مقدمه
یکی از مباحث بسیار کلیدی در موفقیت کسبوکارهای نوپا، مسئله مالکیت فکری «IP» است. فعالیت بر روی فناوریهای نوین و نوظهور، در کنار نقش پررنگ دانش در فعالیتهای استارتآپی، موجب شده تا حفاظت از داراییهای فکری و از دیدگاه کلانتر، اتخاذ یک راهبرد مناسب مالکیت فکری، به اولویت مهمی برای استارتآپها بدل شود. این موضوع، با توسعه کارکردهای جدید سیستمهای مالکیت فکری، بهویژه درآمدزایی از طریق اعطای لیسانس، اهمیتی بیش از پیش یافته و شرکتهای استارتآپی، میبایست دقتی ویژه به آن داشته باشند. بر این اساس، در نوشتار حاضر سعی خواهد شد تا راهبردهای محافظت از مالکیت فکری در استارتآپها و برخی نکات و ظرایف مرتبط با این موضوع، مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
مالکیت فکری و استارتآپها
استارتآپها میتوانند با استفاده از داراییهای نامشهود خود، ارزش زیادی به دست آورند. در حالت کلی، ارزش یک کسبوکار نوپا، بیشتر مبتنی بر موارد ناملموس است؛ چیزهایی مانند شور و اشتیاق، قدرت فکر، تخصص، یک برنامه کسبوکار منحصربهفرد و البته، مالکیت فکری.
حفاظت از داراییهای فکری، نیازمند اتخاذ راهبردهایی هوشمندانه در زمینه «IP» است. در شرکتهای بزرگ فناور، این مسئله اغلب تحت عنوان «استراتژی مالکیت فکری» بکار گرفته میشود. شاید از یک نگاه منتقدانه، گفته شود که یک استارتآپ کوچک، آنچنان داراییهای فکری قابلتوجه و منابع مالی چشمگیری در اختیار ندارد و در نتیجه، نیاز به تدوین یک استراتژی مالکیت فکری خاص و پیچیده نیز نخواهد داشت. اگرچه این حرف تا حدودی درست است، اما به معنای این نیست که بحث مالکیت فکری را به صورت کامل کنار بگذاریم؛ بلکه برای موفقیت در این زمینه، بهتر است مجموعهای از راهبردهای کلی را در نظر داشته باشید.
نخستین اصل، این است که باید در قبال ارزشمندترین داراییهای خود، هوشمندانه عمل کنید. در واقع، محور اصلی و شاکله یک استارتآپ، از یک ایده جدید و نوآورانه و همچنین اثبات کارآ بودن آن، تشکیل شده است. بدون توجه به اینکه هنوز در حال توسعه ایدههای خود هستید یا کسبوکارتان دایر است، باید از ایدههای خود و نحوه بکار گرفته شدن آنها محافظت کنید. در هر مرحلهای که باشید، محافظت از داراییهای فکری ضروری است و میتوانید با پرداخت هزینه به یک وکیل خبره و آشنا به حوزه «IP»، نحوه محافظت هدفمند از داراییهای فکری خود را فرا بگیرید. محافظت از داراییهای فکری استارتآپ، این امکان را برای شما فراهم میسازد تا ایدهها و تلاشهای خود را به پول تبدیل نموده و مانع از سرقت شدن آنها از سوی رقبا شوید. این کار، به تضمین تأمین بودجه شما کمک نموده و وقتی کسبوکارتان مورد ارزیابی سرمایهگذاران قرار میگیرد، امتیاز بالایی به دست میآورید که بدون شک، بخش عمدهای از این امتیازها، مرهون حقوق مالکیت فکری شما خواهد بود.
دومین اصل برای موفقیت، راهبردگرا بودن است. سعی کنید رقبا و بازار خود را به خوبی بشناسید و بر اساس آن، نسبت به محافظت از داراییهای فکری خود اقدام نمایید. در حقیقت، هیچ راهبرد مالکیت فکری وجود ندارد که مناسب همه شرکتها و استارتآپها باشد. رویکرد ایدهآل شما برای مالکیت فکری، به بازاری بستگی دارد که میخواهید ایده خود را در آن تجاریسازی نمایید. این مسئله تنها در خصوص استارتآپها صادق نبوده و حتی شرکتهای بزرگ را نیز شامل میشود؛ شما در جایگاه کوکاکولا، نیازمند یک استراتژی بهرهگرفتن از یک راز تجاری هستید، اما اگر در جایگاه اپل قرار بگیرید، بسیاری از فعالیتهایتان مبتنی بر حفاظت از طریق ثبت اختراع خواهد بود. بنابراین، پیش از اینکه راهبرد خود را ایجاد کنید، موارد زیر را در نظر داشته باشید:
- مالکین و پیشگامان فناوری بنیادین خود را در بازار بشناسید؛ در حوزه شما چه افرادی پتنتهای متعددی به ثبت میرسانند و چه کسانی سعی در خریداری این پتنتها دارند؟
- سرعت و الگوهای نوآوری خود را در بازار هدف شناسایی نمایید.
- زمینههای راهبردی برای رشد و نوآوری را شناسایی کنید.
- چه پتنتهایی برای محصول شما دارای بیشترین ارزش هستند؟
اصل سوم این است که در خصوص مسائل مالکیت فکری، بهویژه هنگام توسعه ایدههای خود، بایستی جانب احتیاط را رعایت کنید. باید این نکته را در نظر داشته باشید که اگر هنوز در مرحله طوفان فکری و توسعه محصول خود قرار دارید، بعدها در طول مسیر کاری خود، با مسئله مالکیت فکری روبرو میشوید. به همین دلیل، نباید مالکیت فکری را به صورت کامل کنار بگذارید و یا آن را امری با اولویت کمتر و مربوط به آینده بدانید. صرفاً سعی کنید تا کمی محتاطانه به موضوع بنگرید تا بتوانید تصمیم مناسبی در مورد نحوه محافظت از داراییهای فکری خود، اخذ نمایید.
یکی از اشکالاتی که بسیاری از بنیانگذاران استارتآپی با آن دست به گریبان میشوند، اختلافات مرتبط با مالکیت داراییهای فکری بدست آمده، در هنگام توسعه آنها در زمان اشتغال در شرکتهای دیگر است. به عبارت دیگر، بسیاری از کسبوکارهای نوپا، پس از آن شکل میگیرند که بنیانگذاران آنها، در زمان اشتغالشان در شرکتهای دیگر، ایدهای را توسعه داده و به یک نمونه اولیه یا حتی یک مفهوم جدی بدل نمودهاند. بدیهی است که بین آنها و کارفرمایان سابقشان، بر سر مالکیت این تلاشها اختلاف ایجاد میگردد. بنابراین به صورت جدی توصیه اکید میشود، در صورتی که هنوز در شرکت دیگری شاغل هستید و بر روی ایده استارتآپی جدید خود نیز کار میکنید، هرگز از منابع یا زمان کارفرمای خود، برای انجام این کار استفاده نکنید. تقریباً در همه قراردادهای کاری، واگذاری اختراع به کارفرما تعهد شده و مالکیت فکری هر چیزی که در طول زمان اشتغال شما به دست آید، متعلق به کارفرمایتان خواهد بود.
درصورتیکه پیش از به ثبت رسیدن استارتآپ، دارایی فکریتان توسعه یافته باشد، این دارایی به صورت خودکار تحت مالکیت استارتآپ شما نخواهد بود. برای انتقال مالکیت به شرکت، باید یک قرارداد مکتوب به امضاء برسانید. توصیه میشود که پس از به ثبت رساندن شرکت، در کوتاهترین زمان ممکن این کار را انجام دهید. پس از این کار، انتخاب روش محافظت را، بر مبنای محصول یا فناوری مورد نظر، ویژگیهای بازار و مدل کسبوکار خود، انتخاب نمایید. محصول خود را ارزیابی کنید و پس از آن، یکی از زیرسیستمهای مالکیت فکری، شامل پتنت، کپیرایت، نشان تجاری و یا اسرار تجاری را انتخاب کنید.
