زندگی بشر، مملو از اختراعات و نوآوریهای بزرگ و کوچکی است که شاید هیچکس، عدم وجود آنها را در مخیله خود هم راه نمیدهد. مثلاً لحظهای پیش خود فکر کنید که هواپیما اختراع نشده بود و شما برای سفر به شهر یا کشوری دیگر، باید از خودرو و حتی حیوانات استفاده میکردید. حتی تصور این موضوع هم ترسناک است، اگر چه روزگاری نه چندان دور (نسبت به قدمت زندگی بشر)، این وضعیت کاملاً طبیعی بوده و پرواز در آسمانها، صرفاً یک ایده بلندپروازانه و آرزویی دستنیافتنی محسوب میشد.
هواپیمای ابداعی برادران رایت، تلفن گراهام بل و لامپ الکتریکی توماس ادیسون، نمونههایی از اختراعات بزرگ بشری هستند. اما این را نباید فراموش کرد که تسهیل فرآیندهای امروزی و آسان شدن زندگی، تنها در گرو این اختراعات بزرگ محصور نشده و برخی اختراعات کوچکتر هم وجود دارند که زندگی بدون آنها سخت و طاقتفرسا میشود. یک مثال ساده، «زیپ» است، یک اختراع مکانیکی کاملاً ساده که امروزه در همه جا از آن استفاده میشود.
استفاده از زیپ، به قدری در زندگی روزمره عادی شده که شاید اصلاً به فکرتان هم خطور نکند که این وسیله پیش پاافتاده، چگونه اختراع شده و چه کسانی در ابداع و توسعه آن نقش داشتهاند. در طول یک شبانهروز، هر یک از ما چندین بار از زیپهای مختلف استفاده میکنیم. ممکن است زیپ شلوار یا کاپشن خود را باز و بسته کنید، یا زیپ کفش ساقدارتان را برای سادهتر شدن پوشیدن و درآوردن آن، بالا و پایین بکشید. شاید هم از زیپ برای بستن کاورهای لباس یا حتی نایلونهای زیپدار نگهداری مواد غذایی استفاده نمایید. در کیفهای اداری یا کولهپشتیهایتان و حتی کیف پولتان هم حتماً چند زیپی وجود دارد. کمی به اطرافتان دقت کنید، تا ببینید زیپ تا چه حد در زنگی شما رایج و البته لازم شده است!
در نگاه اول، زیپ یک دستگاه مکانیکی است که ما را از شر بستن دکمهها، گره زدن بندها و ... خلاص میکند. این اختراع منحصربهفرد هم، مانند بسیاری از اختراعات دیگر، ناشی از نیاز یا مشکلی بوده که در نتیجه خلاقیت تنی چند از مخترعین خوشفکر در اقصی نقاط جهان، به شکل امروزی آن، توسعه یافته است. داستان تولید زیپ را میتوان به سالهای میانی قرن نوزدهم (سال ۱۸۵۰ میلادی) و ایده هوشمندانه «الیاس هاو» (Elias Howe) نسبت داد. این مخترع مشهور که همگان او را به واسطه اختراع چرخ خیاطی میشناسند، به موازات توسعه چرخ خیاطی، ایده تولید نوعی بست سراسری در لباس را هم مطرح کرد که عملاً سرآغاز آفرینش زیپ محسوب میشود.
الیاس هاو، در سال ۱۸۵۱ میلادی، پتنتی با موضوع «بسته شدن اتوماتیک لباس» به ثبت رسانید. اما چرخ خیاطیهای او به قدری مشهور شد و به قول بازاریها، کارش گرفت که عملاً سایر ایدههای نوآورانهاش، از جمله بست سراسری مذکور را کنار گذاشت و هیچ اقدامی برای توسعه و بازاریابی آن صورت نداد. به عبارت دیگر، این بست سراسری، تنها در حد یک ایده باقی ماند و چند دهه طول کشید تا مخترعی دیگر، در نقطهای دیگر از جهان، به سراغ آن برود.
