مقدمه
با نفوذ بیش از پیش فناوری در حوزههای مختلف زندگی بشر، استانداردهای فناوری در صنایع مختلف، از اهمیت قابلتوجهی برخوردار گردیده است. استانداردهای یادشده، میتوانند نوعی هماهنگی در تعریف کارکردهای محصول و چگونگی ارتباط بین فناوریها در سیستمهای پیچیده فناورانه که از چندین فناوری مختلف تشکیل شدهاند، ایجاد نمایند. از سوی دیگر، حفاظت از داراییهای فکری و دستاوردهای فناورانه، یکی از موضوعاتی است که بسیاری از شرکتها بهصورت جدی به آن روی آوردهاند و سیستم پتنت، یکی از ابزارهای کلیدی در این راستا محسوب میشود. این دو روند کلیدی، موجب شده است تا پتنتهای ضروری استاندارد «Standard Essential Patents-SEP»، به یک موضوع حیاتی بین سیاستگذاران صنایع، شرکتهای فناور و حتی بسیاری از محاکم قضایی مرتبط با حقوق مالکیت فکری بدل شوند. امروزه، وقت و انرژی فراوانی به شناسایی و تشخیص اختراعاتی که ادعا میشود استانداردهای صنعت را پوشش میدهند، اختصاص یافته و پتنتهای ضروری استاندارد، مجموعهای عظیم از کارشناسان فنی و حقوقی و میلیاردها دلار سرمایهگذاری در حوزه فناوری را درگیر خود ساخته است.
با توجه به اهمیت موضوع، در این نوشتار، به تعریف و تبیین پتنتهای ضروری استاندارد و مهمترین ویژگیها و کارکردهای آنها پرداخته شده و مروری اجمالی بر مهمترین جنبههای اجرایی مرتبط با این دسته از پتنتها خواهیم داشت.
پتنتهای ضروری استاندارد و کارکردهای آن
استانداردها در بسیاری از صنایع، نقشی کلیدی ایفاء مینمایند و از ملزومات بسیار مهم، برای رشد و توسعه آنها بهحساب میآیند. صاحبان داراییهای فکری، به مقوله استانداردها از دو جهت توجه دارند؛ از یکسو، استانداردهای فناورانه، از طریق آشنایی بیشتر با فناوری، میتواند به ایجاد مزیتهای رقابتی منجر شود و از سوی دیگر، تبدیل فناوریهای در اختیار به استاندارد صنعت، میتواند از طریق مجوزهای بهرهبرداری از فناوری، یک جریان درآمدی چشمگیر برای آنها به ارمغان آورد.
پتنتهای ضروری استاندارد را میتوان دستهای از فناوریهای کلیدی در صنایع دانست که ارتباط بین استانداردهای صنعتی و مجموعهای از فناوریها را تسهیل نموده، تا از کارکرد محصولات مختلف تولیدشده اطمینان حاصل شود. برخی از صنایع، همچون رایانه، اینترنت و صنایع مخابراتی، بهصورت ویژه به این استانداردهای صنعتی نیازمندند. برای مثال، ارتباط بیسیم اینترنتی، از طریق فناوری «WiFi» فراهم میشود؛ این فناوری، به معنای ارسال و دریافت دادهها مبتنی بر مجموعهای خاص از پروتکلها است که تمامی آنها، برای پیادهسازی فناوری در محصولات مختلف، لازم و ضروری هستند. نکته مهم این است که بسیاری از پتنتهای ثبتشده، با این ادعا همراه هستند که برای یک صنعت خاص، لازم بوده و میبایست بهعنوان یک پتنت ضروری استاندارد از سوی تمامی فعالان صنعت مورد استفاده قرار گیرند. این در حالی است که بسیاری از کارکردهای موجود در محصولات صنعت، از طریق استانداردهای قبلی قابل عرضه بوده و پتنت جدید، لزوماً ضروری نخواهد بود. در واقع، یک پتنت ضروری استاندارد جدید، باید نوآوری محسوسی نسبت به نمونههای موجود داشته باشد، تا بتوان آن را بهصورت فراگیر، جایگزین استانداردهای فعلی نمود.
