مجوز بهره‌برداری از پتنت؛ یک راهبرد تجاری کارآمد
۲۷ تیر ۱۳۹۸ مجوز بهره‌برداری از پتنت؛ یک راهبرد تجاری کارآمد

مقدمه

صدور مجوز را می‌توان یک جایگزین سریع و آسان برای فرایند دشوار و پیچیده توسعه و تجاری‌سازی فناوری، به‌ویژه برای مخترعین فردی، صاحبان کسب‌وکارهای کوچک و حتی دانشگاه‌ها و مؤسسات تحقیقاتی و پژوهشی دانست. از طریق این ابزار کارآمد، مخترعین و فناورانی که تمایل به ورود به فرایند تجاری‌سازی نوآوری و بهره‌برداری مستقیم از اختراع ندارند، ارزش حاصل از ابداعات خود را در قالب حق امتیاز مجوزهای اعطا شده، دریافت نموده و شرکت‌های فناور متقاضی نیز، می‌توانند به نوآوری جدید برای بهبود فرایندهای تولیدی خود و عرضه محصولات و خدمات جدید به بازار، سرعت بخشند. این فرآیند، موجب می‌شود تا نوآوری‌ها با نرخی بالاتر، تجاری‌سازی شده و همکاری‌های فناورانه بین صاحبان ایده و شرکت‌های فناور دارای منابع قابل‌توجه برای تجاری‌سازی و بهره‌برداری از ایده‌های نوآورانه، افزایش یابد.

در کنار تمامی مزایا و منافع صدور مجوز، باید به این نکته توجه داشت که یک موافقت‌نامه صدور مجوز فناوری، به معنای انتقال یک نوآوری فناورانه (با تمامی پیچیدگی‌ها و عدم قطعیت‌های مرتبط با آن) بین دو سازمان با پس‌زمینه‌های دانشی و قابلیت‌های فناورانه متفاوت و نیز، فرهنگ‌سازمانی کاملاً متمایز است. بدیهی است که موفقیت در چنین مبادله‌ای، به آن سادگی که تصور می‌رود، نبوده و نیازمند ملاحظات فراوانی است. در نوشتار حاضر، به این موضوع پرداخته و صدور مجوز بهره‌برداری از پتنت را به‌عنوان یک فرآیند تکاملی و راهبرد کلیدی کسب‌وکار، معرفی خواهیم کرد.

معمولاً در یک سوی معادله صدور مجوز، مخترعین مستقل و کارآفرینان کوچک قرار دارند که در جستجوی شرکای مناسب برای عرضه نوآوری‌های خود به آن‌ها هستند. در مقابل، افراد و سازمان‌هایی اغلب بزرگ قرار داشته که زبان، خواست‌ها و انتظارات آن‌ها به کلی متفاوت است. ارتباط بین این دو گروه، با موانع فراوانی روبرو است. برای مثال، اگرچه جذب سرمایه از شرکت‌های بزرگ فناور و متقاعد نمودن آن‌ها برای اخذ مجوز بهره‌برداری از پتنت، نیازمند یک استراتژی کسب‌وکار مشخص و شفاف دارد، اما تجربه نشان داده است که اغلب کسب‌وکارهای نوپا و مخترعین فردی، با مشکل استراتژی‌های نامشخص و ناهماهنگ مواجه هستند. آن‌ها اغلب صنایع متقاضی فناوری پتنت شده را درک نکرده و با الزامات همکاری با چنین صنایعی آشنا نیستند. شرکای احتمالی، نیاز به ارائه انواع اطلاعات (اطلاعات بازار، اطلاعات فناوری، اطلاعات تولید و ...) داشته که صاحبان کسب‌وکارهای کوچک، این اطلاعات را به‌طور کامل در اختیار ندارند و نمی‌دانند که چگونه می‌توان به آن‌ها دسترسی داشت.

در طرف مقابل، شرکت‌هایی قرار دارند که قصد و نیازشان از ورود به توافق صدور مجوز، کاملاً مشخص است. این شرکت‌های بزرگ و توانمند، اغلب به جای فناوری، بر نیاز و تقاضای بازار متمرکزند و فناوری را برای رفع نیازهای بالفعل و بالقوه شناسایی شده در بازارهای هدف خود بکار می‌گیرند. علاوه بر این، آن‌ها با روند صدور مجوز و الزامات آن، آشنایی بیشتری داشته و حتی در برخی موارد، از تیم‌های متخصص حقوقی و فنی برای این کار استفاده می‌کنند. نکته کلیدی در اینجا است که برخلاف مخترعین مستقل و شرکت‌های استارت‌آپی، چشم‌انداز شرکت‌های بزرگ، مشارکت صرف در یک موافقت‌نامه صدور مجوز نیست. به عبارت دیگر، رویکرد همکاری فناورانه در قالب موافقت‌نامه صدور مجوز فناوری، مهم‌ترین برنامه کاری شرکت نیست؛ در حالی که شاید این موافقت‌نامه برای طرف مقابل، مهم‌ترین و تنها برنامه مهم کسب‌وکار باشد.

با توجه به مسیر چالش‌برانگیز و پر پیچ‌وخم نوآوری و تجاری‌سازی و همچنین تفاوت‌های بسیار زیاد شرکت‌های بزرگ و کوچک به‌عنوان دو طرف مبادله فناوری پتنت شده، درک فرآیند صحیح صدور مجوز و اصول موفقیت در آن، بسیار ضروری است. این امر، به‌ویژه برای طرف واگذارکننده مجوز اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که با توجه به محدودیت منابع، درآمد حاصل از صدور مجوز، بسیاری از موانع توسعه و تجاری‌سازی ایده‌های جدید پیش روی کسب‌وکارهای نوپا و مخترعین فردی را رفع می‌نماید. «تصمیم‌گیری در مورد یک صدور مجوز با اهداف و دلایل تجاری»، «یافتن یک اخذ کننده مجوز» و «مذاکرات لازم برای عقد قرارداد»، سه بخش کلیدی یک موافقت‌نامه صدور مجوز از نگاه صاحب فناوری پتنت شده بوده که در این مقاله، بر اولین بخش از آن، متمرکز خواهیم بود.

 

صدور مجوز بهره‌برداری از فناوری چیست؟

با توجه به رشد چشمگیر «اعطای مجوز» در کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ، به‌ویژه در دو دهه گذشته، این پرسش مطرح می‌شود که اعطای مجوز بهره‌برداری از پتنت، دقیقاً چه کاری برای شما می‌تواند انجام دهد؟ مزایای حاصل از صدور مجوز چیست و چگونه بر کسب‌وکار صاحب فناوری، تأثیر می‌گذارد؟ برای پاسخ به این سؤال، ابتدا باید چند اصل بنیادین کسب‌وکار را در نظر بگیریم.

در حالت کلی، فعالیت اصلی یک کسب‌وکار، جستجو برای فرصت‌های جدید است. در کسب‌وکارهای فناورانه، یکی از فرصت‌هایی که افراد و بنگاه‌های اقتصادی به دنبال یافتن آن‌ها هستند، توانمندی‌ها و کاربردهای جدید فنی است. طیف وسیع و متنوعی از بازارها برای فراهم‌سازی و عرضه این توانمندی‌ها به کاربران وجود داشته که زنجیره تقریباً بی‌انتهای تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان در اقتصاد مدرن را در بر می‌گیرد. موفقیت در این کسب‌وکار، به معنای موفقیت در بازار است. به عبارت دیگر، یک کسب‌وکار فناورانه در صورتی موفق خواهد بود که بتواند نیازهای کاربر و تقاضای بازار را برآورده سازد.

از این منظر، صدور مجوز یک روش کارآمد برای دسترسی سریع‌تر و با هزینه کمتر به بازارهای موجود و جدید است. افرادی که فناوری‌ها یا محصولات نوآورانه جدیدی در اختیار داشته و فاقد منابع لازم برای ایجاد بازار این محصولات و فناوری‌ها هستند، می‌توانند از اعطای مجوز برای معرفی و توزیع آن‌ها در بازارهای هدف استفاده کنند. در مقابل، کسب‌وکارهایی که در بازارهای تثبیت‌شده و پایدار فعالیت دارند، در پی گسترش سبد محصولات خود بوده و این فناوری‌ها و محصولات را از طریق اخذ مجوز بهره‌برداری از فناوری پتنت شده، تملک می‌کنند.