بیش از چهل سال بعد، «ویتکامب جودسون» (Whitcomb Judson) آمریکایی، اقدام به ساخت نوعی تجهیز مکانیکی شبیه به ایده الیاس هاو نمود و آن را در سال ۱۸۹۳ میلادی، در دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا به ثبت رسانید. پیرو این درخواست، در تاریخ ۲۹ آگوست همان سال، گواهی ثبت اختراعی به شماره «US 504037»، به وی اعطا شد.
داستان شکلگیری این ایده هم بسیار جالب است. در آن سالها، چکمههای بلند چرمی رایج بود و جودسون که همیشه دوست داشت مطابق با مد روز پیش برود، زمان زیادی را صرف بستن و باز کردن دکمههای چکمههای خود میکرد. یک روز با خودش فکر کرد که چقدر خوب میشد اگر این دکمهها وجود نداشت. همین جرقه ذهنی، خلاقیت نهفته در وجودش را شکوفا کرد و در نهایت، وسیلهای شبیه به زیپ اختراع شد که نام آن را «قفل قلاب» (Clasp Locker) گذاشت.
جودسون، زیپ ابداعی خود را برای استفاده شخصی ساخته بود و عملاً از شر باز و بسته کردن مداوم دکمهها خلاص شد. وی پس از دو سال، اختراعش را با همکاری سرهنگ لوئیس واکر (Lewis Walker)، در نمایشگاه جهانی شیکاگو در معرض نمایش عموم قرار داد که البته با استقبال خوبی روبرو نشد. وی تنها موفق شد تا ۲۰ عدد از زیپهای ابداعی خود را به پستچیها بفروشد، آن هم برای باز و بسته کردن کیفهای مملو از نامه که در طول روز، بارها و بارها باید باز و بسته میشدند.
چندین سال از این موضوع گذشت و جودسون در سال ۱۹۰۹ میلادی، از دنیا رفت. با این حال، همین محصول ساده مکانیکی خلاقانه که مورد استقبال هم قرار نگرفته بود، زمینهساز طراحی و ساخت یکی از مهمترین اختراعات و نوآوریهای صنعت خیاطی شد که در ادامه هم، به سایر صنایع راه یافت. مخترعی که این امکان را فراهم نمود، «گیدئون ساندبک» (Gideon Sundback) نام داشت؛ فردی خوشفکر و خلاق که ایدههای قدیمی جودسون را توسعه داد و موفق به ساخت زیپهایی مدرن و کاربردی شد.
ساندبک، در شرکت مشهور «Universal Fastener» اشتغال داشت، جایی که مهارتهای طراحی و مهندسی وی را به شدت شکوفا کرد. همین مهارتهای خیرهکننده طراحی و البته ازدواج با دختر مدیر کارخانه، موجب شد تا به طراح اصلی این شرکت تبدیل شود. هنگامیکه همسرش در سال ۱۹۱۱ درگذشت، وی در اوج ناراحتی و افسردگی، خود را وقف ایدههای طراحی نمود و در نهایت در دسامبر ۱۹۱۳، موفق به ساخت نمونه اولیه زیپهای مدرن گردید.
مهمترین تغییری که ساندبک در زیپ قدیمی جودسون ایجاد کرد، جایگزینی حلقهها و قلابهای وی با دندانههایی ریز بود که در یکدیگر قفل میشدند. بست متحرکی که روی دندانهها قرار گرفته بود، به آنها فشار وارد میکرد و باعث میشد تا دندانهها در هم قفل شوند. از سوی دیگر، حرکت معکوس بست، باز شدن دندانهها را امکانپذیر میکرد. وی همچنین تراکم دندانهها را افزایش داد و از چهار عدد در هر اینچ، به ۱۰ یا ۱۱ عدد افزایش داد که استحکام دو سمت زیپ شده را بسیار بالا برد. ساندبک، اختراعش را در آگوست ۱۹۱۴ به ثبت رسانید که در نهایت در مارس ۱۹۱۷، گواهی ثبت اختراعی به شماره «US 1219881» را برایش به ارمغان آورد.
