۱۸ دی ۱۳۹۶ تولیدات علمی و تولیدات فناورانه: تبدیل یک مقاله علمی به یک درخواست پتنت
مقدمه:
در سال‌های اخیر شاهد ظهور کشورهای تازه صنعتی شده‌ای هستیم که از لحاظ نرخ نوآوری و ابداع با کشورهای توسعه‌یافته رقابت تنگاتنگی دارند. یکی از دلایل عمده موفقیت این کشورها که توانسته‌اند در مدت‌زمانی نسبتاً کوتاه به قابلیت‌های فناورانه چشمگیری دست یابند، توجه هم‌زمان به نوآوری‌های علمی و نوآوری‌های فناورانه مبتنی بر تقاضا است. به عبارت دیگر، رشد و توسعه در این دسته از کشورها مبتنی بر فناوری‌های درون‌زا بنیان نهاده شده است که بر مبنای نظریه‌های جدید رشد اقتصادی، رشد درون‌زا را در تشریح الگوهای نوین رشد اقتصاد جهانی مطرح می‌سازد. ایده اصلی رشد درون‌زا، نوآوری فناورانه در بخش سرمایه انسانی و تحقیق و توسعه است که فرآیند توسعه علمی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

filereader.php?p1=main_c4ca4238a0b923820

در مقایسه با کشورهایی نظیر کره جنوبی و تایوان که مسیر رشد و توسعه پایدار را با سرعتی شگفت‌انگیز طی نموده‌اند، یکی از معضلات و چالش‌های مهم پیش روی کشورهای درحال‌توسعه در مسیر رشد و توسعه اقتصادی، عدم وجود هماهنگی و یکپارچگی بین تولیدات علمی و تحقیقاتی از یک‌سو و آهنگ تولیدات فناورانه و ایجاد ارزش‌افزوده از پیشرفت‌های علمی انجام گرفته است. برای مثال در کشورهایی نظیر هند و برزیل، آهنگ رشد تولیدات علمی و توسعه دانش بنیادین بسیار بالاتر از تولیدات فناورانه و کاربردی است که همین امر موجب بروز مشکلاتی بر سر راه توسعه در این کشورها شده است. در این مقاله سعی می‌گردد با بررسی تفاوت‌ها و شباهت‌های مقالات علمی و پرونده‌های ثبت اختراع (به عنوان مصداق بارز تولیدات فناورانه)، درکی بهتر از هر یک از دو گونه یاد شده برای محققین ایجاد گردد که می‌تواند آن‌ها را در تشخیص ایده‌های علمی دارای پتانسیل‌های احتمالی برای تولیدات فناورانه یاری دهد.

برزیل، مثالی برای مسئله مطرح شده:
در طی چند سال اخیر، برزیل به عنوان یکی از بازیگران اولیه در تولیدات علمی بین‌المللی مطرح شده است. حضور فراگیر و مؤثر محققین این کشور در کنفرانس‌ها و نشریات مختلف علمی، حاکی از این است که جایگاه این کشور در زمینه تولیدات علمی و تحقیقاتی در سطح جهان به طرز چشمگیری ارتقاء یافته است. دکتر «مارکو آنتونیو»، معاون تحقیقات و پژوهش «دانشگاه سائوپائولو»، در مصاحبه‌ای که اخیراً توسط شورای منطقه‌ای دولت برزیل انتشار یافته است، سهم برزیل در تولیدات علمی بین‌المللی را در سال 2008 میلادی بالغ بر 1.9 درصد دانسته است که البته در سال‌های بعد نیز روند افزایشی قابل توجهی داشته است.
علاوه بر این، برزیل سرمایه‌گذاری قابل توجهی در حوزه علم و فناوری و ارتقاء قابلیت‌های فناورانه در کشور خود داشته است. برآوردها نشان می‌دهد، دولت این کشور بیش از یک درصد از تولید ناخالص داخلی «GDP» را صرف این کار نموده است. یکی از نتایج این فرآیند، مشارکت بیشتر محققین و دانشمندان برزیلی در فعالیت‌های تحقیق و توسعه‌ای شرکت‌ها در حوزه انتقال و توسعه فناوری است که می‌تواند به رشد و توسعه اقتصادی نیز کمک نماید. در واقع، در طی چند سال گذشته رشد تولیدات علمی در برزیل در مقایسه با سال‌های پایانی قرن بیستم به نسبت کمتر شده است و تا حدی این روند به سمت تبدیل توسعه علمی به تولیدات فناورانه سوق یافته است.
