مقدمه
امروزه، سیستم پتنت به ابزاری کارآ و مؤثر برای حفاظت از اختراعات و دستاوردهای فناورانه شرکتهای مختلف بدل شده است. این ابزار ارزشمند مالکیت فکری، با ملزم نمودن مخترعین، نوآوران و فناوران، به افشای اطلاعات پتنتهای به ثبت رسیده، نقشی کلیدی در ارتقاء نوآوری در جوامع مختلف بر عهده دارد. از سوی دیگر، کارکردهای نوینی نیز برای سیستم پتنت آشکار شده است که کسبوکارهای مختلف، بهویژه شرکتهای مبتنی بر فناوریهای پیشرفته را به افزایش بکارگیری این سیستم، ترغیب مینماید. نظر به اهمیت سیستم پتنت و نقش آن در رشد و توسعه جوامع، در نوشتار حاضر سعی خواهد شد تا انگیزههای ثبت اختراع و اثرات برخی از مشخصههای سازمانی، نظیر اندازه شرکت، بر فعالیتهای ثبت و انتشار پتنت را مورد بررسی و تجزیهوتحلیل قرار دهیم. آمارها نشان میدهد که انگیزههای جدید و استراتژیک، مانند استفاده از پتنتها برای بهبود موقعیت شرکت در مذاکرات تجاری و مالی و نیز افزایش انگیزه در پرسنل بخش تحقیق و توسعه و ارتقاء عملکرد آنها در سیاستهای اتخاذ شده از سوی شرکتها، بر روی افزایش میزان فعالیتهای ثبت اختراع، اثرگذار است.
در مطالعه حاضر، تمامی شرکتهای آلمانی که حداقل ۳ درخواست در دفتر ثبت پتنت اروپا «EPO» داشتهاند (بیش از ۱۵۰۰ شرکت)، مورد بررسی قرار گرفته و اطلاعات بیش از ۵۰۰ شرکت که پرسشنامههای ارسالی محققین را تکمیل نمودند، آنالیز شده است.
روند رو به افزایش ثبت اختراع و انگیزههای آن
یکی از پدیدههایی که از ابتدای دهه ۱۹۹۰ میلادی به اینسو، در کشورهای اروپایی، آمریکا و ژاپن، قابل مشاهده است، رشد سریع درخواستهای ثبت اختراع و به موازات آن، رشد نسبتاً ملایم هزینههای تحقیق و توسعه است. دلیل عمده این موضوع، در این نکته نهفته است که فرآیندهای تحقیق و توسعه، بسیار کاراتر و متمایزتر از گذشته شدهاند که خود منجر به نوآوریهای بیشتر و به دنبال آن، نسبت بالای پتنت به هزینههای تحقیق و توسعه شده است. علاوه بر این، ورود درخواستهای پتنت به حوزههای جدید و رو به گسترش، مانند فناوریهای زیستی و نرمافزاری و نیز، استراتژیها و سیاستگذاریهای جامعتر پتنت، موجب شدهاند که تقاضا برای ثبت پتنت بهشدت افزایش یابد.
تحلیلها و مطالعات انجام گرفته، نشان میدهد که به موازات افزایش اهمیت ثبت اختراع، تغییرات چشمگیری در الگوی انگیزههای استفاده از پتنت به وجود آمده است. علیرغم تفاوتهای بزرگ و کوچک در حوزههای مختلف فناوری، روشن است که در حالت کلی، استفاده از پتنت، افزایش یافته است. با وجود اینکه کسبوکارها، پتنت را بهعنوان نقطه آغاز خود قرار میدهند، ولی با توجه به انگیزههایی که پشت این اقدام وجود دارد، به نتایج متفاوتی میرسند. باید دقت داشت، هنگامی که فاکتورهای توجیهکننده، چندگانه باشند، سهم هر کدام در توجیه مسئله برای ما روشن نخواهد ماند و این موضوع، میتواند نقطه انحرافی مهم، در یافتن انگیزههای اصلی ثبت اختراع بوده که جامعیت مطالعات را از بین میبرد.
بنا بر بررسیهای صورت گرفته در سال ۱۹۹۰ میلادی، در آمریکا و ژاپن، از یک زاویه، توسعه فناوری و در نتیجه، انگیزههای محافظتی مربوط به آن، کاهش یافته است و از دید دیگر، رقابت استراتژیک، تشدید گردیده که موجب افزایش انگیزههای ثبت اختراع میگردد. این تضاد، مطالعات را به سمتوسوی یک پارامتر جدید، تحت عنوان «اندازه شرکت» میبرد. اندازه شرکت، یکی از مهمترین ابعاد تمایز در استراتژیهای پتنت محسوب میشود. به عبارت دیگر، شرکتهای بزرگ، نسبت به شرکتهای کوچک، رغبت بیشتری به ورود به فعالیتهای ثبت و انتشار پتنت دارند که توانمندی مالی بیشتر و برخورداری از منابع گستردهتر، میتواند یکی از دلایل آن باشد.
با توجه به تغییر در کارکردهای سیستم پتنت و درک جدیدی که از پتنت بهعنوان یک ابزار استراتژیک رقابتی ایجاد شده است، بازبینی انگیزههای ثبت اختراع، ضروری است. بر این اساس، در این مطالعه، با استفاده از دادههای مرتبط با شرکتهای آلمانی و بهکارگیری مجموعهای از ابزارهای آماری، انگیزهها و عوامل مؤثر بر فعالیتهای ثبت پتنت بررسی شده است.
انگیزههای استراتژیک ثبت پتنت در مطالعات مختلف
مطالعاتی که در خصوص افزایش تعداد درخواستهای پتنت در دهه ۱۹۹۰ میلادی صورت گرفته است، بهطور وسیع، انگیزههایی را بررسی کردهاند که بیشتر به منافع استراتژیک پتنتها مربوط است و بهطور دقیق، به ورودی، خروجی و تشکیلات تحقیق و توسعه، ارتباط پیدا نمیکنند. هدف چنین مطالعاتی، بیشتر تغییر نگرش نسبت به پتنت بوده که از یک طرف، منجر به رشد اهمیت مدیریت حقوق مالکیت فکری شده و از جهت دیگر، موجب بسط تعریف اهداف «IPR» خواهد شد.
انگیزههای استراتژیک که در این مطالعات به آنها پرداخته شده است، بسیار متنوع میباشند. تصمیم برای ثبت اختراع، علیرغم اهمیت انگیزه محافظتی برای محافظت از اختراع خود در برابر تقلید رقبا، برای بازگشت سرمایه در تحقیق و توسعه، در نظر گرفتن رفتار استراتژیک دیگر بازیگران بازار و استفاده از آن بهعنوان منبع جدید درآمد نیز، اتخاذ میگردد. با وجود اینکه در سالهای گذشته، مسئله پتنت از اهمیت بسیاری برخوردار شده است، ولی تعداد مطالعات تجربی روی انگیزههای پشت ثبت اختراع، نسبتاً کم بوده است که آن هم بیشتر بر انگیزههایی همچون انتشار دانش و یا اهمیت پتنت، بهعنوان منبع اطلاعات و محل کسب درآمد (صدور مجوزهای بهرهبرداری از پتنت) متمرکز بوده است.
انگیزه اصلی از ثبت و انتشار پتنت، محافظت از اختراع و دستاورد فنی خود در برابر تقلید و بهرهبرداریهای غیرمجاز دیگران است که همان انگیزه سنتی ثبت اختراع است. انگیزه استراتژیک که موضوع بسیاری از مطالعات جدید است، ایجاد بازدارندگی در مقابل رقبا است. در این خصوص، دو نوع بازدارندگی وجود دارد که باید بین آنها تفاوت قائل شد:
- «بازدارندگی تهاجمی»: به موردی اطلاق میشود که پتنت شرکت، به منظور جلوگیری از استفاده دیگر شرکتها از فناوری ثبتشده، در حوزههای کاری مشترک یا نزدیک، استفاده میشود. به بیان دیگر، جلوگیری از استفاده دیگران از فناوری، حتی اگر میان آنها، منافع مشترکی در استفاده از محتوای پتنت وجود نداشته باشد. این به معنای ایجاد دیوارهایی در اطراف اختراع است. در این مورد، بیش از آنچه که واقعاً برای محافظت از اختراع یا فناوری نیاز است، در ثبت آن وسواس به خرج داده میشود.
- «بازدارندگی تدافعی»: به موردی اطلاق میشود که هدف از پتنت، جلوگیری از محدودیتهای بخش تحقیق و توسعه شرکت، به واسطه پتنتهای دیگران است. این موضوع، اشاره به انگیزهای نوظهور از ثبت اختراع دارد که مورد توجه بسیاری از محققین قرار دارد و آن، جلوگیری از به جریان افتادن پروندههای نقض پتنت، توسط اشخاص ثالث دارنده پتنت و یا باجگیران پتنت است.
در کنار این دو انگیزه مهم، تعداد انگیزههای استراتژیک قابلتصور، بسیار زیاد است. برای مثال، از نقطه نظر پاداشی برای پرسنل تحقیق و توسعه، منبع درآمدی برای شرکت از طریق اعطای مجوز بهرهبرداری، پتانسیلهایی برای مذاکره با رقبا و شرکای کسبوکار، امکانی برای توسعه بازارهای بینالمللی، بازخوردی از وجهه و تصویر فناورانه شرکت نیز میتوان به پتنت، بهعنوان یک دارایی ارزشمند، نگریست. لازم به ذکر است که هر یک از شرکتها و بنگاههای فناور و حتی محققین حوزه «IP»، از منظر متفاوتی به این انگیزهها نگاه میکنند.
نکته جالبی که در مرور مطالعات و تحقیقات انجام گرفته به چشم میخورد، این است که در تمامی آنها، موضوع محافظت در برابر تقلید و کپیبرداری دیگران، در کنار انگیزههای استراتژیک ثبت پتنت آمده است. مطالعات متعددی، به بررسی اهمیت پتنت بهعنوان یک پتانسیل مبادلاتی برای مذاکرات در همکاری بین شرکتها و شاخص و محرک عملکردی درونسازمانی، پرداختهاند. این در حالی است که به اهمیت پتنت بهعنوان تصویر و نمای شرکت (ارزیابی کسبوکار از بیرون) و ابزاری برای راهیابی به بازارهای جهانی، کمتر پرداخته شده است.
همانگونه که در سطور پیشین ذکر شد، انگیزه متعارف محافظت در برابر تقلید و بهرهبرداریهای غیرمجاز، بهعنوان مهمترین انگیزه ثبت اختراع معرفی شده است. بر اساس یک مطالعه موردی که از سوی «آروندل» و همکارانش انجام گرفته است، بیش از ۸۰ درصد شرکتها، محافظت در برابر کپیبرداری از محصولات مرتبط با ثبت اختراع، برایشان بسیار مهم بوده است. دو انگیزه استراتژیک ارتقاء جایگاه در مذاکره با دیگر شرکتها و جلوگیری از به جریان افتادن پروندههای نقض پتنت توسط اشخاص ثالث در مرحله بعدی توجه این شرکتها قرار داشته و انگیزههایی همچون درآمد از راه اعطای لیسانس، دسترسی به بازارهای خارجی و برآورد داخلی از بهرهوری واحد تحقیق و توسعه، کمتر از بقیه موارد در اولویت قرار داشتهاند. از دیگر نتایج این تحقیق، این است که اهمیت انگیزههای استراتژیک، نهتنها با توسعه شرکت، بلکه با تشدید تحقیق و توسعه، افزایش مییابد. اگر از منظر حوزههای فناوری و کسبوکار به موضوع انگیزههای ثبت اختراع بنگریم، در حوزه کامپیوتر و ارتباطات، مذاکرات در مورد قیمت و جلوگیری از نقض پتنت توسط اشخاص ثالث، بهعنوان مهمترین انگیزه، حتی مهمتر از حفاظت در برابر بهرهبرداریهای غیرمجاز، محسوب میشود. از سوی دیگر، انگیزههای مذاکراتی در صنعت الکترونیک، بیشتر از حوزههای تولیدی دیگر، مهم جلوه میکند.
لازم به ذکر است که در برخی صنایع مبتنی بر فناوریها و محصولات پیچیده، خصوصاً صنایع الکترونیک و خودروسازی که در آنها تعداد پتنت به ازای نوآوری قابل بهرهبرداری در بازار، عدد بزرگی است، در مقایسه با دیگر حوزهها که دارای محصولات نسبتاً سادهتری هستند، مانند حوزه شیمیایی، استفادههای استراتژیک از پتنت، بیشتر رایج است. دلیلی که برای این موضوع میتوان گفت، این است که در صنایع محصولات پیچیده، عمدتاً استفاده از پتنت دیگران، ناگزیر است. بر این اساس، استفاده از سیستم ثبت پتنت در این صنایع، برای مذاکرات و اعطای متقابل لیسانس، ضروری است. این در حالی است که شرکتها در صنایع محصولات گسسته و ساده، تلاش میکنند که بهطور تهاجمی، با کشیدن حصارهای پتنت، مانع رقابت دیگران شوند. به بیان دیگر، برای جلوگیری از توسعه فناوریهای جایگزین محصولاتشان، تعدادی پتنت در محدوده اختراع واقعی خود ثبت میکنند. «کش و کینگستون»، در حوزه صنایع محصولات پیچیده، عملکرد جالبی را به پتنت نسبت دادهاند؛ آنها پتنت را نوعی ارز، جهت تبادل دانش و محصولات فناورانه میدانند که تازهواردان به بازار را به دلیل وابستگی به سیستمهای دیگر تأمینکنندگان و بازیگران بازار و عدم ذخیرهسازی ارز کافی، برای ادامه راه، دچار شک و تردید میکند. «EPO» نیز اعتقادی مشابه دارد. بر اساس پایگاه داده پتنتهای اروپا، حصارهای پتنت در فناوریهای ساده و گسسته، برای حذف رقبا استفاده میشود؛ در حالی که در صنایع پیچیده، بیشهزار پتنت «Patent Thickets»، میدانی تبادلی برای فناوریهای مکمل به حساب میآید. (مفهومی که بیانگر سلسلهای از حقوق مالکیت فکری درهمتنیده است که یک شرکت را برای تجاریسازی فناوری جدیدش، ملزم به خریداری و اخذ مجوز بهرهبرداری از پتنت، از چندین منبع متفاوت میکند.)
تحقیقات اخیر کمیته سیاستگذاریهای علمی و فنی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی «OECD»، برای توضیح رشد پتنت، تمایزی میان انگیزههای استراتژیک و دیگر عوامل تأثیرگذار در توسعه پتنت، قائل نشده است. میان انگیزههای ثبت اختراع، انگیزهای که بیشترین رشد را داشته است، مربوط به این موضوع میشود که وقتی شرکتها، فعالیتهای رقبایشان را در زمینه ثبت اختراع مشاهده میکنند، خود را مجبور به انجام این کار میبینند. بر این اساس، استفاده از پتنت برای ایجاد قدرت و امتیاز مذاکره، در جایگاه دوم انگیزهها و بازدارندگی تدافعی حاصل از فناوری نیز، در جایگاه سوم قرار گرفت. با وجود اینکه در این بررسی، ۴۰ شرکت بیان داشتند که تعداد لیسانسهایی که به شرکتهای دیگر اعطا کردهاند، رشد به سزایی داشته است، اما رشد درآمدها بهواسطه اعطای لیسانس، در جایگاه بعدی فهرست اولویت انگیزههای ثبت اختراع قرار گرفته است.
به صورت کلی، مجموعه نظرات و عقاید محققین مختلف، در زمینه انگیزههای ثبت و انتشار پتنت و اولویتبندی هر یک از انگیزههای شناسایی شده تا حدودی متفاوت است. جدول ۱ خلاصهای از نقطه نظرات حاصل در مطالعات مختلف را نشان میدهد.
جدول ۱- رتبهبندی اهمیت انگیزههای ثبت اختراع در تحقیقات انجامگرفته
نقش مکانیسمهای محافظتی در ثبت اختراع
جای تعجب ندارد که در میان شرکتهای فعال در زمینه ثبت اختراع، پتنت جایگاه برجستهای در میان سایر استراتژیهای محافظتی دارد به طوری که بیش از ۷۰٪ شرکتها، استراتژیهای ثبت پتنتهای داخلی و خارجی را مهم یا بسیار مهم برشمردهاند. در ارزیابی اهمیت پتنت در مقایسه با ابزارهای دیگر، تمایز محسوسی که مختص صنعت باشد، دیده نمیشود. تمامی بخشها و صنایع، بیشترین توجه را به استراتژی ثبت اختراع دارند.
