۲۳ اسفند ۱۳۹۶ صدور مجوز بهره‌برداری از فناوری- قسمت سوم: شرایط و معیارهای مالی

مقدمه:

در اقتصاد دانایی محور قرن حاضر، مدل غالب همکاری در بین سازمان‌های علمی و تجاری، پارادایم «نوآوری باز» است که اساس و بنیان آن بر قراردادها و موافقت‌نامه‌های مبادله مجوزهای بهره‌برداری از فناوری استوار شده است. همین عامل موجب شده که توجه و علاقه‌مندی فراوانی پیرامون دستیابی به دانش عملی و تجارب موفق در حوزه لیسانس فناوری به‌عنوان یکی از ابزارهای پر کاربرد در بهره‌برداری از حقوق مالکیت فکری و انتقال دانش و فناوری در بین ذینفعان مشارکت‌های فناورانه، ایجاد گردد. از همین رو، سازمان جهانی مالکیت فکری «WIPO» اقدام به تدوین و انتشار کتابچه راهنمای لیسانس فناوری موفق «STL» نموده است.

در قسمت اول از راهنمای مذکور، با مفاهیم اصلی مرتبط با لیسانس فناوری و شاخصه‌های کلیدی موفقیت در آن و نیز برخی سؤالات مهم که می‌بایست پیش از ورود به مذاکرات موافقت‌نامه صدور مجوز به آن‌ها پاسخ دهیم، آشنا شدیم. در قسمت دوم نیز به یکی از موضوعات محوری در مذاکرات موافقت‌نامه‌های صدور مجوز فناوری، یعنی شرایط و معیارهای کلیدی توافق پرداختیم و طی آن خوشه‌های اول و دوم از خوشه‌های چهارگانه شرایط کلیدی شامل «موضوع مجوز بهره‌برداری» و «دامنه و محدوده حقوق انتقال‌یافته» به اجمال بررسی گردید.

در نوشتار حاضر به‌عنوان سومین قسمت از راهنمای «STL»، شرایط و معیارهای مالی مهم در موافقت‌نامه مجوز بهره‌برداری از فناوری، به‌تفصیل بیان می‌گردد. شرایط مالی در پنج بند شامل «هزینه‌های اخذ مجوز»، «روش‌های پرداخت»، «مجوزهای متقابل یا پیمان‌های عدم شکایت»، «ضمانت‌ها و جبران خسارات» و «ارتباط مجوز فناوری با سرمایه‌گذاری‌های مشترک و قیمت‌گذاری محصولات» ارائه خواهد شد.

 

filereader.php?p1=main_c20ad4d76fe97759a

 

خوشه سوم: شرایط مالی

۱- اخذ مجوز برای بهره‌برداری از فناوری چقدر هزینه در بر خواهد داشت؟

شرایط و معیارهای مالی یک موافقت‌نامه واگذاری مجوز بهره‌برداری از فناوری، از اولین موضوعاتی است که هنگام فکر کردن به این نوع از موافقت‌نامه‌ها به ذهن خطور می‌کند. با این وجود، همان‌گونه که در بخش‌های پیشین اشاره شد، شرایط مالی در یک موافقت‌نامه لیسانس، وابسته به نحوه تعریف شما از موضوع (خوشه اول) و دامنه آن (خوشه دوم) است.

