مقدمه
ثبت اختراع در دفاتر رسمی ثبت اختراع هر کشور، همراه خود حقوق قانونی و انحصاری برای مالک اختراع به دنبال میآورد. لذا بر اساس قانون، هرگونه استفاده غیرمجاز از اختراع، تخلف محسوب شده و اگر شخص یا شرکتی بدون اجازه صاحب حق اختراع، اقدام به تولید، فروش، استفاده و واردات محصول یا فرایند معرفیشده در یک ثبت اختراع نماید، نقض پتنت انجام داده است. در چنین شرایطی، مالک پتنت میتواند بابت نقض حق انحصاری خود شکایت نموده و علاوه بر ممنوع ساختن این نوع فعالیتها، غرامت (جبران خسارت) نیز دریافت نماید. این نوع دادخواهی، دعوی قضایی (Litigation) پتنت نامیده میشود.
احتمال موفقیت در دعاوی قضایی مربوط به ثبت اختراع، به دامنه و وسعت ادعاهای مندرج در اسناد ثبت اختراع بستگی دارد. از آنجا که عموماً در مراحل داوری (فرایندهای ثبت پتنت)، به دامنه ادعاهای اختراع پرداخته میشود، لذا فرض بر این است که چارچوب حفاظت از اختراع، با ادعاها به درستی تعیین شده است. در حقیقت، در دعاوی قضایی، حقانیت شاکی با ادعاها ثابت میشود و این ادعاها هستند که ملاک مقایسه با اختراعات قبلی، اختراعات نقضشده و یا رقیب قرار میگیرند.
دعاوی قضایی و شکایات دادگاهی در پروندههای ثبت اختراع بهطورمعمول در یک یا چند مورد از حالتهای زیر رخ میدهد:
- اختلاف به دلیل استفاده از محصول و اختراع پتنتشده؛
- اختلافات مربوط به توزیع یا فروش محصولات پتنتشده؛
- انواع مختلفی از بیاعتبارسازی گواهی ثبت اختراع و اعتراض به دامنه تحت پوشش ادعاها؛
- اختلافات بر سر زمان انقضای پتنت.
در این مقاله، مراحل دادرسی مربوط به حق ثبت اختراع، هزینه و طول دوره دعوی قضایی در ایالات متحده آمریکا بررسی شده است.
برای اثبات تخلف و نقض چه اقداماتی انجام میشود؟
اصلیترین اقدام در یک دعوی قضایی نقض پتنت، اثبات نقض پتنت است. مالک حق پتنت، باید اثبات کند که صاحب حقوق کامل و انحصاری پتنت خود میباشد. در اثبات ادعای نقض، ادعاهای ذکر شده در اسناد ثبت اختراع، بهعنوان مرز حفاظت قانونی از اختراع مورد استناد قرار گرفته و در ضمایم شکایت، شاکی (دارنده حق ثبت اختراع) نشان میدهد که ناقض پتنت، حقوق انحصاری او را نقض کرده است. متهم یا خوانده نیز، در مقابل در تلاش برای اثبات این موضوع است که اتهام واردشده صحیح نمیباشد. بهعنوان مثال، متهم برای اثبات بیگناهی خود در نقض حق یک پتنت، تلاش میکند تا نشان دهد که پتنت مذکور قابل اجرا نبوده، فاقد اعتبار است و یا اساساً بنا بر شواهد جمعآوری شده، نقض نشده است.
برای پیگیری یک دعوی قضایی، مالک اختراع نیاز دارد که در شرایط پیش رو، تصمیمات استراتژیکی اتخاذ نماید. ممکن است اختراع او در چند کشور نقض شده باشد و یا نقض پتنت، خسارات جبرانناپذیری به او وارد آورد باشد. تصمیمات او از این نظر استراتژیک خوانده میشوند که باید ملاحظات متعددی در تصمیمگیری برای اقدام به اقامه دعوی لحاظ شود. ملاحظاتی نظیر اینکه هزینه پیشبینی شده برای دعوی قضایی مورد نظر چقدر است؟ ارزش پتنت مورد بحث چقدر است؟ مزایایی که دعوی قضایی میتواند برای او به همراه داشته باشد کدامند؟ آیا با صرف این مقدار هزینه، شکایت ارزش پیگیری دارد؟ و ....
نباید از نظر دور داشت که قوانین ثبت اختراع و ضمانتهای اجرای قوانین ثبت اختراع در کشورهای مختلف متفاوت است. در همین راستا، اگر در کشورهای مختلف نقضی صورت گرفته باشد، اطلاع از قوانین آن کشورها، چه برای ثبت اختراع و چه در مورد اعمال و اجرای حقوق پتنت ضروری است.