انواع روشهای حفاظت از دارارییهای فکری
بنا بر منابع و مراجع مالکیت فکری، مانند سازمان جهانی مالکیت فکری «WIPO»، دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا «USPTO» و متن معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی، حقوق مالکیت فکری را میتوان در چند دسته متمایز جای داد. هر یک از این طبقات، به نوع خاصی از داراییهای فکری اشاره داشته و از ویژگیهای منحصربهفردی برخوردارند که با توجه به همین ویژگیها، میبایست دستهای که همخوانی و تطابق بیشتری با ویژگیهای محصول، فناوری، کسبوکار و بازار هدف شما دارد، انتخاب گردد.
الف) پتنت: پتنت، یک حق انحصاری برای بهرهبرداری از اختراع است که میتواند یک محصول یا فرآیند و یا یک راهکار فنی جدید باشد که مشکلی را مرتفع میسازد. این حق انحصاری، به مدت محدود (معمولاً ۲۰ سال)، به مخترع یا صاحبامتیاز آن اعطا شده و بر اساس آن، میتوان از ساخت، بهرهبرداری و فروش اختراع از سوی دیگر افراد و شرکتها، ممانعت به عمل آورد. البته باید در نظر داشت که اختراعات برای ثبت در سیستم پتنت، میبایست واجد شرایط خاصی باشند که آنها را اصطلاحاً الزامات ثبت اختراع مینامند (مانند تازگی، کاربرد صنعتی و گام ابتکاری).
با توجه به اینکه پتنت از مهمترین و کاربردیترین ابزارهای حفاظت از داراییهای فکری است، در هنگام ثبت درخواست جدید، میبایست موارد زیر را به خاطر داشته باشید:
۱- برای ارسال درخواست خود، سریعتر اقدام کنید و منتظر بمانید: آمریکا در ثبت و ارسال درخواست، از سیستم اولویت در ثبت «First to File» استفاده میکند. این سیستم، بدین معناست که بدون توجه به اینکه اولین بار چه کسی محصول را اختراع نموده، اولین فردی که درخواست خود را ثبت نماید، گواهی ثبت اختراع را دریافت میکند. از این رو، لازم است تا در کوتاهترین زمان ممکن، درخواست خود را ارسال نمایید.
۲- با تکامل و توسعه محصول خود، به ثبت و انتشار درخواستهای جدید ادامه دهید: راهبرد مالکیت فکری شما، باید اهداف توسعه محصول را تسهیل نماید. در صورتی که در ثبت پتنتهای متعدد غفلت نمایید، محصول شما محافظت محدودی دریافت نموده و یا حتی ممکن است بهطورکلی بدون محافظت باقی بماند. پس به موازات توسعه محصول، ثبت درخواستهای جدید را فراموش نکنید. در صورتی که محصول شما به سرعت توسعه مییابد، شما میتوانید از پتنتهای موقت یا «Provisional Applications» استفاده نمایید. این اقدام، تاریخ درخواست اولیه را تضمین نموده و در عین حال، برای طی فرآیندهای بعدی ثبت پتنت و تکمیل آنها، زمان بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد.