یکی از دلایلی که صدور مجوزهای بهره‌برداری را متمایز از فروش کالا می‌نماید، این نکته کلیدی است که قیمت لزوماً مهم‌ترین معیار و شرایط توافق نیست. به عبارت دیگر، بسیاری از شرایط مهم دیگر نیز وجود دارد که هر یک می‌تواند تأثیری قابل توجه بر ارزش معامله داشته باشد. برای مثال، زمانی که شما یک «CD» خریداری می‌نمایید، احتمالاً می‌دانید که چه چیزی می‌خرید و چه کارهایی با آن می‌توانید و یا نمی‌توانید انجام دهید. شما همچنین می‌دانید که چه قیمتی را می‌بایست برای آن بپردازید، چرا که بازار برای این محصول، عمومی است. از طرف دیگر، در اخذ یک مجوز بهره‌برداری از حقوق مرتبط با محتویات یک «CD» و یا ساخت یا استفاده از فناوری آن، قیمت پرداختی از سوی شما بستگی به این موضوع دارد که آیا در حال مذاکره برای تمامی حقوق و محتویات مرتبط با «CD» هستید و آیا شما قصد دارید تا بازتولید، ساخت، تغییر و توزیع آن را در اختیار بگیرید و یا صرفاً می‌خواهید به آن گوش کنید. حتی ممکن است شما در پی اخذ مجوز برای بسته‌بندی، طراحی و یا پتنت‌های مرتبط با کیفیت صدا باشید. علاوه بر این، عناصر و اجزای تجاری متفاوتی مرتبط با یک مبادله مجوز بهره‌برداری وجود دارد. جنبه‌های مختلف مالکیت فکری مرتبط با «CD»، گزینه‌های مختلفی برای معامله ارائه می‌دهد که تمایز آن‌ها می‌تواند همچون روز و شب باشد. همچنین، اطلاعات و داده‌های مالی در مورد ارزش حقوق مالکیت فکری در محتوا، احتمالاً عمومی نیست. با توجه به تمامی این دلایل، بحث تئوریک صرف در مورد شیوه ارزیابی و ارزش‌گذاری در مجوزهای بهره‌برداری از فناوری، آن‌چنان عملی نخواهد بود. بنابراین، به‌عنوان یک موضوع عملی و کاربردی مهم، این پرسش مطرح می‌شود که چگونه ارزیابی و ارزش‌گذاری یک مجوز فناوری انجام می‌گیرد؟

شما ارزش یک مجوز فناوری را باید در یک بافتار که شامل تمامی معاملات مرتبط با آن است، در نظر بگیرید؛ در واقع، شرایط مالی بسته به این‌که صرفاً یک مجوز بهره‌برداری از حقوق مالکیت فکری است و یا این‌که یک قرارداد ساخت و خرید، بازاریابی، توزیع و یا سرمایه‌گذاری مشترک را نیز در بر می‌گیرد، متفاوت خواهد بود. همان‌طور که در خوشه‌های اول و دوم نیز اشاره شد، مجوز «IP» معمولاً تنها بخشی از یک توافقنامه مجوز فناوری موفق را تشکیل می‌دهد.

نکته مهم دیگر این است که ارزش‌گذاری عملی کاملاً وابسته به این امر خواهد بود که نقش شما در موافقت‌نامه مجوز فناوری چیست؟ آیا شما دارنده فناوری بوده و قصد صدور و واگذاری مجوز بهره‌برداری از آن را دارید و یا این‌که خواهان اخذ مجوز بهره‌برداری از یک فناوری مشخص هستید؟

چشم‌انداز از منظر اخذکننده مجوز: اگر شما خواهان بهره‌برداری از یک فناوری هستید و می‌خواهید مجوز بهره‌برداری از آن را اخذ نمایید، در تصمیم‌گیری پیرامون موقعیت خود در شرایط و معیارهای مالی، اولین چیزی که می‌بایست مورد ارزیابی قرار گیرد، این است که آیا از عهده هزینه آنچه قرار است مجوز بهره‌برداری از آن را به دست آورید و از طریق افزودن آن به محصول یا فناوری که در آینده به فروش خواهید رساند، بر خواهید آمد؟ به عبارت ساده‌تر، اولین سؤالات مطرح برای یک اخذکننده مجوز فناوری به شرح زیر است:

  • چه میزان هزینه برای اخذ این مجوز می‌توانم پرداخت کنم؟
  • هزینه‌های دیگری که ممکن است متحمل شوم، چیست؟
  • قیمت نهایی محصول و هزینه‌های مرتبط با آن، چه اثری خواهد داشت؟
  • در چارچوب ارزیابی‌های من از آستانه تحمل بازار (پیش‌بینی سقوط قیمت سهام یا محصول)، وضعیت چگونه است؟

باید توجه داشت که این‌گونه محاسبات عملی، معمولاً تا اواخر مذاکرات قابل انجام نیست و می‌تواند منجر به هدر رفتن زمان و انرژی و نیز توافق‌هایی نامناسب شود که به‌سادگی هزینه‌های فراوانی برای اخذ کننده مجوز به همراه خواهد داشت. با این حساب، بهتر است محاسبات عملی مربوط به هزینه کالاهای فروخته‌شده، با این پرسش صریح آغاز گردد که «این فناوری چقدر ارزش دارد؟»