اولین زیپ ابداعی ساندبک، به بازار عرضه شد و با توجه به تجربه موفق آن در صنعت خیاطی و بهویژه در شلوارهای مردانه، توجه ارتش آمریکا را به خود جلب نمود. آنها برای البسه و وسایل سربازان، سفارش بزرگی به ساندبک دادند و عملاً تجاریسازی اختراع با موفقیت صورت گرفت.
یکی از چالشهای ساندبک، عدم آشنایی مردم با اختراعش بود. اگرچه امروزه طرز کار زیپ برای همه روشن است، اما در آن زمان، یک اختراع ناشناخته و عجیب و غریب محسوب میشد. مردم، همان روشهای سنتی دکمه و بند را ترجیح میدادند و همین مسئله، کار را برای ساندبک مشکل کرده بود. اینجا بود که یک تولیدکننده کفش و فعال صنعت، پا پیش گذاشت و به لطف فکر باز و آیندهنگرانهاش، مزایای زیپ ابداعی ساندبک را به خوبی دریافت. در سال ۱۹۱۳ میلادی، «گودریچ» (B. F. Goodrich) که یک شرکت بزرگ تولید کفش و لوازم پلاستیکی داشت، برای تولید انبوه کفشهای خود، ۱۵۰ هزار زیپ سفارش داد و این یک نقطه عطف مهم در تجاریسازی زیپ بود. لازم به تأکید است که پیش از این، ارتش آمریکا هم سفارش انبوهی به ساندبک داده بود، اما چیزی که سفارش گودریچ را متمایز میکرد، عرضه محصولات وی به بازار بود که آشنایی عمومی مردم با این اختراع جدید را تضمین میکرد.
با عرضه کفشهای زیپدار که باز و بسته کردن آنها به سادگی امکانپذیر بود، مردم کمکم توجهشان جلب شد. گودریچ، سفارشی یک میلیونی به ساندبک داد و عملاً یک همکاری بسیار موفق بین آن دو شکل گرفت؛ همکاری مهمی که از یکسو، فروش محصولات گودریچ را افزایش میداد و از سوی دیگر، نوعی بازاریابی قدرتمند و مؤثر برای ساندبک محسوب میشد.
گفتنی است، ساندبک به اختراعش بندهای بی قلاب میگفت و نام «زیپ» را گودریچ بر روی آنها گذاشت. وی از صدای باز و بسته شدن زیپ خوشش میآمد و از همین رو، با تقلید این صدا، نام زیپ را انتخاب کرد و کفشهایش را تحت عنوان چکمههای زیپدار در بازار فروخت. از آن زمان، نام زیپ بر روی این اختراع باقی ماند.
نزدیک به دو دهه، از زیپ تنها برای چکمه، لباس و بستههای تنباکو استفاده میشد، تا اینکه در سال ۱۹۳۰ میلادی، یک تاجر آمریکایی، استفاده از زیپ را در لباس کودکان هم آغاز کرد. این تصمیم، شهرت زیپ را دو چندان نمود، چرا که کودکان میتوانستند به سادگی و بدون کمک دیگران، لباسهایشان را بپوشند. کمتر از یک دهه بعد، نقطه عطفی دیگر در توسعه و گسترش زیپ رخ داد. در سال ۱۹۳۷ میلادی، طراحان مد فرانسه، از کارایی زیپ در شلوارهای مردانه غافلگیر شدند و مجله «Esquire»، زیپ را «جدیدترین ایده خیاطی برای مردان اعلام کرد. از آن زمان، زیپ کاملاً جای خود را در لباسهای مختلف باز کرد و با توسعه کاربردهایش در سایر صنایع، امروزه از چمدانها و چادرهای مسافرتی گرفته، تا کالاهای چرمی و جعبههای پزشکی و صنعتی، به صورت گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد.