یکی از مهمترین اختراعات بشر که توانست شکل معاملات و تبادلات انسان را به کلی تغییر دهد، پول است. با استفاده از پول (اعم از سکههای ارزشمند طلا و نقره در قرون گذشته و اسکناسهای فعلی)، نیاز به مبادلات کالا به کالا تا حدی رفع شده و امکان خرید و فروش اجناس و محصولات میسر گردید. با این حال، در چند دهه اخیر، تحول بزرگ دیگری هم رخ داده که نیاز به پول نقد را کمتر از گذشته نموده است. تصور کنید که به یک سوپرمارکت رفتهاید و انبوهی از مایحتاج ماهیانه خانواده خود را در سبد ریختهاید. در هنگام خروج از فروشگاه، به جای پرداخت یک بسته اسکناس، کارت بانکی خود را درآورده و به سادگی خرید خود را تکمیل میکنید. بهعنوان مثالی دیگر، به سراغ عابر بانک رفته و قبوض یا وام بانکی خود را بدون هیچگونه رد و بدل شدن پول نقد، پرداخت میکنید.
شاید در ذهنتان استفاده از کارت بانکی را کاملاً عادی و بیاهمیت بدانید، اما کافی است کمی به اطراف خود نگاه کنید تا ضریب نفوذ این اختراع منحصربهفرد را در تکتک امور شخصی و کاری افراد دریابید. جالب اینکه با شیوع اپیدمی کووید-۱۹، توصیههای اکیدی مبنی بر عدم استفاده از پول نقد (به دلیل امکان انتقال آلودگی ویروسی)، از سوی نهادهای بهداشتی اعلام گردید که خود میتواند دلیلی دیگر بر اهمیت کارتهای اعتباری و نقش کلیدی آنها در زندگی انسان باشد.
آیا میدانید که کارت اعتباری چگونه اختراع شد؟ آیا از همان بدو اختراع، شکل و شمایل آن به صورت امروزی و مبتنی بر سیستمهای کامپیوتری پیشرفته بوده یا اینکه توسعه و تکامل آن، در یک بستر تاریخی و بهصورت تدریجی صورت گرفته است؟ کارتهای اعتباری مدرن، از چه زمانی پدید آمده و مورد استفاده قرار گرفتهاند؟
پیش از پاسخ به این پرسشها، توجه به این نکته ضروری است که اعتبار و استفاده از آن در معاملات، قدمتی به درازای تاریخ مبادلات تجاری دارد. به عبارت دیگر، شاید در گذشتههای دور، چیزی به نام کارت اعتباری به شکل امروزی آن وجود نداشته، اما مبادله بر اساس اعتماد بین خریدار و فروشنده و داد و ستد بدون استفاده از پول نقد، به شکلی دیگر در جریان بوده است. بر اساس منابع تاریخی، در بینالنهرین، نوعی لوحهای سفالی خاص تولید میشد که از آن برای تجارت با سایر جوامع استفاده میگردید. اگر بحث استفاده از حوالههای اعتباری در تجارت را در تاریخ مدرن در نظر بگیریم، باید به سالهای ابتدایی قرن نوزدهم بازگردیم. در دهه ۱۸۰۰ میلادی، بازرگانان غربی از سکههای اعتباری و صفحات شارژ برای تخصیص اعتبار به کشاورزان و دامداران محلی استفاده میکردند که به آنها اجازه میداد که تا زمان برداشت محصول یا فروش دامهای خود، خریدهایشان را بدون پرداخت وجه نقد انجام دهند. در سال ۱۸۷۷ میلادی، ادوارد بلامی (Edward Bellamy)، نویسنده و روزنامهنگار مشهور، در رمان «Looking Backward»، برای نخستین بار استفاده از کارت برای پرداخت بهای کالا و خدمات را مورد اشاره قرار داد. وی عبارت «کارت اعتباری» را یازده بار در کتابش تکرار نمود.