۳- پتنتهای طراحی را فراموش نکنید: در خصوص برخی از اختراعات، امکان ثبت پتنت به عنوان یک یوتیلیتی پتنت «Utility Patent» وجود نداشته و برای آنها باید از گزینه پتنتهای طراحی استفاده نمود. این دسته از اختراعات که بسیار پرکاربرد میباشند، از ظاهر محصول محافظت نموده، شکل محافظت قابل حصولتری دارند و البته دوره حفاظت از آنها نیز کمی کوتاهتر است (۱۵ سال). در کنار این دو دسته معروف از پتنتها، امکان ثبت گونههای گیاهی جدید نیز، در دسته دیگری از ثبت اختراعات، یعنی پتنتهای گیاهی، وجود دارد. شایان ذکر است که در کنار همه موارد ذکر شده، در برخی از کشورها، دسته خاصی از پتنتها نیز وجود داشته که تحت عنوان یوتیلیتی مدلها یا اختراعات کوچک شناخته میشوند که نیازمند شرایط و الزامات به نسبت سادهتری، نسبت به یوتیلیتی پتنتها میباشند.
۴- نیازی نیست که منتظر اخذ گواهی بمانید: پس از ثبت درخواست ثبت اختراع خود، تجاریسازی محصول را شروع کنید. بهطور میانگین، حدود دو سال به طول میانجامد که دفتر ثبت اختراع آمریکا، اقدام به اعطای یک گواهی ثبت اختراع نماید. در بسیاری از کشورهای دیگر، این زمان حتی طولانیتر از زمان مذکور در آمریکا نیز خواهد بود. مشکل بزرگتر این است که در بسیاری از موارد نیز، گواهی اصلاً اعطا نمیشود. لازم است کل اقدامات احتیاطی ضروری را بکار بگیرید و در اسرع وقت، درخواست خود را به اداره ثبت اختراع مربوطه، ارائه نمایید. اما وقتی همه کارهایی که باید را انجام دادید، کسبوکار خود را به تأخیر نیندازید و سریعاً اقدامات تجاریسازی را شروع کنید.
ب) نشان تجاری: یک علامت تجاری، نشانهای متمایز برای شناسایی محصولات و خدمات یک فرد یا شرکت خاص است که از طریق آن، کاربران میتوانند محصولات فوق را از گونههای مشابه موجود در بازار، تشخیص دهند. امروزه یک نشان تجاری، میتواند شامل یک شکل، علامت، ترکیبی از حروف و حتی رنگ یا یک بوی خاص باشد.
ج) طراحیهای صنعتی: طراحیهای صنعتی، به جنبههای زیباییشناختی یک شیء اشاره داشته و مجموعهای از ویژگیهای سهبعدی مانند شکل و ویژگیهای دو بعدی مانند الگوها، خطوط و یا رنگها را در بر میگیرد. طراحی صنعتی را میتوان یکی از عوامل کلیدی برای جلبتوجه مخاطب دانست که وی را ترغیب میکند تا یک شیء را به محصولی دیگر ترجیح داده و از آن، بیشتر استفاده نماید. همین عامل، موجب شده است تا از این نوع مالکیت صنعتی، در طیف وسیعی از صنایع و محصولات صنعتی، مانند تجهیزات پزشکی، ساعت و جواهرات، دستگاههای الکتریکی و ادوات کشاورزی، استفاده شود.
د) کپیرایت: این نوع از مالکیت فکری، با هدف حفاظت از آثار ادبی و هنری، اعم از انواع کتاب، فیلم و موسیقی، تابلوهای نقاشی و ... توسعه یافته است و برخلاف سایر انواع مالکیت فکری، مانند پتنت و نشانهای تجاری، نیاز به ثبت برای برخورداری از حقوق مرتبط را ندارد. برای مثال، یک نویسنده به محض آنکه کتابش را منتشر میسازد، از حقوق کپیرایت مرتبط با اثرش برخوردار گردیده و تنها در صورت هرگونه تعرض به این حقوق و یا ادعای مالکیتی فردی دیگر، میبایست فرایند حقوقی را پی گرفته و به اثبات اصل بودن اثر خود بپردازد.