چشم‌انداز از منظر واگذارنده مجوز: اگر شما دارنده فناوری هستید، پیش از آغاز مذاکرات باید بدانید که چه چیزی می‌تواند ارزش لازم را در ازای فناوری واگذار شده برای شما ایجاد نماید. بدیهی است که این یک هدف متغیر بوده و در خلال مذاکرات می‌تواند ارزش ایجاد شده برای شما تغییر یابد. یک واگذارنده مجوز فناوری می‌بایست درکی مناسب از رابطه بین ارزش آنچه واگذار می‌کند و آنچه که در قبال آن به دست می‌آورد، داشته باشد. اگرچه این مسئله به نظر واضح است، با این حال بسیاری از دارندگان فناوری در میان انبوهی از جزئیات بحث‌های مرتبط با توافقنامه مجوز فناوری سردرگم می‌شوند. البته در برخی موارد ممکن است دارنده فناوری، علاوه بر یک بازگشت مالی در ازای ارزش‌های واگذار شده، به دنبال یک استاندارد فناوری نیز باشد که می‌تواند از دست دادن پول در مراحل نخستین برنامه واگذاری مجوز را به دنبال داشته باشد. اما در موارد دیگر، این سردرگمی از عدم انعکاس دقیق شرایط مالی در مرحله آماده‌سازی نشأت می‌گیرد.

روش‌های متعددی برای ارزیابی و ارزش‌گذاری فناوری وجود دارد که شما برای ورود به یک موافقت‌نامه موفق مبادله مجوز فناوری می‌بایست با آن‌ها آشنا باشید. با این حال، به یاد داشته باشید که این روش‌ها عموماً ذهنی بوده و روش‌های دقیقی به شمار نمی‌آیند. همچنین در برخی موارد می‌توان از بیش از یک روش و یا حتی ترکیبی از روش‌ها برای ارزش‌گذاری فناوری استفاده نمود. در بهترین حالت، روش‌های یاد شده را می‌توان به‌عنوان یک راهنما دانست که همیشه می‌بایست اعمال گردد. سه روش کلاسیک ارزش‌گذاری فناوری عبارتند از:

الف) روش هزینه‌ای:

به‌سادگی می‌توان محاسبه نمود که واگذارنده فناوری چه میزان برای توسعه فناوری و «IP» مرتبط با آن، سرمایه‌گذاری نموده است. نکته مهم در اینجا، تمایز قائل شدن بین «IP» و فناوری است؛ پتنت و یا دیگر انواع مالکیت فکری می‌تواند تمامی چیزی باشد که مجوز بهره‌برداری از آن واگذار می‌شود و بدیهی است که تمامی هزینه‌های توسعه فناوری را در بر نمی‌گیرد. همچنین باید توجه شود که هزینه‌های «IP» می‌تواند تحت تأثیر دیگر راه‌هایی باشد که دارنده فناوری از طریق آن‌ها سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته را جبران می‌نماید (برای مثال، واگذاری مجوز بهره‌برداری از فناوری به دیگران و یا بهره‌برداری مستقیم از آن).

این واقعیتی بسیار مهم است که سرمایه‌گذاری سنگین از سوی واگذار کننده فناوری، لزوماً هیچ ارتباطی با ارزش فناوری در موافقت‌نامه صدور مجوز بهره‌برداری از آن نخواهد داشت. ممکن است، هزینه تحقیق و توسعه بسیار زیادی در مسیر توسعه فناوری انجام گرفته باشد و یا رابطه مفهومی فناوری و بازار ضعیف باشد (مانند صرف میلیون‌ها دلار هزینه برای سیگارهای بدون نیکوتین که هیچ رابطه‌ای با بازار تقریباً صفر این نوع از سیگارها ندارد). در نهایت باید گفت، رویکرد هزینه‌ای نسبتاً دشوار است؛ چرا که تمامی اظهارات دارنده فناوری پیرامون سرمایه‌گذاری‌های انجام شده ممکن است از سوی دریافت‌کنندگان احتمالی مجوز، نوعی بازارگرمی محسوب شود. اخذکننده مجوز چگونه می‌تواند از صحت گفته‌های دارنده فناوری اطمینان یابد؟ وی به مستندات هزینه‌های انجام گرفته دسترسی نداشته و در صورتی که از رقبا محسوب شود، به منظور اجتناب از اتهامات مرتبط با رفتارهای ضدرقابتی، حاضر به تلاش برای دسترسی به این اسناد نخواهد بود. به‌طور خلاصه، روش‌های هزینه‌ای می‌تواند از سوی واگذارنده مجوز برای ارزیابی موقعیت، مورد استفاده قرار گیرد؛ ولی احتمالاً برای یک اخذ کننده مجوز متقاعد کننده نیست.

