از فضا تا آشپزخانه: درآمد چند میلیارد دلاری از جاروی بی‌سیم
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ از فضا تا آشپزخانه: درآمد چند میلیارد دلاری از جاروی بی‌سیم

در سال ۱۹۷۹ میلادی، شرکت «بلک اند دکر» (Black & Decker)، محصول مشهور خود به نام «®Dustbuster» را به بازار معرفی کرد؛ یک جاروبرقی بی‌سیم، قابل شارژ و دستی که پس از گذشت تقریباً چهار دهه، هنوز هم محبوبیت خود را از دست نداده است. با این وجود، کمتر کسی می‌داند که داستان توسعه و تکامل این محصول کاربردی، ریشه در یک سری نوآوری‌های قبلی در صنعت هوافضا داشته است.

در سال ۱۹۶۱ میلادی، «جان اف کندی» (John F. Kennedy)، رئیس‌جمهور آمریکا، خواستار «فرود آمدن یک انسان بر روی ماه» شد. هشت سال بعد، در تاریخ ۲۰ جولای ۱۹۶۹، «نیل آرمسترانگ» (Neil Armstrong) در اتفاقی تاریخی، از آپولو خارج شد و قدم به سطح ماه گذاشت. این تلاش بلندپروازانه و ملی، در کنار شاهکار خارق‌العاده سفر انسان به ماه، سیلی از نوآوری‌های پایین‌دستی را به دنبال داشت؛ نوآوری‌هایی که به زودی به خانه‌ها و کسب‌وکارهای مختلف هم راه یافت. در بین این نوآوری‌های منحصربه‌فرد، محصولات جالبی اعم از ساعت مچی مجهز به کوارتز و عایق‌بندی ساختمان هم به چشم می‌خورد. با این وجود، شاید یکی از جالب‌ترین نوآوری‌های تجاری، ابزار تمیزسازی «بلک اند دکر» بود.

آن‌طور که همگان تصور می‌کنند، الزاماً یک محصول مصرفی موفق، نتیجه یک لحظه نبوغ نیست. کارول گانتز (Carroll Gantz)، طراح اصلی «Dustbuster»

سؤال اینجا است که چه ارتباطی بین این دستگاه و قدم گذاشتن آرمسترانگ بر سطح ماه وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش، باید گفت که قبل از این‌که آرمسترانگ بتواند یک قدم کوچک برای خود و یک جهش عظیم برای بشر بردارد، اداره ملی هوانوردی و فضایی آمریکا (ناسا)، زمان زیادی را برای برنامه‌ریزی و آماده‌سازی مقدمات این کار صرف نمود. برای مثال، نیاز مبرمی به ابزارهای برقی احساس می‌شد و در عین حال، محققین و مهندسان ناسا، نگران سیم‌هایی بودند که در شرایط بی‌وزنی در فضا، می‌توانستند مشکلاتی برای فضانوردان ایجاد کنند. برای حل این مشکل، آن‌ها از «بلک اند دکر» که یک شرکت تولیدکننده دستگاه‌ها و ابزارهای برقی بود، کمک گرفت.

«بلک اند دکر» یک کسب‌وکار خانوادگی بود که از سال ۱۹۱۴ و با اختراع اولین مته برقی دستی توسط دونسان بلک (S. Duncan Black) و آلونزو دکر (Alonzo Decker) کار خود را شروع نمود. قرارداد ناسا با این شرکت، مبتنی بر طراحی، توسعه و ساخت یک مته بی‌سیم و قابل شارژ بود که امکان نمونه‌برداری از ماه را فراهم نماید. گفتنی است که پیش از این قرارداد، «بلک اند دکر» با استفاده از فناوری باتری توسعه‌یافته توسط جنرال الکتریک، تحقیقات خود در زمینه ابزارهای بی‌سیم را آغاز کرده بود و حتی در سال ۱۹۶۱ میلادی، موفق به ساخت نخستین دریل شارژی جهان شده بود.

با انعقاد قرارداد جدید، آن‌ها به آزمایشات خود سرعت بخشیدند و حتی برای کمک به بهینه‌سازی مصرف انرژی، نوعی برنامه کامپیوتری ایجاد کردند. این ایده، به فضانوردان کمک می‌کرد که تا حد امکان، فعالیت‌های خود را برای شارژ مجدد مته متوقف نکنند. خروجی این پروژه نوآورانه، ابزار بی‌سیمی بود که برای نخستین بار در سال ۱۹۷۱ میلادی، در مأموریت «Apollo 15» بکار گرفته شد.

