۰۲ اسفند ۱۳۹۶ مروری بر چالش‌های ثبت و انتشار پتنت در حوزه نانوفناوری

مقدمه

یکی از حوزه‌های جدید و پیشرو در فناوری که منجر به نوآوری‌های رادیکال (نوعی از نوآوری که در مقایسه با نوآوری‌های تدریجی که به بهبود و اصلاحات حداقلی در محصول تأکید دارد، به ایجاد تغییرات اساسی در محصول از طریق کنار گذاشتن خط سیر فناورانه موجود می‌پردازد) بسیاری شده است، نانو فناوری است که شامل مهندسی سیستم‌های کاربردی و طراحی، تولید و کاربرد مواد در مقیاس مولکولی (ساختارهایی با ابعاد 40000 برابر کوچک‌تر از ضخامت موی انسان) می‌شود. امروزه پیشرفت‌های فناورانه در این حوزه، موجب توسعه مواد و دستگاه‌های جدید با طیف وسیعی از کاربردهای مختلف شده است. روند افزایشی توجهات از سوی محققین و شرکت‌های مختلف به حدی است که بنا بر آمار، نانو فناوری بیشترین میزان رشد در سرمایه‌گذاری و اطلاعات در اقتصاد جهانی را از آن خود نموده است. با توجه به اهمیت حفاظت از ابداعات و دستاوردهای فناورانه در این حوزه دانشی، در این مقاله به بررسی برخی از چالش‌های متصدیان سیستم‌های پتنت در مواجهه با فناوری نانو خواهیم پرداخت.

 

filereader.php?p1=main_b4b147bc522828731

 

در مقیاس نانو، مواد می‌توانند خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی متمایز و غیرمعمول، در مقایسه با توده‌ای از مواد و یا یک اتم یا مولکول تک از خود نشان دهند. در مقیاس نانو، قوانین فیزیک کوانتومی حاکم است و در نتیجه خواص فیزیکی جدیدی ظاهر می‌شود که می‌تواند کاربردهای جدید و هیجان‌انگیزی ایجاد نماید. از این منظر، فناوری نانو را می‌توان ساخت مکانیزم‌های عملکردی با ابعاد نانو دانست، نظیر یک ابر رایانه با سایز یک ذره شکر که قدرتی برابر با یک میلیارد لپ‌تاپ خواهد داشت. به‌طور خلاصه، نانو فناوری با بهره‌گیری از خواص و ویژگی‌های سطوح کوانتومی، امکان کنترل بی‌سابقه جهان مادی را فراهم می‌سازد.

فناوری نانو در حال حاضر در طیف وسیعی از محصولات مصرفی، مانند لوازم آرایشی و لوسیون‌های ضد آفتاب بکار می‌رود. برای مثال، اکسید روی یک عنصر کلیدی از لوسیون‌های ضد آفتاب است که با استفاده از نانو ذرات اکسید روی می‌توان لوسیون را شفاف و روشن نموده تا اثری از آن بر روی پوست مشخص نشود. تولیدکنندگان پوشاک نیز از فناوری نانو برای تولید لباس‌های ضد آلودگی و لکه استفاده می‌کنند. همچنین، نانو کامپوزیت‌ها با ویژگی‌های خاص از جمله وزن کم و قدرت و دوام بالا، به‌طور فزاینده‌ای در ساخت قطعات خودرو و تجهیزات ورزشی نظیر راکت‌های تنیس استفاده می‌شوند. حوزه پزشکی و دارویی از دیگر مواردی است که فناوری نانو توانسته است کاربردهای وسیعی پیدا کند؛ مکانیزم‌های تحویل دارویی و نیز بیومارکرها (یک ماده قابل اندازه‌گیری در یک ارگانیسم که حضور آن نشان دهنده بیماری، عفونت و یا آسیب‌های محیطی است) از مهم‌ترین کاربردهای نانو فناوری در پزشکی به شمار می‌آیند.