ب) روش درآمدی:

این رویکرد، بر اساس محاسبه میزان درآمد مورد انتظار طرف‌های درگیر از طریق به‌کارگیری فناوری مورد بحث برای واگذاری مجوز و سپس تبدیل آن به درصدهایی مبتنی بر برخی مفاهیم ماهیتاً ذهنی از میزان شایستگی و استحقاق هر طرف بر اساس سهم خود از فناوری (شامل مراحل مختلف توسعه فناوری، ریسک بازار، بازاریابی، ارزش ذاتی، قدرت پتنت در برابر دعاوی حقوقی، فناوری‌های رقیب و بسیاری فاکتورهای دیگر) انجام می‌گیرد. برخی از متخصصین حوزه مجوز فناوری، به این قاعده کلی اشاره دارند که واگذارنده فناوری می‌بایست بین یک چهارم تا یک سوم از منافع حاصل برای اخذکننده مجوز را دریافت دارد. با این وجود، این قاعده عمدتاً مورد استفاده قرار نمی‌گیرد و بسیاری از اخذکنندگان مجوز، تنها در حدود ۰.۵ تا ۵ درصد از درآمدهای ناشی از فناوری را پرداخت می‌نمایند.

روش درآمدی، در مواردی که طرف‌های درگیر نیازمند پیش‌بینی ارزش بلندمدت توافقنامه مجوز و سپس تبدیل آن به ارزش خالص فعلی «NPV» هستند، می‌تواند ابزاری مفید برای به دست آوردن مجموع پرداختی‌ها در نظر گرفته شود. ارقام حاصل از محاسبات ارزش فعلی، می‌تواند یک راهکار اولیه برای پیشنهاد و بحث در مذاکرات مرتبط با شرایط مالی فراهم آورد که در نهایت به تعیین ارزش آتی فناوری برای واگذارنده و اخذ کننده مجوز فناوری می‌انجامد.

ج) روش مقایسه‌ای یا بازار:

این رویکرد، مشابه با خرید از یک فروشگاه مواد غذایی است که شما پس از بررسی و ارزیابی گوجه‌فرنگی و سپس مقایسه آن با گوجه‌فرنگی‌های موجود در یک بازار دیگر، در مورد خرید آن تصمیم می‌گیرید. بدیهی است، ارزش‌گذاری فناوری بسیار پیچیده‌تر از خرید گوجه‌فرنگی از طریق مقایسه با دیگر نمونه‌های موجود در بازار است. با این حال، این روش برای تعمیم و اشاره به یک صنعت خاص و قواعد مرتبط با آن، تا حدی مفید خواهد بود. برخی از کسب‌وکارها به‌صورت تخصصی در زمینه جمع‌آوری داده‌های مرتبط با حق امتیاز، فعالیت می‌نمایند که از آن‌ها می‌توان در این رویکرد استفاده نمود. حتی می‌توان از مقالات و دیگر منابع مشابه برای یافتن حق امتیازهای پرداخت‌شده در معاملات مشابه و یا فناوری‌های مرتبط استفاده کرد. مشکل اصلی، یافتن یک موافقت‌نامه مجوز فناوری است که در تمامی زمینه‌ها بتوان به‌صورت مقایسه‌ای از آن بهره گرفت. این مورد، از این جهت اهمیت دارد که به‌عنوان مثال ممکن است فناوری مشابه باشد ولی دامنه مجوز قابل مقایسه نباشد. این واقعیت نیز وجود دارد که تمامی «IP»های مرتبط با فناوری ممکن است برابر نباشند و لذا نمی‌توان صرفاً با مقایسه یک قرارداد مجوز مشابه در مورد ارزش فناوری دیگر تصمیم گرفت. یک پتنت بسیار قوی و کاربردی، همراه با یک نشان تجاری و یک قرارداد مشاوره تخصصی، بسیار ارزشمندتر از یک مجوز «IP»، شامل یک پتنت ضعیف است که در حال حاضر در معرض یک دعوی حقوقی قرار داشته و می‌تواند توسط مخترعین رقیب نیز بکار گرفته شود. تمامی این موارد، نشان می‌دهد که فناوری‌ها ممکن است از جنبه فنی تا حدی مشابهت داشته باشند، ولی از منظر شرایط و معیارهای ارزش‌گذاری بسیار متفاوت خواهند بود.

