اختراع و نوآوری، از مفاهیمی است که تقریباً تمامی ابعاد و جنبههای زندگی بشر را تحتالشعاع قرار داده است. اختراعات بزرگ تاریخ، از هواپیما، الکتریسیته، تلفن و بسیاری از داروها را در نظر بگیرید که چگونه زندگی را برای افراد تسهیل نمودهاند. در مقابل، برخی اختراعات کوچک هم هستند که در عین اهمیت کمتر، تغییرات جالبی را به دنبال داشتهاند. به عنوان مثال، به لوازم تحریر و ابزار نوشتن نگاه کنید. روز اولی که به مدرسه رفتید را به یاد آورید. احتمالاً در کیفتان و داخل جامدادی، تعدادی مداد و همینطور تراش و پاککن قرار داشت. آیا فکر کردهاید که این وسایل به نسبت ساده، برای اولین بار چگونه پدید آمدهاند؟ چه کسانی آنها را اختراع کرده و چگونه تجاریسازی شدهاند؟
مداد، بهعنوان مهمترین جزء لوازم تحریر، متشکل از خاک رس و پودر گرافیت است که در یک پوشش چوبی قرار گرفته و امکان نوشتن را برای انسان پدید میآورد. البته مدادهای اولیه، بدین شکل نبودند و پیش از آنکه شیمیدان فرانسوی، نیکولاس کونته (Nicholas Jacques Conte)، موفق به ساخت مدادی شبیه به مدادهای امروزی شود، از میلههای گرافیتی یا «Lead Pencil»، (و البته قبلتر از آن، پر حیوانات و پرندگان و جوهر) استفاده میشد. نوآوری کونته و در ادامه، فناوریهای توسعهیافته برای تولید انبوه مداد، نوشتن را برای هر کسی که نیاز به ابزار نوشتن داشت، ساده نمود. اما یک اختراع دیگر هم لازم بود، تا یادداشتنویسی و مستند کردن اطلاعات تکمیل شود!
فرض کنید شروع به نوشتن نموده و به دلیل اشتباهی که صورت گرفته یا ضرورت تغییر مطالب نوشته شده قبلی، باید بخشی از مطلب را پاککنید. احتمالاً در ذهنتان خواهید گفت: «اینکه کاری ندارد؛ از پاککن استفاده میکنیم». پاککن، همان اختراع مکملی است که تقریباً در تمامی جعبههای لوازم تحریر دانشآموزان یافت میشود.
تعریف اولیهای که از پاککن (Eraser)، یا آنچه در خارج از آمریکا اصطلاحاً «Rubber» نامیده میشود، ابزاری است که برای از بین بردن علائم از روی کاغذ یا پوست مورد استفاده قرار میگیرد. امروزه، پاککنها از مواد مختلف و مبتنی بر فناوریهای متفاوتی تهیه میشوند که به تناسب مواد مورد استفاده، کیفیتهای متفاوتی داشته و در نتیجه مشتریان مختلفی را نیز به دنبال خواهند داشت.
داستان اختراع پاککن و روند توسعه و تکامل آن، همانند اختراع مداد بسیار جالب است. مردم حتی پیش از تولید و عرضه پاککن، سعی در اصلاح اشتباهات نوشتاری خود داشتند و برای پاک کردن علائم از روی کاغذ، از تکههای لاستیک و موم استفاده میکردند. جالبتر اینکه پاک کردن جوهر از روی پاپیروس یا پوست، با استفاده از سنگهای ماسهای انجام میگرفت که امری بسیار طاقتفرسا بود. گفته میشود که یکی از مواد مورد استفاده مردم ژاپن برای پاک کردن نوشتهها، نان نرم (خردههای نان مرطوب شده) بوده است. البته هنوز هم برخی هنرمندان، از قطعات رول شده نان سفید، برای این منظور استفاده میکنند.
این وضعیت، تا سال ۱۷۷۰ میلادی ادامه داشت و عملاً انسان نمیدانست که میتوان از لاستیک طبیعی ساخته شده از گیاهان، برای پاک کردن علائم و نوشتههای روی کاغذ استفاده نمود. در این سال، یک مهندس بسیار خلاق انگلیسی به نام ادوارد نایرن (Edward Nairne)، به صورت کاملاً اتفاقی، یک تکه لاستیک را روی کاغذ کشید و کشف کرد که این ماده، میتواند نوشتههای روی کاغذ را پاک کند. وی این ایده را فرصتی استثنایی برای درآمدزایی دانست و به همین واسطه، شروع به فروختن پاککنهای لاستیکی نمود.
