1 ویژگیهای ساختاری دفاتر مالکیت فکری به منظور تسهیل فرآیند تجاری¬سازی و مدیریت تکنولوژی
یکی از بخشهای مهم در فرآیند تجاری سازی، وجود سیستم حمایت از مالکیت فکری قوی و روشن میباشد. فعالیتهای پژوهشی و تحقیقاتی فراوانی در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی انجام میشود. متاسفانه تعداد کثیری از آنها به مرحله تجاری سازی و تولید محصول و ثروت و ارتقاء سطح رفاه عمومی نمیرسد. تحقیقات انجام شده در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی عمدتاً به عنوان مالکیت شخصی محسوب میشود. سیستم مالکیت شخصی بطور وسیعی در دنیا مورد انتقاد واقع شده است، زیرا نتایج تحقیقات به اندازه لازم به جامعه بازنمیگردد و قانون مالکیت فکری، با همه مزایایی که دارد، کم استفاده باقی میماند. به همین منظور برای دستیابی به خلق ثروت در مراکز توسعه فناوری سالهاست که طرح استقرار نظام مالکیت فکری در مراکز تحقیقاتی و صنعتی جهان اعم از دولتی و خصوصی تجربه شده و دستاوردهای بسیاری را به همراه داشته است. در این بخش به اهمیت، ضرورت و اهداف دفاتر مالکیت فکری (که با عنوان دفاتر انتقال فناوری، دفاتر تجاری سازی و لیسانس هم شناخته می شوند) و همچنین بررسی ساختار دفاتر مالکیت فکری مراکز تحقیقاتی و دانشگاه های معتبر جهانی پرداخته شده است.
1.1 اهمیت مالکیت فکری به عنوان زیرساخت اقتصاد دانشبنیان
در دنیای امروز، خلق ثروت متکی بر فناوری است. امروزه، پایههای اقتصاد کشورهای پیشرفته بر اقتصاد دانشبنیان بنا شده است. معنا و مصادیق ثروت تغییر کرده است، امروزه ایدههای جدید، روشهای نو و دانش جدید، خود «ثروت» هستند که این داراییها به «داراییهای فکری» مشهورند. این داراییها به قدری اهمیت دارند که گاهی اوقات تا 80 درصد دارایی شرکتهای بزرگ و جهانی را تشکیل میدهد.
با مروری بر انقلابهای ایجاد شده در سه قرن اخیر و نیز منبع ایجاد ثروت مشاهده میشود که منبع ایجاد ثروت، از قبل از قرن هجدهم تا قرن بیست و یکم به ترتیب زمین، منابع طبیعی، منبع انرژی و دانش بوده است. اقتصاد نیز از اقتصاد کوچک، منطقهای و محلی به اقتصاد جهانی تبدیل شده است.. به عبارتی برنده اصلی اقتصاد جهانی در قرن بیست و یکم کسی است که متکی بر سلاح دانش باشد.
1.2 ضرورت پیادهسازی و استقرار دفاتر مالکیت فکری
مراکز مالکیت فکری سیستمهایی برای توسعه نوآوری، حمایت، مدیریت و بهرهگیری استراتژیک از مالکیت فکری را فراهم مینمایند. سیستمهایی که به وسیله آن به طور قانونی، میتوان کشفیات و نوآوریهای پدید آمده در دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی را داراییهای همان موسسه محسوب نمود. با توجه به این نکته که خلق و بهرهگیری از دانش برتر میتواند مستقیماً حیاتبخش اقتصاد و جامعه یک کشور باشد میتوان تصور کرد که تامین منابع مالی توسط مراکز و موسسات توسعه فناوری تا چه حد برای خود و جامعه حائز اهمیت است.
1.3 اهداف دفاتر مالکیت فکری
دانش، دارایی اصلی مراکز تحقیقاتی محسوب میشود. هدف از ایجاد دفاتر مالکیت فکری، ترویج و توسعه مراکزی است که با بهرهگیری از نظام مالکیت، استفاده از حق مالکیت فکری در مراکز تحقیقاتی را مدیریت کند. بدین ترتیب به صورت راهبردی و سیستماتیک از دارایی فکری مراکز تحقیقاتی استفاده میشود.