یک قرن بعد، استفاده از حوالههای اعتباری رایجتر شد؛ چند فروشگاه بزرگ آمریکایی، هتلها و شرکتهای نفتی، با صدور کارتهای اعتباری اختصاصی، پیش درآمدی برای کارتهای اعتباری امروزی را آغاز کردند. این کارتهای اعتباری، فقط برای کارمندان و در قالب قرارداد با برخی بازرگانان مشخص صادر شده و امکان پرداخت صورتحساب کارمندان را فراهم میکرد و در پایان ماه، کل مبالغ از حقوق آنها کسر میگردید. بدیهی است که در این فرآیند، استفاده عمومی کارتهای اعتباری در قالب مفاهیم وفاداری مشتریان و بهبود خدمات، در اولویت نبود.
نخستین تلاش برای تولید و استفاده از کارتهای اعتباری مدرن، در سال ۱۹۴۶ میلادی و از سوی یک بانکدار آمریکایی به نام جان بیگینز (John Biggins) صورت گرفت. وی کارتهایی تحت عنوان «Charge-It» عرضه نمود که امکان خرید محلی توسط مشتریان بانک را فراهم میساخت. پنج سال بعد، بانک ملی فرانکلین (Franklin National Bank) در نیویورک، با پیادهسازی ایدهای مشابه، نخستین کارت اعتباری بانکی را در مقیاس نسبتاً وسیع، برای مشتریان خود صادر کرد. گفتنی است، پس از جنگ جهانی دوم، استفاده از کارتهای اعتباری، برای اهداف سرگرمی و صنایع غذایی، تا حدی پذیرفته شده بود.
با وجود این تلاشها و توسعه و تکامل مفهوم کارتهای اعتباری، نقطه عطف این مسیر که عملاً اختراع کارت اعتباری به معنای امروزی آن را موجب شد، یک اتفاق ساده در رستوران بود. در سال ۱۹۵۰ میلادی، فرانک مک نامارا (Frank McNamara)، بنیانگذار شرکت دینرز کلاب (Diners Club)، به یک قرار ملاقات تجاری در یک رستوران مجلل نیویورکی رفت. پس از صرف شام، هنگامیکه پیشخدمت صورتحساب را سر میز آورد، وی متوجه شد که کیف پولش را با خود نیاورده است. او از اعتبار بالایی برخوردار بود و مشکل به سادگی حل شد؛ اما مک نامارا پیش خود فکر کرد که آیا میتوان این مشکل را اصولیتر حل کرد؟
نتیجه این ایده ذهنی، تولید یک کارت مقوایی کوچک به نام «Diners Club Card» بود که از سوی وی و شریکش، رالف اشنایدر (Ralph Schneider) عرضه شد. این کارت، با هدف پرداخت صورتحساب رستورانها طراحی شده بود و مشتری میبایست مبالغ را در پایان ماه، به دینرز کلاب پرداخت میکرد. تنها در عرض یک سال، تعداد دارندگان کارت مذکور، به بیش از بیست هزار نفر رسید و عملاً استفاده از آن، به سایر مقاصد سرگرمی و حتی سفرها هم توسعه یافت.
مجموعه این تحولات، تجاریسازی نهایی کارتهای اعتباری مدرن را تسریع کرد تا اینکه در سال ۱۹۵۸ میلادی، امریکن اکسپرس (American Express)، از کارت اعتباری خود رونمایی نمود. این شرکت که در سال ۱۸۵۰ میلادی، بهعنوان رقیب سرویس پستی آمریکا تأسیس گردید، نوآوریهای زیادی در پرونده خود داشت. به عنوان مثال، در سال ۱۸۸۲ میلادی، سرویس سفارشات مالی خود را راهاندازی کرد و در سال ۱۸۹۱ نیز، چکهای مسافرتی را به بازار و مشتریان عرضه نمود. با توجه به ایده کارت هزینه سفر که در سال ۱۹۴۶ و پیش از تولید کارت اعتباری دینرز کلاب به بازار عرضه شده بود، به نظر میرسید که امریکن اکسپرس، آمادگی و قابلیت لازم برای توسعه یک نوآوری خیرهکننده دیگر را هم دارد!
محدوده دسترسی به خدمات کارت ابداعی امریکن اکسپرس، به سرعت به سایر کشورها هم گسترش یافت و عملاً تولید کارتهای پلاستیکی بادوام (بهعنوان جایگزین کارتهای مقوایی)، از سال ۱۹۵۹ میلادی آغاز شد. طی پنج سال، یک میلیون کارت اعتباری در اختیار ۸۵ هزار بازرگان خارجی و داخلی قرار گرفت که موفقیتی عظیم برای این شرکت پستی محسوب میشد.