گفتنی است که هزینه وکلا و نحوه پرداخت به آنها نیز، در تصمیمگیریهای استراتژیک اهمیت زیادی دارند. این مسئله از آنجا اهمیت مییابد که عموماً وکلا هستند که وظیفه اثبات حقوقی ادعاهای طرفین را بر عهده داشته و یکی از دلایل افزایش هزینهها، هزینههای پرداخت شده به آنها است. عموماً در بسیاری از کشورها، وکلا هزینهی خود را بهصورت ساعتی دریافت میکنند، ولی در برخی کشورها نیز، در راستای مدارا با مشتری و عدم نیاز به نپرداخت هزینه قبل از نتیجه، سیستم مشارکتی (contingency Fee) نیز قابل قبول است. این سیستم، به این صورت عمل میکند که تنها بعد از برنده شدن در دادگاه، درصدی از غرامت تعیینشده توسط دادگاه، به وکیل تعلق مییابد. این راهکار، باعث میشود که وکلا، همانند یک پیمانکار شریک عمل کنند. هرچند به اذعان برخی از پژوهشگران، این مدل پرداخت، به رشد پتنت ترولها یا باجگیران پتنت کمک میکند، چرا که مشابه سیستم پرداخت و مدل کسب درآمد باجگیران پتنت است.
دعوی قضایی پتنت در آمریکا
طبق قوانین ایالاتمتحده، تخلف هنگامی رخ میدهد که نقضکننده پتنت، محصولی شبیه آنچه اختراع آن به ثبت رسیده است را ساخته، فروخته، بدون مجوز استفاده کرده، به کشور وارد کرده یا پیشنهاد فروش آن را به کسی داده است. در قوانین آمریکا، تعریفی برای «نقض غیرمستقیم» نیز وجود دارد، به این مفهوم که اگر شخص یا شرکتی، بهطور فعال و هدفمند، دیگری را به نقض پتنت ترغیب کند، وی نیز در تخلف صورت گرفته مسئول است.
عموماً حتی شرکتهای بزرگ چندملیتی مستقر در خارج از ایالاتمتحده هم، ترجیح میدهند که دعاوی قضایی خود را در دادگاههای فدرال آمریکا حلوفصل نمایند. دلیل این امر را میتوان در عوامل متعددی جست که از آن جمله، میتوان به بزرگ بودن بازار ایالاتمتحده (عموماً اقدام به ثبت اختراع شرکتهای بزرگ و کوچک بینالمللی در آمریکا هم به همین موضوع بر میگردد)، دسترسی آسانتر به دادگاههای فدرال آمریکا و مبالغ خسارت قابل توجه برای تخلف صورت گرفته اشاره نمود که در بسیاری از مواقع، علاوه بر پوشش هزینههای فرایند دعوی قضایی، جبران خسارتهای احتمالی دیگر را نیز ممکن میسازد. با این حال، نباید از نظر دور داشت که هزینههای دعوی قضایی در آمریکا، علاوه بر هزینه بالای وکلا، هزینه بالای جستجو برای اثبات حقانیت را نیز شامل میشود.
نهادهای اداری مرتبط به حلوفصل امور مربوط به دعاوی قضای پتنت در آمریکا عبارتند از:
- دادگاه فدرال: از آنجا که در کشور آمریکا، رویه سابقه (common law) برقرار است و حکم قاضی هر پرونده، میتواند همچون قانون/ قاعدهای برای پروندههای مشابه بعدی استفاده شود، بنابراین نقش دادگاه فدرال در دعاوی قضایی بسیار اهمیت دارد.
- کمیسیون تجارت بینالملل آمریکا (U.S. International Trade Commission -ITC): اجرای حق ثبت اختراع در مرزهای کشور آمریکا به این نهاد سپرده شده است.
- اداره ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا (USPTO): وظیفه داوری و گرنت نمودن پتنتها را بر عهده دارد. این اداره، از طریق هیئتی به نام هیئت دادرسی و تجدید نظر در زمینه ثبت اختراع (Patent Trial and Appeal Board-PTAB)، در مورد دادخواستهای مربوط به بررسی مجدد پروندههای گرنتشده (inter parte) دخالت میکند.
- در دعاوی قضایی پتنت در آمریکا، تحقیق و تفحص و جمعآوری شواهد و مدارک ضروری است. قوانین فدرال، بررسی و تحقیق در مورد شرایط فروش و فعالیتهای مربوط به تولید شرکت/ شخص خاطی و حتی بررسی و کنکاش در ایمیلها و مکاتبات ناقض حق را مجاز میداند. همه این موارد، باعث کاملتر شدن پرونده از نظر شواهد برای صدور حکم میگردد، ولی در عین حال، باعث بالا رفتن هزینه و طولانیتر شدن فرایند دعوی قضایی نیز میشود.