1.4 ساختار دفاتر مالکیت فکری در مراکز تحقیقاتی جهان
همان گونه که ذکر شد، ایجاد دفاتر مالکیت فکری برای تجاری سازی یافتههای پژوهشی دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی امری ضروری میباشد. جهت آشنایی با تجربه سایر کشورها در این زمینه دو نمونه از دفاتر مالکیت فکری فعال به صورت کامل مورد بررسی قرار گرفته اند و در نهایت جدولی از کارکردهای دفاتر مالکیت فکری در برخی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی معتبر در دنیا ارائه شده است.
1.4.1 مرکز همکاری و ارتقاء پژوهش دانشگاه WASEDA ژاپن
این مرکز از دو بخش مالکیت فکری و IC(incubation centre) تشکیل شده است. که هرکدام از این دو مرکز دارای ماموریتها، ویژگیها و فعالیتهای گوناگون در جهت ارتقاء پژوهش و تبدیل آن به فناوری یا فعالیتهای کارآفرینانه میباشند.
IC وظیفه آمادهسازی و تربیت محققان و کارآفرینان را دارد و بخش مالکیت فکری وظیفه انتقال فناوری از دانشگاه به بازار را دارد. با توجه به موضوع بحث صرفاً پیرامون ماموریت، ویژگیها و فعالیتهای دفاتر مالکیت فکری پرداخته میشود:
• ماموریت دفتر مالکیت فکری
تضمین تبدیل نتایج آکادمیک به داراییهای فکری جهت استفاده عموم از آن. استفاده از نتایج تحقیقات آکادمیک برای ایجاد کسب و کار جدید و انتقال فناوری به صنعت جهت ارتقا و تقویت همکاری صنعت و دانشگاه.
• ویژگیهای دفتر مالکیت فکری
ارتباط بسیار نزدیک با محققان، مخترعان و دانشجویان و پشتیبانی و تشویق آنان بابرگزاری جلسات، گردهماییها و سایر مشوقها. بدین وسیله با ارائه مشاورههای صحیح به هدایت محققان پرداخته شده و موجب ایجاد و افزایش انگیزه در آنان میشود.
• فعالیتهای دفتر مالکیت فکری
الف) در زمینه پتنت: پشتیبانی و ارائه مشاوره به مخترعین، انجام جستجوی پتنت و تعیین جدید بودن اختراع، ثبت اختراع، مدیریت ثبت اختراعات و بررسی راهکارهای تجاری سازی پتنتها.
ب) در زمینه انتقال فناوری: هماهنگی، همکاری و مشارکت صنعت و دانشگاه در زمینه برآوردن درخواستهای مورد نیاز صنعت.
ج) پشتیبانی کامل از مذاکرات تجاری با صنعت جهت انعقاد قراردادها، مستندسازی تجربیات و نظارت بر پرداخت حق اختراع و یا تالیف اثر به مخترعان یا افراد ذینفع.
1.4.2 مرکز مالکیت فکری دانشگاه MIT
این مرکز با مشاوره صحیح و گذاشتن بهترین اهرمهای اقتصادی در اختیار محققان و مخترعان، آنان را تشویق به همکاری با خود میکند. کارکنان این مرکز بابررسی سوالاتی اعم از قابلیت تجاریسازی، راهکارهای تامین بودجه موردنیاز برای تجاریسازی محصول، روشهای محافظت و بررسی امکان تشکیل کسب و کار جدید با استفاده از فناوری تولید شده از محققان و مخترعان حمایت و پشتیبانی میکنند.
فرآیند انتقال تکنولوژی در این مرکز، فرآیندی 10 مرحلهای میباشد که به ترتیب عبارت است از:
• تحقیقات: این مرکز فعالیتهای محققان و مخترعان دانشگاه را که منجر به تولید یا اختراع محصول یا فرآیندی میشود را زیر نظر دارد.
• افشای اولیه اختراعات: مرکز مالکیت فکری دانشگاه به محققانی که طرحهای اولیه خود را مطرح میسازند، مشاوره داده و مورد راهنمایی قرار میدهد. همچنین به این محققان و مخترعان اطمینان و تضمین لازم را میدهد که در جریان افشای طرح خود هیچگونه سوء استفادهای از آنها نمیشود.