با این توضیح، اعطای مجوز را می‌توان این‌چنین تعریف کرد: «اعطای حق تولید، استفاده یا فروش یک محصول، فرآیند یا خدمت منحصربه‌فرد، در ازای دریافت هزینه‌های مرتبط (حق امتیاز)». مجوز بهره‌برداری از فناوری، نوعی اجازه یا حق است که توسط دارنده حقوق انحصاری مالکیت فکری (پتنت) به دیگری واگذار می‌شود. یک موافقت‌نامه صدور مجوز، مجموعه‌ای از شرایط و الزامات، مانند قلمرو و مرز سرزمینی، مدت‌زمان اجرا، شرایط استفاده از خدمات صاحب فناوری و همچنین میزان و زمان پرداخت هزینه‌ها را در بر می‌گیرد.

اگر نگاهی ساده به فرآیند اعطای مجوز داشته باشیم، یک صدور مجوز بهره‌برداری موفق، حداقل نیازمند سه چیز است:

  • یک محصول (فناوری، محصول، فرآیند یا خدمت)؛
  • یک فروشنده یا اعطاکننده مجوز «Licensor»؛
  • یک خریدار یا دریافت‌کننده مجوز «Licensee».

محصول، فرآیند، فناوری یا خدمت، همان چیزی است که متخصصین انتقال فناوری یا وکلای صدور مجوز، آن را موضوع اصلی موافقت‌نامه می‌نامند. بر این اساس، اعطای مجوز یک ابزار تبادلی است که با استفاده از آن، یکی از طرفین با هدف دریافت حق بهره‌برداری از محصول که تحت تملک طرف دیگر است، وارد توافق می‌گردد. فرد صاحب‌امتیاز پتنت که مجوز بهره‌برداری از فناوری را به دیگری واگذار می‌کند، «اعطاکننده مجوز» و کسی که مجوز بهره‌برداری از محصول (تولید یا فروش) را به دست می‌آورد، «دریافت‌کننده مجوز» نامیده می‌شود.

اعطای مجوز، با این پیش‌شرط اساسی انجام می‌گیرد که حقوق مالکیت فکری مرتبط با محصول، در دسترس است. از این رو، صدور مجوز نیازمند یکی از اشکال قابل‌شناسایی «IP»، اعم از پتنت، نشان‌های تجاری، کپی‌رایت، اسرار تجاری و ... بوده که البته، شکل قالب این حقوق، دارایی‌های پتنتی است.

موافقت‌نامه صدور مجوز، همانند سایر موافقت‌نامه و قراردادهای کاری، یک جنبه حقوقی دارد که نیاز به وکلا و متخصصین اعطای مجوز و حضور آن‌ها در مذاکرات تجاری دو طرف دارد. اما در کنار این موضوع، با توجه به حضور پررنگ حقوق مالکیت فکری و دارایی‌های پتنت، یک وکیل ثبت اختراع و آشنا به مسائل و چالش‌های مالکیت فکری، می‌بایست به تیم مذاکراتی شما افزوده شود. البته در بسیاری از مواقع، وکلای ثبت اختراع می‌توانند هر دو کار را به خوبی انجام دهند؛ اما در حالت کلی، این‌طور در نظر بگیرید که نیاز به استخدام دو گروه متفاوت از وکلا و متخصصین حقوقی خواهید داشت.

لازم به تأکید است که حداقل دو متخصص باید استخدام شوند: «یک وکیل ثبت اختراع و یک متخصص اعطای مجوز». در وضعیت ایده‌آل و در صورتی که منابع لازم در اختیارتان باشد، شما می‌توانید تیمی گسترده را برای مدیریت فرآیند گردآوری کنید. تیمی متشکل از گروه اعطای مجوز که تخصص‌های فنی، بازاریابی، تجاری و حقوقی را برای شما ارائه می‌کنند. در مواردی که چنین متخصصانی را به دلایل مختلف نمی‌توان گردآوری نمود، قهرمان اصلی فناوری (مخترع یا صاحب اصلی ایده که در اغلب استارت‌آپ‌ها، همان بنیان‌گذاران شرکت هستند)، می‌بایست دانش و ملاحظات فنی، بازاری و تجاری را کسب نموده تا بتواند فرایند صدور مجوز را به پیش برند.