در بیست سال گذشته، فناوری نانو رشدی شگفت‌انگیز را پشت سر گذاشته است، به‌طوری‌که بازار فناوری نانو تا سال 2015 میلادی به بیش از یک تریلیون دلار رسیده است. این امر موجب افزایش تقاضا برای ثبت اختراعات مرتبط با این حوزه از فناوری شده است‎ بطوری که بنابر آمار ارائه شده، درخواست‌های ثبت اختراع در بازه زمانی 1991 تا 2008 میلادی بیش از 50 برابر شده است. فشار تقاضا برای محافظت از فناوری‌های نانویی، چند چالش اصلی مرتبط با سیستم پتنت را برجسته نموده است که در ادامه به تفصیل بیان خواهند شد.

 

1- مسئله اندازه و ابعاد

اندازه و ابعاد را می‌توان یک شاخص محوری در فناوری نانو دانست. در فرآیند اعتبارسنجی و قابل اجرا بودن پتنت‌ها در حوزه نانو فناوری، شماری از سؤالات جالب مطرح می‌گردد:

  • آیا مقیاس نانو یک اصطلاح یا مفهوم به اندازه کافی دقیق و واضح است که در یک ادعای پتنت وجود دارد؟
  • آیا اقدامات فعلی مرتبط با ارزیابی پتنت (برای تعیین قابلیت پتنت شدن یک اختراع) برای بررسی نوشکافانه و دقیق اختراعات ابعاد نانو کفایت می‌کند؟
  • با توجه به عدم وجود دانش پیشین (prior art) گسترده و قابل ذکر، چه مشکلات عمده‌ای در ارزیابی تازگی و نوآوری اختراع، در این حوزه نوظهور وجود دارد؟
  • مشکلات مربوط به اجرای پتنت‌های نانویی چیست؟
  • چه اتفاقی می‌افتد، اگر محدوده ابعادی ذکر شده در یک پتنت مقیاس نانو با آنچه در دانش پیشین وجود دارد، همپوشانی داشته باشد؟
  • آیا این فرآیند کوچک‌سازی برای افراد متخصص و با مهارت، کاملاً واضح و آشکار است؟

اگرچه این مسائل و چالش‌ها منحصر به حوزه نانو فناوری نیست، با این حال، نوعی اجماع و اتفاق نظر پیرامون چگونگی رسیدگی به این مسائل ذیل قوانین حقوقی موجود ایجاد شده است.

 

2- تعریف نانوفناوری برای ادعاهای پتنت

تعریف دقیق، واضح و یکسان از اصطلاحات فناوری نانو و نانومقیاس، چیزی است که می‌بایست در دستور کار محققین و دفاتر ثبت پتنت قرار گیرد. فقدان یک تعریف استاندارد، دارای پیامدهای متعددی در جستجو و طبقه‌بندی پتنت‌ها و نیز رهگیری روند فعالیت‌های ثبت و انتشار پتنت بوده است. این امر می‌تواند ریسک عدم شناسایی دانش پیشین مرتبط را افزایش دهد و باعث ایجاد عدم اطمینان در مورد چگونگی تفسیر «نانومقیاس» توسط یک فرد دارای مهارت در این زمینه به‌عنوان یکی از معیارهای اصلی تعیین قابلیت پتنت شدن یک اختراع گردد. نتیجه نهایی چالش عدم تعریف استاندارد نانومقیاس و اصطلاحات مرتبط با آن، افزایش ریسک رد اعتبار یک پتنت نانو فناوری و یا تداخل و تعارض پتنت‌های گرنت شده خواهد بود.

البته تلاش‌هایی برای رفع این چالش انجام گرفته است؛ سه نهاد قدرتمند مرتبط با پتنت‌های نانو فناوری شامل «USPTO»، «EPO» و «JPO»، به دنبال حل این مسئله از طریق اقتباس و پذیرش تعاریفی هستند که اختراعات فناوری نانو را در یک مقیاس ابعادی کمتر از 100 نانومتر محدود می‌نماید. اگرچه این اقدام می‌تواند تا حدی مشکل را حل نماید، با این حال، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم مبهم و نامشخص،  نظیر نانوآگلومره‌ها،  پیچیدگی و عدم قطعیت فرآیند ارزیابی پتنت و تعیین تفاوت‌های اختراع با دانش پیشین را افزایش می‌دهد.