• افشای کامل اختراعات: بعد از افشای کامل اختراعات توسط مخترعین مرکز مالکیت فکری در جهت شروع فرآیند انتقال فناوری، به صورت کاملاً محرمانه به بررسی و ارزشیابی اثر میپردازد.
• ارزشیابی و اظهارنظر: مرکز مالکیت فکری به بررسی اختراعات بر اساس آنچه که مخترعان به این مرکز ارجاء کردهاند میپردازد. بر این اساس، قابلیت پتنت شدن اثر، چگونگی عرضه به بازار و قدرت رقابت محصول توسط مرکز ارزیابی میگردد.
• حفاظت: دفتر مالکیت فکری، مرحله حفاظت را برای محصولاتی که قابلیت تجاریسازی دارند، در پیش میگیرد. بر این اساس آنان با بررسی نوع اختراع، بهترین کشورهایی را که اختراع باید در آنجا ثبت گردد یا سایر روشهای حفاظت مانند کپیرایت و طراحی صنعتی را انتخاب میکند.
• بازاریابی: بسته به اینکه امتیاز استفاده از محصول به کمپانیهای دیگر واگذار میشود و یا بصورت مستقل ثبت و به عنوان یک کسب و کار جدید به بازار عرضه میشود، بازاریابی انجام میگیرد. دفتر مالکیت فکری بر اساس اینکه انتقال فناوری چگونه صورت میپذیرد گام بعدی را انتخاب میکند.
• ایجاد کسب و کار جدید: مالکیت فکری با تامین بودجه موردنیاز برای کسب و کار جدید و همچنین ارائه راهکارهایی برای عرضه محصولات به بازار، از مخترعان و محققان حمایت میکند.
• استفاده از مشاغل موجود: در این گام مالکیت فکری بررسی میکند که قراردادهای اعطای حق امتیاز چگونه و با کدام کمپانیها منعقد گردد.
• اعطای حق امتیاز: در این مرحله قرارداد حق امتیاز بین MIT و گروه محققانی که ذینفع در تولید فناوری بوده منعقد میشود و این توافقنامه انواع کسب و کار را شامل میشود.
• تجاری سازی: در این مرحله دفتر مالکیت فکری علاوه بر حمایتهایی که از کسب و کارهای شکل گرفته میکند، از گسترش و پیشرفت در زمینههای تولید و فروش و بازاریابی پشتیبانی میکند و کسب و کار جدید را تا رسیدن به بلوغ کامل حمایت میکند.
• سوددهی: در این زمان سود بدست آمده بر اساس توافق انجام شده تقسیم شده و MIT سود بدست آمده را صرف توسعه تحقیقات جدید و آموزش مینماید.
در اینجا به صورت خلاصه کارکردهای برخی مراکز مالکیت فکری دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی معتبر در جهان ارائه شده است.

2 تعاریف و کارکردهای دفاتر مالکیت فکری
به طور کلی می توان کارکردهای این مراکز را در قالب 5 کارکرد اصلی طبقه بندی نمود که در شکل زیر ارائه شده است. این کارکردهای اصلی خود دارای زیرمجموعه ای کلان از کارکردهای مدون طبقه بندی شده، شامل مالکیت فناوری، تعیین استانداردها، همکاریهای فناورانه، شبکه سازی، ارزشگذاری فناوری، پشتیبانی و آیندهنگاری فناوری، آمار و گزارشدهی، هوشمندی فناوری، مستند سازی دانش فنی و مدیریت دانش، مدیریت فرآیندهای توسعه محصول جدید، انتقال فناوری، ترویج تجاریسازی، مصوب کردن یا امکان سنجی طرحها، هوشمندی بازار، توسعه کسب وکارهای جدید، جذب سرمایهگذار، تامین منابع مالی اولیه، مدیریت سبد فناوری، اکتساب فناوری، فرهنگ¬سازی میباشند که در ادامه به دسته¬بندی و توضیح هریک از این کارکردها پرداخته میشود.

2.1 کارکردهای دفتر مالکیت فکری
2.1.1 مدیریت و ثبت مالکیت فکری
مالکیت فناوری: مالکیت فناوری حقی است مطلق. زیرا این حق به صاحب فناوری اجازه میدهد که هرگونه تصرف و هر نوع بهرهای از آن ببرد، مگر آنچه به موجب قانون استثنا شده باشد. مالکیت فناوری حقی است انحصاری، زیرا مالک حق دارد منحصراً از مال خود بهرهمند شود و از تصرفات دیگران در فناوری جلوگیری نماید، هرچند این تصرفات هیچ ضرری به حال او نداشته باشد. (WIPO, 2012)
در این کارکرد، مکانیزم های ثبت و مدیریت مالکیت فکری (آیین نامه مدیریت مالکیت فکری) استخراج گردیده و براساس فرآیند تدوین شده، نسبت به ثبت و مدیریت داریی های فکری اقدام می شود.
مستند سازی دانش فنی و مدیریت دانش: دانش حاصل از کسب مهارتها و تجربههای عملی، که همراه با مبانی علم نظری باشد، در عرصه سازمانی به دانش فنی تعبیر میشود. دانش فنی به مجموعه اطلاعات سودمند و با ارزشی اطلاق میگردد که حاصل مهارتهای فنی در طراحی محصول و یا تولید آن میباشد. از اینرو دانش فنی در ابتدا در حوزه دانش تلویحی قرار میگیرد و تبدیل آن به دانش آشکار و به اشتراک گذاری آن از اهداف مهم سازمانهای پیشرو میباشد. از مهمترین نتایج مستندسازی دانش در سازمانها، تبدیل شدن سرمایه دانش فنی فردی به سرمایه دانش فنی ساختاری است. (تشکر، 1392)
مدیریت دانش به ما میآموزد که از دیگران یاد بگیریم و دانستههای خود را با دیگران در میان بگذاریم و به رشد و پرورش یکدیگر پرداخته و تکرار مکررات نکنیم. مدیریت دانش در واقع مدیریت سرمایههای ناملموس (دانش کارکنان) و سرمایههای فکری آنان از ابتدا تا انتهای دوره حیات آن در سازمان است که شامل فرآیندهای خلق، کسب، ذخیرهسازی، به اشتراک گذاشتن و در نهایت بکارگیری دانش در سازمان میباشد. (فراهانی, 1391)
یکی از وظایف این واحد مستند سازی دانش فنی براساس استانداردها و آیین نامه های ملی و بین المللی است.
ارزشگذاری فناوری: فرایند تعیین ارزش فناوری، اصطلاحاً ارزش گذاری فناوری نامیده میشود که براستی وظیفه¬ای دشوار است. رویکردها و روشهای متنوعی تا کنون برای ارزش گذاری فناوری معرفی و به کار گرفته شدهاند. بسیاری از این روشها به منظور از بین بردن محدودیتهای موجود در روشهای قبلی و توسعه روشی دقیقتر و در عین حال عملیتر و سادهتر طراحی و معرفی شدهاندکه هریک سعی میکنند دیدی متفاوت را اتخاذ کنند. اگرچه این تعدد و توجه خاص به مبانی و روشهای ارزش¬گذاری نشان از اهمیت عملی و نظری بحث حاضر دارد ، باین حال هنوز هم محدودیتها و مشکلات بسیاری در تئوری و عمل وجود دارد وحل نشده است که این خود دلیلی بر دشواری و پیچیدگی و در برخی موارد ابهام در انجام ارزش گذاری فناوری میباشد.
به دو دلیل اصلی میتوان گفت فناوری ارزشمند است. اولا، خلق و توسعه یک فناوری مستلزم صرف هزینههای زیادی میباشد که خود موجب ایجاد ارزش برای خریدار آن میشود. چرا که خود نیز برای خلق آن باید هزینههایی را متحمل میشد. در ثانی استفاده از فناوری موجب منافع زیادی برای خریدار میشود که به صورت افزایش درآمد یا کاهش هزینهها و یا افزایش قدرت رقابتی و در نهایت افزایش سودآوری ظهور مییابد. پس برای خریدار ارزشمند است. (طباطباییان، غریبی, 1386)
در این کارکرد بایستی پس از شناسایی فناوری ها، به ارزش گذاری آنها پرداخت تا بتوان در موارد مرتبط با همکاری و انتقال فناوری نسبت به کسب ارزش و محافظت از منابع سازمانی اقدام نمود.