یکی از شاخص‌هایی که می‌توان بر اساس آن تغییرات محسوس در توسعه علمی و فناورانه در برزیل را رصد نمود، تعداد درخواست‌های ثبت اختراع ناشی از دوره‌های تحصیلات تکمیلی است. بنابر تحقیق صورت گرفته توسط «Amadei & Torkomian» در طی سال‌های 2000 الی 2006 میلادی، نرخ ثبت اختراع پنج دانشگاه برتر برزیل با توجه به پایان‌نامه‌های انجام گرفته در مقاطع تحصیلات تکمیلی، بین 0.46 تا 5.16 متغیر بوده است. یکی از نکات قابل توجه این است که بنا بر تحقیقات انجام گرفته، ارتباط معناداری بین تعداد پتنت‌های ثبت شده و تعداد انتشارات ترویجی در زمینه حفاظت از دارایی‌های فکری وجود دارد. کمبود دانش پیرامون سیستم پتنت و به صورت کلی حقوق مالکیت فکری و نقش آن در فرآیند تولید صنعتی، موجب شده است تا بسیاری از محققین از ارزش نوآوری‌ها و فناوری‌های توسعه‌یافته در محیط‌های آکادمیک جهت تجاری‌سازی و تولید صنعتی آگاه نباشند که همین امر موجب کاهش قابلیت‌های فناورانه در برزیل گردیده است. البته روند افزایشی ثبت پتنت توسط دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی در طی سال‌های اخیر، می‌تواند به ایجاد و استقرار فرهنگ کارآفرینانه و افزایش ارزش‌افزوده محصولات ساخته شده در صنعت برزیل منجر گردد.
واقعیتی که می‌بایست در زمینه تولیدات علمی و فناورانه به آن توجه داشت، برخی باورهای به ظاهر متضاد و متعارض مرتبط با توسعه دانش است که منجر به تعریف تحقیقات پایه و کاربردی به عنوان حوزه‌های کاملاً جداگانه شده است. این در حالی است که همپوشانی و در هم تنیدگی بسیاری بین حوزه‌های علم و فناوری وجود دارد و مجزا دانستن آن‌ها می‌تواند اختلالات و چالش‌های بزرگی برای توسعه علمی و فناورانه ایجاد نماید. برای مثال، بیوفناوری به عنوان یکی از حوزه‌های دانشی نسبتاً جدید مطرح بوده که تعامل بین علم و فناوری در توسعه آن بسیار حیاتی است. همبستگی بین علم و فناوری در این رشته به حدی است که محققین و دانشمندان به نوعی نقش مخترعین را نیز ایفاء می‌نمایند و تولیدات علمی و فناورانه به راحتی قابل تفکیک از هم نمی‌باشند.
با بررسی فضای علمی و فناورانه در برزیل و چگونگی فعالیت‌ها و مشارکت‌های مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاه‌های این کشور با صنعت و شرکت‌های بزرگ، می‌توان چنین نتیجه گرفت که به جز در برخی تعاملات موردی و خاص، همکاری مؤثر و جدی بین سازمان‌های تحقیقاتی و تولیدی وجود ندارد. این واقعیت که فاصله بسیاری بین نهادهای آموزشی و پژوهشی از یک‌سو و شرکت‌ها و مؤسسات صنعتی و تولیدی وجود دارد، یکی از عوامل اصلی در نرخ بسیار پایین تولیدات کاربردی در برزیل به شمار می‌رود.
اگر به صورت خلاصه وضعیت علم و فناوری در برزیل را مرور نماییم، می‌توان گفت: «صرف نظر از روش‌های مورد استفاده برای ارزیابی بهره‌وری محققین برزیلی که توسط سازمان‌هایی نظیر شورای ملی علم و توسعه فناوری «CNPQ» و هماهنگی برای بهبود آموزش کارکنان «CAPES» انجام می‌گیرد، در حال حاضر این واقعیت در فضای علمی برزیل وجود دارد که:
  • تولیدات علمی برزیل با نرخی چشمگیر در حال افزایش است.
