۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ ارزیابی بازار جهانی فناوری با توجه به مبادلات پتنت

مقدمه

در طی سال‌های اخیر، رژیم‌های مالکیت فکری و به‌ویژه سیستم پتنت، با تغییر و تحولات بسیاری مواجه شده است. برای مثال، سیستم پتنت به‌عنوان یک ابزار کارآ برای محافظت از نوآوری‌ها و دستاوردهای فنی، کارکردهای نوینی همچون کسب درآمد، محدودسازی حوزه فعالیت رقبا و افزایش اعتبار و شهرت شرکت‌ها را به همراه داشته است. در این میان، مبادلات پتنت که شامل فروش و یا صدور مجوزهای بهره‌برداری از پتنت است، به‌عنوان یکی از روندهای تکاملی در این حوزه مطرح شده است، به‌طوری‌که روزبه‌روز بر ارزش بازار مبادلات پتنت در جهان افزوده می‌شود. با توجه به اهمیت مبادلات پتنت و نقش آن بر گسترش بازار فناوری، این موضوع به یکی از زمینه‌های تحقیقاتی جذاب برای محققین و صاحب‌نظران حوزه پتنت بدل گردیده است. در این نوشتار، تحولات اخیر بازار بین‌المللی فناوری با توجه به تغییرات مرتبط با مبادلات پتنت مورد بررسی و تجزیه‌وتحلیل قرار خواهد گرفت. تمرکز تحقیق بر اثرات منشأ جغرافیایی ثبت اختراعات، بر مبادلات آن، اعم از روند مبادلات، زمان‌بندی مبادلات و احتمال وقوع مبادلات برون‌مرزی است. برای این کار از مجموعه‌ای بزرگ از اطلاعات «US» پتنت‌های گرنت شده، در بازه زمانی ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۲ میلادی استفاده شده است که پس از غربالگری آن‌ها، به ۹۵۵۴۲ پتنت مبادله شده کاهش یافته است.

 

filereader.php?p1=main_c4ca4238a0b923820

 

مبادلات پتنت؛ راهی برای گسترش بازارهای فناوری

تحقیقات انجام‌گرفته در طی سال‌های اخیر، بر روند افزایشی بین‌المللی شدن تحقیق‌و‌توسعه «R&D» و فعالیت‌های اختراعی تأکید دارد که همراه با افزایش چشمگیر در نرخ ثبت اختراع بوده است. شمار روزافزون پرونده‌های درخواست ثبت پتنت در سرتاسر جهان که با ظهور فناوری‌های پیچیده‌ای در حوزه‌های مختلف، اعم از نرم‌افزار، نیمه‌هادی‌ها و یا تلفن همراه و نیاز به محافظت‌های حقوقی از نوآوری‌ها و دستاوردهای فنی تشدید شده است، اقبال گسترده مخترعین و شرکت‌های فناور، از سیستم پتنت به‌عنوان یک ابزار کارآ و اثربخش در حوزه حقوق مالکیت فکری را نشان می‌دهد. نکته قابل توجهی که در این زمینه وجود دارد، این است که روند افزایشی ثبت اختراعات، به گسترش بازارهای مرتبط با فناوری کمک می‌نماید. این امر به‌ویژه در مواردی که پتنت به‌عنوان یک دارایی قابل معامله محسوب می‌شود، مشهودتر است.

همان‌گونه که در سطور پیشین اشاره گردید، مبادلات پتنت و سایر دارایی‌های فکری، می‌تواند راهی برای گسترش بازار برای فناوری‌های مختلف به شمار رود. از سوی دیگر، تجارت فناوری خود یکی از فاکتورهای بسیار مهم در سیستم نوآوری و پویایی آن محسوب می‌شود. در ادامه سعی خواهد شد تا توصیفی جامع از بازار فناوری، عدم قطعیت‌های مرتبط با آن و نقش فاکتورهای جغرافیایی بر مبادلات پتنت به‌عنوان یکی از بسترهای توسعه بازارهای فناوری ارائه شود.

اگرچه روند جهانی‌سازی در تسهیل بین‌المللی شدن فعالیت‌های تحقیق‌و‌توسعه اثرگذار بوده است، با این وجود، فعالیت‌های نوآورانه و تجارت فناوری، هنوز هم عمدتاً در سطح ملی مطرح هستند. سه سطح عدم قطعیت مرتبط با معاملات فناوری که تجارت آن را دچار محدودیت‌های جغرافیایی نموده است، عبارتند از:

  • عدم قطعیت در زمینه حقوق مالکیت؛
  • عدم قطعیت در زمینه ارزش فناوری؛
  • عدم قطعیت در زمینه فرآیند تجارت پتنت.

تمامی عدم قطعیت‌های مذکور، به‌ویژه هنگامی‌که تجارت فناوری در بین مرزهای ملی روی می‌دهد، برجسته‌تر می‌گردد.

معاملات ثبت اختراع می‌تواند در فرم‌های مختلف، شامل انتقال، فروش (فروش مستقیم و یا از طریق مزایده) و نیز موافقت‌نامه‌های صدور مجوز انجام گیرد که البته در مورد آخر بستگی به این دارد که آیا مالکیت پتنت نیز انتقال می‌یابد و یا خیر. در حالی‌که شواهد قابل توجهی وجود دارد که چالش‌های رقابتی می‌تواند شرکت‌های مختلف را تشویق به اتخاذ استراتژی‌های مالکیت فکری جدید و ایفای نقشی فعال در بازارهای مرتبط با پتنت نماید، شواهد تجربی در مورد مبادلات پتنت هنوز کم تعداد است. بسیاری از مطالعات پیشین در این زمینه، بر روی توافقنامه‌های صدور مجوز متمرکز است و تعدادی معدودی از مقالات انتشاریافته در سال‌های اخیر به موضوع مبادلات دارایی‌های فکری و از جمله فروش حق امتیاز پتنت‌ها ورود نموده‌اند (کاوجیولی و آلگتو در سال ۲۰۱۶، فیشر و لیدینگر در سال ۲۰۱۴، نیر و همکاران در سال ۲۰۱۱، اوداسو و همکاران در سال ۲۰۱۵ و سرانو در سال ۲۰۱۳ میلادی).

یکی از نکات مهم پیرامون تحقیقات انجام‌گرفته در زمینه مبادلات «IP» و فناوری، این است که به‌جز چند استثناء، عوامل جغرافیایی تأثیرگذار بر جریان‌های فناورانه و انتشار دانش، مورد بررسی قرار نگرفته است. در واقع، تعامل بین مبدأ جغرافیایی و تجارت فناوری، به میزان بسیار زیادی ابهام داشته و هنوز به‌روشنی شناخته نشده است که عمده دلیل آن نیز، کمبود داده‌های مرتبط با نرخ مبادلات است. همین عامل موجب شده است تا این پرسش کلیدی که آیا نزدیکی جغرافیایی میان خریداران و فروشندگان، می‌تواند عدم تقارن اطلاعات و عدم اطمینان‌های محیطی مرتبط با بازارهای فناوری را کاهش دهد، تا حد زیادی بی‌پاسخ بماند. در نوشتار حاضر، سعی بر این است تا با یک تحلیل تجربی مبتنی بر داده‌های پیچیده فروش پتنت، ابعاد مختلف این موضوع بررسی گردد. گفتنی است، در تحلیل اطلاعات یادشده، داده‌های مرتبط با مبادله اختراعات از کانال صدور مجوز حذف شده است. همچنین، تمرکز تحقیق بر تحولات اخیر بازار بین‌المللی فناوری است که با بررسی دقیق تغییرات مالکیتی «US» پتنت‌های گرنت شده انجام می‌گیرد. علاوه بر این، بررسی اثرات جغرافیایی پتنت (کشور دارای اولویت اول ثبت به‌عنوان منشأ اصلی ثبت اختراع) در احتمال مبادله شدن آن، زمان انجام معامله و نیز احتمال معاملات بین‌المللی، از دیگر مواردی است که در این مقاله به آن پرداخته می‌شود. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها بر اساس مجموعه‌ای جامع از اطلاعات ثبت اختراع «USPTO» در بازه زمانی ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۲ میلادی است. (بنا بر بررسی‌های اولیه، در این بازه زمانی بیش از ۹۵۵۴۲ عدد «US» پتنت گرنت شده، وارد چرخه مبادلات مالکیت فکری شده‌اند.)

یکی از مواردی که محققین همواره در پی شناخت بیشتر آن هستند، بررسی پتنت‌های به ثبت رسیده در سیستم پتنت آمریکا است که توسط شرکت‌های غیرمستقر در این کشور انجام گرفته است. شناخت مناسب این نوع از پتنت‌ها و بررسی الگوهای تجاری مختلف در مقایسه با پتنت‌های ثبت‌شده توسط شرکت‌های آمریکایی، می‌تواند تصویری واضح از ابعاد بین‌المللی بازار فناوری فراهم نماید. انتظار می‌رود «US» پتنت‌های دارای منشأ غیر آمریکایی، در مقایسه با «US» پتنت‌های ثبت‌شده توسط شرکت‌ها و فناوران آمریکایی، با احتمال کمتری در بازار این کشور مبادله گردد.

نکته دیگری نیز که باید به آن دقت داشت، درجه عدم تقارن اطلاعات فناوری‌های مختلف است که در نهایت بر تجارت پتنت‌ها در عرصه بین‌المللی تأثیر می‌گذارد. فرض بر این است که اختراعات و نوآوری‌هایی که فناوری‌های نوظهور یا نابالغ را پوشش می‌دهند، در معرض سطوح بالاتری از عدم اطمینان‌های فناورانه و نیز اطلاعات نامتقارن در مورد ارزش واقعی فناورانه و اقتصادی قرار دارند. با استناد به این امر که ارزیابی پتانسیل فنی از نوآوری تشریح شده در یک پتنت، مستلزم صرف منابع قابل توجه است، مجاورت جغرافیایی می‌تواند نقشی مهم در رفع این محدودیت ایفاء نماید.

یکی از نوآوری‌های مهم در زمینه تحقیقات مبادلات پتنت، به مطالعه کتابشناختی انواع ثبت اختراعات باز می‌گردد که در سال ۲۰۱۰ میلادی توسط «سرانو» انجام‌گرفته است. وی تحقیق خود را از طریق بررسی داده‌های «USPTO» در خلال سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۱ میلادی انجام داد. در تحقیق حاضر، سعی شده است تا روش سرانو از سه جنبه کلیدی توسعه یابد: «اول، بازه زمانی به‌روزرسانی شده است تا تحلیل واقعی‌تری از تحولات سال‌های اخیر پیرامون مبادلات پتنت به دست آید. این امر، با توجه به روند تغییرات در زمینه ثبت اختراعات که منجر به مجادلات حقوقی گسترده در حوزه فناوری و ظهور شرکت‌هایی تحت عنوان باجگیران پتنت به‌عنوان بازیگرانی عمده در بازار فناوری شده است، بسیار حیاتی است. دوم، تمرکز تحلیل‌های انجام‌گرفته بر روی ابعاد بین‌المللی تجارت پتنت است. سوم، روش‌های غربالگری فهرست پتنت‌های مبادله شده بوده که با اضافه شدن برخی معیارهای جدید و مؤثر بر شناسایی معاملات انجام‌گرفته بهبود یافته است، به‌طوری‌که تغییرات مالکیتی واقعی را بهتر می‌توان رصد نمود.»

 

بازار فناوری

یکی از مهم‌ترین اثرات تجارت فناورانه بر سیستم نوآوری را می‌توان در منافع خصوصی و اجتماعی حاصل از گردش حق امتیاز پتنت‌های مختلف بین شرکت‌های مختلف دانست که عموماً منجر به تجاری‌سازی بهتر نوآوری پتنت شده، توسط شرکت جدید با قابلیت‌های ساخت، تولید و بازاریابی بیشتر خواهد شد. علاوه بر این، اختلافات حقوقی می‌تواند پیش از بررسی در دادگاه و متحمل شدن هزینه‌های هنگفت مالی، زمانی و اعتباری، برای هر یک از طرفین به پایان برسد. همچنین می‌توان انتشار دانش، افزایش رفاه عمومی و ارتقاء نرخ نوآوری در جامعه را از دیگر مزایای فراگیر شدن مبادلات پتنت به شمار آورد.