2.1.2 برنامه ریزی و مدیریت سبد فناوری و نوآوری
مصوب کردن طرحها:این واحد بایستی براساس یک آیین نامه، نحوه تعریف و تصویب طرح ها را مشخص نماید. و سپس براساس آن اقدامات لازم صورت پذیرد.
مدیریت سبد فناوری: سبد فناوری سازمان با تدوین استراتژی بلند¬مدت تکنولوژی، تکنولوژیهایی که برای رقابتپذیری شرکت بحرانی هستند، زمانی که تکنولوژیهای باید به بازار معرفی شوند و روش اکتساب توسط برنامههایی با جزئیات بیشتر فعالیتها، مشخص میشوند. (کییزا, 1384). در این بخش دارایی های فناوری شرکت به صورت هوشمندانه بایستی مدیریت شود.
مدیریت فرآیندهای توسعه فناوری و محصول جدید: توجه به ابعاد مختلف، خواستهها و نیازمندیهای بازار اصلیترین عامل انگیزه بخش برای ارائه فناوری، محصول یا خدمت جدید نزد سازمانهاست. متغیر بودن قوانین رقابتی در دنیای کسب و کار، فرایند ارائه فناوری و محصول جدید به بازار را با اهمیت خاصی جلوه داده است. اکثر سازمانها امروزه بیش از هر زمان دیگری دریافتهاند که صرفاً تکیه و اعتماد به اهرمهای رقابتی سنتی مثلِ افزایش کیفیت، کاهش هزینه و تمایز در ارائه فناوری، محصولات و خدمات کافی نیست و درعوض مفاهیمی مثل سرعت و انعطافپذیری در رقابت، نمود قابل توجهی پیدا کردهاند و گرایش به سمت ارائه فناوری، محصولات و خدمات جدید به بازار خود دلیل موجه این تغییر نگرش است. به طور کلی مدیریت توسعه فناوری و محصول جدید، مجموعه فعالیتها و راهکارهای ایجاد رشد است که در مراحل مختلف تولید محصول، منجر به تغییر و اصلاحات جزئی یا کلی کالا در بازار فعلی خواهد شد. (تقوی فرد، اخباری , 2007).
دفتر مالکیت فکری بایستی پس از تصویب هر طرح، نسبت به نهایی سازی فرآیند توسعه آن اقدام کند و این فرآیند را به صورت مستمر مورد بررسی و پایش قرار دهد.
آیندهنگاری فناوری: آینده پژوهی (Foresighting) تکنولوژی را میتوان روشی سیستماتیک دانست که به منظور کسب آمادگی بیشتر برای تغییرات آینده، روشها و متدولوژیهای مختلف را با یکدیگر ترکیب کرده است. آینده پژوهی فرایند تلاش سیستماتیک برای نگاه به آینده بلند مدتِ علم، تکنولوژی، محیط زیست، اقتصاد و اجتماع است. این تلاش با هدف شناسایی تکنولوژیهای عام نوظهور و تقویت حوزههای تحقیقات استراتژیکی صورت می¬پذیرد که احتمالا بیشترین منافع اقتصادی و اجتماعی را به همراه خواهند داشت. درحقیقت آینده¬ پژوهی فرایند نگاه به آینده با رویکرد شناسایی پیشرفتهای تکنولوژیک است. این عمل با هدف نگاشت ورودیهای لازم برای استراتژیها و سیاستهای تکنولوژیکی است که باعث توسعه ساختار تکنولوژیکی میگردند. هدف اولیه آینده¬پژوهی تأمین متدولوژیهای مناسب برای توسعه پایدار و نوآورانه است در حالی که هدف اصلی آن شناسایی تکنولوژیهای در حال شکلگیری است که منجر به منافع اقتصادی و اجتماعی میشوند. نتایج حاصل از آینده¬پژوهی شامل سیاستها و برنامههای تحقیق و توسعه است که در ارتباط با نوآوری، رشد صنایع و قدرت رقابت هستند. (گروه آینده اندیشی بنیاد توسعۀ فردا, 1384)
یکی از وظایف دفتر مالکیت فکری رصد هوشمندانه تحولات فناوری در حوزه های فعالیت دانشگاه یا مرکز تحقیقاتی است.