برای حل مشکلات مرتبط با پتنتهای ضروری استاندارد و نیز برخی نگرانیها در مورد مالکیت این استانداردها، سازمانهای تنظیم استاندارد « Standard-Setting Organizations-SSOs»، اقدام به محدودسازی پتنتهای یادشده از نظر نحوه بهکارگیری نمودهاند، بهطوری که برخی از این پتنتها، با الزام حق امتیاز رایگان و برخی نیز با الزام افشای صرف، مواجه هستند.
سازمانهای تنظیم استاندارد، اساساً سه عملکرد اصلی را دنبال مینمایند:
- کارکرد اول، «کشف» یا کارکرد مهندسی است که شامل یادگیری و صدور گواهی، پیرامون ارزش ترکیبی از عملکردهای جزئی است.
- کارکرد دوم، «استانداردسازی» است که در آن، انتظارات بازار به سوی یک فناوری خاص در آن حوزه هدایت میشود. سازمانهای تنظیم استاندارد، معمولاً یکی از چند گزینه را انتخاب مینمایند (بر اساس رویکرد موجود در حوزه مبادلات تجاری، مجموعه پتنتهای اولیه مورد بررسی تحت عنوان «Ex-ante» شناخته شده که در صورت انتخاب بهعنوان گزینه نهایی، به عنوان «Ex-post» شناخته شده و یک پتنت ضروری استاندارد میشوند).
- کارکرد سوم سازمانهای تنظیم استاندارد، از دومین کارکرد آنها نشأت میگیرد و بیانگر نوعی تلاش، برای جلوگیری از قدرت انحصاری حاصل از پتنتهای ضروری استاندارد است. در این راستا، «SSO»ها بر صاحبان پتنتهای ضروری استاندارد، نظارت دقیق خواهند داشت تا مجوزهای بهرهبرداری از این پتنتها، در شرایط منصفانه، معقول و غیر تبعیضآمیز، در اختیار متقاضیان قرار گیرد. شرایط یادشده را اصطلاحاً «FRAND» مینامند. بدیهی است، بیشترین تمرکز در این کارکرد، بر نحوه قیمتگذاری مجوزهای بهرهبرداری خواهد بود.
یک پتنت ضروری استاندارد، میتواند بسیار ارزشمند باشد؛ با وجود شرایط نظارتی، اعم از منصفانه، منطقی و غیر تبعیضآمیز بودن، برخورداری از حقوق قابل واگذاری به طیف وسیعی از بازیگران صنعت، میتواند یک جریان درآمدی بسیار بزرگ برای شرکت به همراه آورد. به لحاظ تئوریک، صدور مجوز بهرهبرداری از پتنتهای ضروری استاندارد، بسیار پیچیده است؛ چرا که محصولات تولیدی، شامل مجموعهای متنوع از پتنتهای ضروری استاندارد بوده و حتی در برخی موارد مانند «WiFi» و یا «3G Wireless»، یک استاندارد، خود شامل صدها و یا هزاران پتنت ضروری استاندارد خواهد بود. در این نوع از استانداردهای بسیار پیچیده، تعیین هزینههای مجوز بهرهبرداری از پتنت و ایجاد یک چهارچوب ارتباطی بین مجموعه پتنتهای ضروری استاندارد شکلدهنده استاندارد اصلی، خود کاری بسیار دشوار خواهد بود.