«بلک اند دکر»، یک شرکت خصوصی و به دنبال سودآوری حداکثری از ابداعات و اختراعات خود بود. از همین رو، بر اساس یک قاعده کاملاً معقول در کارآفرینی، سعی کرد تا با تغییر کاربری «Moon Drill» و گنجاندن برخی قابلیت‌های جدید در آن، ابزار تجاری متناسب با نیاز بازار تولید کند. یک مثال جالب و اولیه از این استراتژی، ماشین چمن‌زنی بی‌سیم و با باتری‌های قابل شارژی بود که در سال ۱۹۶۹ میلادی به بازار عرضه شد.

اما این تازه ابتدای راه بود؛ کارول گانتز، مدیر طراحی شرکت، در کتاب «The Vacuum Cleaner: A history» می‌گوید: «جایی که دیگران ممکن است تمرکز خود را بر کاهش هزینه‌ها بگذارند، مدیران بلک اند دکر بر ایجاد محصولات جدیدی متمرکز شدند که کسب‌وکار آن‌ها را به بازارهای جدید گسترش می‌داد». وی پس از هفده سال فعالیت در شرکت هوور (Hoover) به «بلک اند دکر» آمده بود و همین تجربه، نویدبخش موفقیت‌های تحقیق و توسعه‌ای درخشان در آینده نزدیک بود.

این پیش‌بینی، بی کم‌وکاست تحقق یافت و مجموعه‌ای از تجهیزات و دستگاه‌های مصرفی نوآورانه، از سوی این شرکت به بازار عرضه شد. یکی از این محصولات که در سال ۱۹۷۴ معرفی گردید، سیستمی بی‌سیم و چند کاره بودکه نقش مته، اصلاح درختچه‌های کوچک و جاروبرقی کوچک را به‌طور هم‌زمان بازی می‌کرد. اتصالات قابل تعویض این دستگاه که «Mod 4 Power Handle» نام داشت، منجر به تولید یک محصول همه‌کاره شد که به لطف یک باتری واحد، هزینه کلی تولید را به شدت پایین می‌آورد.

همانند بسیاری از ایده‌های جدید و نوآورانه، «Mod 4» نتوانست فروش خوبی را تجربه کند و در نهایت، با شکست روبرو شد. جالب این‌که «بلک اند دکر» اعتقاد داشت که این محصول دارای کاربردهای متنوعی است و نباید آن را کنار نهاد. آن‌ها می‌خواستند بدانند که چرا با وجود قیمت خوب و عملکرد خیره‌کننده، آمار فروش کمتر از پیش‌بینی‌های قبلی بوده است!

بررسی بازار، آشکار ساخت که مصرف‌کنندگان، اغلب فراموش می‌کردند که باتری این وسیله را پس از استفاده شارژ کنند و در نتیجه، زمانی که به آن نیاز داشتند، قابل استفاده نبود. اما یافته دیگری که مسیر این اختراع را به کلی تغییر داد، آمار ۹۲ درصدی استفاده زنان از این دستگاه بود. به عبارت بهتر، بسیاری از زنان، دستگاه یاد شده را که بیشتر یک تجهیز کارگاهی و مناسب نیازهای مردانه بود، از شوهرانشان قرض گرفته و در آشپزخانه استفاده می‌کردند. استفاده از این دستگاه تمیزکننده دستی و قابل‌حمل، بسیار راحت‌تر از بیرون کشیدن جاروهای سنگین از داخل کمد بود. به گفته گانتز، «بلک اند دکر» چند درس مهم آموخت: ۱) تحقیقات بازار باید قبل از اختراع محصول جدید انجام شود و نه بعد از آن، ۲) مصرف‌کنندگان باید در مورد چگونگی استفاده از فناوری جدید، آموزش لازم را دریافت کنند.

با توجه به یافته‌های فوق، بخش بازاریابی شرکت معتقد بود که آن‌ها می‌توانند محصولی مستقل و نوسازی شده را تولید نموده و به بازار عرضه کند. برای تحقق این ایده، گانتز تیمی متشکل از مدیران، مهندسان و طراحان محصول را انتخاب نمود و این بار، برخلاف تقریباً تمام محصولات قبلی شرکت که برای استفاده آقایان تولید می‌شد، به محصول جدید و مختص زنان فکر شد. گانتز در این خصوص می‌گوید: «باید محصولی طراحی می‌کردیم که در طبقه بالای خانه و نه در زیرزمین، مورد استفاده قرار گیرد».

طی چند روز، او و تیمش توانستند نمونه اولیه‌ای از اجزای اصلاح شده تولید کنند. برای این نمونه، یک پایه شارژ دیواری در نظر گرفته شد که به سردرگمی مصرف‌کننده در مورد مکان و نحوه شارژ مجدد ابزار پایان می‌داد. با این حال، اعضای تیم اعتقاد داشتند که محصول تولید شده، هنوز هم بیش از حد شبیه به یک ابزار برقی متعلق به کارگاه‌ها و گاراژها است. این موضوع، باعث شد تا با هدف جذابیت و کاربردی‌تر شدن آن، یک بازنگری کلی هم صورت گیرد.