 

اعطای مجوز به‌عنوان یک راهبرد کلیدی کسب‌وکار

اعطای مجوز، یک ابزار راهبردی برای رشد کسب‌وکار است. این ابزار، توسط شرکت‌های بزرگ و کوچک به یک اندازه استفاده می‌شود که البته یک تفاوت کلیدی در این میان وجود دارد؛ شرکت‌های فناور بزرگ، اغلب دریافت‌کننده فناوری و به عبارتی «دریافت‌کننده مجوز» هستند و شرکت‌های کوچک و مخترعین فردی نیز، مالک فناوری و «اعطاکننده مجوز» می‌باشند. در این میان، بسیاری از شرکت‌های فناور، در هر دو فرم اعطای مجوز و دریافت مجوز فعالیت دارند و برخی شرکت‌های معدود نیز، از هیچ‌کدام از آن‌ها استفاده نمی‌کنند.

واژگان «راهبرد کسب‌وکار» و «استراتژی»، از مفاهیمی است که به کرات در ادبیات توسعه و کارافرینی بکار گرفته می‌شود. اما این دو واژه، دقیقاً به چه معنا هستند؟ منظور از «راهبرد کسب‌وکار» یا «Business Strategy»، رویکردی است که شما در یک طرح کسب‌وکار «BP»، به کارآمدترین شکل اتخاذ نموده تا اهداف تجاری خود را برآورده سازید. در صورتی که به تفکر در مورد کسب‌وکار خود، به ویژه راهبردها و اهداف عادت ندارید، توصیه می‌شود که این کار را در صدر اولویت‌های خود قرار دهید. این امر، از چشم‌انداز کسب‌وکار و اهداف کلان آغاز شده و حتی برخی اهداف میانی را نیز در بر می‌گیرد. برای مثال، اگر یک فناوری در اختیار دارید و علاقه‌مند به برون‌سپاری حوزه تولید، بازاریابی، فروش یا توزیع آن هستید، باید یک راهبرد مناسب برای یافتن یک شریک تجاری داشته باشید. این یک نکته کلیدی است که همواره باید به خاطر داشته باشید: «روابط تجاری موفق، هدف نهایی شما در اعطا و دریافت مجوز است که اغلب به یافتن شرکای مناسب بستگی دارد». شرکای تجاری، به آسانی یافت نمی‌شوند. شما باید آن‌ها را پیدا کنید یا حداقل خود را در موقعیتی قرار دهید تا آن‌ها بتوانند شما را پیدا کنند. این مسئله، نیاز به داشتن یک راهبرد مناسب را الزامی می‌سازد.

نکته دیگری که باید به آن دقت شود، این مسئله است که اهداف کسب‌وکار، مخصوصاً برای کسب‌وکارهای کوچک، احتمالاً محدود به اهداف و مقاصد شخصی می‌شوند. در این حالت نیز، نیاز به یک راهبرد جامع برای کسب‌وکار (تصمیم برای دریافت یا اعطای مجوز) خواهد بود که البته درک عمیق عوامل و فاکتورهای شکل دهنده یک تصمیم صدور یا اخذ مجوز، لازمه اصلی این تفکر راهبردی است. در ادامه با برخی ویژگی‌های به نسبت عمومی و مشترک صدور مجوز آشنا خواهیم شد.

 

اعطای مجوز؛ یک فرآیند تکاملی

در صورتی که تصمیم به اعطای مجوز فناوری خود دارید، خوب به این موضوع فکر کنید که در حال ورود به چه فرایندی هستید. جستجو برای یک شریک مناسب و واگذاری مجوز بهره‌برداری از فناوری به وی، نیازمند گردآوری، سازمان‌دهی و تحلیل اطلاعات فراوانی است. در سطوح اولیه، اطلاعات در مقیاس‌های محدود بوده و کار کردن با آن‌ها نسبتاً آسان است. همان‌طور که در زمینه جستجو برای یک شریک مناسب، مهارت بیشتری کسب می‌کنید، اطلاعات جدید نیازمند مرتب‌سازی و سازمان‌دهی در طبقات مختلفی هستند. در ادامه، سطح جزئیات اطلاعات و پیشرفت تحلیل‌های شما افزایش می‌یابد، به‌طوری که چشم خود را باز می‌کنید و با انبوهی از اسناد و مدارک مواجه می‌شوید که به شما در اتخاذ تصمیم مطلوب کمک می‌کنند. پذیرای این فرآیند افزایشی اطلاعات باشید و سعی کنید تا با طبقه‌بندی مناسب، به بهینه‌ترین صورت از این اطلاعات بهره بگیرید.