پرسش کلیدی که در وهله اول به ذهن میآید، این است که چگونه میتوان دریافت که یک پتنت، ضروری و استاندارد است؟ این سؤال بسیار مهم است، چرا که امروزه میلیونها دلار، بابت اخذ مجوزهای بهرهبرداری از پتنتهای ضروری استاندارد، به دارندگان این پتنتها پرداخت میشود و از سوی دیگر، ممکن است بسیاری از این پتنتها، لزوماً یک «SEP» نباشند. در پاسخ به این پرسش، میتوان به سازمانهای معرفی و تنظیم استانداردها اشاره نمود. برای مثال، مؤسسات تنظیم استاندارد در ارتباطات مخابراتی، مانند «CCSA»، «ARIB» و «ETSI»، اقدام به معرفی این دسته از پتنتها و اطلاعاتی دقیق پیرامون هر یک از توافقنامههای صدور مجوز مینمایند. با این حال، قرار گرفتن در فهرست چنین سازمانهایی، لزوماً به معنای ضروری بودن پتنت برای یک استاندارد صنعتی نیست. تحقیق انجامگرفته توسط انستیتوی «Cyber Creative»، نشان میدهد که تنها ۵۶ درصد از پتنتهای ضروری استاندارد ثبتشده در «ETSI»، ضروری هستند. از آنجا که سازمانهای تنظیم استاندارد، الزامات پتنتها را تعیین نمینمایند، این اختلافات معمولاً به دادگاه میروند تا رأی دادگاه مشخص کند که یک پتنت لزوماً ضروری است یا خیر. هر گونه مجوز مبتنی بر ضروری بودن اختراع، بهطوری که آن را بهعنوان یک «SEP» به رسمیت بشناسد، ارزش مجوز بهرهبرداری از آن را بهشدت افزایش خواهد داد.
رویکرد اتحادیه اروپا به پتنتهای ضروری استاندارد
یک پرسش اساسی در زمینه فناوریهای استاندارد و چگونگی انتشار آنها در صنایع مختلف، این است که پیروی از سازمان تنظیم استاندارد در مورد الزامات «FRAND» برای صاحب پتنت، به چه معنا است؟ و از آن مهمتر اینکه چه زمانی میتوان یک حق امتیاز مجوز بهرهبرداری را تحت شرایط «FRAND» دانست؟
با توجه به ابهامات موجود در این موضوعات و با هدف پاسخ به سؤالات یادشده، در آوریل سال ۲۰۱۶ میلادی، کمیسیون اروپا اقدام به شناسایی سه حوزه کلیدی نمود که میبایست در آنها، شرایط مرتبط با صدور مجوزهای بهرهبرداری از پتنتهای ضروری استاندارد بهبود یابد. مجموعه اقدامات صورت گرفته از آن زمان، در نهایت منجر به انتشار دستورالعمل راهنمای اتحادیه اروپا، تحت عنوان «رویکرد اتحادیه اروپا به پتنتهای ضروری استاندارد» گردید که چگونگی بهبود وضعیت فعلی و اقدامات و سیاستهای لازم برای آن را تشریح مینماید.
در این سند، با تأکید بر اهمیت استانداردهای صنعتی، آمده است که «یک ثبت اختراع که از فناوری ضروری یک استاندارد صنعتی محافظت مینماید، پتنت ضروری استاندارد نامیده میشود. برای جلوگیری از انحصار توسط مالکین پتنتهای مذکور و در راستای هدف کلی سیستم استاندارد، صاحبان امتیاز پتنت ضروری استاندارد، بایستی متعهد به واگذاری مجوزهای بهرهبرداری در شرایطی منصفانه، معقول و غیر تبعیضآمیز باشند.»
یکی از نکاتی که کمیسیون اروپایی در زمینه پتنتهای ضروری استاندارد بر آن تأکید دارد، درگیریهای حقوقی ناشی از انحصار دارندگان حقوق و یا نقض آنها از سوی بهرهبرداران غیرمجاز است که مجادلات حقوقی ناشی از آنها، میتواند استفاده گسترده از فناوریهای استانداردشده را با تأخیر مواجه سازد. برای رفع این چالش و دستیابی به یک چهارچوب متوازن، شفاف و قابل پیشبینی برای پتنتهای ضروری استاندارد، میبایست سه اصل کلیدی رعایت شود که به ترتیب عبارتند از:
۱. افزایش شفافیت در مواجه با پتنتهای ضروری استاندارد:
برای انجام مذاکرات موفق پیرامون مجوزهای بهرهبرداری از پتنتهای ضروری استاندارد، اطلاعات مرتبط با دامنه پتنتهای مذکور و ارتباط بین آنها، بسیار مهم خواهد بود. در حال حاضر، اطلاعات در مورد پتنتهای ضروری استاندارد، تنها در پایگاههای داده سازمانهای توسعه استاندارد «SDOs» وجود دارد که میتوانند دهها هزار پتنت ضروری استاندارد را برای یک استاندارد صنعتی خاص به ثبت برسانند. اقدامات سیاستی کمیسیون اروپا، برای شفافسازی هر چه بیشتر پتنتهای ضروری استاندارد، شامل «بهبود کیفیت و دسترسی به اطلاعات ثبتشده در پایگاه داده «SDO» و «ایجاد یک ابزار اطلاعاتی کارآ برای کمک به مذاکرات صدور مجوز» است که بهروزرسانی آخرین تغییر و تحولات پروندههای ثبت اختراع، تدوین چکلیستهای ضروری ادعاهای پتنت با استفاده از یک تیم فنی مستقل و شفافسازی هزینهها طی آن، در اولویت خواهد بود.