آمار و گزارشدهی: آمار و گزارشدهی به مجموع فرآیند گردآوری دادهها، طبقهبندی، خلاصه سازی و تبدیل به شاخص یا اطلاعات و تحلیل اطلاعات به منظور انجام اقدامات تکمیلی گفته میشود. به دلیل پیچیدگیها و تنوع وظایف و ساختار و همچنین آگاهی از روند و چگونگی اجرای طرحها، وجود نظام آمار و گزارشدهی با کیفیت و کارآمد جهت سیاستگذاری و تصمیمگیری ضروری میباشد. آمار و گزارشات ابزار اصلی ارزیابی گذشته و پیشبینی وضعیت اینده و اصلیترین ابزار برنامهریزی و مهمترین ابزار پایش و و نظارت طرحها است. (گروه گسترش و برنامه ریزی شبکه ها, 1393).
این واحد موظف است به صورت موردی، ماهیانه، فصلی و سالانه نسبت به ارائه گزارشهای تخصصی در حوزه فناوری و نوآوری موسسه اقدام کند.
2.1.3 امکان سنجی طرحها و تامین مالی فناوری
جذب سرمایهگذار: هر کسب و کار نوپایی به سرمایه احتیاج دارد. چه برای توسعهی محصولات، چه هنگام تلاش برای اجرای اولیه، موقع تهیه موجودی و چه حتی زمان پرداخت حقوق اولین کارمند. برای جذب سرمایهگذاران باتجربه باید ایده تجاری تخصصی و مدونی داشته باشید تا بتوانید نظر سرمایهگذار را جلب کنید. در این صورت میتوانید با خیال راحت به سراغ سرمایهگذاران متخصص در حرفه خودتان بروید و مطمئن باشید در شرایطی که کار شما را قابل تجاری سازی ببینند و از بازگشت سرمایه شان مطمئن شوند در تجارت شما سرمایه گذاری میکنند. (بت شکن، سیف الدینی, 1391).
یکی از فعالیت های این واحد جذب سرمایه گذاران جهت طرح های جدید و توسعه ای می باشد.
تامین منابع مالی اولیه فناوری: مساله تامین مالی در واقع فراهم کردن وجهی است که میتواند فاصله میان هزینه کردن و کسب درآمد را در پروژه پر کند. ترازیابی اولیه ار امکانات تامین مالی پروژه در بسیاری از موارد باید قبل از مطالعه امکانسنجی یا در مراحل اولیه این مطالعه صورت گیرد. منابع مالی گوناگونی جهت تامین سرمایه یک طرح و یا کسب و کار وجود دارند که اصلیترین آنها منابع شخصی کارآفرین، منابع مالی مخاطرهپذیر، منابع بانکی، عرضه اوراق بهادار در بازارهای خارج از بورس و عرضه اوراق بهادار در بورس میباشد. (بت شکن، سیف الدینی, 1391)
یکی از وظایف دفتر مالکیت فکری کمک به تامین مالی طرح های فناورانه با هدف توسعه فناوری و نوآوری می باشد.
امکان سنجی و مصوب کردن طرحها: مطالعات امکانسنجی غالباً با تشخیص نیاز توسط مالک یا سرمایهگذار آغاز میشود. تشخیص درست نیاز و درستترین راه تامین آن موضوع مطالعات امکانسنجی است. غالباً نیاز با خواست بله صورت مترادف استفاده میگردند در صورتیکه اگر توجه شود درمییابیم که اصالت با نیاز است نه با خواست. در یک مطالعه امکانسنجی در پی آنیم تا با شناسایی و تحلیل گزینههای متنوع فنی، اجرایی و ارزیابیهای اقتصادی و مالی گزینهها و ملاحظات اجتماعی سرمایهگذاری، مناسبترین گزینه برآورنده نیاز را انتخاب کنیم. (اسلامی, 1393).
یکی از وظایف این واحد تهیه طرح های توجیهی و گزارشات امکان سنجی جهت طرح های موجود و آتی پیشنهادی است.
