌ی شکل، پرداخته می‌شود.
اول "اثبات" یک مفهوم به معنی قانع شدن ذی‌نفعان نسبت به سودمندی (بعد مالی) و قابل اجرا بودن (بعد فنی، عملیاتی و امکان تامین سرمایه) مفهوم موردنظر در هر مرحله است. سطح جزئیات و میزان اطمینان در هر مرحله نسبت به مرحله قبل اصولاٌ بیشتر و ملموس‌تر می‌شود. اهمیت مسائل فنی در ابتدا بیشتر است در مراحل نهایی سودآوری حرف آخر را می‌زند.
دوم بر اساس الگوی باز نوآوری این فرآیند تنها یک ورودی و یک خروجی نداشته بلکه چند ورودی و چندین خروجی دارد و ممکن است در یکی از مراحل نیز متوقف شود.
سوم با وجود این فرآیند خطی نبوده و شامل حرکت‌های رفت و برگشتی و بازخوردی زیادی است اما به منظور پرهیز از پیچیدگی از نمایش آن پرهیز شده است.(ضیایی, 1391)
براساس شکل ارائه شده اصولا از مرحله اثبات فناوری و محصول، ایجاد یک شرکت زایشی دارای معنا و مفهوم مشخصی می شود.
filereader.php?p1=main_c9f0f895fb98ab915

در این بخش تعاریف شرکت های زایشی ، دلایل و مراحل اصلی ایجاد آن را مورد بررسی قرار دادیم. در بخش دوم مربوط به شرکت های زایشی در مورد فرآیندها و گام های رشد، منابع مورد نیاز و عوامل موفقیت شرکت های زایشی صحبت خواهیم کرد. همچنین شرح کامل قسمت های مختلف بسته آموزشی مفاهیم و روش های تجاری سازی دارایی های فکری را می توانید در بخش مقالات وب سایت کانون پتنت ایران مشاهده کنید.

قسمت پنجم: مدل‌های تناوبی ایجاد شرکت‌های زایشی 

در فرآیند ایجاد شرکت‌های زایشی 4 گروه عمده از بازیگران اثرگذار می باشند: مخترع فناوری، سازمان مادر، کارآفرین یا گروه کارآفرینی و سرمایه‌گذاران. اما نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این موضوع است که در بسیاری از مواقع این افراد یا گروه‌ها در فرآیند ایجاد شرکت در نقش‌های مختلفی حاضر می‌شوند؛ به عنوان مثال در بسیاری از شرایط و محیط‌ها مخترعین می‌توانند در نقش کارفرمایان حاضر شوند. از اینرو در بررسی نقش‌های مختلفی که هرکدام از این افراد یا گروه‌ها ایفا می‌کنند به مدل‌های تناوبی یا متغیر در ایجاد شرکت‌ها توجه می‌شود.

در مدل‌های مختلفی از این دسته که مورد بررسی قرار گرفته چند نکته را باید به عنوان نکات اصلی و ثابت در تمام مدل‌ها در نظر گرفت که عبارتند از :
در فرآیند انتقال تکنولوزی از سازمان مادر به شرکت تاره تاسیس تکنولوژی انتفال یافته به شرکت به عنوان مزیت اصلی یا شایستگی‌های اصلی شرکت خواهد بود.
برای شناسایی موقعیت‌های موجود در کسب‌وکار و برنامه‌ریزی کسب‌وکار بر اساس این موقعیت‌های شناسایی شده نکته‌ای که همواره رعایت خواهد شد، تعامل با مشتریان، از جمله تامین محصول و نحوه توزیع آن می‌باشد.
تامین منابع مدیریتی برای شرکت به منظور هدایت آن و نیل به موفقیت ضروری می‌باشد.
سرمایه‌گذاری مورد نیاز در کسب‌وکار به منظور تامین نیازمندی‌های لازم برای رشد شرکت. این مسیر رشد می‌تواند در جهت راضی کردن بازیگران ذینفع، در نمود مادی یا غیرمادی باشد. 