۲. اصول کلی شرایط صدور مجوز «FRAND» برای پتنتهای ضروری استاندارد:
در حال حاضر، صدور مجوز تحت تفسیرهای متفاوت و تا حدی مبهم از «FRAND» انجام میگیرد و به همین دلیل، کمیسیون اروپا اقدام به تدوین و انتشار اولین مجموعه از موارد کلیدی در مفهوم «FRAND» نموده است. این اصول عمومی، مرتبط با «ارزیابی مالکیت فکری»، «سطوح حداقلی هزینههای مرتبط با مذاکرات صدور مجوز»، «توسعه پلتفرمهای صدور مجوز» و «جمعآوری دانش و مهارت تصمیمگیری در مورد «FRAND» از طریق توافقنامههای موجود، دادرسیها» و ...» است.
۳. محیط اجرایی قابل پیشبینی برای پتنتهای ضروری استاندارد:
اختلافات حقوقی، یک فاکتور کلیدی در سیستمهای صدور مجوز هستند که در مواقع شکست مذاکرات، خود را نشان میدهند. برای انتشار فراگیر فناوریهای استاندارد، میبایست یک رژیم حقوقی و اجرایی، با قابلیت پیشبینی بالا وجود داشته باشد. کمیسیون برای بهبود وضعیت اجرایی در محاکم قضایی، پیشنهادات زیر را ارائه مینماید:
- مجموعه قوانین بازدارنده شامل ضمانتنامههای سنگین؛
- تناسب در ارزیابیهای اولیه و مبتنی بر تفاوت در پروندههای مختلف؛
- در نظر گرفتن تمامی پروندههای ثبت اختراع مرتبط (در برخی مواقع، صاحبان پتنتهای ضروری استاندارد، تمایلی به صدور مجوز پتنتهای غیرضروری ولی مرتبط با آنها ندارند. تمامی این پتنتها را باید با هم و بهعنوان یک مجموعه، مورد ارزیابی قرار داد)؛
- افزایش آگاهیها از فرآیند صدور مجوز تحت شرایط «FRAND» برای تمامی بازیگران اصلی، اعم از صاحبان پتنتهای ضروری استاندارد، سازمانهای توسعه استاندارد و سایر ذینفعان.
صدور مجوز بهرهبرداری از پتنتهای ضروری استاندارد از نگاه «WIPO»
سازمان جهانی مالکیت فکری، نگاهی ترکیبی و مبتنی بر رویکرد بازار، به مذاکرات صدور مجوز پتنتهای ضروری استاندارد دارد. این نهاد، فرآیند صدور مجوز و پیچیدگیهای آن را با ذکر یک تمثیل جالب بیان مینماید؛ تصور نمایید که یک خودرو تویوتا کمری دارید و میخواهید آن را با یک «BMW 328i» عوض کنید. در نمایندگی یک پیشنهاد، برای خرید خودرو قدیمی و استفاده از امتیاز تجاری حاصل از آن، برای خرید خودرو جدید بر روی میز قرار میگیرد. مذاکرات به صورتی است که هم خریدار خودرو جدید و هم فروشنده (نمایندگی)، بهطور همزمان در این مبادله اقدام به خرید و فروش مینمایند. در اینجا، صاحب تویوتا هم بر سر فروش آن و هم خرید خودرو جدید، باید مذاکره نماید و از طرف دیگر، نمایندگی نیز علاوه بر فروش خودرو، میبایست در مورد قیمت خرید تویوتا نیز تصمیم بگیرد. بدیهی است که شرایط مبادله در مقایسه با مراجعه به یک نمایندگی و خرید یک خودرو مشخص، کاملاً متفاوت خواهد بود.
