مقدمه
یکی از عواملی که بر توانایی تأمین مالی و جذب سرمایهگذاریهای مخاطرهپذیر از سوی شرکتهای فناور تأثیر میگذارد، میزان فعالیتهای ثبت و انتشار پتنت است. تعداد پتنتهای در اختیار یک استارتآپ مبتنی بر فناوریهای پیشرفته، صرفاً در حفاظت از داراییهای فکری به آنها کمک نمیکند و کارکردهای جانبی دیگری نیز خواهد داشت. یکی از مهمترین این کارکردها، جلبتوجه سرمایهگذاران مخاطرهپذیر و اقناع آنها جهت سرمایهگذاری در پروژههای فناورانه شرکت است. در این مقاله، سعی میگردد تا اثرات ثبت اختراع بر فرآیند تأمین مالی و جذب سرمایهگذار را بررسی و تجزیهوتحلیل نماییم.
ارزیابی کیفیت و ارزش داراییهای نامشهود، نظیر دانش، مفاهیم کسبوکار و فناوریها، اغلب برای ناظران بیرونی بسیار دشوارتر از افراد داخل سازمان است. همین عامل، موجب شده است تا ریسک اطلاعات نامتقارن، بهعنوان یکی از موارد اثرگذار بر مبادلات فناورانه و جذب سرمایهگذاری مطرح شود. صاحبنظران برای محدود نمودن مخاطرات اطلاعات نامتقارن، توصیه میکنند که نهادها و بنگاههای اقتصادی میبایست کیفیت پروژههای توسعهای و فناورانه و یا سرمایههای در اختیار را با سرمایهگذاران، شرکای بالقوه و مشتریان مرتبط سازند. این امر، بهویژه در حوزه کارآفرینی و ترغیب سرمایهگذاران مخاطرهپذیر، برای سرمایهگذاری در ایدههای نوآورانه بیشتر حائز اهمیت است. کارآفرینان و فناوران باید کیفیت دستاوردهای فنی و اختراعات خود را به «VC»ها بهعنوان یکی از مهمترین فرمهای تأمین مالی در اکوسیستم استارتآپی نشان دهند تا بتوانند آنها را برای تأمین مالی ایدههای خود اقناع نمایند. (صندوقهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر مجموعهای تخصصی از مهارتهای کارآفرینی و تجاریسازی هستند که با تکیه بر منابع مالی وسیع خود، اقدام به سرمایهگذاری در ایدههای فناورانه دارای پتانسیل تجاریسازی نموده و سود قابلتوجهی از نرخ بازگشت چندبرابری سرمایهگذاری خود به دست میآورند. «VC»ها در مقایسه با فرشتگان کسبوکار، تا حدی از ریسکپذیری کمتری برخوردار بوده و به دلیل دو مشخصه بسیار کلیدی، بهعنوان یکی از مهمترین روشهای تأمین مالی استارتآپها محسوب میشوند. اول اینکه منابع در اختیار «VC»ها در مقایسه با فرشتگان کسبوکار بسیار بیشتر بوده و در نتیجه مبالغ بیشتری را بر روی طرحهای فناورانه سرمایهگذاری خواهند کرد. علاوه بر این، سرمایهگذاران مخاطرهپذیر در ازای سرمایهگذاری قابلتوجه خود، عنان مدیریتی استارتآپ را نیز در دست گرفته و مجموعهای از خدمات مالی، حسابداری، منابع انسانی، بازاریابی و فروش را در اختیار بنیانگذاران خواهند گذاشت. با توجه به نرخ ۹۰ درصدی شکست شرکتهای استارتآپی، پشتیبانی مدیریتی از آنها میتواند از میزان سرمایه جذب شده نیز مهمتر باشد.)