در نمونه بعدی که «Dustbuster» نام گرفت، طراحی‌های مشهود نارنجی و سفید «بلک اند دکر» کنار گذاشته شد و حتی آرم شرکت هم کوچک‌تر شد. آن‌ها به جای یک طراحی مدور برای دستگاه، بدنه آن را به شکل مثلثی درآورده و سرش را به شکل گردگیرهایی تغییر دادند که معمولاً در آشپزخانه‌ها یافت می‌شد. گفتنی است که «بلک اند دکر»، در سطح شرکت و برخی مشتریان اولیه، یک مسابقه تعیین اسم به راه انداخت که در نتیجه آن، تغییر ابعاد لوگوی این شرکت به‌عنوان نمادی از ابزارهای قدرتمند مردانه تأیید گردید. این‌گونه بود که «Dustbuster» متولد شد.

در این میان، حفاظت از نوآوری جدید هم فراموش نشد. در ابتدا، درخواستی در دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا به ثبت رسید که نتیجه این اقدام، صدور گواهی ثبت اختراعی به شماره «US 4225814»، در تاریخ ۳۰ سپتامبر ۱۹۸۰ میلادی بود.

نتیجه نهایی، ظاهری ظریف و با رنگ‌بندی جذاب داشت که برای خانه‌های آمریکایی طراحی شده بود. بررسی‌های بازار امیدوارکننده بود و تیم فروش، تخمین‌های اولیه فروش خود را از ۵۰.۰۰۰ دستگاه، به دو برابر افزایش داد. جالب اینجا است، طراحی «Dustbuster» به قدری جدید و متفاوت بود که گانتز از مدیران ارشد شرکت خواست تا با ثبت اولین پتنت طراحی شرکت، آن را تحت حفاظت قرار دهند. سال‌ها بود که دستگاه‌های مشابه با بدنه‌ای چاق و گرد و متصل به نازل‌های بلند در بازار حضور داشتند. طراحی زاویه‌دار و نازک «Dustbuster» بی‌نظیر بود و به مشتریان نشان می‌داد که محصول جدید و نوآورانه‌ای پیش رویشان قرار گرفته است. این طراحی مثلثی و منحصربه‌فرد، توسط پتنت طراحی با شماره «US257661» که در تاریخ ۲۳ دسامبر ۱۹۸۰ میلادی اخذ گردید، محافظت می‌شد. این دو پتنت، به همراه مورد دیگری که از جایگاه شارژ دستگاه حفاظت می‌کرد، مانع از تولید و فروش جاروبرقی‌های مشابه از سوی رقبا گردید.

«Dustbuster»، دسته کاملاً جدیدی از جاروبرقی‌های بی‌سیم را ایجاد کرد که نیازهای مصرف‌کنندگان برای روشی سریع و کارآمد به‌منظور پاک‌سازی آلودگی‌ها را برآورده می‌کند. این محصول، همچنین بازار جدیدی را در پیش روی «بلک اند دکر» گشود و این شرکت را به سمت ایجاد یک بخش خاص برای محصولات خانگی سوق داد. یکی از اولین محصولاتی که بخش جدید ایجاد کرد، «Dustbuster» سفارشی‌سازی شده برای اتومبیل‌ها بود. این شرکت، در سال‌های بعد هم به اصلاح و بهبود «Dustbuster» ادامه داد که شامل طراحی مجدد در سال ۱۹۸۶ میلادی و نیز بهبود قابلیت‌ها در سال‌های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی بود.

بنا بر برآوردهای صورت گرفته، در طول این چهار دهه، بیش از ۱۵۰ میلیون نسخه از دستگاه یاد شده به فروش رسیده که نتیجه آن، درآمد خارق‌العاده ۶ میلیارد دلاری برای «بلک اند دکر» بوده است. جالب این‌که یک نسخه از محصول اولیه، در کنار اولین مته بی‌سیم و مته بکار گرفته شده در کره ماه، در موزه ملی تاریخ آمریکا قرار گرفته که بیانگر ارتباط این محصول با اجداد اولیه خود است. همان‌طور که گانتز اعتقاد داشت، «Dustbuster» نشان داد که یک محصول موفق مصرفی، نتیجه یک فوریت و نبوغ آنی نیست، بلکه می‌تواند نتیجه یک فرآیند طولانی و پیچیده از آزمون و خطای مکرر باشد که به بهبود و پالایش مفهوم اولیه می‌پردازد.

منابع و ماخذ