در ایالاتمتحده، روند دادرسی دعاوی قضایی مربوط به نقض داراییهای فکری، عموماً شامل مراحل زیر است:
- فاز اول: تشکیل پرونده شکایت در واحد مدیریت پروندههای دادگاهی (Case Management Conference-CMC)؛
- فاز دوم: شنیدن اظهارات طرفین و دستور تحقیق و تفحص و جمعآوری شواهد در صورت نیاز؛
- فاز سوم: بررسی مدارک و شواهد اظهارات طرفین نسبت به مدارک و شواهد جمعآوریشده؛
- فاز چهارم: مرحله پیش از محاکمه دادگاهی (Pre-trial) یا محاکمه نهایی دادگاهی (Trial).
جدول ۱، مهمترین اقدامات در هر فاز دعوی قضایی پتنت در آمریکا و مدت زمان هر یک را نشان میدهد. بر این اساس، میتوان گفت که متوسط فرایند دعوی قضایی پتنت در آمریکا، حدود ۲۴ تا ۴۸ ماه میباشد.
جدول ۱: مهمترین اقدامات انجام گرفته در هر یک از مراحل دعوی قضایی پتنت در آمریکا و طول مدت هر مرحله
بهطور متوسط، ۵۰٪ از پروندهها، در فاز اول (۸ تا ۱۱ ماه اول) و تقریباً ۹۰ درصد موارد، بین فاز اول و دوم حلوفصل میشوند. بین مرحله اول تا سوم، تقریباً ۹۷٪ از پروندهها حلوفصل شدهاند و در نتیجه، کمتر از ۵ درصد از پروندهها، به مرحله نهایی و محاکمه کشیده میشوند.
هزینه دعوی قضایی پتنت در آمریکا
مقدار هزینه، تابعی از پیچیدگی پرونده و ارزش داراییهایی است که حقوق آنها نقض شده است. هزینه دعاوی قضایی، میتواند بین چند ده هزار دلار تا حتی ۵ میلیون دلار و بیشتر باشد.
هزینه دادرسی، ممکن است از چند ده هزار دلار تا حتی ۵ میلیون دلار یا بیشتر متفاوت باشد! بر اساس گزارش نظرسنجی انجمن حقوق مالکیت معنوی آمریکا (AIPLA) در سال ۲۰۰۹، زمانی که برآورد شود کمتر از 1 میلیون دلار در معرض نقض قرار گرفته است، هزینه دادرسی در حدود ۳۵۰ هزار تا ۶۵۰ هزار دلار آمریکا میرسد؛ اگر برآورد نقض بین ۱ تا ۲۵ میلیون دلار باشد، هزینههای دادرسی عموماً ۱/۵ تا ۲/۵ میلیون دلار خواهد بود. وقتی بیش از ۲۵ میلیون دلار نقض صورت گرفته باشد، هزینهها ۳ تا ۵/۵ میلیون دلار است!
بیشترین بخش هزینهها، مربوط به هزینههای وکالت پرونده است. در آمریکا، هزینه وکلا بهطور متوسط بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ دلار در ساعت است. البته برای تسهیل روند شکایت و کمک به شخص شاکی، مدل پرداخت درصدی هم وجود دارد. به این ترتیب که وکیل در ابتدا هزینهای دریافت نکرده و دریافت مبلغ، منوط به برنده شدن در دادگاه میشود. اگرچه این مدل پرداخت در آمریکا مجاز است، ولی بنا به اذعان بسیاری از کارشناسان، در مورد پروندههای سبک، بسیاری از وکلا همان پرداخت ساعتی را ترجیح میدهند، چراکه برنده شدن چندان قطعیتی ندارد. در پروندههای بزرگ و وکلای مجرب، به سمت مدل مشارکتی پیش میروند، لذا کارشناسان معتقدند که این مدل پرداخت، نمیتواند مرتفع کننده مشکلات به وجود آمده برای شاکیان از شرکتهای کوچک و متوسط باشد. از سوی دیگر، این مدل میتواند باعث رشد باجگیران پتنت هم بشود چراکه فعالیت آنها، با بهکارگیری وکلای زبردستی انجام میشود که ریسک موفق نشدن در دادگاهها را پذیرفتهاند و همچنان به یافتن نقض در پروندههای دیگر مشغول میباشند.
همچنین، هزینهها شامل هزینه تحقیق و تفحص و یافتن شواهد و مدارک و هزینههای سفر و مدیریت اسناد هم میشود. بیشترین میزان غرامتی که دادگاههای آمریکا تاکنون در پروندههای قضایی پتنت حکم دادهاند، ۲/۴ میلیارد دلار بوده است.