  • درخواست‌های ثبت اختراع و نرخ ثبت پتنت در سیستم پتنت برزیل، «USPTO» و «WIPO» از سوی محققین و دانشمندان برزیلی قابل توجه است.
  • تعداد پتنت‌های ثبت شده از سوی مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاه‌ها در مقایسه با نرخ رشد تحقیقات علمی بسیار کمتر است.»
به اعتقاد کارشناسان و متخصصین حوزه فناوری و نوآوری، روند افزایشی فاصله بین صنعت و دانشگاه به عدم آشنایی محققین دانشگاهی با محافظت‌های حقوقی از دارایی‌های فکری و تمرکز بر تحقیقات پایه در پژوهش‌های صورت گرفته در دانشگاه‌ها باز می‌گردد. داشتن درک مناسب از پتانسیل نتایج تحقیقات و فناوری‌های توسعه‌یافته در نهادهای پژوهشی، می‌تواند روند تجاری‌سازی و ایجاد ارزش‌افزوده ناشی از ارائه محصول به بازار و فرصت‌های مرتبط با صدور مجوزهای بهره‌برداری از فناوری را تسریع نماید که این امر مستلزم شناسایی تفاوت‌ها و شباهت‌های یک مقاله علمی با یک اختراع ثبت شده است. آشنایی با روند آماده‌سازی متون متناسب با الزامات هر یک از دو گونه یاد شده از دیگر موارد کلیدی است که سعی می‌گردد در این نوشتار به آن پرداخته شود.

ساختار عمومی یک سند علمی و یک ثبت اختراع:
گام اول در تبیین تفاوت‌های بین یک انتشار علمی و یک ثبت اختراع، توجه به ساختار هر یک از آن‌ها و مقایسه تطبیقی آن‌ها است. آغاز فرآیند تدوین و انتشار یک مقاله علمی به عنوان نتیجه یک پایان‌نامه کارشناسی ارشد و یا دکتری، انتخاب یک عنوان مناسب و مرتبط با موضوع پژوهش است. به عبارت دیگر، عنوان یک مقاله به نوعی بیان‌کننده موضوع تحقیق است. چکیده مقاله به عنوان یکی از بخش‌های محوری در هر مقاله مطرح است که با مطالعه آن می‌توان مختصری از اهداف پژوهش و چگونگی دستیابی به آن‌ها را دریافت. مقدمه نیز بخشی دیگر از یک مقاله است که معمولاً به معرفی موضوع تحقیق و تحقیقات قبلی مرتبط با آن می‌پردازد. در این قسمت می‌توان میزان اهمیت موضوع را از طریق مرور اجمالی مطالعات پیشین بیان نمود. پس از مقدمه، می‌بایست روش‌ها و ورودی‌های مورد نیاز برای تحقیق، اعم از داده‌های اطلاعاتی، مواد و تجهیزات معرفی گردد. در واقع، برای نتیجه‌گیری نهایی شرح کاملی از روند تحقیق و چگونگی استفاده از داده‌ها ارائه می‌گردد. بخش نهایی یک مقاله علمی، شامل نتایج و بحث پیرامون آن‌ها و در نهایت نتیجه‌گیری از آن‌ها است که در آن با توجه به داده‌های ورودی و اهداف تحقیق، به بررسی نتایج به دست آمده پرداخته می‌شود. در پایان مقاله نیز منابع مورد استفاده قید می‌گردد تا خواننده بتواند در صورت نیاز یا علاقه به آن‌ها مراجعه نماید. اگر این ساختار کلی را با اجزای یک پتنت مقایسه نماییم، می‌توان شباهت‌های زیادی را ملاحظه نمود. برای مثال، یک ثبت اختراع نیز همچون مقالات دارای عنوان است. علاوه بر آن، اهداف و شرح پیرامون تکنیک‌ها و روش‌های استفاده شده در اختراع را می‌توان تا حدی مشابه با مقدمه و روش تحقیق موجود در مقالات دانست. از طرف دیگر، برخی تفاوت‌های اساسی به ویژه در اتخاذ رویکرد فنی موجود در پتنت نیز وجود دارد. در ادامه سعی می‌گردد تا نقاط همگرایی و واگرایی مقالات علمی و پتنت‌ها مورد بررسی قرار گیرد.
یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های بین یک مقاله علمی و یک ثبت اختراع، رویکرد آن‌ها به حل مسئله است؛ بنابر مجموعه قوانین مالکیت فکری، شرح یک ثبت اختراع می‌بایست «به روشنی، مختصر و دقیق» راهکار پیشنهادی برای حل مشکل موجود و مزایای آن نسبت به روش‌ها و تکنیک‌های فعلی را توصیف نماید. در این توالی منطقی، مشکل معرفی شده و راه‌حل پیشنهادی نیز تشریح می‌گردد. بدیهی است، استفاده از انواع شکل و نقشه مرتبط با تجهیزات، فرآیند، محصول و ... برای توضیح مشکل و چگونگی رفع آن در یک پرونده ثبت اختراع ضروری خواهد بود. در مقابل، یک تولید علمی صرف، همواره بر این فرض مبتنی نیست که یک مشکل وجود دارد که می‌بایست حل شود، بلکه چیزی وجود دارد و باید نشان داده شود که تا پیش از این آشکار نشده است. کشف چیزی که تا کنون توصیف نشده است، اطلاعات جدید ایجاد می‌نماید که مبنای یک تفسیر جدید و تولید دانش خواهد بود. بدیهی است، کشف یک پدیده جدید و یا تولید و توسعه یک حوزه دانشی، لزوماً برای درخواست ثبت پتنت کافی نیست. برای مثال، توسعه روش‌های ریاضی، نظریه‌های علمی و یا داده‌های حاصل از آزمایش‌های مختلف نمی‌توانند به ثبت برسند و همین عامل موجب می‌شود که درصد قابل توجهی از تولیدات علمی نتوانند به طور مستقیم به یک پتنت تبدیل شوند. در مجموع می‌توان چنین استنباط نمود که در اغلب موارد، مقالات علمی (به خصوص در تحقیقات بنیادین و پایه) با هدف حل عینی یک مشکل موجود تدوین نمی‌شوند. با بررسی شکاف بین دانشگاه‌ها و مؤسسات تولیدی و صنعتی برزیل نیز می‌توان رویکرد علم محور دانشگاه‌ها و عدم توجه به مشکلات فنی موجود در صنعت را به خوبی مشاهده نمود. دانشگاه‌ها و نهادهای پژوهشی این کشور در اغلب موارد به دنبال حل نیازها و مشکلات موجود در صنعت نیستند. راهکار رفع این مشکل در نزدیکی و تعامل بیشتر با صنعت است که در طول زمان می‌تواند به یکپارچگی بیشتر دو بخش مذکور و در نتیجه ظهور تحقیقات کاربردی معطوف به حل مشکلات موجود منتج شود.