مدل فرآیندی شماره 1 
در این مدل وظایف هرکدام از بخش‌ها و افراد به روشنی مشخص شده است و هر یک به شکل مستقل بر اساس توالی گام‌های ارائه شده در مدل به انجام وظایف مربوط به خود می‌پردازند. در این مدل مخترع، نقش تامین کننده فناوری مورد نیاز برای واحد تجاری‌سازی را دارد و این واحد از طریق متخصصین داخل یا خارج از سازمان (عمدتا از خارج) وظیفه فراهم آوردن نیازمندی‌های مالی و تخصص‌های کارآفرینی را بر عهده دارد. از این منظر این مدل از ایجاد شرکت‌ها را به عنوان مدل فشار فناوری می‌شناسند. در این مدل پس از تامین هزینه‌ها توسط سرمایه‌گذار فرآیند ایجاد و آغاز به کار تولید محصول توسط کارآفرین و مشاوران تجاری‌سازی آغاز خواهد شد. این مدل در برخی از موارد توسط دانشگاه MIT و توسط دفتر ثبت حقوق مالکیت فکری آن انجام می‌شود. 

filereader.php?p1=main_c4ca4238a0b923820
مدل فرآیندی شماره 2
این مدل به نوعی مشتقی از مدل پیشین می‌باشد با این تفاوت که در این حالت مخترع خود به عنوان کارآفرین یا عضوی از تیم کارآفرینی فعالیت خواهد کرد.
در این مدل مخترع به شکل چشمگیری بر درجه کشش کسب ‌وکار نسبت به حالت اول خواهد افزود. در صورتی که این شرایط (مخترع تکنولوژی کارآفرین) در سازمانی موجود باشد، انتظار می‌رود که تعداد زیادی از شرکت‌های زایشی حاصل وجود چنین تفکر و توانمندی در سازمان باشند و امکان موفقیت نیز بیش از دیگر حالات انتظار می‌رود. این واقعیت را باید پذیرفت که در صورتی که مخترع توانمندی‌های لازم برای کارآفرینی را داشته باشد و در فرآیند ایجاد شرکت در کنار سرمایه‌گذار حضور داشته باشد می‌تواند احتمال موفقیت را بالاتر ببرد و این موضوع از دلایل موفقیت بیشتر در این مدل می‌باشد. در صورت وجود این توانمندی در بین مخترعین احتمال موفقیت بسیار بالاتر خواهد و همین موضوع موجب شده است که تقریبا یک سوم از فرآیندهای تجاری‌سازی ایجاد شرکت‌های زایشی در MIT توسط این مدل انجام شود و تقریبا بیشتر شرکت‌های ایجاد شده توسط دانشگاه استنفورد بر اساس این مدل پیش رفته باشند. [ این مدل به ویژه زمانی کاربرد دارد که سازمان مادر تمایل چندانی به دخالت در فرآیند ایجاد شرکت ندارد و از این نظر مخترع دارای استقلال لازم برای پیشبرد مراحل می‌باشد.] در این مدل به دلیل توانمندی‌های مخترع در کارآفرینی و درک بازار فرآیند می‌تواند از فشار تکنولوژی به کشش بازار نیز تبدیل شود از این جهت که مخترع فرصت‌های موجود در بازار را درک می‌کند.

filereader.php?p1=main_c81e728d9d4c2f636

مدل فرآیندی شماره 3
در این مدل نقش واحد ثبت مالکیت فکری/ تجاری‌سازی و سرمایه‌گذار با یکدیگر ترکیب می‌شود. به عنوان مثال در این حالت واحد ثبت مالکیت فکری/ تجاری‌سازی خود صندوق سرمایه‌گذاری در اختیار دارد. در این حالت همانند مدل پیشین نقش مخترع و کارآفرین مانند یکدیگر است.
مانند حالت دوم در این حالت نیز فشار تکنولوژی/ کشش کسسب‌وکار می‌تواند در کل فرآیند تاثیرگذار باشد. این حالت به‌ویژه درمواردی است که در محیط، ایجاد شرکت‌های زایشی چندان رایج نیست و سازمان مادر از ایجاد شرکت‌های زایشی به دنبال اهداف زیر می‌باشد:
1- انتقال تکنولوژی
2- فراهم آوردن امکانات مناسب برای سرما‌یه‌گذاری و ایجاد درآمد
3- تغییر در فضای محیطی با هدف ایجاد نگرش مثبت به ایجاد شرکت‌های زایشی
این مدل در دانشگاه بوستون کاربرد داشته و کمپانی‌هایی مانند زیراکس و کداک از این رویکرد (تامین منابع مالی از درون سازمان) برای تجاری‌سازی فناوری‌های خود استفاده می‌کنند.

filereader.php?p1=main_eccbc87e4b5ce2fe2

مدل فرآیندی شماره 4
این مدل تقریبا نتیجه‌ای حاصل از مدل شماره 3 می‌باشد. در این حالت سازمان مادر از سرمایه‌های موجود برای توسعه شرکت‌های زایشی استفاده می‌کند. این مدل حالتی را نشان می‌دهد که سازمان مادر نیاز جدی به توسعه تکنولوژی برای ایجاد شرکت‌های زایشی دارد. در این حالت سازمان مادر تحت فشار در تجاری‌سازی فناوری‌های خود قرار دارد و این در حالی است که ایجاد شرکت‌های زایشی در محیطی که سازمان در آن قرار دارد چندان رایج نیست. دو نکته در استفاده از این مدل حائز اهمیت است:
1- اطمینان از بازگشت سرمایه و توجیه پذیری اقتصادی پروژه
2- ایجاد فضای شفاف در پیشرفت فرآیند کار و خروجی‌های حاصل 
مدرسه پزشکی هاروارد از این مدل در فرآیندهای خود استفاده می‌کند.

filereader.php?p1=main_a87ff679a2f3e71d9
مدل فرآیندی شماره 5
این مدل در محیط‌های توسعه یافته از نظر پذیرش شرکت‌های زایشی بیشتر کاربرد دارد. در این محیط‌ها اتحاد کارآفرینان و سرمایه‌گذاران باتجربه به منظور کشف فرصت‌های سرمایه‌گذاری تکنولوژی محور در سازمان‌ها ایجاد می‌شود. بر این اساس پس از یافتن فناوری یا محصول مورد نظر، فرآیند تجاری‌سازی و ایجاد شرکت زایشی بر اساس آن آغاز می‌شود. در این روش واحد ثبت مالکیت فکری/ تجاری سازی سازمان مادر، به بررسی فناوری‌ها و یافتن فناوری هایی می‌پردازد که نیازمندی‌های کارآفرینان را تامین نماید. در این مدل می‌توان گفت که واحد ثبت مالکیت فکری/ تجاری سازی عامل ارتباط موثر کارآفرین و سازمان مادر می‌باشد و تمام تلاش برای تامین نیازها و جلب توجه طرفین انجام می‌شود. این مدل از ایجاد شرکت‌ها گاها در دانشگاه هاروارد و ام‌آی‌تی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

filereader.php?p1=main_e4da3b7fbbce2345d
هرکدام از بخش‌ها در این مدل نیز نقشی شبیه به مدل‌های پیشین دارند و اصلی‌ترین تفاوت در همان همکاری استراتژیک دو بخش کارآفرینان و سرمایه‌گذاران می‌باشد.

در بحثی که در مورد تجاری سازی دارایی های فکری شروع کردیم، شرکت های زایشی را مورد بررسی قرار دادیم. در مطلب بعد یکی دیگر از روشهای  تجاری سازی (لیسانس) را  بررسی میکنیم.

قسمت ششم: اعطای حق امتیاز (لیسانس)
لیسانس اجازه ای است که برای بهره برداری از حقوق انحصاری ناشی از محصولات فکری توسط مالک آن محصول برای غیر صادر می‌گردد. اعطای حق امتیاز یکی از متداول ترین مدل ها و استراتژی های تجاری سازی یافته های پژوهشی و انتقال تکنولوژی از دانشگاه ها و مراکز پژوهشی به مراکز صنعتی و خدماتی است. در این استراتژی دانشگاه یـا مرکز پژوهشی و به طور کلی مالک، حق تجاری سازی مالکیت معنوی را بـه یـک شرکت (امتیازگیرنده فناوری) واگذار می کند. امتیازگیرنده نیز مطابق با قرارداد رسمی لیسانس اقدام به تجاری سازی، توسعه، تولید و فروش محصولات می کند. از جمله مزایای این روش،کاهش زمان و هزینـه تحقیق و توسعه برای امتیاز گیرنده و دسترسی سریع بـه بازارهـای محلی و خارجی و افزایش قدرت رقابت پذیری برای امتیازدهنده است (Felman & Stewart, 2008).