ه) نشانهای جغرافیایی: یک نشان جغرافیایی، نوعی نشانه مورد استفاده برای کالاها و محصولات خاصی است که در یک جغرافیای خاص و با کیفیتی مشخص که مرتبط با آن ناحیه است، تولید میگردد. بهطور معمول، یک نشان جغرافیایی، از نام محل و مبدأ محصول تشکیل شده است. به عنوان مثال، میتوان به روغن زیتون توسکانی (منطقهای در ایتالیا)، مروارید خلیج فارس و .. که آبوهوا و یا خاک یک منطقه خاص، موجب ویژگیهای کیفی منحصربهفردی در آنها شده است، اشاره نمود.
و) اسرار تجاری: راز تجاری، یک فرمول، فرآیند، طراحی، ابزار و یا حتی الگوی جمعآوری دادههای اطلاعاتی است که میتواند در مقایسه با رقبا، یک مزیت رقابتی برای کسبوکار فراهم آورد. شرکت یا بنگاه اقتصادی، از این راز تجاری محافظت نموده و اجازه نمیدهد تا مشتریان و رقبا به آن دست یابند. از مزایای این نوع از مالکیت فکری در مقایسه با گونههایی مانند پتنت، میتوان به عدم محدودیتهای زمانی مرتبط با آنها اشاره نمود. البته باید توجه داشت که هیچگونه حمایت و حفاظت رسمی و قانونی از اسرار تجاری وجود نداشته و ریسک بالای افشای اطلاعات، بر عهده کسبوکار خواهد بود. یکی از بهترین مثالها برای اسرار تجاری، فرمولاسیون تولید کوکاکولا است که همچون یک راز تجاری بسیار ارزشمند، برای سالهای متمادی از سوی دارندگان آن حفاظت شده است.
نکاتی کلیدی که استارتآپها باید در خصوص مالکیت فکری بدانند!
در کنار همه موارد یاد شده، باید به این نکته نیز توجه داشت که حفاظت از داراییهای فکری، با دشواریهایی نیز همراه است. بنابه برخی از تعابیر، قوانین مالکیت فکری گاهاً در نقش یک هیولای بهانهگیر جلوه نموده که درک آن، پیچیده، زمانبر و گاهی اوقات، بسیار پرهزینه است؛ ویژگیهایی که عموماً با ماهیت پرشتاب یک استارتآپ، در تناقض است. شاید در وهله اول، این راه به ذهن شما بیاید که عطای حفاظت از داراییهای فکری را به لقایش ببخشید، اما اگر از یک کهنهکار استارتآپی بپرسید، در جواب خواهد گفت: «مالکیت فکری میتواند باعث و یا مانعی برای یک خروج موفق شود». در ادامه، با هفت نکته کلیدی که هر استارتآپ میبایست در مورد مالکیت فکری بداند، آشنا خواهیم شد:
۱. ثبت اختراع نوعی حق برای ممانعت از فعالیت دیگران است نه حقی برای استفاده از سوی شما!
پتنتها اغلب ارزشمندترین بخش از سبد مالکیت فکری یک استارتآپ به حساب میآیند. این ابزار مالکیت فکری، میتواند مانعی کارآمد برای ورود رقبا به یک حوزه خاص تحقیق و توسعه و یا حتی عرضه محصول به بازار باشد. با این حال، حقوق پتنت محدودیتهایی دارند. اولاً، گواهیهای ثبت اختراع از لحاظ حوزه جغرافیایی محدودیت دارد. برای مثال، یک پتنت ثبت شده در آمریکا، تنها برای مقابله با رقبایی که تولید، استفاده، فروش یا واردات در آمریکا را مد نظر دارند، قابلیت اجرایی خواهد داشت.