شناسایی فناوری‌های توسعه‌یافته مشابه:
یکی از بخش‌های محوری یک مقاله یا پتنت، تشریح مطالعات و تحقیقات و یا اختراعات صورت گرفته قبلی است که می‌بایست بررسی دقیقی پیرامون آن صورت گیرد. با دقت در اجزای یک مقاله علمی و مقایسه آن با بخش‌های اصلی یک ثبت اختراع می‌توان گفت، «مقدمه» در یک انتشار علمی و «شرح وضعیت فناوری» در یک پتنت این وظیفه را بر عهده دارند. یک مقاله یا تولید علمی با مرور مطالعات قبلی و تجزیه‌وتحلیل آن‌ها در غالب شرح دانش «State of Knowledge» یا شرح فن «State of The Art»، یک نقشه شماتیک از تولیدات علمی مرتبط با موضوع تحقیق ترسیم می‌نماید. در اسناد مرتبط با درخواست ثبت پتنت نیز می‌بایست وضعیت تکنیکی و روش‌های مورد استفاده در اختراعات مشابه توصیف گردد. در واقع، اسنادی که به نوعی می‌توانند مشکل فنی مورد بحث در اختراع را انعکاس دهند، باید مورد اشاره واقع شوند. با توجه به الزامات متفاوت یک مقاله در مقایسه با یک پتنت در جستجو برای اسناد مرتبط با موضوع تحقیق یا اختراع و توصیف وضعیت فعلی آن، یک تفاوت ساختاری دیگر بین تولیدات علمی و فناورانه آشکار می‌گردد. برای مثال، اختراع به عنوان یک کاربرد صنعتی می‌تواند در یک گستره وسیع از منظر محیط تولیدی بکار رود و برای همین می‌بایست جستجوی اسناد مرتبط با فناوری‌های مشابه در همین مقیاس انجام گیرد. در مقابل، تحقیقات علمی فارغ از کاربردی بودن و از جنبه نوآورانه بودن آن، مورد بررسی قرار می‌گیرد که در نهایت می‌تواند به یک ثبت اختراع بدل شود و یا نه. همچنین باید توجه داشت که یک پتنت می‌تواند جزئی کوچک از یک تولید علمی بزرگ باشد که عدم توجه به جزئیات و عدم ارزیابی دقیق آن، می‌تواند به عدم قابلیت ثبت اختراع به دلیل انتشار آن منجر گردد.

توجیه و استدلال برای اختراع:
مفهوم توجیه و استدلال برای یک اختراع زمانی که ساختار یک مقاله و انتشار علمی به یک درخواست ثبت پتنت تبدیل می‌شود، مکرر مورد استفاده قرار می‌گیرد. یکی از اشتباهات بسیاری از محققین در آماده‌سازی اسناد مرتبط با ثبت اختراع، رویکرد مقاله محور در استدلالات مرتبط با الزامات یک پتنت است. فرض کنید یک درخواست ثبت پتنت را مشابه با الزامات عمومی تعیین شده برای تأیید یک مقاله علمی آماده نماییم. یکی از اولین مشکلاتی که می‌تواند نمایان گردد، مرتبط با اصل غیرمشهود یا غیربدیهی بودن «Non-Obviousness» است که در تهیه یک مقاله علمی هیچ‌گونه نگرانی ایجاد نمی‌نماید. این در حالی است که در ثبت یک پتنت، می‌بایست توجهی ویژه به این الزام داشته باشیم و اختراع برای واجد شرایط بودن برای ثبت، باید دارای خلاقیت باشد و صرفاً بهبود یا ترکیبی بدیهی از دانش‌های قبلی نباشد.

نتایج تجربی:
به طور کلی، استفاده از نتایج تجربی جهت توجیه فرضیات در مقالات علمی کاملاً متداول است. بسیاری از تولیدات علمی در طول فرایند تحقیق، از این نتایج جهت رد یا تأیید فرضیات تعریف شده و نتیجه‌گیری بر مبنای آن‌ها استفاده می‌نمایند که در نهایت به ظهور مفاهیم جدید و توسعه دانش موجود می‌انجامد. با این وجود، باید دقت نماییم که استفاده صرف از نتایج تجربی و اهمیت بیش از حد این‌گونه از داده‌ها در تولیدات فناورانه، خطایی است که در فرآیند تبدیل یک انتشار علمی به یک درخواست ثبت اختراع انجام می‌گیرد. یک اختراع برای واجد شرایط پتنت شدن نیازمند رعایت الزام کاربردپذیری صنعتی «Industrial Applicability or Application» است و نتایج تجربی در دسترس، با این که می‌تواند به تأیید ثبت اختراع کمک نماید، با این حال، لزوماً بخشی از درخواست ثبت پتنت نیست. به عبارت ساده‌تر، فرآیند ارزیابی یک پتنت و تأیید اعتبار آن از یک فیلتر بسیار جدی‌تر در مقایسه با تأیید ساده اعتبار بر مبنای نتایج تجربی برخوردار است.