علاوه بر روش‌های کلاسیک ارزش‌گذاری، هر دو طرف نیاز خواهند داشت تا واقعیت‌های مرتبط با کسب‌وکار خود را نیز در نظر بگیرند. به‌عنوان مثال، یک پرسش بسیار مهم واگذارنده مجوز فناوری این است که تأثیر موافقت‌نامه مجوز فناوری بر فروش محصولاتش چگونه خواهد بود. ممکن است واگذاری مجوز بهره‌برداری از فناوری، به معنای ایجاد یک رقابت جدی در حیاط خلوت دارنده آن باشد که می‌تواند اتفاقی بسیار خوب محسوب شود، چرا که بازار را برای فناوری جدید گسترش داده و ممکن است به ایجاد یک پلتفرم کمک نماید و منافعی را حاصل نموده که به طرق دیگر قابل دستیابی نباشد. با این حال، دارنده فناوری باید از خود سؤال نماید که آیا برای به اشتراک‌گذاری فناوری علاقه‌مند است و اگر چنین است، اثر آن بر جریانات درآمدی فعلی چگونه خواهد بود؟ به عبارت ساده‌تر، دارنده فناوری باید نوعی تعادل بین مزایای ناشی از به اشتراک‌گذاری فناوری و اثرات منفی احتمالی بر جریانات درآمدی فعلی خود ایجاد نماید و بر اساس آن، نسبت به ارزش‌گذاری فناوری تصمیم‌گیری نماید.

باید توجه داشت که ارزش‌گذاری «IP» یک علم نیست، بلکه یک محاسبه عملی مبتنی بر بررسی و پاسخ به تعداد زیادی پرسش است. تنها پس از پاسخ به این سؤالات، می‌توان فرمی از ارزش مجوز مبادله شده و پرداخت‌های مرتبط با آن را به دست آورد. (به مورد دوم از خوشه سوم نگاه کنید.)

 

۲- پرداخت از سوی اخذ کننده مجوز چگونه انجام می‌گیرد؟

در حالت کلی دو نوع پرداخت رایج در توافقات اخذ و صدور مجوز فناوری وجود دارد: پرداخت بر اساس حق امتیاز و پرداخت بصورت یکجا. البته هر یک از آن‌ها می‌تواند به طرق مختلف ترکیب شده و با هم در نظر گرفته شوند. باید توجه داشت که به هر صورتی که پرداخت‌ها انجام گیرد، می‌بایست بازتابی از محاسبات اساسی یاد شده در بخش قبل باشد.

حق امتیاز ممکن است بر اساس میزان واحد فروش تعیین گردد که در این صورت، به ازای هر واحد فروخته‌شده می‌بایست یک حق امتیاز واحد، به واگذارنده فناوری پرداخت گردد. به‌عنوان یک گزینه جایگزین، حق امتیاز می‌تواند بر مبنای درصدی از درآمد محصولات به فروش رسیده در نظر گرفته شود. حق امتیاز، همچنین می‌تواند بر اساس قیمت یا درآمد خالص (پس از کسر هزینه‌های مختلف اعم از حمل‌ونقل و گمرکی) تعریف شود. نکته مهم این است که نحوه تعیین درآمدها یا قیمت خالص تعریف گردد و دقیقاً مشخص شود که حق امتیاز چگونه محاسبه خواهد شد (توصیه می‌شود، نمونه‌ای از محاسبات مرتبط در متن توافقنامه قید گردد).