در این قرارداد، لیسانس گیرنده در مقابل دریافت برخی از دارایی های اختصاصی و برای جبران امتیازات اخذ شده، حق الامتیاز مشخصی را پرداخت می کند. حق الامتیاز در قرارداد لیسانس می تواند به صورت یک جا و یا در طی زمان (برحسب حجم فروش، سود خالص و یا ترکیبی از این ها) باشد. قرارداد اعطای امتیاز پتنت، که یک نوع رایج از قراردادهای لیسانس است، تنها برای واگذاری حقوق مالکیت فکری پتنت به کار می آیند و هیچ یک از دیگر اشکال مالکیت فکری از قبیل، کمک فنی، انتقال دانش فنی، علامت تجاری و فروش ماشین آلات و فناوری را در  بر نمی گیرد. در این شکل از انتقال فناوری، مالک فناوری می تواند به طرق مختلف اقدام به وضع محدودیت هایی در حقوق قابل اعطای پتنت نماید. برای نمونه می توان امتیاز پتنت را تنها به شرط کاربرد در یک منطقه یا یک زمینه خاص (زمانی که پتنت دارای کاربردهای چندگانه باشد) واگذار نمود. این محدودیت ها میتوانند مبتنی بر مواردی چون مقدار تولید و یا نوع بهره برداری (ساخت، مونتاژ، استفاده و فروش) باشند. این شکل از قرارداد انتقال فناوری در فضای اقتصاد بازاری غالباً در مواردی مورد استفاده قرار می گیرد، که دریافت کننده حق امتیاز، دارای یک پتانسیل فناورانه درونی است و تنها به حقوق قانونی استفاده از پتنتِ تحت مالکیت لیسانس دهنده نیاز دارد. در مقابل این، هدف رایج قراردادهای اعطای پتنت در کشورهای در حال توسعه تأمین دانش فنی و یا دسترسی به کمک های فناورنه است. یک وجه بسیار مهم در قرارداد اعطای پتنت، مدیریت نرخ حق الامتیاز است. به این منظور طرفین قرارداد می توانند در مذاکره ای باز درباره نرخ نهایی اعطای پتنت و شکل پرداخت آن به توافق برسند. روشن است که این پرداخت با انقضای پتنت، غیرمعتبر شدن و یا پایان یافتن آن به هر دلیلی متوقف می گردد. با این حال، در پاره¬ای قراردادهای ترکیبی که پتنت یک جزء از مالکیت فکری واگذار شده به حساب می آید، حق الامتیاز لیسانس دهنده می تواند حتی پس از انقضای پتنت برای ادای حقوق مربوط به مواردی چون دانش فنی ادامه یابد (1996UNIDO).

به دلیل ماهیت پیچیده قراردادهای لیسانس، شرکت ها قبل از انعقاد قرارداد باید مبانی قانونی حفاظت و حمایت از این نوع قراردادها را مورد توجه قرار دهند. چرا که در این قراردادها ممکن است مشکلاتی مانند ارزیابی ارزش، منع انتشار اطلاعات در فعالیت های بازاریابی، ملموس نبودن محصول و ... به وجود آید. با این وجود این دسته محدودیت ها، بسیاری از صاحبنظران، قراردادهای لیسانس را از نظر تئوریک یکی از بهترین انواع قرارداد تبادل فناوری ارزیابی می کند، چون امکان دستیابی به درآمدهای مناسب حق الامتیاز را با صرف منابع محدود برای لیسانس دهنده فراهم می کند. این دسته از قراردادها همچنین، به لیسانس دهنده اجازه می دهد که به سرعت و بدون نیاز فراوان به تأمین منابع مالی اقدام به رشد در بازارهای دیگر نماید. در ضمن قراردادهای لیسانس در موقعیت هایی که کالاها بزرگ و حجیم بوده و هزینه نقل و انتقال آنها زیاد باشد، مناسب هستند. مقایسه مزایا و معایب قراردادهای لیسانس هم برای لیسانس دهنده و هم برای لیسانس گیرنده، یک بخش ضروری برای اتخاذ تصمیم در مورد روش مناسب همکاری فناورانه است. در ادامه چالش ها و فرصت های ناشی از به کارگیری قراردادهای لیسانس از منظر لیسانس دهنده برررسی شده است (جمالی, شیرازی شایسته و شاوردی, 1389).