 

3- یک زمینه چند رشته‌ای

ماهیت چند رشته‌ای فناوری نانو، از دیگر چالش‌های پیش روی نهادهای ارزیابی و گرنت پتنت است. در عمل، فرآیند ارزیابی یک اختراع توسط یک ارزیاب دارای تخصص مرتبط انجام می‌گیرد و این موضوع می‌تواند ارزیابی پتنت‌های نانو فناوری را با مشکل مواجه سازد. به عبارت دیگر، با توجه به ترکیب چندین زمینه علمی و مهندسی در یک درخواست ثبت پتنت نانو فناوری، بعید است که هر یک از متخصصین برای ارزیابی درخواست مناسب باشند.

ریسک‌های اصلی ناشی از ماهیت چند رشته‌ای نانوفناوری عبارتند از: چشم‌پوشی از دانش پیشین، افزایش احتمال ارزیابی ناصحیح تازگی و ابتکاری بودن اختراع و نیز افزایش شانس گرنت پتنت‌هایی که ممکن است بعداً در دادگاه قابل دفاع نباشند.

با توجه به روند افزایشی درخواست‌های ثبت پتنت در حوزه نانو فناوری، «USPTO» و «EPO» و «JPO» در حال بررسی راهکارهای حل این مشکل هستند. برای مثال، تأکید بیشتری بر آموزش ارزیابان از طریق جستجوهای تخصصی دانش پیشین در زمینه نانو فناوری شده است. معرفی برچسب‌های جدید در سیستم طبقه‌بندی پتنت («Y01N» در «EPO» و «ZNM» در «JPO» و «977» در «USPTO») برای شناسایی ساده‌تر پتنت‌های نانو فناوری، از دیگر اقداماتی است که می‌تواند جستجوها و تحقیقات تخصصی در این زمینه را بهبود بخشد.

 

4- چه زمانی یک فناوری نانویی، تازه و جدید است؟

به‌عنوان یک قاعده کلی، اندازه و ابعاد نمی‌تواند یک شرط کافی برای برآورده ساختن الزام تازگی و جدید بودن اختراع باشد. با این حال، برخی از اختراعات حوزه نانو فناوری، شامل فرمول‌های نانومقیاس ترکیبات شیمیایی، ساختارها و مواد افشاء شده در گذشته است و این پرسش را مطرح می‌سازد که آیا این قبیل اختراعات، قابلیت ثبت شدن به‌عنوان یک پتنت را ندارند؟

در پاسخ می‌توان چنین اظهار داشت که اختراعات نانومقیاس هنگامی می‌توانند قابلیت ثبت پتنت داشته باشند که ویژگی‌هایی متفاوت با آنچه در مقیاس بزرگ‌تر یافت می‌شود، ایجاد نمایند. برای مثال، در جدال حقوقی بین «BASF» و اوریکا «Orica»، هیئت فنی تجدیدنظر دفتر ثبت اختراعات اروپا «TBA» اعلام کرد که پتنت نانو ذرات پلیمری با ابعاد بزرگ‌تر از 111 نانومتر که پیش از این انتشار یافته بود، نوآوری موجود در درخواست ثبت اختراع اوریکا را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد. در واقع، نانو ذرات با ابعاد کوچک‌تر از 100 نانومتر مورد استفاده در پتنت جدید توانسته بود ویژگی‌های فنی را به‌طور قابل ملاحظه‌ای بهبود بخشد و با همین استدلال، الزام تازگی اختراع تأیید گردید. در مجموع می‌توان چنین استنباط کرد که در سازوکار فعلی ارزیابی اختراعات، هرگونه همپوشانی با دانش پیشین می‌تواند به رد الزام تازگی و جدید بودن اختراع بیانجامد؛ با این حال، برخی استثنائات برای اختراعات نانومقیاس وجود دارد و با وجود همپوشانی با آنچه در دانش پیشین وجود دارد، تفاوت در خواص و ویژگی‌ها به دلیل کوچک‌تر شدن ابعاد، می‌تواند دلیلی کافی برای تازگی و نوآورانه بودن این‌گونه اختراعات به شمار رود.

با توجه به رویکرد «EPO» در ارزیابی الزام جدید بودن برای این گروه خاص از فناوری‌ها، همپوشانی به نسبت محدودی می‌بایست نسبت به دانش پیشین وجود داشته باشد. برای مثال، ارائه یک اثر جدید و یا غیرمنتظره که تنها در یک زیر دامنه انتخابی رخ می‌دهد، به خودی خود یک نوآوری و تازگی به شمار نمی‌رود، بلکه می‌توان نتیجه گرفت که محدوده فرعی، به‌طور خاص برای ارائه یک مزیت فرعی یا حل یک محدودیت در دانش پیشین بکار رفته است و به همین دلیل یک نوآوری و تازگی خواهد بود. علاوه بر این، «EPO» ارتباطات بین زیر دامنه و اسناد دانش پیشین را با طرح این پرسش که آیا یک فرد متخصص در این زمینه می‌تواند از تعالیم فنی دانش پیشین برای تولید و اجرای محدوده ابعادی جدید استفاده نماید یا نه، ارزیابی می‌نماید. مثال دیگر از الزام تازگی ناشی از ویژگی‌های عملکردی متفاوت را می‌توان در پرونده حقوقی اسمیت لاین «Smithkline Beechal Biologicals» و هلدینگ ویت «Wyeth Holdings Corporation» مشاهده نمود که هیئت فنی تجدیدنظر «EPO»، درخواست ثبت پتنت اسمیت لاین در مورد واکسن هپاتیت «B» با ذرات 60 تا 120 نانومتر را با وجود پتنت مشابه با ذرات 80 تا 500 نانومتر، دارای الزام تازگی و جدید بودن دانست. بررسی دقیق‌تر نشان می‌دهد که این اختراع دارای ویژگی‌های زیر بوده است:

  • تنها ده درصد تفاوت نسبت به حد پایین ابعاد در پتنت پیشین
  • تفاوت قابل توجه نسبت به حد بالای ابعاد دانش پیشین
  • بهبود قابل توجه ویژگی‌ها و عملکرد (کوچک شدن ذرات منجر به تغییر غیرمنتظره و مطلوب در پاسخ‌های ایمنی واکسن گردید.)

علاوه بر این، دانش پیشین راهنمایی کمی در مورد نحوه تهیه ذرات کوچک‌تر ارائه داده است و یک فرد ماهر که پروتکل تأمین‌کننده واکسن را دنبال نماید، ذراتی با ابعاد 115 تا 951 نانومتر تولید می‌نماید. پس می‌توان نتیجه گرفت که تعالیم فنی موجود در دانش پیشین به درخواست ثبت اختراع اسمیت لاین مربوط نمی‌شود.

نکته کلیدی دیگر این است که در حوزه نانو فناوری میزان پتنت‌های گرنت شده در چنین محدوده‌های همپوشانی، بیشتر از سایر زمینه‌ها است. بدیهی است، این وضعیت می‌تواند به‌نوعی چشم‌انداز تکه‌تکه شدن مالکیت پتنت و در نتیجه بروز انسداد چندگانه پتنت‌ها در یک اختراع خاص شود. این وضعیت در نهایت به ایجاد عدم اطمینان و منع شدن مخترعین از سوی پتنت‌های موجود می‌انجامد که تهدیدی جدی برای نوآوری و پیشرفت‌های فناورانه در بخش نانو محسوب می‌شود.

 

5- چه زمانی یک نانو فناوری واجد شرایط الزام‌های غیربدیهی بودن و گام ابتکاری است؟

علاوه بر اثبات تازگی، یک درخواست ثبت اختراع در حوزه نانو فناوری، می‌بایست آزمون غیربدیهی بودن را نیز پشت سر بگذارد. به‌طور کلی در این حوزه، یک اختراع بدیهی و آشکار خواهد بود اگر عناصر شناخته شده را به حداقل رسانده، عملکرد مشابهی ارائه دهد و بیشتر از آنچه از کاهش ابعاد انتظار می‌رود، نتیجه‌ای نداشته باشد. در مقابل، فناوری را غیر بدیهی می‌نامیم اگر نتایجی جدید و غیرمنتظره تولید نماید و یا عملکردی ناشناخته نسبت به قبل ارائه دهد که در حل مشکلات فنی مربوط به دانش پیشین مؤثر باشد. از آنجاکه تقریباً تمامی فناوری‌های نانومقیاس این خصوصیات را نشان می‌دهند، تنها نتایجی به‌عنوان پتنت پذیرفته می‌شوند که به‌سادگی و توسط یک فرد ماهر قابل دستیابی نباشند.

اگر باز هم به مثال واکسن ابداعی «اسمیت لاین» باز گردیم، الزام ابتکاری بودن را به دو دلیل مهم می‌توان تأیید نمود: نخست این‌که اثرات داروی جدید به‌طور غیرمنتظره‌ای بهبود یافته است و دوم این واقعیت که مجموعه دانش و معلومات پیشین، نمی‌تواند ما را به این نتیجه برساند که یک فرد ماهر و متخصص در این حوزه ممکن است با کاهش اندازه ذرات به نتایج مذکور دست یابد.

درخواست‌های ثبت اختراع مبتنی بر کاربردهای نانو فناوری، زمانی می‌توانند آزمون غیربدیهی بودن را با موفقیت پشت سر گذارند که مزیت‌های فناورانه قابل توجهی نسبت به دانش پیشین به همراه داشته باشند؛ برای مثال، زمانی که یک اختراع جدید، یک اختراع افشاء شده قبلی را در مقیاس نانو انجام دهد. در مثال «BASF v Orica» که در بخش‌های پیشین به آن اشاره شد، «اوریکا» مدعی یک اختراع جدید در زمینه ساخت ذرات پلیمری با ابعاد کمتر از 100 نانومتر از طریق پلیمریزاسیون در دمای زیر 40 درجه سانتی‌گراد بود. در مقابل، «BASF» استدلال می‌کرد که این اختراع با توجه به فرآیند تولید مشابه (در دمای زیر 50 درجه سانتی‌گراد برای تولید ذرات با ابعاد کمتر از 111 نانومتر) کاملاً بدیهی است. آن‌ها مدعی بودند که یک فرد ماهر بدون هیچ‌گونه تلاش نوآورانه و صرفاً با تکرار و آزمایش و خطا برای تمامی دماهای بین 0 تا 50 درجه سانتی‌گراد، می‌تواند به ذرات با ابعاد کمتر از 100 نانومتر دست یابد. «EPO» با رد استدلال «BASF» با تأکید بر این‌که با وجود پیشنهاد دمای زیر 50 درجه سانتی‌گراد در فرآیند ابداعی این شرکت، استفاده از دماهای پایین‌تر از 40 درجه سانتی‌گراد متفاوت بوده و یک فرد ماهر با استفاده از دانش حاصل از پتنت «BASF» لزوماً نمی‌تواند به تولید ذرات پلیمری اقدام نماید. علاوه بر این، ثبت اختراع قبلی برای تولید ذرات با ابعاد کمتر از 111 نانومتر بوده و با فرآیند جدید که تولید ذرات با ابعاد کمتر از 100 نانومتر را هدف قرار می‌دهد، متفاوت است. با توجه به این دلایل، «TBA» با واجد شرایط بودن الزام گام ابتکاری، برای فرآیند ابداعی «اوریکا» موافقت نمود.

 

6- تشخیص سوءاستفاده‌ها

کاربردهای متقابل نانو فناوری در صنایع و نیز تمایل به پتنت‌های گرنت شده مرتبط با «اختراعات انتخابی» (مجموعه پتنت‌هایی که از ذرات با ابعاد مختلف و دارای همپوشانی استفاده می‌نمایند)، نظارت بر پتنت‌های این حوزه را ناممکن و بسیار پرهزینه نموده است. به عبارت دیگر، هیچ راه ساده و مشخصی برای یک صاحب حق امتیاز پتنت وجود ندارد تا بداند که آیا یکی از رقبا و یا یک شرکت فعال در بخشی دیگر از صنعت، از فناوری محافظت شده آن‌ها به‌صورت غیرمجاز استفاده می‌نماید. تنها راه تعیین این‌که یک محصول نهایی دارای نشان تجاری مشخص یک پتنت نانو فناوری را نقض نموده است، استفاده از تکنیک‌ها و تجهیزات بسیار پیشرفته و پرهزینه میکروسکوپی است. علاوه بر این، در حال حاضر بسیاری از تحقیقات در زمینه نانو فناوری و کاربردهای آن، در پشت درب‌های بسته در آزمایشگاه‌ها و لابراتوارهای تحقیقاتی دانشگاه‌ها و مراکز تحقیق و توسعه شرکت‌های بزرگ انجام می‌گیرد و این خود می‌تواند چالشی برای ایجاد یک مبنای حقوقی برای اقدامات مرتبط با نقض حقوق مالکیت فکری حتی در صورت تشخیص سوء استفاده پدید آورد.