مطالعات بسیاری پیرامون چگونگی ارسال سیگنال کیفیت از سوی استارتآپها و کارآفرینان به «VC»ها انجام گرفته است و نتایج این مطالعات، نشان میدهد که مکانیسمهای مختلفی برای آگاهی بخشی به سرمایهگذاران مخاطرهپذیر و جذب سرمایه وجود دارد. برای مثال، ایجاد یک اتحاد استراتژیک با یک شریک برجسته، تجارب صنعتی و کارآفرینی بنیانگذاران، برخی مشخصههای تیم مدیریتی ارشد و یا انتخاب یک ترکیب خاص از اعضای هیئتمدیره، میتواند در این مسیر به شرکتهای استارتآپی کمک نماید. برخی از محققین نیز به پتنتها بهعنوان راهکاری ویژه برای اثبات کیفیت و ارزش فناوریها و ابداعات فنی به سرمایهگذاران، اشاره نمودهاند که علاوه بر کارکرد خاص آن بهعنوان یک مکانیسم سیگنالدهی به سرمایهگذاران، دو نوع اطلاعات دیگر را نیز در اختیار آنها میگذارد. اول این که اطلاعات ثبت اختراع میتواند میزان و قدرت حفاظتها از فناوریهای اساسی را نشان دهد و دوم اینکه اطلاعاتی در مورد چشمانداز سرمایهگذاری که حتی برای بنیانگذاران استارتآپ نیز کاملاً جدید و مبهم است، فراهم میسازد. باید توجه داشت که ارتباط بین اطلاعات حاصل از فرآیند ثبت اختراع و تأمین مالی سرمایهگذاران مخاطرهپذیر، بدل به یک موضوع کاملاً پیچیده شده است و در این مقاله سعی خواهد شد تا جنبهها و ابعاد مختلف آن، مورد بررسی و آنالیزهای دقیق قرار گیرد.
گفتنی است، در مطالعات پیشین بیشتر بر این نکته تأکید شده است که اطلاعات پتنت میتواند کیفیت و ارزش اختراعات را برای سرمایهگذاران روشن سازد که این امر، عمدتاً بر تفسیری ایستا از ارزش اطلاعاتی پروندههای ثبت اختراع متمرکز است. این در حالی است که در این مقاله رویکرد دیگری مد نظر قرار گرفته و استدلال میشود که فرآیندهای آتی ثبت اختراع، میتواند یک جریان اطلاعاتی ایجاد نموده که به سرمایهگذاران اجازه میدهد انتظارات اولیه شکلگرفته را بهروز نمایند. به عبارت دیگر، فرآیندهای اطلاعاتی بعدی، نوعی امکان بهروزرسانی دینامیک را موجب میشود که انتظارات شکلگرفته از سیگنالهای اولیه را تکمیل خواهد ساخت.
بحث نظری ارائه شده، مبتنی بر این فرض است که شرکتها هنگامی که به یک آستانه کیفیت مشخص (برای مثال در توسعه اختراع خود) برسند، میتوانند با ارائه درخواستهای ثبت پتنت به سرمایهگذاران، درباره ارزش داراییهای خود اطلاعرسانی نمایند. «VC»ها باید این اقدامات و فعالیتهای ثبت اختراع را در نظر داشته و بر مبنای آنها نتیجهگیری نمایند. در واقع، قدرت تفسیری اولیه با ارائه درخواست ثبت پتنت از سوی مخترعین و کارآفرینان آغاز میشود. در ادامه، دفاتر ثبت اختراع طی فرآیند ارزیابی و در طول زمان، باعث ایجاد اطلاعات جانبی ارزشمندی خواهند شد که میتواند کیفیت پتنت را بهصورت دقیقتر مشخص نماید. علاوه بر این، اگر رقبا با گرنت یک پتنت مخالفت نمایند، ممکن است در فرآیند بهروزرسانی اطلاعات دخیل شوند. برای بررسی تجربی فرضیات مذکور، مجموعهای از دادهها و اطلاعات نظرسنجی از بیش از ۱۹۰ شرکت آلمانی و انگلیسی فعال در حوزه فناوریهای زیستی که تحت حمایت «VC»ها بودهاند، مورد استفاده قرار گرفته است. مجموعه اطلاعات، متمرکز بر اطلاعاتی جامع از فناوریهای بکار گرفته شده توسط استارتآپها، ریسک سرمایهگذاری، ایده اصلی استارتآپها و بازار هدف مرتبط و نیز تمامی درخواستهای ثبت اختراع و پتنتهای گرنت شده توسط این شرکتها است. اغلب این شرکتها، درخواستهای ثبت پتنت خود را در دفتر ثبت پتنت اروپا «EPO» به ثبت رسانیدهاند و به همین دلیل، پروندههای ثبت اختراع «EPO»، میتواند مجموعهای از دادههای ارزشمند در ارتباط با جستجوهای انجام گرفته و فرایند مخالفتهای احتمالی «EPO» محسوب شود. لازم به ذکر است، علاوه بر آنالیز دقیق دادههای جمعآوری شده، نتایج مصاحبه با «VC»ها جهت ارزیابی جامعتر ارتباط بین اطلاعات پتنت و جذب سرمایههای مخاطرهپذیر، مورد استفاده قرار گرفته است.