در خصوص اهمیت مکانیسمها بر اساس اندازه شرکت، نقطه نظرات تا حدی متفاوت است؛ برخی معتقدند که پتنت برای شرکتهای کوچک، مهمتر از شرکتهای بزرگ است، چراکه شرکتهای کوچک، در مقایسه با شرکتهای بزرگ، با در نظر گرفتن بودجه و مکانیسمهای محافظتی جایگزین، ناموفقتر ظاهر شدهاند. از طرف دیگر، برخی معتقدند که با توجه به ماهیت سازمانی و رقابتپذیری شرکتهای بزرگ، اهمیت پتنت با رشد اندازه شرکت، بیشتر میشود.
بررسیها نشان میدهد که ارتباط میان اندازه شرکت و وجود دپارتمان تخصصی ثبت اختراع در شرکت، یک رابطه خطی است. واحدهای سازمانی مربوط به پتنت، در صورت درخواست واحد تحقیق و توسعه، از فرآیندهای ثبت و انتشار پتنت به صورت فعال حمایت میکنند. حتی در بسیاری از موارد، در پروژههای تحقیق و توسعه به صورت فعال درگیر شده و تلاش میکنند تا پتانسیلهای پتنت را معرفی نموده و توجه توسعهدهندگان را به امکاناتی که پتنت برای آنها فراهم میآورد، جلب کنند. زمانی که واحد ثبت اختراع شرکت، قسمت اعظمی از هزینههایی را که صرف این کار نموده است را از طرق مختلف، از جمله درآمدهای واگذاری صدور مجوز بهرهبرداری از پتنت، برمیگرداند، علاقه فردی و سازمانی برای فعالیتهای ثبت اختراع تشدید شده و منجر به توسعه فرهنگ ثبت اختراع در شرکت میگردد.
از دیگر یافتههای کلیدی تحقیق این است که اهمیت پتنت بهعنوان استراتژی محافظتی برای شرکتهای تمامی صنایع و حوزهها اهمیت برابری دارد. لازم به ذکر است که تمرکز بر روی شرکتهای فعال در حوزه پتنت است و همین موضوع نیز، در نتیجه فوق اثرگذار خواهد بود. برای مثال، در ادبیات اشاره شده است که شرکتهای فعال در حوزه داروسازی و صنایع شیمیایی، نسبت به پتنت حساستر هستند و از آن استقبال بیشتری میکنند، اما اگر این موضوع را در بین شرکتهایی که همگی در زمینه ثبت اختراع فعال هستند، بررسی نماییم، نتیجه میگیریم که عملاً استراتژی محافظتی در تمامی صنایع یکسان است.
انگیزههای ثبت اختراع
هدف اصلی سیستم پتنت، ایجاد مشوقهای مادی و معنوی برای واحدهای تحقیق و توسعه خصوصی و شتاب دادن به انتشار دانش فنی توسعه یافته است که در آن، به صاحبان امتیاز پتنت، حق استفاده انحصاری برای دوره زمانی مشخص و محدود، داده میشود. آنها در مقابل این حق انحصاری، ملزم هستند که اطلاعات و محتوای اختراع خود را افشاء نمایند. در کنار این انگیزه اولیه و به تعبیری سنتی، انگیزههای دیگری نیز ظهور پیدا نموده که شرکتها و صنایع مختلف را به ثبت پتنت، ترغیب میکند. در این مطالعه، از شرکتها در مورد ۱۵ انگیزه پرسش شده است که شامل تمامی انگیزههای ذکر شده در بخشهای قبلی است. البته برخی انگیزههای دیگر، مانند فعالیتهای استانداردسازی، متمایز کردن چهره فنی و ارتقاء ارزش و اعتبار آن شرکت نیز بهطور توأمان مورد آزمون قرار گرفتهاند.