تجارت پتنت، به دانش فنی نوظهور این قابلیت را می‌دهد تا به بهترین شکل مورد استفاده قرار گیرد و به نوعی به سمت شرکت‌های با قابلیت بازاریابی و ساخت بالا هدایت شود. مطالعات انجام‌گرفته نشان می‌دهد، شرکت‌هایی که استراتژی‌های نوآوری از طریق اخذ و تملک فعالانه پتنت را بر می‌گزینند، فرصت دسترسی به فناوری‌های مکمل و ارتقاء ظرفیت نوآورانه خود را خواهند داشت. البته در طی سال‌های اخیر، برخی نگرانی‌ها پیرامون پتنت‌های مبادله شده به دلایل استراتژیک و فرصت‌طلبانه مطرح شده است که بیشتر ناشی از تأثیر این کارکردهای ثانویه و نوین سیستم پتنت بر فعالیت‌های نوآورانه شرکت‌های دیگر است. بخش عمده نگرانی‌های مذکور، به ظهور شرکت‌هایی است که بدون درگیر شدن در فرآیند توسعه فناوری و صرفاً با هدف کسب منفعت، وارد مبادلات دارایی‌های فکری و به‌ویژه پتنت می‌شوند. باجگیران پتنت یا «Patent Troll»، با تملک پتنت‌هایی که در آینده ممکن است از سوی شرکت‌های فناور تولیدی مورد استفاده قرار گیرند، به انتظار می‌نشینند تا پس از بهره‌برداری از پتنت یادشده و با ادعای نقض پتنت در دادگاه، بتوانند غرامت‌های هنگفت از آن‌ها دریافت نمایند.

یکی از مهم‌ترین عواملی که انگیزه شرکت‌ها برای ورود به مبادلات پتنت را افزایش می‌دهد، مربوط به طرف تقاضا و رفتار استراتژیک ناشی از آن است. به عبارت دیگر، بازار برای پتنت‌ها منجر به تغییرات مهمی در پویایی رقابتی شرکت‌ها می‌گردد، چراکه به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا از ثبت اختراعات به‌عنوان ابزاری استراتژیک در جهت کسب درآمد استفاده نمایند.

در زمینه پتنت‌های مبادله شده در بین شرکت‌های فناور و نوآور، دو نکته بسیار جالب توجه مشاهده می‌شود؛ مطالعات محققین و دانشمندان نشان می‌دهد که مخترعین فردی و شرکت‌های نوآور کوچک، در مقایسه با نهادهای پژوهشی و تحقیقاتی دولتی و نیز شرکت‌های بزرگ نوآور، بسیار فعال‌تر بوده و بخش عمده‌ای از بازار فروش پتنت را به خود اختصاص داده‌اند. علاوه بر این، پتنت‌های جوان‌تر که زمان زیادی از ثبت و گرنت آن‌ها نگذشته است، با میزان استناد بیشتر و دارای ابتکار یا نوآوری قابل توجه، با احتمال بیشتری ممکن است وارد چرخه مبادلات و خریدوفروش پتنت شوند.

 

دانش نامتقارن و جغرافیای تجارت فناوری

 بازارها در شرایطی با سهولت و کارایی مناسب کار می‌کنند که سه شرط کلیدی وجود داشته باشد: اول این‌که خریداران و فروشندگان، فرصت کافی برای تجارت در طیف وسیعی از تراکنش‌ها و مبادلات بالقوه را داشته باشند. دوم این‌که همواره پیش از آن‌که مبادله انجام گیرد، فرصت‌های کافی برای دسترسی به گزینه‌های جایگزین در بازار وجود داشته باشد. در نهایت، سومین نکته، به شرایط بازار باز می‌گردد که به بازیگران اجازه می‌دهد تا ترجیحات خود را به‌سادگی و بدون نگرانی از تضعیف قدرت چانه‌زنی خود آشکار سازند.