2.1.4 هوشمندی بازار و بازاریابی فناوری
هوشمندی بازار: تغییرات سریع فناوری، کوتاه شدن چرخه حیات محصولات و جهانی شدن بازارها و رقبا از جمله تغییرات مهم دنیای کسب و کار است. شرکتها برای موفقیت در این بازارها و مطابقت با محیط چالشی آن، به استراتژیهای مناسبی نیاز دارند تا از مزیت رقابتی پایدار و در نهایت عملکرد بهتر نسبت به رقبا برخوردار گردند. از مهمترین گرایشهای استراتژیک که تاثیر آن بر عملکرد سازمانی مورد تایید قرار گرفته، هوشمندی بازار است. هوشمندی بازار قلب تپنده مدیریت و استراتژی بازاریابی مدرن است و کسب و کاری که بازارگرایی خود را افزایش دهد، عملکرد بازارش را بهبود خواهد بخشید. مشتریان به طور روز افزون برای کسب محصولات و خدمات بهتر به شرکتها فشار میآورند و شرکتها برای کسب مزیت رقابتی و توفیق در این محیط متلاطم باید مشتریان و خواستهها و نیازهای آنان را در مرکز توجه و فعالیتهای کسب وکارشان قرار دهند زیرا محیط تجاری امروز به شدت تحت تأثیر رقابت میان شرکتها و تغییرات سریعتکنولوژی و تغییر مداوم در خواستهها و نیازهای مشتریان است. (باقری, رحمانی, افضلی, 1391).
دفتر مالکیت فکری موظف است تا بازار را در حوزه های فناوری مورد نظر، مورد رصد قرار داده و آخرین نیازمندی ها وتغییرات بازار را در اختیار بخش های مختلف پژوهشگران قرار دهد.
توسعه کسب و کارهای جدید: توسعه کسب و کار یکی از مسائل جذاب در حوزه مدیریت کسب و کار میباشد که شامل کشف فرصتهای تجاری جدید، تشکیل اتحادها و انجام معاملات قابل توجه، بهبود سبد کالا و عملکرد آن در فعالیتهای کسب و کار فعلی و اطمینان از داشتن استراتژی اجرایی اثربخش در سرتاسر سازمان میباشد. (Kind & Knyphausen-Aufseß, 2007)
بازارایابی فناوری:یکی از وظایف اصلی واحد تجاری سازی و همکاری های فناوری ارائه دستاوردهای فناورانه موسسه به بازار و فروش فناوری در قالب های مختلف می باشد. معرفی توانمندی های فناورانه موسسه یا دانشگاه، شناخت صحیح از بازار، توسعه فن بازارهای مربوطه و پشتیبانی از فناوری های ارائه شده از جمله وظایف این واحد است.
2.1.5 مدیریت انتقال و همکاری های فناوری
انتقال فناوری: این واحد که در جهت حفظ و حمایت از داراییهای فکری و فناوریهای ایجاد شده و یا توسعه یافته در یک موسسه و ایجاد زمینه انتقال آن از طریق عقد قرارداد به خارج از موسسه فعالیت کرده و به این ترتیب محقق، موسسه و جامعه از منافع حاصله از این تعامل منتفع گردند. (Laurensen, 2004 & Salter).
این دفتر موظف است تا مکانیزم ها و آیین نامه های لازم برای انتقال فناوری و اعطای دانش فنی را به خارج از موسسه یا شرکت های زایشی تدوین نماید و براساس آن نسبت به انتقال دانش فنی و مدیریت آن اقدام کند. این واحد موظف است تا فرآیند اجرای انتقال فناوری را به سازمان گیرنده تنظیم، قراردادهای لازم را منعقد و نسبت به انتقال صحیح فناوری اقدام نماید.