نقش پتنتها در تصمیمات سرمایهگذاری «VC»ها
بخش بزرگی از ادبیات کارآفرینی فناورانه، به این امر اختصاص دارد که پتنتهای ثبتشده بهعنوان یک دارایی برای شرکتها و بنگاههای اقتصادی محسوب میشوند. با این حال، «لانگ» در تحقیق خود بر این نکته تأکید دارد که کارکرد سیگنالدهی پتنتها در بسیاری از مطالعات انجامگرفته نادیده انگاشته شده است. پتنت میتواند به دیگران نشان دهد که شرکت در حوزه فناوری در چه مرحلهای از پیشرفت قرار دارد و چگونه میتواند یک بازار حاشیهای «Niche Market» برای خود تعریف نماید. در طی سالهای اخیر و با استقبال چشمگیر شرکتهای فناور و استارتآپها از سیستم پتنت (چه بهعنوان کارکرد اصلی حفاظت از دستاوردهای فنی و چه بهعنوان کارکردهای جانبی نظیر ارتقاء برند، محدودیت در فعالیتهای تحقیق و توسعه رقبا، کسب درآمد، جذب سرمایه و ...)، نقش پتنت برای جلب توجه سرمایهگذاران بسیار پررنگ شده است.
اگر به پتنتها از زاویه یک شاخص اثرگذار بر عملکرد شرکت بنگریم، میتوان گفت که فعالیتهای ثبت و انتشار پتنت، نمود بیرونی از روند پیشرفت شرکت در حوزههای فناورانه محسوب میشود. به طور خاص، شرکتهای استارتآپی با توجه به نداشتن منابع و پیشینه کافی و نیز ابهامات ماهوی موجود در ذات فناوری که موجب پیچیدگی ارزیابی میزان ارزش ایدههای نوآورانه خواهد شد، نیاز به شاخصی برای نشان دادن ارزشهای خود به سرمایهگذاران دارند. از طرف دیگر، سرمایهگذاران مخاطرهپذیر به دنبال یافتن ایدههای دارای پتانسیل تجاریسازی هستند تا تحمل ریسک ناشی از سرمایهگذاری در آنها، با احتمال بیشتری منجر به بازگشت سرمایه شود. پس هم استارتآپها و کسبوکارهای نوپا برای نشان دادن ارزش و کیفیت ایدههای خود و هم سرمایهگذاران مخاطرهپذیر برای ارزیابی مناسب و واقعگرایانه ایدههای نوآورانه، نیازمند شاخصی از روند پیشرفت و توسعه ایدههای در دسترس هستند. پتنت میتواند نقش شاخص پیشگفته را بهخوبی ایفاء نماید و به همین دلیل، فاکتوری تأثیرگذار بر روند سرمایهگذاری در استارتآپها به شمار میرود.
نکته مهمی که میبایست به آن دقت داشته باشیم، این است که تقریباً تمامی محققین بر اثرگذاری پتنتها برای جذب سرمایه در استارتآپهای مبتنی بر فناوریهای پیشرفته، اتفاقنظر دارند. با این حال، شواهد تجربی از اینکه دقیقاً چه اطلاعاتی از سیستم پتنت مورد توجه «VC»ها قرار میگیرد و اینکه نقش زمانبندی، نوع و منبع اطلاعات ایجادشده در فرآیند ثبت و انتشار پتنت چیست، کاملاً مشخص نیست.