همین شرایط، میتواند برای دارندگان پتنت و در یک مبادله متقابل مجوزهای پتنت رخ دهد. در اینجا نیز، حق امتیاز نهایی مبادله و اینکه چه کسی باید آن را بپردازد، از ارزشگذاری و مقایسه دو مجوز و تفاضل آنها به دست خواهد آمد. حال فرض کنید که این مبادله متقابل، در مورد پتنتهای ضروری استاندارد باشد؛ با توجه به شرایط منصفانه، معقول و غیر تبعیضآمیز مندرج در «FRAND» و نیز نیاز به طیف وسیعی از این پتنتها برای تولید یک محصول خاص، صدور مجوزهای متقابل، امری مرسوم بین شرکتهای فناور خواهد بود.
حال تصور نمایید که نمایندگی، خرید خودرو قدیمی و محاسبه ارزش آن بهعنوان بخشی از مبلغ پرداختی خودرو «BMW» را متوقف نماید؛ در این حالت، مبادله به یک فروش یکطرفه از سوی نمایندگی و یک خرید یکطرفه از سوی صاحب تویوتا بدل میشود که عملاً پیچیدگیهای کمتری خواهد داشت. در مجوزهای بهرهبرداری از پتنت نیز، این شرایط قابل تصور است. اگر طرف «A»، دارای یک پتنت ضروری استاندارد بوده و در مقابل صدور مجوز آن به طرف «B»، حاضر به اخذ مجوز متقابل نشود، ارزش پتنتی که در اختیار طرف «B» قرار دارد، به صفر رسیده و مذاکرات صرفاً برای مبادله یک پتنت مشخص ادامه خواهد یافت.
یک نکته بسیار مهم که باید به آن توجه ویژه داشت، نحوه ارزیابی و قیمتگذاری پتنتهای ضروری استاندارد، در مذاکرات صدور مجوز است. علاوه بر مقایسه با موافقتنامههای پیشین، مقایسه شرایط و الزامات خاص برای هر یک از پتنتها، در مجوزهای متقابل نیز میتواند مدنظر قرار گیرد. اصل اساسی که باید در ارزشگذاری پتنتهای ضروری استاندارد به آن توجه داشت، ارزش اقتصادی فناوری پتنت شده در بازار است که میتواند یک موافقتنامه صدور مجوز تحت شرایط «FRAND» را ممکن سازد.
این اصل اساسی، موجب بروز یک مفهوم بسیار مهم، تحت عنوان «تأثیر فروش خالص در ارزش حق امتیاز پتنت» گردیده است. فرض کنید که طرف «A»، یک پتنت ضروری استاندارد پرارزش داشته و آن را به ارزش ۲ دلار برای هر واحد فروش، به طرف «B» واگذار نموده است. در مقابل، طرف «B» دارای پتنت ضروری استاندارد دیگری است که آن را با ارزش یک دلار برای هر واحد فروش، به طرف دیگر واگذار نموده است. حال اگر طرف «A»، هزار واحد و طرف «B» صرفاً صد واحد از محصولات خود را به فروش برسانند، با وجود ارزشگذاری بالاتر پتنت متعلق به «A»، حق امتیاز خالص به طرف «B» خواهد رسید. روند مذاکرات صدور مجوز و توافقهای انجام گرفته در طی سالهای اخیر، نشان میدهد که مکانیسمهای بازار و سهم فروش، یکی از مهمترین فاکتورها برای تعیین حق امتیاز نهایی در مبادلات صدور مجوز محسوب میشود.