اخذکننده مجوز، اغلب متمایل است تا یک سقف مشروط حق امتیاز برای پرداخت به دارنده فناوری مشخص نماید. این امر بدین معنا است که وی «X» درصد از فروش محصول را تا مقداری مشخص پرداخت می‌نماید که می‌تواند به‌صورت سالانه بازتعریف شده و یا این‌که در طول مدت قرارداد ثابت باقی بماند. دریافت‌کننده مجوز، به این دلیل به تعیین سقف در توافقنامه اصرار دارد که نوعی چشم‌انداز برای استفاده رایگان از فناوری پس از یک دوره زمانی فروش موفق محصول مبتنی بر آن، فراهم می‌آورد. علاوه بر این، مدل کسب‌وکار تا حد بسیار زیادی مشخص خواهد شد و دریافت‌کننده مجوز می‌داند که چه میزان باید پرداخت نماید. در مقابل، واگذارنده فناوری راغب به تعیین چنین سقفی در قرارداد نیست، چرا که احتمال بدست‌آوردن حق امتیازی بیش از میزان سرمایه‌گذاری انجام گرفته در فناوری را، تا حد قابل ملاحظه‌ای محدود می‌نماید.

نقطه مقابل تعیین سقف در پرداخت‌های حق امتیاز، تعیین یک «حداقل» است که می‌تواند میزان مشخصی از پرداخت را (به‌ویژه در مواردی که فناوری و یا بازار مرتبط با آن ناامید کننده است)، برای وی تضمین نماید. تعیین حداقل، معمولاً هنگامی انجام می‌گیرد که مجوز فناوری منحصر به فرد است (به مورد سوم از خوشه دوم نگاه کنید).

نکته قابل ذکر دیگر این است که حق امتیازها می‌توانند بر اساس متغیرهایی همچون زمان، فروش محصول و درآمد، تنظیم شود. برای مثال، یک حق امتیاز ممکن است، از دو درصد میانگین فروش آغاز شده در طول مدت قرارداد، به ۰.۵ درصد کاهش یابد. حتی می‌توان حق امتیاز را طوری بر مبنای فروش محصول تعریف نمود که با کاهش حجم فروش، حق امتیاز بالاتری پرداخت گردد.

پرداخت یکجا را می‌توان به‌جای حق امتیاز و یا در کنار آن استفاده نمود. پرداخت مبلغ توافق شده می‌تواند در ابتدای توافق و یا در انتهای آن انجام گیرد و یا حتی در تعدادی اقساط مشخص زمان‌بندی شده، هم‌زمان با نقاط عطف توسعه انجام گیرد. پرداخت‌های یکجا، می‌تواند به‌عنوان یک گزینه کمک‌کننده در برابر حق امتیاز مطرح گردد. فرض نمایید یک دریافت‌کننده مجوز با قدرت مالی قوی، در مقایسه با واگذارنده آن وجود دارد (به‌عنوان مثال، یک استارت‌آپ دارای یک فناوری جدید)، اخذکننده مجوز مبلغ پرداختی را در ابتدای توافق تأمین می‌نماید که می‌تواند دارنده فناوری را در ابتدای کسب‌وکار خود و یا در مواقعی که با بحران مالی دست به گریبان است، قادر به پرداخت مطالبات تیم کاری خود در توسعه‌های آتی فناوری نماید (به مورد دوم از خوشه اول نگاه کنید).

 

۳- چه زمانی از مجوزهای متقابل و یا پیمان عدم شکایت استفاده می‌شود؟

مجوزهای متقابل در مواردی استفاده می‌شود که هر یک از طرفین با ارزش تقریبی برابر، اقدام به واگذاری حقوق مالکیت فکری متعلق به خود، به طرف مقابل می‌نمایند. مصداق بارز این مسئله، در واگذاری متقابل پتنت‌هایی است که ممکن است از سوی طرف مقابل نقض گردد. در این مواقع، مبادله حقوق انجام گرفته تا هیچ یک از طرفین قادر به شکایت از طرف مقابل نباشد. البته دامنه مجوزهای متقابل، می‌تواند به مشتریان و توزیع‌کنندگان هر یک از طرفین نیز تسری پیدا کند. واگذاری متقابل مجوز را می‌توان نوعی «آتش‌بس» دانست که در آن ارزش مالی مبادله شده، به ارزش حق امتیازهایی است که هر یک از طرفین واگذار می‌نمایدد. لازم به ذکر است، در برخی موارد به‌جای واگذاری متقابل مجوز از یک «پیمان عدم شکایت» استفاده می‌شود.