اولین دور تأمین مالی در استارتآپها، به دلیل اینکه نقطه شروع ارتباطات میان «VC»ها و استارتآپها است، بسیار تعیینکننده میباشد. در این مقطع، سرمایهگذار تقریباً هیچ شناختی از استارتآپ، ارزش ایده، میزان توسعههای انجامگرفته و پتانسیل تجاریسازی نهایی محصول ندارد و به همین دلیل، تصمیمات سرمایهگذاری همراه با عدم اطمینان بسیار زیادی است. استارتآپهای فناورانه نیز هنگامی که برای نخستین بار میخواهند اقدام به جذب سرمایه نمایند، کاری بسیار دشوار در پیش دارند. آنها هیچ سابقه و پیشینهای برای نشان دادن پتانسیل رشد خود ندارند، در ابتدای چرخه عمر خود بوده و عملاً درآمد قابل ذکری نیز ندارند. داراییهای آنها، عمدتاً نامشهود بوده و نرخ شکست در آنها بسیار بالا است. اینجا است که باز هم پتنتها میتوانند نمادی از پتانسیلهای بالقوه استارتآپ، در رشد و توسعههای آتی محسوب شوند و به آنها کمک نمایند تا فرآیند تأمین مالی را به پیش برند.
منابع اطلاعاتی در سیستم پتنت
الف) کارآفرین بهعنوان آغازگر فرآیند ثبت اختراع:
با ثبت درخواست و تشکیل پرونده پتنت در دفتر ثبت اختراع، کارآفرین اعلام میدارد که استارتآپ بهاندازه کافی برای سرمایهگذاری در حفاظت از فناوری در حال توسعه، بالغ شده است. مشابه با تعریف «اسپنس» سیگنال تولیدی ثبت و انتشار پتنت، میتواند مکانیسمی برای مرتبسازی شرکتهای فناورانه بر اساس پروندههای ثبت اختراع باشد که از دقت بالایی برخوردار است. یک اختراع یا دستاورد فنی، برای آنکه قابلیت پتنت شدن داشته باشد، معیارهای جدید بودن، گام ابتکاری و کاربرد صنعتی را میبایست احراز نماید. همچنین تهیه و آمادهسازی اسناد پرونده، نیازمند صرف زمان و تلاش قابلتوجه است، چراکه متقاضیان باید دستورالعملهای دقیقی را دنبال نموده و با تشریح جزئیات فنی اختراع، آنها را مستند نمایند. علاوه بر این، فرآیند ثبت اختراع پرهزینه بوده و شامل هزینههای ثبت درخواست، ترجمه، نگهداری و وکالت حقوقی (در صورت نیاز) است. تمامی این موارد، نشان میدهد که ثبت و انتشار پتنت به معنای ارزشمند بودن اختراع و سطح کافی از توسعه فناوری برای سرمایهگذاریهای آتی است. یک پرونده ثبت اختراع، علاوه بر ارسال سیگنال در مورد کیفیت و ارزش فناوری، حفاظت از فناوری را نیز تسهیل مینماید که این امر، خود ارزشی جدید برای شرکت فراهم میآورد.
همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد، دادههای بررسیشده در این مقاله، مرتبط با پروندههای ثبت پتنت در «EPO» هستند. این انتخاب، با توجه به برخی سختگیریهای EPO نسبت به نمونههای مشابه مانند «USPTO»، به عنوان مزیتی برای مشخص نمودن اهمیت قابل توجه پتنت برای استارتآپها با خود به همراه دارد:
- اخذ حفاظت از اختراع در اروپا در مقایسه با «USPTO» هزینه بیشتری در بر دارد.
- پروندههای ثبت اختراع در «EPO» نیازمند دقت بالاتر متقاضی در هنگام ثبت و تکمیل اسناد مرتبط بوده و چیزی تحت عنوان پتنتهای موقت «Provisional Patent» که بتواند بهراحتی اصلاح شود در «EPO» وجود ندارد (پتنتهای موقت با سختگیری کمتر میتوانند ثبت شده و متقاضی یک سال فرصت دارد تا با اصلاح و تکمیل اسناد مرتبط با آن، فرآیند ارزیابی نهایی را درخواست نماید).
- ارزیابان «EPO»، از آزادی عمل بیشتری در مقایسه با ارزیابان «USPTO» برخوردار بوده و میتوانند فرآیند ارزیابی را متوقف و درخواستهای ارسالی را رد نمایند.