جستجو برای یک شریک فناوری که بتوان مجوز بهره‌برداری از فناوری را به وی واگذار نموده و در ازای آن، مبالغی را به‌عنوان حق امتیاز دریافت نمود، شبیه به جستجو برای یک شغل است. این جستجو را می‌توان به صورت فرآیندی در نظر گرفت که در آن، مقادیر متناهی از اطلاعات گردآوری شده و تماس‌های محدودی برقرار می‌گردد. هر کارت ویزیت یا اطلاعاتی که در مورد یک کسب‌وکار مشخص جمع‌آوری می‌شود، هر جلسه‌ای که برگزار می‌شود یا تماس تلفنی که برقرار می‌شود، یک گام به سوی شناسایی شرکای بالقوه است. مخصوصاً در سطوح اولیه، هنگامی که روحیه شما بسته به پیامدها و نتایج جلسات و تماس‌ها به شدت بالا و پایین می‌شود، این مسئله را به خاطر داشته باشید. دقیقاً مانند یافتن شغل مناسب که یک روز ناامید و یک روز امیدوار هستید، در انتخاب شریک صدور مجوز هم، با تلاش مستمر به پیش روید. شرط اصلی موفقیت، پیش رفتن مستمر و مداوم است.

در این فرآیند تکاملی و رو به پیشرفت، میزان کمک‌های تخصصی که به آن‌ها نیاز دارید نیز، دستخوش تغییر می‌شود. در ابتدای فرآیند، باید با یک وکیل ثبت اختراع مشورت نموده تا حفاظت از حقوق مالکیت فکری را تضمین نمایید. این مسئله، از اهمیت بسیار زیادی برخوردا بوده و توجه به آن، بیانگر آینده‌نگری شما به‌عنوان یک اعطاکننده مجوزهای بهره‌برداری است. البته دریافت‌کنندگان مجوز نیز، باید در ابتدای فرایند آشنایی با مالک فناوری یا پتنت و آغاز مذاکرات با وی، با وکیل ثبت اختراع مشورت نموده و از وجود حقوق انحصاری مالکیت فکری اطمینان حاصل نمایند. در ادامه و در صورتی که منابع به شما اجازه دهد، ممکن است بخواهید با یک متخصص صدور مجوز مشورت کنید. این کار، باعث صرفه‌جویی قابل‌توجه در زمان خواهد شد.

همین‌طور که به پیش می‌روید و اطلاعات شما افزایش می‌یابد، شبکه مخاطبین فناوری شما نیز گسترش یافته و با نزدیک شدن به سطح «مذاکرات صدور مجوز»، می‌بایست تیمی متشکل از یک وکیل ثبت اختراع، یک متخصص صدور مجوز و مجموعه‌ای از مشاورین حقوقی و فنی دیگر را استخدام نمایید، تا به شما در یافتن مسیر مناسب در میان انبوه صنایع یا شرکت‌های متقاضی فناوری کمک نمایند. تمامی این توضیحات، یک معنا دارد: «خیلی زود این واقعیت را به خود بقبولانید که شما به کمک متخصصین، نیاز مبرمی خواهید داشت».

 

اعطای مجوز به معنای انجام تکالیف

فرآیند اعطای مجوز بهره‌برداری از فناوری را می‌توان مشابه با انجام تکالیف منزل دانست. شما باید اطلاعاتی پیرامون صنعت یا صنایعی که احتمال کاربرد فناوری شما در آن‌ها بیشتر است، جمع‌آوری نمایید. شرکت‌های فعال در این صنایع، بازارهایی که کاربران آن صنایع مبادلات خود را در آن‌ها انجام می‌دهند و حتی فناوری‌ها و نوآوری‌های نوظهور در این صنایع، از جمله اطلاعاتی است که باید به آن‌ها دقت نمایید. در صورتی که منابع و شبکه ارتباطی مطلوبی در اختیار داشته باشید، می‌توانید مشاورانی برای گردآوری اطلاعات استخدام کنید. آن‌ها در این زمینه تخصص داشته و می‌توانند در مدت‌زمانی کوتاه‌تر، اطلاعات مورد نیاز را به دست آورند.

الزام به انجام این اقدامات، به مثابه یک تکلیف مدرسه بوده و نیاز به تفکر راهبردی، نکته‌ای کلیدی در موفقیت فرآیند اعطای مجوز است. سعی کنید بپذیرید که اقناع و جلب نظر شرکای بالقوه در مورد مزایای فناوری، محصول، فرآیند یا خدمت پیشنهادی، مستلزم زبان و بیانی است که آن‌ها را بیشتر ترغیب نماید و نه زبان فنی و تخصصی مدنظر شما. پس زبان صنعت آن‌ها را شناخته و آن را یاد بگیرید. یادگیری زبان خاص صنعت، به معنای یادگیری کسب‌وکار شریک بالقوه است. شما باید عواملی که آن‌ها به منظور تصمیم‌گیری برای تملک فناوری (خریدهای کلیدی) در نظر می‌گیرند، نیروهای ترغیب‌کننده عملیات در صنعت (محرک‌های صنعت) و مزایایی که فناوری شما برای آن‌ها در بر دارد را به‌خوبی بشناسید.

برای اخذکنندگان مجوز نیز، به همین شکل است. برای این‌که یک دریافت‌کننده مجوز، بتواند با صاحبان حقوق مالکیت فکری و فناوران متخصص، به شکلی کارآمد ارتباط برقرار نماید، باید قابلیت ابراز شفاف و روشن توانمندی‌های در اختیار، فناوری‌های مورد نیاز و کاربردهای فناورانه مدنظر را داشته باشد. همه این موارد، به معنی تکلیف مستمر مجموعه‌ای از اقدامات، از رصد فناوری و دارندگان حقوق مالکیت فکری تا شناسایی قابلیت‌ها و توانمندی‌های فناورانه داخلی است.

بدیهی است، در مواردی که شما به دنبال اعطا یا دریافت مجوز در یک صنعت خاص هستید که از قبل با آن آشنایی دارید، مجموعه وظایف و تکالیف شما به نسبت کمتر است. سعی کنید، خود را به صنایع آشنا محدود نکنید و نوآوری در کاربردهای فناوری را در اولویت قرار دهید. کاربردهای متعددی برای فناوری شما می‌توان یافت که احتمالاً در صنایعی غیرمرتبط و کاملاً دور از ذهن شما نیز وجود دارد. این مسئله، برای توانمندی‌های فنی که یک دریافت‌کننده مجوز به دنبال آن است نیز، صدق می‌کند. پس در هر دو صورت، گزینه‌هایی را به صورت گسترده بررسی نموده و این نکته را به خاطر داشته باشید که هر چه بیشتر وقت بگذارید و جستجوی دقیق‌تری انجام دهید، فرصت‌های بیشتری پیدا می‌کنید.

 

انگیزه‌های رایج برای اعطای مجوز

در نگاه اول، انگیزه کسب‌وکارهای کوچک برای صدور مجوز فناوری، درآمدزایی است. اما با کمی دقت، می‌توان دریافت که بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک، از ابزار اعطای مجوز، برای مقاصد خاص‌تر و همراه با آینده‌نگری استفاده می‌کنند. با توجه به اهمیت این مسئله، در ادامه پنج مورد از بدترین انگیزه‌ها برای اعطای مجوز، مخصوصاً در میان کسب‌وکارهای کوچک، بررسی می‌گردد:

۱. شرکت‌های کوچکی که برای فناوری‌های خود، به دفعات مجوز اعطا می‌کنند، بیشتر بر این هدف متمرکزند که از بودن در کسب‌وکار، به معنای ساخت و تولید بپرهیزند. کارآفرینان و کسب‌وکارهای این‌چنینی، مترصد این هستند که نوآوری‌هایی را ایجاد نموده و بدون آن که وارد فرایند تولید و بهره‌برداری از آن‌ها شوند، از فروش نوآوری‌ها به درآمد برسند. افراط در این رویکرد، می‌تواند آینده کسب‌وکار را تحت الشعاع قرار دهد؛ چرا که با فاصله گرفتن از فضای تولید و تجاری‌سازی نوآوری، قابلیت‌های فناورانه با شکاف جدی مواجه شده و می‌تواند نرخ نوآوری‌های آتی را کاهش دهد. علاوه بر این، تعهدات صادرکننده مجوز، با این استراتژی از بین نرفته و عملاً در خلال بهره‌برداری طرف مقابل، اعطاکننده مجوز نیز، درگیر فرایند تجاری‌سازی فناوری خواهد شد.