فرصت ها:
روش آسان برای ورود به بازار و حفظ بازار
ریسک محدود
نیاز محدود به منابع مالی
پرش از موانع فرهنگی و سایر موانع عملیاتی در محیط های تجاری دشوار
عدم پرداخت هزینه های اضافی (تعرفه، مالیات، حمل و نقل، کمیسیون)
چالش ها
ورود لیسانس گیرنده به چرخه رقابت با لیسانس دهنده
چالش های حقوقی حمایت از دارایی فکری در مدت قرارداد
وابستگی به لیسانس گیرنده در مورد کیفیت و کارایی محصول وارد شده به بازار
عوامل مؤثر در موفقیت قرارداد لیسانس
نظارت مداوم بر فعالیت تجاری لیسانس گیرنده توسط لیسانس دهنده: کیفیت محصول و نحوه ارائه خدمات به مشتری نهایی تحت نام تجاری اعطاکننده لیسانس، با تصویر برند سازمان لیسانس دهنده در ارتباط است. همچنین رعایت ملاحظات مرتبط با حفاظت از دارایی فکری اعطا شده برای اعطاکننده لیسانس حیاتی است.
اعتبار لیسانس دهنده از نظر توانمندی فناورانه: توانمندی فناورانه اعطاکننده امتیاز در جلب نظر مشتری نهایی مؤثر است.
جذابیت بازار فناوری: مواردی از قبیل تقاضای موجود در بازار، قدرت چانه زنی رقبای موجود، فناوری های جایگزین، جایگاه فناوری در چرخه عمر و نرخ بازگشت سرمایه فناوری مواردی است که در جذابیت بازار فناوری مؤثر است. 
توان رقابتی (روابط بازاری) لیسانس گیرنده: دارا بودن یک شبکه ارتباطی وسیع و پرقدرت توسط لیسانس گیرنده امکان تجاری سازی موفق فناوری را بالا می برد.
توان تأمین سرمایه لیسانس گیرنده: سرمایه لازم برای فعالیت هایی از قبیل توسعه محصول و خدمت، تبلیغات، بازاریابی و ارائه خدمات پس از فروش. 
تصویر برند لیسانس گیرنده (اعتبار نزد مشتریان): برند معتبر گیرنده لیسانس در نگرش مثبت مشتریان نهایی به محصول (خدمت) ارائه شده مؤثر است.
سبد فناوری های مکمل لیسانس گیرنده: تجاری سازی موفق فناوری منوط به تمهید سبد فناوری های مکمل برای فناوری مورد نظر توسط گیرنده امتیاز است.
نیروی انسانی متخصص لیسانس گیرنده: از آنجا که مدیریت فعالیت هایی از قبیل خدمات فنی پس از فروش برعهده لیسانس گیرنده است، تخصص فنی نیروی انسانیِ لیسانس گیرنده دارای اهمیت است.
مورد کاربرد برای امتیاز دهنده: وقتی موضوع لیسانس جزو شایستگی های محوری سازمان نبوده و یا محوریت آن رو به کاهش باشد (برای مثال فناوری هایی که در نقطه بلوغ چرخه عمر خود قرار دارند). همچنین برای وقتی که اعطای مجوز به شکل گیری رقبای جدید منجر نشود.
مورد کاربرد برای امتیازگیرنده: دستیابی به توان فناورانه در صورتی که شرکت دارای برنامه ای بلندمدت برای ارتقای شایستگی خود پیرامون موضوع لیسانس باشد، دستیابی به حق استفاده تجاری از موضوع لیسانس در صورتی که شرکت از پتانسیل فناورانه درونی در موضوع لیسانس برخوردار است (1996،UNIDO).
قسمت هفتم: مروری بر یک قرارداد لیسانس
درحالیکه هیچ دو قراردادی از لحاظ جزئیات مشابه