- دادههای «EPO»، ردگیری درخواستهای ناموفق در گرنت پتنت را به راحتی ممکن میسازد، در حالیکه این امر در «USPTO» برای بازههای زمانی طولانیمدت دشوارتر است.
یکی دیگر از نتایج حاصل از ثبت و انتشار پتنت که میتواند سرمایهگذاری در استارتآپهای دارای ثبت اختراع را برای «VC»ها جذاب نماید، پتانسیل درآمدی ناشی از صدور مجوزهای بهرهبرداری از فناوری است. در واقع، پتنت میتواند فرآیند صدور مجوز را تسهیل نموده و سرمایهگذاری را به یک جریان درآمدی اضافی و پایدار برای «VC» بدل نماید. علاوه بر این، پتنت میتواند «VC»ها را در بازآوری ارزشهای شرکت در مواقع شکست ایده و ورشکستگی استارتآپ کمک دهد. این امر که از طریق فروش داراییهای فکری و به طور خاص پتنتها رخ میدهد، با توجه به نرخ قابلتوجه شکست استارتآپها (بیش از ۹۰ درصد)، بسیار مهم خواهد بود.
فرضیه اول: ثبت درخواست پتنت از سوی استارتآپ، احتمال جذب سرمایه از «VC» را افزایش میدهد.
بر مبنای بررسیهای انجامگرفته بر روی ۱۹۰ شرکت استارتآپی و عملکرد آنها در زمینه جذب سرمایهگذاریهای مخاطرهپذیر، اقدام جهت محافظت از ابداعات و دستاوردهای فنی از طریق ثبت و انتشار پتنت، میتواند تأمین مالی از سوی «VC»ها را تسریع نماید. این امر که به معنای تأیید فرضیه اول است، بهویژه برای استارتآپهایی که برای نخستین بار اقدام به ثبت پتنت مینمایند، مصداق بیشتری دارد.
یکی از نقاط شروع ارزیابی استارتآپ برای تأیید سرمایهگذاری در آن، فعالیتهای ثبت و انتشار پتنت است. پتنتها از نظر ارزش و کیفیت، از یک توزیع کاملاً نامتقارن پیروی مینمایند و در یک سبد پتنت مشخص، میتوان تعداد کمی پتنت با ارزش بسیار بالا و مجموعهای از پتنتهای با کیفیت کمتر مشاهده نمود. بدیهی است، شناسایی و انتخاب پتنتهای پرارزش از سوی «VC»ها، نیاز به دقت درخور، در بررسی پروندههای ثبت اختراع و جزئیات فرآیند ارزیابی دارد که با طی فرآیندهای خاصی در دفاتر ثبت اختراع، میتوان اطلاعاتی کاملتر در این زمینه به دست آورد. اگر به درخواست ثبت اختراع، بهعنوان یک سیگنال اصلی برای جذب سرمایه نگاه کنیم، اطلاعات ناشی از فرآیند ارزیابی درخواست، به مثابه یک پالایش در سیگنال ارسالی عمل مینماید و نه یک سیگنال جدید. از این منظر، میتوان گفت که پروندههای ثبت اختراع، یک متغیر مداخلهگر کاملاً مثبت برای جلب نظر «VC»ها به شمار میرود.
ب) دفتر ثبت اختراعات بهعنوان تأمینکننده اطلاعات:
در حالیکه درخواستهای ثبت پتنت ممکن است یک شاخص اولیه از پیشرفت فناورانه استارتآپ تلقی شود، اطلاعات موجود در پتنت کاملاً فنی بوده و اغلب برای دسترسی به آنها و دستیابی به درکی درست از سطح توسعه فناوری، نیازمند افرادی متخصص است. یکی از بهترین منابع تخصصی در این زمینه، دفاتر ثبت اختراع هستند که میتوانند یک ارزیابی مستقل و هدفمند از کیفیت اختراع داشته باشند. اطلاعات حاصل از ارزیابیها، توسط سیستم پتنت و به روشهای کاملاً رسمی و ساختارمند هدایت شده و میتواند در دسترس سرمایهگذاران قرار گیرد. این اطلاعات، هدفمند بوده و قابلاعتمادتر از اطلاعات ارائهشده از سوی کارآفرین، پیرامون کیفیت و ارزش فناوریهای توسعهیافته است و «VC»ها میتوانند با تکیه بر آنها، نسبت به ریسک سرمایهگذاری در استارتآپ، تصمیم بگیرند.
فرضیه دوم: گزارشهای جستجو در مورد پتنتهای استارتآپی، در جذب سرمایهگذاری «VC»ها مؤثر است.
معمولاً گزارش جستجو، ۱۸ ماه پس از تاریخ ثبت و همراه با انتشار پتنت منتشر میشود. با این حال، تأخیر در انتشار گزارشهای جستجو، میتواند به معنای عدم اطمینان در مورد دامنه بالقوه پتنت محسوب شده و موجب کاهش جذابیت سرمایهگذاری در استارتآپ شود. باید توجه داشت که تأخیر در گزارشهای جستجو، لزوماً با کیفیت اختراع یا فناوری ارتباطی ندارد و ممکن است صرفاً به دلایل اداری رخ دهد. برای مثال، تصور نمایید که دفتر ثبت اختراع، به دلیل کمبود در ارزیاب متخصص در یک حوزه خاص از فناوری، نتواند بررسیها را در زمان مقرر به انجام برساند. نکته دیگری که میبایست مدنظر قرار گیرد، انتشار گزارشهای جستجوی تکمیلی است که به صورت غیرمنتظره انجام میگیرد. این گزارش، شامل مجموعهای از دانش پیشین است که در جریان بررسیهای جدید مشخص شده است و میتواند دامنه ثبت اختراع را کاهش دهد. در هر صورت، طولانی شدن زمان انتشار گزارشهای جستجو، به معنای عدم اطمینان بوده و کاهش جذابیت سرمایهگذاری را به همراه خواهد داشت.
فرضیه سوم: تأخیر در انتشار گزارشهای جستجو و انتشار گزارشهای جستجوی تکمیلی، زمان اغنای «VC»ها برای دریافت سرمایه را افزایش میدهد.
برای فرضیه دوم و سوم، آمار و اطلاعات مرتبط با گزارشهای جستجوی پتنت را میبایست بررسی نمود. با توجه به اطلاعات دریافتی از استارتآپهای متقاضی جذب سرمایه از «VC»ها، وجود اطلاعات منفی در گزارشهای جستجو و یا هرگونه تأخیر در انتشار این گزارشها، موجب نگرانی در مورد جدید بودن و گام ابتکاری درخواست ثبتشده گردیده و فرآیند جذب سرمایه را طولانی مینماید.
گزارشهای جستجوی در دسترس را میتوان یک منبع ابتدایی برای برآورد ارزش و کیفیت فناوری دانست. با این حال، تصمیم نهایی دفتر ثبت اختراع برای گرنت آن، ارزشافزوده بیشتری برای استارتآپ و به همان ترتیب «VC» خواهد داشت. «EPO» معمولاً ۳ یا ۴ سال پس از تاریخ ثبت درخواست، اقدام به تصمیمگیری پیرامون گرنت و یا رد درخواست مینماید. در حالت کلی انتظار میرود که «VC»ها واکنشی مثبت در برابر برخورداری از پتنت گرنت شده توسط استارتآپهای متقاضی سرمایهگذاری داشته باشند.
فرضیه چهارم: تصمیم دفتر ثبت اختراع برای گرنت پتنت، میتواند بر روی سرمایهگذاری «VC» اثرگذار باشد.
ج) دنبال کنندگان فناوری بهعنوان یک منبع مهم اطلاعاتی:
اطلاعات اولیه درباره ارزش تجاری فناوری، برای سرمایهگذاران بسیار مهم به شمار میرود. در حالی که ارزیابان پتنت بهعنوان متخصصین واجد شرایط، اقدام به بررسی اختراع از جنبههای فنی، جدید بودن و کاربردهای صنعتی آن مینمایند، پیروان فناوری و شرکتهای رقیب، بهعنوان یک منبع اطلاعاتی واجد شرایط در زمینه ارزشهای تجاری فناوری، محسوب میشوند.
این منبع، از طریق میزان استنادات به پتنت، شناسایی میشود و میتواند اطلاعاتی ارزشمند و غیرمستقیم، در مورد جذابیتها و توانمندیهای احتمالی پتنت ارائه نماید. مرور ادبیات حوزه فناوری و نوآوری، نشان میدهد که تعداد استنادات دریافتی، با اهمیت اقتصادی و فنی فناوریهای زیربنایی، ارتباط همهجانبهای دارد. علاوه بر این، یک دنبالکننده بزرگ، ممکن است یک کاندید جذاب برای مشارکت و دریافت مجوز بهرهبرداری از فناوری محسوب شود. تمامی این موارد، نشان میدهد که یک «VC» برای تصمیمگیری پیرامون سرمایهگذاری در یک استارتآپ، از ارجاعات پتنت که به شناسایی دنبالکنندگان فناوری منجر میشود، استفاده خواهد کرد.
فرضیه پنجم: استارتآپهای دارنده پتنت پر استناد و یا پتنت با یک دنبالکننده بزرگ فناوری، در مقایسه با دیگر استارتآپها، سریعتر میتوانند به جذب سرمایه از سوی «VC»ها برسند.
نکته جالبتوجه دیگر این است که با وجود نقش اثرگذار و مستقیم پتنت در تأمین مالی «VC»ها، شواهد آماری قابل استنادی در مورد همبستگی پتنتهای گرنت شده و جذب سرمایه مخاطرهپذیر وجود ندارد. با این حال، آمار و اطلاعات جذب سرمایه در استارتآپهای بررسیشده، تأیید میکند که دنبالکننده فناور بزرگ، سرعت تأمین مالی «VC» را به شدت افزایش میدهد.
مکانیسم مخالفت در سیستم ثبت اختراع نیز میتواند به اطلاعاتی در مورد ارزش بالقوه فناوری منجر شود. در ۹ ماه اول گرنت شدن پتنت، هر شخص ثالثی میتواند اقدام به ثبت مخالفت خود با آن در «EPO» نماید. از آنجاییکه ورود به فرآیند مخالفت با یک پتنت گرنت شده، دارای هزینه بسیار بالایی است، انتظار این است که فناوری پتنتشده، از ارزش تجاری قابلتوجهی برخوردار باشد. نکته مهم در مورد مخالفتهای ثبتشده با یک پتنت گرنت شده، تعارض بین پیامدهای مثبت و منفی این مخالفت است. از یک سو، مخالفت با یک پتنت، نشاندهنده ارزش تجاری بالا و چشمانداز مطلوب آن در بازار آتی خواهد بود و از سوی دیگر، نوعی تهدید برای حفاظتهای صورت گرفته از فناوری است که کاهش جذابیت را در پی خواهد داشت. در اینگونه موارد، بررسی دقیق درخواست مخالفت و نتیجه آن، میتواند بر تصمیم «VC» اثرگذار باشد. در مجموع، به نظر میرسد که جنبه مثبت کشف ارزش تجاری، بر جنبه منفی تهدید حفاظت از فناوری، غالب است. بدیهی است، ثبت درخواست مخالفت با یک پتنت گرنت شده و رد این درخواست، به معنای حفاظت قوی و در عین حال چشمانداز تجاری بسیار خوب است و سرمایهگذاری در فناوری را با ریسک کمتری همراه مینماید.
فرضیه ششم: استارتآپهایی که پس از گرنت شدن پتنت، با درخواست مخالفت از سوی شرکتها یا افراد دیگر مواجه میشوند، سریعتر موفق به جذب سرمایه از سوی «VC»ها خواهند شد.
فرضیه ششم، در مورد وجود درخواست مخالفت با پتنت گرنت شده نیز، با توجه به دادههای آنالیز شده کاملاً تأیید میشود. وجود مخالفت برای پتنتهای گرنت شده یک استارتآپ، به معنای برخورداری از یک فناوری باارزش است که رقبا نیز میخواهند به آن دست یابند. فرضیه هفتم تحقیق نیز از سوی استارتآپهای موجود در نمونه مورد تأیید بوده و مثبت بودن اطلاعات مثبت در مورد سبد پتنت و فناوری استارتآپ، میتواند تأثیر مستقیمی بر تصمیم سرمایهگذاری «VC»ها داشته باشد.
در پایان این قسمت، میبایست به این نکته اشاره نمود که فرآیند ثبت و انتشار پتنت، میتواند اطلاعاتی دقیق از سبد احتمالی فناوری استارتآپ را افشاء نماید. این اطلاعات، میتواند مثبت یا منفی باشد که بر تصمیم سرمایهگذاران مخاطره پذیر اثرگذار است. برای مثال، شرکتهای استارتآپی که دارای مجموعه توانمندیهای فناورانه بزرگتر هستند، سریعتر میتوانند از طریق «VC»ها تأمین مالی شوند. قابلیتهای فناورانه، موجب کاهش قابلملاحظه ریسک تأمین مالی «VC» میشود.
فرضیه هفتم: اطلاعات انتشاریافته در مورد سبد پتنت استارتآپ، با فرض مثبت بودن، موجب کاهش زمان جذب سرمایه و در صورت منفی بودن، موجب کاهش زمان جذب سرمایه خواهد شد.
نقش تجارب کارآفرینانه در تأمین مالی استارتآپها
تاکنون مشخص شد که اطلاعات حاصل از فعالیتهای ثبت و انتشار پتنت از سوی استارتآپها، میتواند در تصمیمات «VC»ها برای سرمایهگذاری و تحمل ریسک ناشی از آن مؤثر باشد. اما آیا یک «VC» باید بر اطلاعات حاصل از ثبت اختراع تکیه نماید، یا اینکه ارزیابی فناوری متعلق به استارتآپ را به روشهای ارزانتری انجام دهد؟ از آن مهمتر، آیا «VC»ها قادر به ارزیابی کامل فناوری در زمان ثبت درخواست از سوی استارتآپ هستند؟ (در اینجا باید تأکید شود که کارآفرینان در بسیاری مواقع، تمایلی برای ثبت پتنت ندارند که دلایلی نظیر ترس از افشای جزئیات فناوری و یا هزینه تحمیلشده بابت ثبت پتنت را شامل میشود.)
با توجه به اینکه مجموعه اطلاعات ثبت اختراع در زمان انتشار، قابل دسترس عموم خواهد بود، پیشبینی «VC»ها از پتانسیلهای فناورانه استارتآپها در زمان ثبت درخواست از سوی استارتآپ، کمی مبهم بوده و صرفاً حاکی از این است که استارتآپ، سطح توسعه فناوری خود را به اندازهای میداند که نیاز به محافظت و پرداخت هزینه برای آن داشته است. این در حالی است که انتشار پتنت و گزارشهای جستجو، موجب اصلاح دیدگاه «VC» و ایجاد یک ارزیابی واقعگرایانهتر از ایده و فناوری استارتآپ خواهد شد.
علاوه بر آزمون فرضیات تحقیق که در سطور پیشین به آنها اشاره شد، نظرسنجی از استارتآپها و مجموعهای از «VC»های منتخب، نتایج جالبی را به دست میدهد. همچنین استارتآپهای دارای مدیری با تجارب صنعتی و کارآفرینی، در مقایسه با استارتآپهایی که از مدیران و بنیانگذاران فاقد تجارب مذکور بهره میبرند، کمتر مورد توجه «VC»ها قرار میگیرند. البته این امر را نمیتوان به تمامی استارتآپها تسری داد، ولی فاکتوری است که بسیاری از «VC»ها به آن الزام جدی دارند.
در پایان، باید به اهمیت نقش پتنت در فرآیند تأمین مالی استارتآپها اشاره نمود و اینکه با توجه به جایگاهی که اطلاعات حاصل از فرآیند ثبت و انتشار پتنت میتواند در اتخاذ تصمیمات «VC»ها داشته باشد، عملکرد تولید اطلاعات در سیستم پتنت، موجب تسهیل در فرآیند جذب سرمایه خواهد شد. بر این اساس، هرگونه استانداردسازی رویههای دفاتر ثبت اختراع، به نحوی که بتواند اطلاعات مورد نیاز «VC»ها را سادهتر و در زمان کمتری در اختیار قرار دهد، موجب رشد و توسعه اکوسیستم نوآوری خواهد شد.