همین ویژگی موجب شده است تا علی‌رغم این‌که برخی کوشش‌ها برای ایجاد بازارهای رسمی «IP»، مانند انواع مزایده‌های ثبت اختراع انجام‌گرفته است، با این حال بازارها برای فناوری همچنان با محدودیت مواجه باشند. عدم تقارن اطلاعات بین خریدار و فروشنده، اهمیت عدم قطعیت‌های مرتبط با ارزش تجاری فناوری، هزینه‌های جستجو و امکان رفتارهای فرصت‌طلبانه، همگی تأثیراتی عمیق بر پویایی تجارت در بازار فناوری دارد.

یکی دیگر از عوامل اثرگذار بر بازار فناوری و مبادلات پتنت، موانع زبانی و فاصله جغرافیایی است که پیچیدگی‌های دانشی و بسیاری از فرآیندهای انتقال فناوری، به‌ویژه طراحی و اجرای قراردادها را با چالش روبرو می‌سازد. تأکید می‌شود که با توجه به روند جهانی‌شدن در تمامی ابعاد زندگی بشر و بین‌المللی شدن فعالیت‌های تحقیق و توسعه که هزینه‌های مرتبط با توسعه فناوری را به‌طور قابل توجهی کاهش داده است، تجارت و مبادله فناوری هنوز عمدتاً ملی و داخل مرزهای جغرافیایی کشورها رخ می‌دهد.

توانایی ارزیابی جنبه‌های تجاری‌سازی یک اختراع برای شرکت‌ها، در کسب یک مزیت استراتژیک الزامی به نظر می‌رسد. دانش مرتبط با اختراعات، معمولاً پیچیده و تا حدی ناقص است. بنابراین، شرکت‌ها اغلب منابع قابل توجهی را از لحاظ زمان و امکانات مالی برای دستیابی به اطلاعات مرتبط با ارزش تجاری فناوری و معامله آن صرف می‌کنند. جالب اینجا است که مجموعه نسبتاً بزرگی از این اطلاعات با نزدیکی جغرافیایی تسهیل می‌شود. علاوه بر این، یک خریدار بالقوه ممکن است با هدف اجرا و پیاده‌سازی فناوری، علاقه‌مند به توسعه ارتباطات خود با فروشنده باشد. انتقال دانش بین طرفین درگیر در معامله نیز از لحاظ جغرافیایی می‌تواند بسیار متفاوت باشد. بدیهی است که با کاهش فاصله جغرافیایی و اشتراکات زبانی، امیدواری بیشتری در انتقال بهینه دانش وجود خواهد داشت.

 

داده‌های اطلاعاتی و روش حل مسئله

داده‌های مورد استفاده جهت بررسی موضوع مبادلات پتنت و نقش فاکتورهای جغرافیایی در آن، شامل «۱۹۱۰۱۶۳» عدد پتنت گرنت شده توسط دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا در بازه زمانی ۲۰۰۲ الی ۲۰۱۲ میلادی است. با توجه به این‌که هر زمان حق امتیاز یک پتنت انتقال یابد، یک سند ویژه در پایگاه داده «USPTO» شامل فروشنده، خریدار و حقوق انتقال یافته به ثبت می‌رسد. اگرچه دارندگان پتنت، الزامی برای افشای مبادلات پتنت خود به این نهاد ندارند، با این حال، بخش ۲۶۱ قانون ثبت اختراعات آمریکا مبنی بر «صاحبان پتنت تنها زمانی از حفاظت‌های آتی برخوردار خواهند شد که پتنت‌های انتقال یافته خود را در پایگاه داده «USPTO» به ثبت برسانند»، انگیزه‌ای برای افشاء و ثبت سوابق مبادلات پتنت فراهم نموده است.

هر یک از اسناد نقل و انتقال حق امتیاز پتنت در پایگاه داده «USPTO»، شامل نام خریدار و فروشنده، تاریخ ثبت این مبادله در سامانه یادشده، تاریخ توافق انجام‌گرفته بین طرفین، شماره پتنت و نیز نوع انتقال انجام‌گرفته است. باید توجه داشت که بیان نوع انتقال دارایی فکری و منطق نهفته پشت این مبادله، لزوماً به معنای ایجاد یک شناسه قابل اطمینان از تغییرات واقعی در مالکیت پتنت نیست.