در صدر همه انگیزهها، محافظت در برابر کپیبرداری و یا مفهوم مقابل آن، یعنی انتفاع از حق استفاده انحصاری قرار دارد. در نتیجه، سیستم پتنت، به هدف اصلی و اولیه خود دست یافته است. پتنتها باعث حفظ سهم شرکتها از بازار ملی و بازار اروپا شدهاند. انگیزههای ثبت اختراع، به ترتیب اهمیت آنها برای شرکتهای فناور آلمانی مورد بررسی، به شرح زیر است:
۱. محافظت در برابر بهرهبرداریهای غیرمجاز؛
۲. به دست آوردن بازارهای اروپا؛
۳. بازدارندگی تدافعی (به بیان دیگر حفظ انعطاف فنی خود شرکت)؛
۴. حفظ بازار ملی؛
۵. ارتقاء وجهه فنی؛
۶. بازدارندگی تهاجمی رقبا (به بیان دیگر مانع توسعه فنی رقبا شدن)؛
۷. حفظ بازارهای خارج اروپا؛
۸. افزایش ارزش شرکت؛
۹. ارتقاء جایگاه در همکاریها؛
۱۰. مشوق برای کارکنان؛
۱۱. دارایی برای تبادلات (اعطای متقابل لیسانس)؛
۱۲. دسترسی به بازار سرمایه؛
۱۳. شاخص داخلی عملکرد شرکت؛
۱۴. ایجاد درآمد از طریق اعطای لیسانس؛
۱۵. تأثیر بر روی استانداردها.
مقایسه مطالعه کنونی با نتایج جدول ۱ نشان میدهد که در حالت کلی، تأکید زیادی روی انگیزه سنتی محافظت در برابر بهرهبرداریهای غیرمجاز و همچنین استفاده انحصاری وجود دارد.
دستهبندی انگیزههای پتنت
با استفاده از تحلیل عاملی، میتوان وابستگی میان انگیزههای پتنت و تلفیق برخی انگیزههای چندگانه را در دستور کار قرار داد. بر این اساس، طبقات و دستههای اصلی انگیزههای ثبت اختراع، به شرح زیر خواهد بود:
- انگیزههای محافظتی: محافظت در برابر کپیبرداری، حفظ بازار ملی، اروپایی و جهانی
- انگیزههای بازدارنده: بازدارندگی رقبا به صورت تدافعی و تهاجمی
- انگیزه خوشنامی (وجهه): ارتقاء وجه فنی شرکت، افزایش ارزش شرکت
- انگیزههای تبادلی: ارتقاء جایگاه در همکاریها، بهبود دسترسی به بازارهای جهانی، پتانسیل تبادل، درآمد حاصل از اعطای لیسانس
- انگیزههای تشویقی: تشویق کارکنان، شاخص داخلی عملکرد
بعد از بحث کلی بر روی انگیزههای پتنت، به مطالعه انگیزههای پتنت بر اساس صنعت و حوزه میپردازیم. در همه صنایع، محافظت در برابر کپیبرداری، با اختلاف زیادی مهمترین دلیل برای پتنت است و تفاوت معناداری میان صنایع در این خصوص مشاهده نشده است. در حوزه صنایع ساختمانی، انگیزههای بازدارنده از اهمیت بسیار پایینی نسبت به سایر صنایع برخوردار است و تعداد پاسخدهندهها از صنایع ساختمانی که دلایل بازدارنده برای آنها از اهمیت بالایی برخوردار بوده است، نسبت به سایر صنایع، بسیار پایین است.
انگیزههای خوشنامی، بهطور برابر در تمامی حوزهها از درجه دوم اهمیت برخوردار است. انگیزههای متنوع برای ارتقاء جایگاه شرکت در رابطه با دیگران، از جمله رقبا، شرکای کاری یا بانک، برای شرکتهای فعال در حوزه فناوریهای زیستی، از اهمیت بالایی نسبت به سایر حوزهها، به جز صنایع شیمیایی برخوردار است. این نتیجه، با نظریه کوهن که بیان میکرد انگیزههای تبادلی در صنایع پیچیده، بیشتر از صنایع ساده و گسسته مشاهده میشود، تطابق ندارد. توجیهی که میتوان برای این ناهمخوانی آورد، این است که در زمان کنونی، صنایع شیمیایی و حوزه فناوریهای زیستی، به صنایع پیچیده تبدیل شدهاند.