۲. تمایل برای پیشروی در موارد دیگر، مانند سایر پروژه‌های نوآورانه، کارهای شخصی یا حتی بازنشستگی، یک انگیزه منفی رایج برای اعطای مجوز است. برای بسیاری از صاحبان فناوری و اعطاکننده‌های مجوز، به محض این‌که ایده توسعه یافته و نوآوری تکمیل شد، شور و شوق ادامه کار از بین می‌رود. در این حالت، به هر آنچه پس از این مرحله لازم است انجام شود، از جمله جزئیات مورد نیاز، توجه لازم نمی‌شود. این در حالی است که این جزئیات به ظاهر کوچک اما بسیار مهم، باید پیش از رسیدن محصول یا فناوری جدید به بازار بررسی شوند. درک علت موفقیت عرضه چیزی جدید به کاربران نهایی و سود حاصل از این کار، نیازمند این است که اعطای مجوز فناوری، به فردی صورت گیرد که به اصطلاح «کننده» باشد. نداشتن انگیزه برای ادامه کار و یافتن یک فرد یا شرکت تنها برای اعطای مجوز بدون دقت به ویژگی‌ها و توانمندی‌های وی، نمی‌تواند این موفقیت را رقم بزند.

۳. یک دلیل رایج دیگر برای افراط کسب‌وکارهای کوچک در اعطای مجوز، گزینه افزایش عواید یا توسعه محصول است که اصطلاحاً «شیشه خالی کلوچه» یا «Cookie Jar» نامیده می‌شود. دریافت سرمایه مورد نیاز برای توسعه محصول، یک کار بسیار دشوار است. با این حال، بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک و نوآوران، به جای این که خود به توسعه فناوری و تجاری‌سازی اقدام کنند، به صدور مجوز یک محصول یا فناوری روی می‌آورند تا بتوانند ایده‌ای دیگر را توسعه دهند.

۴. یک تجربه قبلی ناخوشایند، یا به عبارت بهتر، امتحان و شکست در توسعه فناوری یا محصول، می‌تواند انگیزه برای اعطای مجوز را افزایش دهد. باید دقت داشت که اعطای مجوز موفق، نیازمند تلاش مجدد برای جذب سرمایه لازم است که شامل مشارکت با فناوران و شرکایی است که اغلب، همان شرکا و شرایطی هستند که دفعات قبل، موجب شکست شما شده‌اند.

۵. انگیزه پنجم که نوعی استراتژی تدافعی برای اعطای مجوز است، از «خود کم بینی» کسب‌وکارهای کوچک نشأت می‌گیرد. این باور که تنها بزرگان صنعت می‌توانند بازی توسعه و تملک محصول جدید را انجام دهند، تصوری اشتباه است که می‌تواند دلیلی عمده برای افراط در صدور مجوز، حتی در شرایطی که امکان بهره‌برداری مستقیم از فناوری وجود دارد، باشد. قطعاً کسب‌وکارهای بزرگ، می‌توانند منابع بیشتری را بکار گیرند و مجموعه‌ای از متخصصین و مشاورینی دارند که آماده تسهیل نمودن فرآیند تملک فناوری و یا عرضه محصول از طریق اخذ مجوز بهره‌برداری هستند. اما دنیای کسب‌وکار، سرشار از مثال‌هایی از فعالان کوچک و چابکی است که شرکای مناسبی یافته و قراردادهای هوشمندانه‌ای بسته‌اند.

 

راهبردهای اعطای مجوز

درحالی‌که انگیزه‌ها برای اعطای مجوز بین افراد و شرکت‌های مختلف کاملاً متغیر است، اتخاذ یک راهبرد اعطای مجوز، بدین صورت نیست. اعطای مجوز به شکل راهبردی، چیزی بیشتر از اعطای مجوزهای فرصت‌طلبانه است و عملاً نوعی دوراندیشی و آینده‌نگری را با خود به همراه دارد. در این حالت، رویکرد اعطای مجوز با این استراتژی محوری اتخاذ می‌شود که به نحوی به اهداف تعیین‌شده برای کسب‌وکار، کمک نماید.