روش بررسی داده‌ها و تحلیل مبتنی بر آن نیز شامل یک الگوریتم ابتکاری است که بر اساس اطلاعات مخترعین، تاریخ گرنت شدن پتنت و تاریخ معامله آن توسعه یافته است. این الگوریتم، می‌تواند شناسایی تغییرات واقعی در مالکیت پتنت‌ها و در نتیجه میزان انتقالات و مبادلات پتنت را با توجه به افزودن معیارهایی مناسب به مدل بهبود دهد.

بنا بر بررسی‌های انجام‌گرفته، بالاترین نرخ مبادلات پتنت متعلق به آمریکا است که با ۶.۳۷ درصد، در جایگاه نخست قرار گرفته است و اتحادیه اروپا، چین، ژاپن و کره جنوبی، در رده‌های بعدی جای گرفته‌اند. گفتنی است، از بین ۱۹۱۰۱۶۳ عدد «US» پتنت گرنت شده، تعداد ۱۱۳۵۳۱۳ عدد آن، به شرکت‌ها و مخترعین آمریکایی اختصاص دارد که از این میزان، ۷۲۳۰۸ عدد پتنت مبادله شده است. در مجموع نیز بیش از ۹۵۵۴۱ عدد «US» پتنت مبادله شده که نرخ میانگین ۵ درصدی مبادلات پتنت را حاصل نموده است. بیشترین میزان پتنت‌های معامله شده در حوزه آفت‌کش‌ها و محصولات شیمیایی مورد استفاده در کشاورزی به چشم می‌خورد که با ۸.۷۰ درصد، به‌عنوان حوزه نخست معرفی شده است. تجهیزات پزشکی با ۷.۹۵ درصد، تسلیحات نظامی با ۷.۸۷ درصد و محصولات دارویی با ۷.۴۶ درصد، در رده‌های بعدی قرار گرفته‌اند. پایین‌ترین میزان پتنت‌های مبادله شده نیز به توزیع الکتریکی، سیم و کابل اختصاص دارد که با ۲.۸۹ درصد، در قعر فهرست جای گرفته است.

اگر پتنت‌های مبادله شده را از منظر کشور خریدار بررسی نماییم، به نتیجه‌ای بسیار جالب می‌رسیم؛ بنا بر آمار، بیش از ۷۲.۲ درصد از «US» پتنت‌های مبادله شده که توسط شرکت‌ها و مخترعین آمریکایی به ثبت رسیده‌اند، خریدار آمریکایی داشته است. خریداران کانادایی و ژاپنی با ۳.۷ و ۳.۳ درصد، در رده‌های بعدی قرار دارند. همین بررسی در مورد «US» پتنت‌های مبادله شده با منشأ ژاپنی، آلمانی و انگلیسی انجام گرفت و نتیجه این شد که سهم شرکت‌های خریدار هم‌وطن در این سه کشور، به ترتیب برابر با ۶۷.۹، ۶۳.۷ و ۳۹.۷ بوده است. این خود نشان‌دهنده اثرات بسیار شدید عوامل جغرافیایی بر مبادلات پتنت و سایر دارایی‌های فکری است که موجب می‌شود حتی در ثبت اختراعات گرنت شده در سیستم پتنت آمریکا نیز ملیت ثبت‌کنندگان پتنت در مبادلات آتی و خریداران بالقوه، اثرگذار باشد.