استفاده از پتنت بهعنوان شاخص یا مشوق کارکنان، برای حدود ۴۰٪ از شرکتها مهم یا بسیار مهم است و تفاوتی در صنایع مختلف مشاهده نمیشود. بررسیها حاکی از آن است که تفاوت ویژه در نقطه نظرات شرکتهای فعال در حوزههای مختلف، در خصوص انگیزههای معرفی شده، تنها در انگیزههای تبادلی مشاهده میشود و در سایر انگیزهها، تا حدودی نقطه نظرات، حوزهها و صنایع مختلف، شبیه یکدیگر است.
اندازه شرکت، شاخص تفکیکی مهم دیگری برای بحث بر روی انگیزههای پتنت است. خصوصاً با توجه به اینکه تحلیل بر اساس صنعت و حوزه، الگوی همگن و همگرایی را نشان داد و از طرفی، اندازه شرکت، بهعنوان عامل مهمی در تحلیلهای قبلی مطرح شده است. برای عامل اندازه شرکت، اثر معناداری در انگیزههای بازدارندگی و محافظت در برابر کپی فناوری دیده نشده است، اما الگوهای واگرایی در سه دسته انگیزه دیگر مشاهده میشود. در شرکتهای کوچک (شرکتهایی که ۱ تا ۲۴۹ پرسنل دارند)، پتنت برای ایجاد خوشنامی و وجهه خوب برای شرکت، نسبت به شرکتهای متوسط (دارای ۲۵۰ تا ۱۹۹۹ پرسنل ) و بزرگ (دارای ۲۰۰۰ و بیشتر)، مهمتر است. علاوه بر این، با افزایش اندازه شرکت، اهمیت پتنت بهعنوان مشوقی برای کارکنان و شاخصی جهت عملکرد، افزایش مییابد.
نقش پتنت، در همکاری با دیگر شرکتها، از جمله رقبا، تأمینکنندگان، مشتریان و مؤسسات تحقیقاتی نیز مهم است، چرا که همکاریها موجب نشت اطلاعات و دانش، به بیرون خواهد شد و مخاطرات این موضوع، بهواسطه پتنت، کمتر میشود. همچنین یک پتنت قوی، ممکن است موجب جذب شرکای بزرگی به سمت شرکت شود.
پتنت بهعنوان ابزاری برای ارتقاء وجهه شرکت، برای شرکتهای کوچک مهمتر است. موضوعی که رابطه عکس اندازه شرکت و این انگیزه را نتیجه میدهد. واضح است که انگیزه تبادلی برای شرکتهای کوچک، به منظور دسترسی به بازار سرمایه، بسیار مهم و کلیدی بوده که در مقابل، برای شرکتهای بزرگ هم از نقطهنظر درآمدهای حاصل از لیسانس و هم ارتقاء جایگاه آنها در مذاکرات، مهم است. در نهایت، در مدل دیده میشود که انگیزه تشویق کارکنان با اندازه شرکت رابطه مستقیم دارد.
شدت رقابتی که شرکت احساس میکند، عامل مهم دیگری است که روی انگیزههای محافظتی و بازدارندگی تأثیر گذاشته، ولی روی سایر انگیزهها اثر معناداری ندارد. تعداد همکاریهایی که یک شرکت با شرکای کاری خود دارد، فقط بر روی انگیزههای تبادلی تأثیرگذار است. این موضوع، مؤید این مطلب است که پتنت، ابزار چانهزنی مهمی در همکاری با شرکتهای دیگر است. توانایی تحقیق و توسعه نیز، عامل تأثیرگذاری بر روی انگیزههای سنتی، مانند محافظت و یا بازدارندگی نمیباشد، اما تأثیر مثبتی بر روی انگیزههای تبادلی، از جمله مذاکرات اعطای لیسانس، دسترسی به بازار سرمایه، استفاده از پتنت بهعنوان مشوق برای کارکنان و همچنین شاخص عملکرد دارد. بسیاری از شرکتهای توانا در تحقیق و توسعه، نسبت به شرکتهای ضعیفتر در این حوزه، تمایل بیشتری برای استفاده از پتنت بهعنوان ابزاری در چانهزنی و مشوق برای کارکنان تحقیق و توسعه دارند. همچنین این شرکتها، از تمایل بیشتری برای استفاده از پتنت بهعنوان شاخص عملکرد درونی و بیرونی دارند.