نایرن هر مکعب نیم اینچی از پاککنهای خود را، تحت عنوان «Gum Elastic» یا «Caoutchouc» و با قیمت سه شیلینگ (سکهای به ارزش یک بیستم پوند که از اواسط قرن شانزدهم تا پایان ۱۹۹۰ میلادی در انگلستان مورد استفاده قرار میگرفت) عرضه میکرد. جوزف پریستلی (Joseph Priestley)، دانشمند مشهور آن سالها و فردی که به عنوان کاشف اکسیژن شناخته میشود، در یکی از دستنوشتههای خود، اختراع نایرن را چنین توصیف نموده است: «من مادهای را دیدم که نوشتههای مداد را کاملاً عالی از روی کاغذ پاک میکند».
این پاککنهای اولیه که طی سالهای ۱۷۷۰ تا ۱۷۷۸ میلادی به بازار عرضه شدند، اگرچه کارگشا بودند، اما خیلی هم خوب نبودند؛ چرا که همانند نان، به مرور تجزیه و فاسد شده و از بین میرفت. به همین دلیل، نرخ مصرف پاککنهای نایرن خیلی زیاد بود. از طرف دیگر، پاککنهای نایرن بوی بدی داشت و به شرایط آب و هوایی هم بسیار حساس بود.
راهحل این مشکلات، در سال ۱۸۳۹ میلادی و توسط چارلز گودیر (Charles Goodyear) معرفی شد؛ هنگامیکه وی روشی برای بهبود و دوام لاستیک از طریق فرآیند پخت و ولکانیزیشن (Vulcanization) آن یافت، تغییرات جدیدی در این راستا رخ داد. این فرآیند شیمیایی که طی آن، برخی افزودنیها مانند گوگرد به لاستیک طبیعی اضافه شده و آن را به مادهای پایدار بدل میکند، انقلابی بزرگ در صنعت لاستیک پدید آورد و به تبع آن، پاککنها را هم تحت تأثیر قرار داد. از آن زمان به بعد، پاککن به یک وسیله عمومی و مورد استقبال مردم تبدیل شد و عملاً تجاریسازی این اختراع، با موفقیت صورت گرفت.
گفتنی است که هیچ شواهدی از ثبت اختراع توسط ادوارد نایرن وجود ندارد و وی بدون توجه به این موضوع، فروش اختراعش در کوتاهترین زمان ممکن را در دستور کار قرار داد. اما مخترعین پس از وی، خیلی هم ساده از پس این موضوع عبور نکرده و حفاظت از ثبت اختراعشان را جدی گرفتند. یک مخترع آمریکایی به نام هایمن لیپمن (Hymen Lipman)، با ترکیب دو اختراع مداد و پاککن (افزودن پاککن به انتهای مداد)، ابزار جدیدی طراحی نمود و آن را بهعنوان نخستین پتنت در این حوزه به ثبت رسانید. دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا، در تاریخ ۳۰ مارس سال ۱۸۵۸، گواهی ثبت اختراعی به شماره «US 19783» را به اختراع هایمن اختصاص داد. اما در ادامه، گواهی یاد شده با این توجیه که تنها ترکیبی از دو اختراع قبلی بوده (مداد و پاککن) و حاوی نوآوری جدیدی نیست، ابطال گردید.
در نهایت، باید به این نکته اشاره نمود که روند بهبود و توسعه پاککنها هم، مشابه با دیگر ابداعات و اختراعات انسان، هیچگاه متوقف نشده و طی سالهای اخیر، نمونههای جدیدی از پاککنها با خواص پاککنندگی بهتر و آسیب کمتر به کاغذ، عرضه شده است. اوج تکامل صنعت ساخت پاککن، استفاده از وینیل و تمرکز بر پاککنندههای شیمیایی است؛ بهطوری که امروزه، همانطور که گرافیت مداد با ذرات فیبر تشکیل شده در کاغذ ترکیب میشود، پاککنها هم پلیمرهایی تشکیل داده که از ذرات کاغذ چسبناکتر بوده و ذرات گرافیتی را همانند آهنربا به خود جذب میکنند.