احتمالاً با این جمله موافقید که بانکها، بهترین گزینه برای تولید و عرضه کارتهای اعتباری هستند. تاریخچه توسعه و تکامل کارتهای اعتباری هم این موضوع را تأیید میکند. بانک مشهور «Bank of America»، از همان سال ۱۹۵۸ میلادی، کارت اعتباری خود را با تمرکز بر بازار ایالت کالیفرنیا عرضه نمود. این کارت که بعدها به «Visa Card» تغییر نام داد، یکی از معتبرترین کارتهای اعتباری حال حاضر جهان محسوب میشود. جالبتر اینکه در سال ۱۹۶۶ میلادی، گروهی از بانکهای کالیفرنیا، دومین کارت اعتباری بانکی تحت عنوان «MasterCard» را عرضه کردند که امروزه رقیبی جدی برای «Visa Card» به حساب میآید.
شاید با خود بگویید که روند نوآوری در کارتهای اعتباری، در همین نقطه متوقف شد. برخلاف تصور، این تازه ابتدای راه بود. رون کلین (Ron Klein)، نوار مغناطیسی موجود در کارتهای اعتباری را اختراع کرد. وی فناوری مشابه با آنچه در ضبطصوت وجود داشت را بکار گرفت و آن را پشت یک کارت الصاق نمود و سپس اعداد روی آنها را رمزگذاری کرد. اقدام بعدی وی، توسعه اسکنری بود که امکان بهروزرسانی و مقایسه منظم دادهها با یک پایگاه داده را فراهم میکرد. او هرگز برای ایده نوار مغناطیسی خود پتنتی ثبت نکرد و به همین دلیل، خیلی زود این فناوری در هر جای دنیا بکار گرفته شد. در دهه ۱۹۶۰ میلادی، «IBM» از نوار مغناطیسی برای تأیید کارتهای اعتباری استفاده کرد که استفاده از این اختراع را به شدت کاربردیتر از قبل ساخت. از آن زمان، روند صعودی استفاده از کارتهای اعتباری ادامه یافت و البته به موازات آن، بحث امنیت کارتها و رهگیری امن از طریق فناوریهای «RFID» ظاهر گردید.
هنوز هم یک عیب بزرگ احساس میشد: «همه چیز در یک کارت فیزیکی خلاصه شده است». این مشکل، با روند دیجیتال شدن اقتصاد و ظهور فناوریهای پیشرفتهای همچون بلاکچین، تا حدی مرتفع شده و به نظر میرسید که کارتهای اعتباری آینده، ترکیبی از فناوریهای پرداخت آنلاین و موبایلی خواهند بود. مثال بارز این موضوع، رونمایی اپل از سرویس پرداخت «Apple Pay» در سال ۲۰۱۴ میلادی بود که نخستین فناوری پرداخت تلفن همراه با کاربرد بسیار گسترده محسوب میشود. به نظر میرسد که باید منتظر ایدههای خلاقانه بیشتری باشیم، بهطوری که مثلاً در دهههای آتی، الگوی رگها یا «DNA»، جایگزین تراشههای مغناطیسی فعلی بهعنوان تأیید پرداخت کارت اعتباری خواهند شد!
بررسیها نشان میدهد که نخستین «US» پتنتی که در آن از عبارت «Credit Card» استفاده شده، پتنتی با شماره «US 2714049» بوده که در سال ۱۹۵۱ میلادی، توسط مخترعی به نام کنت جرمن (Kenneth R Germann) به ثبت رسید و در سال ۱۹۵۵، گواهی ثبت اختراعی به آن تعلق گرفت. در این پتنت، سیستم پرداخت اعتباری برای پمپبنزینها توصیف شده است. در پایان، این نکته را هم در نظر بگیرید که با توجه به گستره کاربرد کارتهای اعتباری و توسعه نمونههای مدرن در کمتر از یک قرن اخیر که مصادف با اهمیت بیشتر حفاظت از اختراعات و نوآوریها بوده، مجموعه وسیعی از پتنتهای مختلف، از سوی مخترعین، فناوران و شرکتهای بزرگ و کوچک به ثبت رسیده است.