مرور تمامی شرکت‌هایی که در زمینه اخذ و اعطای مجوز موفق عمل می‌کنند، نشان می‌دهد که این مهم را یک مسئله راهبردی و استراتژیک می‌دانند. برای مثال، شرکت کوآبین «Quabbin» که در زمینه تولید تجهیزات توربین بخار فعالیت دارد، به دنبال روش‌هایی برای گسترش خط تولید محصولات خود و رشد کسب‌وکار با استفاده از اخذ مجوزهای بهره‌برداری از فناوری‌های جدید بود. این شرکت، از طریق یکی از رابط‌های خود در صنایع سوئد، متوجه شد که یکی از شرکت‌های رقیب، در اخذ مجوز برای یک فناوری جدید ناکام بوده است. این شرکت، سریعاً وارد مذاکرات با مخترع فناوری شد و با در نظر گرفتن محدودیت هزینه‌ای برای اخذ مجوز (عامل شکست شرکت رقیب)، مخترع مذکور را به‌عنوان مشاور بررسی توسعه محصول جدید خود به خدمت گرفت. این خلاقیت، موجب موفقیت در مذاکرات شده و با تلفیق قابلیت‌های فناورانه دو طرف، محصول جدید با موفقیت به بازار عرضه شد. «کوآبین» یک شرکت توسعه‌دهنده فناوری نبود، اما از گزینه اخذ مجوز برای تضمین آنچه برای عرضه محصولات جدید به بازار نیاز داشت، استفاده نموده و با فرصت‌طلبی و خلاقیت، توانست از رقیب خود پیشی بگیرد.

مثال دیگر، «DuPont Chemical Corporation» است که سرمایه‌گذاری سنگینی در فعالیت‌های تحقیق و توسعه انجام داده و از ابزار صدور مجوز برای درآمدزایی و بازگشت سرمایه استفاده می‌کند. آن‌ها در شرکت خود، یک راهبرد حقوقی و جامع مالکیت فکری دارند که بر توانمندی‌های خاص و حفظ رهبری صنعت متمرکز است. هنگامی که کارکنان آزمایشگاه به ترکیبات شیمیایی جدیدی دست پیدا می‌کنند که با توانمندی‌های اصلی و مدل کسب‌وکار شرکت سازگار نیست، این نوآوری‌ها را به متقاضیان مناسب پیشنهاد می‌دهد. با این روش، شرکت یاد شده خود را از حواس‌پرتی تولید چیزی که مغایر با راهبرد کسب‌وکار خود است، رها نموده و از سوی دیگر، وفاداری و تعهد به شرکای فناوری نیز، حفظ می‌شود.

یکی دیگر از راهبردهای اعطای مجوز، فروش صرف پتنت از سوی توسعه‌دهندگان فناوری است. یک مخترع مستقل را در نظر بگیرید که فکر می‌کند فناوری توسعه‌یافته از سوی وی، آماده برای تولید و تجاری‌سازی است. اما پس از عرضه آن‌ها به یک شرکت فناور متقاضی بهره‌برداری از فناوری، با این اتهام مواجه می‌شود که این‌ها تنها چند پتنت حاوی نقشه‌های شماتیک بوده و راه زیادی تا آماده‌سازی برای تولید محصول باقی مانده است. از این مثال، چه چیزی می‌توان یاد گرفت؟ این مورد، نشان می‌دهد که سطح توسعه، اغلب وابسته به چشمی است که به اختراع یا نوآوری می‌نگرد. علاوه بر این، تعیین قیمت گاهی اوقات می‌تواند به نحوی انجام گیرد که هیچ ارتباطی با خروجی و نتایج حاصل از فرمول‌های از پیش تعیین شده نداشته باشد. در مثال فوق، چیزی که مخترع، آماده برای تولید در نظر می‌گرفت، در دنیای مهندسی تولید، چندین ماه دور از قابلیت تولید بود. این یک مثال آشکار از نیاز به زبان مشترک در توافقنامه‌های صدور مجوز است که می‌تواند بر تحلیل محصول، قیمت نهایی و حتی تعهدات دو طرف، اثرگذار باشد.

در پایان باید متذکر شده که در یافتن شریک مناسب برای اعطای مجوز، بایستی دقت لازم را به خرج دهید که هدف هر یک از دو طرف در ورود به این توافق چیست و چگونه می‌توان این اهداف و ملاحظات متفاوت را سازگار نمود.

منابع و ماخذ