پتنتهای ضروری استاندارد و مجادلات حقوقی
با توجه به اهمیت پتنتهای ضروری استاندارد و نیز کارکرد درآمدزایی آنها، خالی از تعجب نیست که بخش عمدهای از مجادلات حقوقی سیستم پتنت، به اختلافات دارندگان این دسته از پتنتها، با بهرهبرداران آن و نیز سایر مدعیان مالکیت پتنتهای فوق اختصاص یابد. یکی از مواردی که بسیاری از پروندههای حقوقی پتنت به نوعی به آن مرتبط میشود، شرایط و الزامات «FRAND» است که با توجه به عدم قطعیت ذاتی موجود در سیستم پتنت و در نتیجه، ابهامات بسیار در مورد شرایط منصفانه و غیر تبعیضآمیز بودن توافقنامههای صدور مجوز، شرکتهای فناور را دچار اختلافات جدی مینماید. شاید بررسی پرونده کوآلکام بهعنوان یکی از اصلیترین بازیگران دنیای فناوری در زمینه صدور مجوزهای بهرهبرداری از پتنتهای ضروری استاندارد، بتواند این مسئله را روشنتر سازد.
یکی از شرکتهایی که در زمینه طراحی و ساخت تراشههای نیمههادی و توسعه فناوریهای ارتباطی و مخابراتی، از رهبران پیشرو به شمار میرود، کوآلکام است که از سیستم پتنت، علاوه بر کارکرد اصلی حفاظت از داراییهای فکری، در راستای کارکردهای استراتژیک، بهویژه درآمدزایی بهره میبرد. به عبارت دیگر، استراتژی «IP» این غول فناوری، بر سرمایهگذاریهای وسیع در فعالیتهای تحقیق و توسعه، ثبت پتنت برای فناوریهای توسعهیافته و سپس درآمدزایی از طریق صدور مجوزهای بهرهبرداری از پتنت، بنیان نهاده شده است. مهمترین اهداف و اولویتهای کوآلکام در چشمانداز ۲۰۳۰ این شرکت، عبارتند از:
- توسعه فناوریهای دگرگونکننده تلفن همراه؛
- شناخته شدن بهعنوان یک رهبر جهانی در حوزه کسبوکار؛
- پیروی از یک دستورالعمل تأمین واحد در زنجیره تأمین شرکت؛
- مشارکت کامل با ذینفعان فناوری.
با وجود ارزش بیش از ۸۲ میلیارد دلاری کوآلکام و رتبه ۱۳۳ در فهرست «Fotune 500»، سیر صعودی این شرکت از سال ۱۹۹۵ میلادی و بهویژه پذیرش و اجرای استاندارد «CDMA» که در سال ۱۹۹۰ میلادی از سوی کوآلکام معرفی شد، آغاز شده است. این اقدام، یک نقطه عطف در پیشرفت این شرکت فناور محسوب شده و در توسعه استانداردهای مخابراتی در طی سالهای بعد، بسیار مؤثر بوده است. این شرکت، از یک سبد پتنت، با بیش از ۱۶۰۰۰ اختراع نوآورانه بهرهمند است که این پرسش را به ذهن متبادر میسازد که آیا کوآلکام یک پرتفوی بسیار باکیفیت از پتنتهای ضروری استاندارد فراهم آورده است و یا اینکه ممکن است ارزش و کیفیت برخی از آنها تا حدی پایین باشند؟
آنالیز ۵۰ پتنت برتر کوآلکام در حوزه فناوریهای بیسیم ( از میان بیش از ۶۰۰۰ پتنت)، نشان میدهد که ۴ پتنت از این مجموعه 50 موردی، با وجود پتانسیل بالای درآمدی، با شکایات حقوقی مواجه هستند و از بین ۴۶ پتنت دیگر نیز، ۳۰ پتنت دارای پتانسیل بالقوه برای بدل شدن به پتنتهای ضروری استاندارد هستند. بر این اساس، سهمی ۶۸ درصدی برای درآمدزایی بالقوه از این ۵۰ پتنت میتوان متصور بود.