در زمان وارد شدن به چنین توافقاتی، باید بدانید که این توافقات نیز یک توافق مالی همچون دیگر موارد است، چرا که حق بهره‌برداری از حقوق «IP» را به دیگری واگذار نموده‌اید. تنها تفاوت در این است که در ازای واگذاری حقوق یاد شده، برخی حقوق متعلق به طرف مقابل را دریافت می‌دارید. در مواردی که ارزش فناوری و یا حقوق «IP» طرفین برابر نباشد، طرفی که دارایی‌های وی از ارزش کمتری برخوردار است، ممکن است ما به ازای آن را با روش‌های پرداخت ذکر شده در سطور پیشین جبران نماید. نکته پایانی که در مورد این نوع از توافقات باید در نظر گرفت، این است که مجوز فناوری، اغلب مبنای مشارکت تجاری و سرمایه‌گذاری‌های مشترک «JV» قرار می‌گیرد که می‌تواند بهره‌برداری سودآور از فناوری برای طرفین را در پی داشته باشد.

 

۴- عملکرد، ضمانت‌ها و جبران خسارت توافق چگونه است؟

اگرچه مسائل مربوط به ضمانت و جبران خسارات می‌تواند از نظر حقوقی و قانونی بسیار پیچیده باشد و تهیه پیش‌نویس چنین مواردی از چالش‌های بزرگ متخصصین به شمار رود، با این وجود اگر این مسائل را ذیل مباحث و شرایط مالی در نظر بگیرید، ساده‌تر خواهد بود. بر این اساس، پاسخ به سؤالات زیر مهم است:

  • چه کسی ریسک مالی نقص در فناوری یا محصول را متحمل خواهد شد؟
  • چه کسی ریسک مربوط به ادعای طرف سوم مبنی بر نقض حقوق مالکیت فکری از سوی فناوری یا محصول مد نظر را متحمل می‌شود؟

اولین سؤال مرتبط با ماهیت فناوری است که مجوز بهره‌برداری از آن مبادله خواهد شد. ضمانت‌ها معمولاً برای مشکلاتی که مرتبط با موضوع توافق (به موارد اول و دوم از خوشه اول نگاه کنید) و یا تغییر در فناوری در طی زمان (به مورد چهارم از خوشه چهارم نگاه کنید) هستند، مورد استفاده قرار می‌گیرند. انواع مسائلی که ممکن است به وجود آیند، عبارتند از: چه کسی مسئولیت نقص‌های احتمالی در عملکرد فناوری را بر عهده‌دارد؟ چه کسی پرداخت‌های آتی به مهندسین برای باگ‌های نرم‌افزاری و عملکردهای سخت‌افزاری را انجام خواهد داد؟ آیا «به‌روزرسانی» محصولات مبتنی بر نت، ضمانت می‌شود؟ در مورد فناوری‌های زیستی، عملکردهای مد نظر فناوری کدام است؟ چه کسی مسئول خسارات مالی و آسیب‌های فردی خواهد بود؟ توجه شود که این‌ها تماماً سؤالاتی فنی است که حتی در مورد بهترین فناوری‌ها نیز ممکن است پیش آید. پس بهتر است در موافقت‌نامه صدور مجوز، تصمیم گرفته شود که چه کسی مسئولیت آن‌ها را پذیرفته و عهده‌دار هزینه‌های مرتبط خواهد بود.

جنبه دیگر از ضمانت‌های مرتبط با موافقت‌نامه مجوز فناوری که در سؤال دوم مورد تأکید قرار گرفته است، ریسک هزینه‌های حقوقی و کسب‌وکار است و این‌که چه کسی آن‌ها را بر عهده خواهد گرفت. در این مورد، پرسش به اصالت و یا مالکیت محصول یا فناوری باز می‌گردد (به مورد سوم از خوشه اول پیرامون بحث مالکیت نگاه کنید).