همچنین این عوامل می‌تواند ریسک کاهش انگیزه برای افشای پتنت را به دنبال داشته باشد؛ به عبارت دیگر، به دست آوردن نوعی انحصار در استفاده و تجاری‌سازی یک اختراع را به همراه خواهد داشت.

 

7- چشم‌انداز حقوقی پیچیده

فناوری‌های نانویی را می‌توان فناوری‌هایی جهانی دانست که یک پلتفرم گسترده برای فرآیندهای ساخت و محصولات در طیف وسیعی از فناوری‌ها و صنایع را فراهم می‌آورند. ویژگی کاربردهای متقابل صنعتی، یک پتانسیل بی‌نظیر ایجاد نموده که در عین حال، برای افراد و مؤسسات فعال در توسعه و تجاری‌سازی محصولات در این فضا می‌تواند چالش‌های بزرگی به همراه داشته باشد. برای مثال، یک پتنت پایه نانولوله‌های کربنی، نانو کریستال‌های نیمه‌هادی و یا فرآیندهای کاربردی آن‌ها، در بسیاری از بخش‌های صنعتی نظیر طراحی‌های نیمه‌هادی‌ها، ساخت‌وساز، بیوفناوری، صنایع دارویی، کشاورزی و مخابرات کاربرد خواهد داشت. با این وجود، یک صاحب پتنت ممکن است تنها در یک یا دو زمینه از موارد یاد شده فعال باشد. پس هر شرکتی که به دنبال توسعه و تجاری‌سازی یک محصول مرتبط با نانو فناوری است، می‌بایست یک دید جامع از ثبت اختراعات نانو فناوری داشته باشد تا اطمینان حاصل نماید که تمامی پتنت‌های مرتبط را شناسایی و بررسی نموده است. این اقدام همراه با یک استراتژی هوشمندانه اخذ و صدور مجوز بهره‌برداری از پتنت (با هدف اطمینان از اخذ مجوزهای لازم برای تمامی فناوری‌های مورد استفاده)، می‌تواند آزادی عمل کافی برای توسعه و تجاری‌سازی محصول و نیز ممانعت از اختلافات حقوقی پرهزینه و غیر قابل پیش‌بینی را فراهم نماید.

نکته کلیدی دیگر، توجه به پیچیدگی‌های فرآیند ثبت و انتشار پتنت در مقیاس بین‌المللی است که هنگام تدوین ادعاهای پتنت باید به آن دقت نمود. این یک حقیقت بزرگ است که قواعد حاکم بر قوانین ثبت اختراع در کشورهای مختلف، می‌تواند الزامات قابلیت پتنت شدن یک اختراع را تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال، دادگاه فدرال آلمان یک اختراع حوزه نانو فناوری را که پیش از این توسط «EPO» برای یک «اختراع انتخابی» گرنت شده بود، واجد شرایط الزام تازگی ندانست.

در پایان باید به این نکته اشاره شود که مشکلات کنونی در ردیابی نقض حقوق پتنت و نیز برخی اشکالات در اقدامات اجرایی مرتبط با نقض‌های صورت گرفته، توانسته است نوعی آزادی عمل ضمنی برای محققین و مخترعان به وجود آورد. با این حال، با پیشرفت‌های فناورانه در حوزه نانو فناوری و ورود محصولات بیشتر به بازار، ریسک‌های مربوط به این چالش بسیار بیشتر خواهد شد. چالش اصلی در سال‌های آتی این است که نوآوری‌های نانو فناوری به‌طور پیوسته ادامه یابد و در عین حال اطمینان حاصل شود که رژیم مالکیت فکری، آزادی عمل کافی برای توسعه برنامه‌های کاربردی جدید فناوری نانو را فراهم می‌سازد بدون آن‌که انگیزه‌های لازم برای افشای پتنت و سرمایه‌گذاری را تحت تأثیر قرار دهد.