 

نتایج و آثار اقتصادی

برای بررسی دقیق‌تر روند مبادلات پتنت و چگونگی تأثیرگذاری پارامترهای جغرافیایی بر آن، می‌توان چهار مفهوم کلیدی را مورد توجه قرار داد:

  • عوامل تعیین‌کننده مبادلات پتنت: توسعه و گسترش حوزه مبادلات پتنت به‌ویژه در مقیاس بین‌المللی (برای مثال، فعالیت‌های ثبت و انتشار پتنت توسط شرکت‌های خارجی در آمریکا)، می‌تواند به دو فاکتور اصلی مرتبط گردد. «اول، مناسب بودن بازار مقصد (در این مثال، آمریکا) برای فعالیت شرکت‌های خارجی در زمینه تولید و فروش محصولات پتنت شده و دوم، استراتژی اتخاذشده از سوی شرکت خارجی برای گسترش بهره‌برداری از پتنت (برای مثال از طریق فروش و یا صدور مجوز)». اگر عامل دوم غالب باشد، احتمال بسیار بیشتری برای معاملات پتنت‌های ثبت‌شده وجود خواهد داشت که البته این معاملات عمدتاً با شرکت‌های دارای مرز جغرافیایی کم (و به‌طور خاص، شرکت‌های هم‌وطن) انجام می‌گیرد.
  • روند مبادلات پتنت: نتایج نشان می‌دهد که پتنت‌های مرتبط با سال‌های پایانی بازه زمانی مشخص‌شده (۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ میلادی)، با احتمال بیشتری برای مبادله مواجه هستند. عدم قطعیت فناوری، عاملی است که هر چه بالاتر باشد، متوسط دوره زمانی لازم برای مبادله شدن آن کوتاه‌تر می‌گردد. این امر، به دلیل پوشش دادن سطوح عدم قطعیت از طریق توانمندی‌های ساخت، تولید و بازاریابی شرکت خریدار است که می‌تواند احتمال موفقیت در تجاری‌سازی فناوری را افزایش دهد. علاوه بر این، پتنت‌هایی که چند زمینه فناوری را به‌طور هم‌زمان پوشش می‌دهند، به‌راحتی قابل فروش بوده و احتمال مبادله آن‌ها بسیار زیاد است.
  • زمان‌بندی مبادلات پتنت: اثر منشأ جغرافیایی پتنت بر زمان‌بندی مبادلات آن، می‌تواند یکی از نکات مهم تحلیلی در این نوشتار باشد. تفاوت‌های قابل توجه در قوانین و مقررات، معافیت‌های مالیاتی و روش‌های حقوقی اثرگذار بر مبادلات پتنت در کشورهای مختلف، از عواملی است که می‌تواند تأثیرگذاری منشأ جغرافیایی بر زمان‌بندی مبادله پتنت را دوچندان نماید. بدیهی است، پس از مبادله پتنت، عوامل یادشده نقشی کمتر در مبادلات آتی اختراع ایفاء می‌نمایند. بنا بر بررسی‌های انجام‌گرفته، «US» پتنت‌های با منشأ غیر آمریکایی، عموماً با مدت‌زمان طولانی‌تری برای معامله شدن مواجه بوده‌اند که در این زمینه، پتنت‌های به ثبت رسیده توسط فناوران و مخترعین چینی بیشترین زمان انتظار را به خود اختصاص داده است. علاوه بر این، متغیر عدم قطعیت فناوری، با زمان دارای وابستگی منفی است؛ به این معنا که پتنت‌هایی که از یک فناوری نوظهور با عدم قطعیت بیشتر محافظت می‌نمایند، عموماً زودتر از نمونه‌های مشابه با عدم قطعیت کمتر، مبادله می‌شوند.
  • مبادلات برون‌مرزی و عدم قطعیت فناوری: همان‌طور که عدم قطعیت بیشتر می‌تواند احتمال مبادله شدن پتنت را افزایش دهد، پتنت‌های مبتنی بر توسعه دانش جدید که احتمالاً با عدم قطعیت بالایی نیز همراه هستند، بیشتر در داخل مرزهای جغرافیایی مبادله می‌شوند. در توضیح این پدیده، می‌توان چنین گفت که شرکت‌های فعال در حوزه فناوری‌های نوظهور، به همان میزان که نیازمند مبادله پتنت با هدف کاهش عدم قطعیت‌ها و افزایش احتمال تجاری‌سازی فناوری هستند، به دلیل همین خصوصیات ترجیح به مبادلات درون منطقه‌ای دارند. در واقع، خصوصیات فناوری‌های نوظهور، مانع از ایجاد معاملات برون‌مرزی پتنت‌های مرتبط با آن‌ها می‌شود.