هیچ پاسخ مشخص و یا استاندارد یا قاعده کلی برای مواجهه با سؤالات یاد شده وجود ندارد. البته مالک فناوری ترجیح می‌دهد تا دریافت‌کننده مجوز این ریسک‌ها را بر عهده گیرد. در مقابل، دریافت‌کننده مجوز بر این نکته تأکید دارد که مالک فناوری و صادرکننده مجوز، بر چگونگی کارکرد محصول اشراف دارد و کسی است که آن را ابداع نموده و می‌داند که آیا «IP» مرتبط با آن نقض شده است یا نه. از دیدگاه دریافت‌کننده مجوز، بر عهده گرفتن این ریسک‌ها به‌ویژه در مواردی که محصول جدید، پیچیده، سفارشی و یا دارای حوزه رقابتی شدید باشد، خطرناک و همراه با ریسک فراوان خواهد بود. از طرف دیگر، مجوزهای مرتبط با توزیع محصولات که مدت‌زمان آن نیز طولانی است، معمولاً از ریسک کمتری برخوردارند. به‌عنوان نکته پایانی، تأکید می‌شود که استفاده از مشاورین متخصص برای ارزیابی ریسک مالی، توسعه یک موقعیت منطقی و صحیح و تهیه پیش‌نویس، ضروری به نظر می‌رسد.

 

۵- چگونه یک موافقت‌نامه مجوز فناوری، به سرمایه‌گذاری‌های مشترک و فعالیت‌های متعاقب آن و نیز قیمت‌گذاری محصولات مرتبط می‌شود؟

به‌طور کلی، یک توافقنامه صدور مجوز، در بستر یک رابطه تجاری بزرگ‌تر شکل گرفته است. این توافق، می‌تواند شامل و یا همراه با یک توافق خاص باشد که به‌موجب آن یکی از طرفین، سرمایه‌گذاری و تأمین مالی را بر عهده خواهد داشت. طرفین همچنین ممکن است یک رابطه تأمین و عرضه را دنبال نمایند که در آن، دریافت‌کننده مجوز با ایجاد دسترسی به قیمت‌های ترجیحی برای محصولات توسعه‌یافته و یا ساخته‌شده از طریق فناوری یا «IP» مد نظر، موافقت نماید.

در چنین مواردی، مهم است که به چنین ارتباطاتی فکر نمایید و آن‌ها را تا حد امکان شفاف و روشن سازید. روشن شدن نحوه ارتباطات و تبدیل آن‌ها به شرایط مشخص در متن توافق، امری است که قبل از آغاز توسعه محصول و یا فناوری، می‌بایست انجام گیرد. دلیل اصلی اهمیت این موضوع، در این نکته نهفته است که در صورتی‌که یک توافق مشخص بر سر سرمایه‌گذاری‌های لازم به دست تیاید، ممکن است توافق بر سر صدور و اخذ «IP»، نتواند به نتیجه رضایت‌بخش برسد،. آیا دارنده فناوری و صادرکننده مجوز بهره‌برداری از آن، نیازمند سرمایه‌گذاری و تأمین مالی جهت توسعه و تکمیل فناوری است؟ بر عکس، آیا دریافت‌کننده مجوز، نیازمند تأمین مالی برای بهره‌برداری از فناوری خواهد بود؟ آیا وی نیازمند بودجه برای بهره‌برداری از فرصت‌های تجاری مرتبط با فناوری است؟

به‌طور مشابه، اگر دسترسی به محصول با تخفیف در قیمت‌گذاری، بخشی مهم از معامله برای هر یک از طرفین باشد، بهتر است به این مسئله پرداخته و تلاش نماییم تا فرمولی برای قیمت‌گذاری محصولات آتی را در همان زمان مذاکرات توافق نماییم.

به‌طور کلی، یک مذاکره‌کننده مجوز بهره‌برداری از فناوری، باید بر این موضوع تمرکز نماید که چه توافق‌های دیگری می‌تواند در دستور کار قرار گیرد، تا معامله کلی کسب‌وکار (نه فقط مجوز «IP» یا فناوری) به نتایج مالی مناسب ختم گردد. شرایط و معیارهای مالی خوب در یک مجوز «IP»، اگر مشخص شود که توافق‌های ضروری دیگر بیش از حد پرهزینه هستند، ممکن است ارزش خود را از دست دهند. همین نکته نشانگر اهمیت توجه به توافق‌های جانبی، هنگام مذاکرات مرتبط با توافقنامه مجوز بهره‌برداری از فناوری است.