ثانیاً، یک پتنت این حق را به استارتآپ میدهد تا مانع از ادامه فعالیت دیگران در زمینه تولید، مصرف، عرضه یا فروش شود. از این رو، مالکیت یک پتنت برای یک محصول خاص، اساساً حق تولید یا فروش آن محصول را برای استارتآپ فراهم نمیکند. برای مثال، اجزا یا ویژگیهای یک محصول، ممکن است تحت پوشش پتنتهایی مجزا و تحت مالکیت دیگران باشد. در برخی صنایع، مانند محصولات الکترونیکی، هزاران پتنت وجود دارد که هر بخش از آن، در اختیار یکی از رقبا بوده و عملاً استارتآپ به صرف مالکیت بر یک پتنت، نمیتواند اقدام به تولید و عرضه محصول جدید به بازار نماید.
سومین و شاید یکی از مهمترین محدودیتهایی که استارتآپ باید به آن توجه نماید، افشای پیش از موعد است که میتواند روند اخذ گواهی ثبت اختراع را مختل سازد. در این حالت، ثبت درخواست و اخذ گواهی، بهویژه در سیستمهای پتنت دیگر کشورها، با مشکل مواجه شده و حفاظت از فناوری یا محصول را دشوار میسازد.
۲. افشای عمومی اطلاعات پتنت در یک کشور، میتواند حقوق پتنت در کشورهای دیگر را از بین ببرد.
سیستم پتنت طوری طراحی شده که افشای عمومی اختراعات جدید و کاربردی را افزایش دهد. برای ترغیب مخترعین و شرکتهای فناور به افشای دستاوردهای فناورانه، در ازای افشای عمومی اختراعات، حقوق انحصاری به مدت محدود (عموماً ۲۰ ساله)، به آنها اعطا میگردد. در این میان، یک نکته ظریف وجود دارد که باید به آن دقت داشت. در برخی کشورها، مانند آمریکا، در صورتی که اختراعی بیش از یک سال از تاریخ افشای آن نگذشته باشد، امکان ثبت درخواست و اخذ گواهی وجود دارد. به عبارت دیگر، آمریکا یک دوره مجاز دوازده ماهه، تحت عنوان «مهلت ارفاقی» دارد که با وجود افشای اختراع، امکان ثبت آن در سیستم پتنت را فراهم میسازد. برخی از کشورها، فاقد این دوره مجاز هستند و افشای پیش از موعد، میتواند باعث از دست دادن احتمالی حقوق پتنت در آن کشورها شود.
۳. جذب نیرو یا پیمانکار، لزوماً به معنای داشتن حقوق داراییهای فکری تولیدی توسط آنها نیست.
در خصوص جذب نیرو و یا پیمانکاری برای اجرای یک پروژه خاص، باید این نکته را در نظر داشت که صرف اینکه شما پرداخت کننده هزینه حقوق یا دستمزد کارمند یا پیمانکارتان میباشید، بدین معنا نیست که دارایی فکری تولید شده توسط وی، متعلق به شما خواهد بود. این مسئله، در حوزه نرمافزارها به صورت جدیتری خود را نشان میدهد. بنا بر قوانین کپیرایت، در صورتی که یک کارمند در حوزه کار خود، نرمافزاری را طراحی نماید، کارفرما مالک حقوق کپیرایت مرتبط با نرمافزار بوده و هیچ امضاء و قرارداد واگذاری خاصی نیاز نخواهد بود. با این حال، نرمافزاری که توسط پیمانکاران خارجی و مستقلاً طراحی شده باشد، در صورتی که یک قرارداد واگذاری مکتوب به نفع طرف استخدامکننده وجود نداشته باشد، پیمانکار به عنوان مؤلف و مالک نرمافزار شناخته میشود.
وقتی یک استارتآپ تمرکز خود را بر روی عرضه حداقل محصول پذیرفتنی «MVP» قرار میدهد، ممکن است حقوق مالکیت فکری، به راحتی نادیده گرفته شوند. پیمانکارها استخدام میشوند، دوستان و اعضای تیم کاری برای همکاری میآیند و مؤسسان بیوقفه کار میکنند تا محصول به بازار عرضه شود. متأسفانه، پیمانکاران میآیند و میروند. دوستان به سراغ پروژههای دیگر میروند و حتی ممکن است که بنیانگذاران شرکت را ترک کنند. مسئله بدتر این است که این خروجها، همراه با خروج حقوق مالکیت فکری باشد. این چالش، تنها زمانی رفع میگردد که استارتآپ، قراردادهای مالکیت فکری قوی و هوشمندانهای تنظیم کرده باشد.