با توجه به در اختیار داشتن بخش عمدهای از پتنتهای ضروری استاندارد، بهویژه در حوزه فناوریهای ارتباطی و مخابراتی، بسیاری از تولیدکنندگان تجهیزات مخابراتی و نیز بخش عمدهای از سازندگان گوشیهای تلفن همراه هوشمند، ملزم به استفاده از این پتنتها و بهتبع آن، اخذ مجوزهای بهرهبرداری از پتنت، از کوآلکام هستند. این موقعیت انحصاری، از یکسو موجب یک جریان درآمدی قابلتوجه برای کوآلکام شده و از سوی دیگر، ملاحظات حقوقی بسیاری را برای این شرکت پدید آورده است. برای مثال، از اوایل سال ۲۰۱۶ میلادی، یک منازعه حقوقی گسترده بین کوآلکام و اپل به جریان افتاد که دامنه آن تا چین و اروپا نیز گسترش یافت. اپل از یکسو بر ناعادلانه بودن حق امتیاز پرداختی به کوآلکام تأکید داشته و برخی از تأمینکنندگان قطعات آیفون را از پرداخت حق امتیازهای مذکور منع نمود. در مقابل، کوآلکام این شرکتها را به نقض پتنت متهم نموده و خواهان توقف فروش و واردات آیفونهای تولیدی به خاک آمریکا شد. نکته جالب اینکه هر دو شرکت اپل و کوآلکام، بر ناعادلانه بودن شرایط پیشنهادی طرف مقابل پافشاری داشتند.
در بیانیه اپل که به مناسبت شکایت این شرکت از کوآلکام در اوایل سال ۲۰۱۶ میلادی انتشار یافت، با تأکید بر تقویت تسلط شرکت کوآلکام از طریق تاکتیکهای انحصاری و حق امتیازهای بیش از حد، آمده است: «علیرغم وجود بیش از دو جین شرکت ارائهدهنده استانداردهای سلولار اولیه، کوآلکام اصرار بر پرداخت بیش از پنج برابری اپل نسبت به دیگر لیسانس دهندگان پتنتهای سلولار دارد». در همین زمینه «دون روشنبرگ» مشاور ارشد شرکت کوآلکام، با تأکید بر سوءاستفاده اپل از موقعیت خود بهعنوان ثروتمندترین شرکت جهان، در تشریح نقض پتنت شرکتهای تابعه اپل افزود: «اپل با وجود کسب سود قابلتوجه از طریق فناوریهای مورد استفاده در محصولات خود، در تلاش برای مجبور نمودن رقبا و تأمینکنندگان فناوری، به واگذاری لیسانس نوآوریهای خود با شرایط ناعادلانه و غیرمنطقی است».
مجادلات فراگیر اپل و کوآلکام، موجب شده است تا سیاستگذاران حوزه فناوری و مالکیت فکری، با دقت بیشتری بر فرآیندهای صدور مجوز بهرهبرداری از پتنت متمرکز شوند. یکی از تبعات مهم این پرونده پر سروصدا، انتشار دستورالعمل راهنمای اتحادیه اروپا برای افزایش شفافیت و قابلیت پیشبینی مذاکرات صدور مجوز پتنتهای ضروری استاندارد بوده که در بخشهای پیشین، به آن اشاره شد. در واقع، این دستورالعمل، در پی جنگهای حقوقی ادامهدار برخی از شرکتهای بزرگ فناوری در زمینه صدور مجوزهای بهرهبرداری از پتنت و بهخصوص شکایات متعدد اپل و کوآلکام از یکدیگر، انتشار یافته و سعی در ایجاد نوعی صلح نسبی و رفع اختلافات حقوقی ایجاد شده دارد. لازم به ذکر است که این راهنمای ارزشمند، با محور ارزش اقتصادی فناوری، تدوین شده و با وجود الزامآور نبودن، این اتحادیه امیدوار است تا با پیوستن شرکتهای پیشرو در صنایع مختلف به مذاکرات مرتبط با آن، نوعی توافق ضمنی در چگونگی تعیین هزینههای صدور مجوز بهرهبرداری از پتنت ایجاد گردد.