جزئیات و محدوده حفاظت از یک پتنت:
تعاریف مرتبط با پارامترهای آزمایشی که معمولاً در تجهیزات، مواد و روش‌های یک مقاله علمی لحاظ می‌گردد، معمولاً ساده‌تر از موارد مشابه در یک پتنت انتخاب می‌گردند. علاوه بر این، نتیجه‌گیری پیرامون اعتبار فرضیات و نتیجه نهایی تحقیق، مبتنی بر داده‌های اطلاعاتی آزمایش‌ها و نتایج تجربی در دسترس انجام می‌گیرد. باید دقت داشت که با تغییر یک مقاله یا انتشار علمی به یک پرونده ثبت اختراع، پارامترهای تعریف شده نیز می‌بایست با دقت بسیار بیشتری انتخاب گردند، چرا که دامنه حفاظت از اختراع بر مبنای همین پارامترها و تعاریف مرتبط با آن‌ها می‌تواند کاملاً تغییر نماید. در واقع، این پارامترها باید جامع‌تر انتخاب شوند تا دامنه حفاظت در مقابل پتنت‌های آتی را گسترده‌تر نماید. 
اگر دقیق‌تر به این مسئله بنگریم، ادعاهای موجود در یک درخواست ثبت پتنت، می‌بایست جامع و مانع باشد؛ به این معنی که متقاضی باید آن‌ها را بسیار محتاطانه انتخاب نماید تا بیشترین حفاظت از اختراع را فراهم نموده و در عین حال از کلی گویی و گسترده شدن بیش از حد دامنه آن اجتناب شود.

ملاحظات پایانی:
برای دستیابی به رشد و توسعه پایدار در یک کشور، روند تولیدات علمی و فناورانه می‌بایست به موازات یکدیگر افزایش یابد. به عبارت دیگر، در فرایند ارتقاء و بهبود شاخص‌های کمی و کیفی توسعه، باید هم به مقالات و انتشارات علمی و هم تولیدات فناورانه که عمدتاً در پتنت‌های ثبت شده نمود می‌یابد، توجه داشت.
در این مقاله سعی شد تا با بررسی دقیق‌تر شباهت‌ها و تفاوت‌های یک مقاله علمی و یک ثبت اختراع، ساختار مناسب و الزامات مرتبط با هر یک از آن‌ها مقایسه گردد.
اگر به صورت اجمالی به مقایسه تولیدات علمی و فناورانه بپردازیم، یک درخواست ثبت اختراع می‌بایست مسئله را عینی‌تر و مبتنی بر این واقعیت تشریح نماید که مشکل و راهکار پیشنهادی، مربوط به تجهیزات، فرآیندها، محصولات و به‌کارگیری فناوری‌های جدید است. در واقع، در یک درخواست ثبت اختراع باید مشکل موجود را به نحوی دقیق، با راه‌حل‌های فنی آن مرتبط ساخت.
یکی دیگر از نکات کلیدی پیرامون تفاوت‌های ماهوی یک تولید علمی با یک پتنت، تعریف آن‌ها از مسئله یا مشکل مورد بررسی است. از نظر علمی، می‌توان یک «مسئله» را به عنوان پدیده‌ای تعریف نمود که در حال یافتن جوابی برای حل آن هستیم و این پاسخ لزوماً یک راهکار فنی و عملی نخواهد بود. همین رویکرد می‌تواند منجر به تمایز و دور شدن یک تحقیق علمی از شرایط لازم برای پتنت شدن آن گردد. محققین باید کاملاً توجه نمایند که چه ابعادی از مسئله مورد بررسی را می‌توان به یک پتنت تبدیل نمود و کدام قسمت‌ها به دلایل مختلف اعم از عدم کاربردپذیری صنعتی و ... نمی‌تواند به پتنت تبدیل شود.
در پایان، باز هم بر این نکته تأکید می‌گردد که تولیدات علمی و فناورانه، هر دو نقشی محوری در فرآیند توسعه دارند؛ تولیدات علمی مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاه‌ها با نزدیکی به صنعت و شرکت‌های تولیدی، می‌تواند به سمت و سوی بازار و تقاضا سوق یابد و از این طریق، سهمی بیشتر در توسعه قابلیت‌های فناورانه یک کشور ایفاء نماید.