۴. پرداخت هزینهها را به تعویق بیاندازید و از حمایتها استفاده کنید.
اگرچه اخذ گواهی ثبت اختراع تا حدی هزینهبر است، اما خوشبختانه راهکارهای سازندهای برای رفع این چالش وجود دارد. برای مثال، دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا، برای کسبوکارهای کوچک، هزینه ثبت درخواست کمتری را دریافت میکند. علاوه بر این، شما به عنوان یک استارتآپ، لازم نیست که در بدو اقدام خود، ثبت اختراع دائم و همه هزینههای ناشی از آن را متحمل شوید؛ بلکه شما میتوانید با ثبت یک درخواست موقت، یک بازه یکساله را بخرید. همچنین با ثبت یک درخواست در کشور اول، یک بازه ۱۲ ماهه بدست آورده که میتوانید برای ثبت درخواست «PCT» اقدام نمایید و با ثبت این درخواست، یک بازه زمانی ۱۸ ماهه دیگر در اختیار شما گذاشته شده تا برای ثبت در سایر کشورها نیز اقدام نمایید. در کنار این مسائل، در بسیاری از کشورها، حمایتهای دولتی فراوانی به استارتآپها ارائه میشود که میتواند تعویق در پرداخت هزینههای ثبت اختراع و یا تقلیل آنها را به دنبال داشته باشد. یکی از این قبیل حمایتها، در ایران نیز جاری بوده و کانون پتنت ایران برای ثبت اختراعات خارجی، حمایتی بیش از ۹۰ درصدی، ارائه مینماید.
۵. یک درخواست موقت ضعیف، بیشتر از آنکه سود برساند، میتواند مضر باشد.
درخواست پتنت موقت، عموماً نیازمندیهای رسمی کمتری دارد. با ارسال سریع یک درخواست، اولین نفری هستید که اختراع یا ایده نوآورانه را (ولو به صورت موقت)، به ثبت رسانده و سپس، در مورد ادامه فرآیند ثبت اختراع خود، تصمیمگیری مینمایید. به نظر میآید که سادهتر از این کاری نیست! اما باید دقت نمود که ارسال سریع و بیفکر یک درخواست موقت، میتواند خطرات زیادی در پی داشته باشد. استارتآپها در عوض اینکه با یک ایده نصفه و نیمه، یا یک درخواست پتنت شکننده و سریع، به سراغ دفاتر ثبت اختراع بروند، باید پیش از ثبت درخواست، زمان بیشتری را صرف ایجاد یک نمونه، انجام آزمایش امکانسنجی و تفکر در مورد نحوه کارکرد اختراع نمایند.
همچنین بهعنوان توصیه پایانی، دقت نمایید که بسیاری ارسال درخواست پتنت را تا نزدیکی زمان افشای عمومی یا عرضه محصول، به تعویق میاندازند. با این کار، اگرچه میتوانید دوره زمانی دریافت حقوق انحصاری پتنت که معمولاً برابر با ۲۰ سال است را به شکل کاراتری استفاده نمایید، اما با ریسک افشای غیرقابل پیشبینی و در نتیجه کپی محصول از سوی رقبا نیز همراه هستید. لذا تنها زمانی میتوان از این استراتژی استفاده نمود که محرمانگی داراییهای فکری و حفظ اسرار تجاری در شرکت، به خوبی انجام گرفته و اطمینان از عدم نزدیکی رقیب به دستیابی به فناوری مشابه، وجود داشته باشد.