همکاریهای فناورانه و توسعه شبکه های نوآوری: در دنیای امروز، به ویژه پس از توسعه پارادایم نوآوری باز، همکاریهای فناورانه از جمله مهمترین منابع نوآوری محسوب میشود، چرا که در فضای جدید رقابت، سازمانها نیازمند منابع نوآوری هستند و مزیتهای رقابتی فعلی و منابع داخلی آنها برای رقابت پذیری کافی نمیباشد و بر این اساس همکاریهای فناورانه به عنوان ابزاری اثربخش برای توسعه مزیت رقابتی و از بین بردن شکاف میان توانمندیهای موجود و مطلوب به شمار میآیند و این باعث شده که همکاریهای فناورانه به عنوان موتور رشد و بهرهوری در بازارهای محلی و بین المللی و یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت کسب وکار برای بهبود رقابتپذیری سازمانها و مانورهای استراتژیک در محیطهای پیچیده و پویا نقش خود را ایفا نماید. (انصاری, 1391). شبکهسازی، ایجاد یک ارتباط و تعهد بلند مدت است که موجب میشود افراد نسبت به خود و سایرین شناخت بهتری پیدا نموده و کارهایی را با کمک دیگران انجام دهند که به تنهایی از عهدهی انجام آن بر نمیآیند. شبکهسازی دارای نقش کلیدی در برقراری ارتباط با طیف وسیعی از افرادی است که میتوانند شما را جهت کسب اهداف و موفقیتهای بیشتر یاری دهند. اهداف و موفقیتهایی که برای شما اهمیت زیادی دارند. (انصاری, 1391)
یکی از وظایف این دفاتر تدوین مکانیزم های همکاری فناوری در داخل و خارج از موسسه یا دانشگاه و مدیریت و گسترش آن در سطح ملی و بین المللی است.
همکاری در توسعه و تعیین استانداردها: استانداردها و معیارها باید طورى تعیین شوند که نشان دهند آیا اهداف مورد نظر بهدست آمدهاند یا خیر. طبیعتاً چنین استانداردهایى نیاز اولیه ارزشیابى هستند. استانداردها و معیارها باید بر اساس نقطه تمرکز ارزشیابى تعیین شوند. (ویستا, 1394).این واحد موظف است تا استانداردهای لازم جهت ورود فناوری و محصولات مربوطه را شناسایی کرده و به سازمان جهت پیاده سازی معرفی نماید. همچنین در فرآیند تصویب استانداردهای ملی و بین المللی حضوری فعال داشته باشد.
ترویج و انتشار فناوری: یکی از وظایف این واحد انتشار و ترویج دستاوردهای فناورانه موجود در مجموعه دانشگاه یا مرکز تحقیقاتی با هدف توسعه این حوزه در کشور و درسطح بین المللی است. مکانیزم های مختلف مانند برگزاری نشست ها، کنفرانس ها، کارگاه ها، انتشارات و غیره بایستی برای این هدف مورد توجه قرار گیرد.
2.1.6 مدیریت مراکز رشد و امور شرکتهای دانش بنیان (زایشی)
نظارت و هماهنگی میان مراکز رشد: یکی از وظایف این دفاتر، تصویب آیین نامه ها و مکانیزم های یکپارچه مدیریتی مراکز رشد زیرمجموعه دانشگاه یا موسسات پژوهشی است. این واحد موظف به تدوین آیین نامه های مدیریتی مرتبط با مراکز رشد و شرکت های مستقر در آن است. گزارش های تجمیعی عملکرد و نظارت بر فعالیت های این مراکز بر عهده این دفاتر است.
ساماندهی امور شرکت های دانش بنیان (زایشی): تدوین مکانیزم ها و فرآیندهای ایجاد شرکت زایشی و مدیریت برآن، یکی از وظایف اصلی این دفاتر است. تدوین آیین نامه ها، نحوه حمایت و ارایه تسهیلات به این شرکت ها و امور مربوط به آنها از وظایف اصلی دفاتر مالکیت فکری است.
3- جمع بندی
همانگونه که در متن مقاله ارائه شده است، دفاتر مالکیت فکری مستقر در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی مجموعه ای از وظایف و کارکردهای مختلف را عهده دار هستند که به نوعی مکمل و مدیریت کننده مسیر ایده تا بازار است. بدیهی است هر دانشگاه یا مرکز پژوهشی براساس شرایط خاص خود بر بخشی از این کارکردها بیشتر متمرکز است. یکی از نکات کلیدی این است که توسعه و انجام این کارکردها، نیازمند ساختار سازمانی مناسب و بکارگیری نیروی انسانی متخصص و دارای انگیزه است. در مقاله ای دیگر به صورت کاملتر به بررسی ساختارهای موجود در مراکز مالکیت فکری در دنیا و ایران پرداخته می شود و پیشنهاداتی در این زمینه ارائه می شود.
نویسنده: دکترمحمد نقی زاده
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی