شاید بتوان اختراع اولین اسلحه ساخته شده توسط بشر را به انسانهای نخستین نسبت داد که از قطعات چوبی میانتهی، برای پرتاپ گلولههای گلی و سنگی به سوی حیوانات و شکار آنها استفاده میکردند. از آن زمان تاکنون، فناوریهای طراحی و ساخت سلاحهای مختلف، با پیشرفتهای فراوانی همراه بوده است. در واقع، میتوان گفت که فناوری ساخت سلاح، یکی از مواردی است که از انسانهای نخستین تا کنون، دستخوش تغییرات فراوانی بوده و هر چه زمان بیشتری سپری شده است، میزان تحقیقات برای توسعه و بهبود فناوریهای مربوط به آن نیز، با افزایش همراه بوده است. وجود هزاران پتنت با موضوع اسلحه در پایگاههای داده پتنت، گواهی برای این موضوع است. در این قسمت از اختراعات مهم تاریخ، تاریخچه اسلحه کلت یا رولور را بهعنوان یکی از نسخههای کلاسیک اسلحههای اختراعشده، مرور خواهیم کرد.
ساخت تفنگهای سر پر چخماقی در قرن ۱۷ میلادی، اسلحه جنگی سبک را به میادین جنگ وارد نمود. در سال ۱۷۱۸، یک وکیل و نویسنده به نام «جیمز پاکل»، اولین مسلسل تاریخ را اختراع نمود. این مسلسل، بر روی یک سهپایه قرار میگرفت و با اینکه اسماً توانایی شلیک ۱۱ گلوله در دقیقه را داشت، ولی در عمل، بیشتر از ۳ گلوله در دقیقه نمیتوانست شلیک کند. اختراع پاکل، دارای وزن زیادی بود که حمل و استفاده از آن را با دشواریهایی همراه میکرد. نوآوری جدیدی که اسلحه را متحول نموده و آن را سبکتر، سریعتر و قابلحمل نمود، اختراع رولور، توسط «ساموئل کلت» بود که موجب شد تا برای نخستین بار، اسلحه از میادین جنگ، وارد شهرها شده و در دست مردم عادی قرار گیرد. ویژگی منحصربهفرد رولور، مکانیسمی بود که امکان چندین شلیک پیاپی بدون نیاز به پر کردن مجدد را به کاربر میداد. ساموئل کلت، در اکتبر سال ۱۸۳۵ میلادی، پتنتی برای اختراع خود در بریتانیا دریافت نمود و در ادامه، در تاریخ ۲۵ فوریه سال ۱۸۳۶، موفق به اخذ گواهی ثبت اختراع در آمریکا، با شماره پتنت «USX9430I1» گردید. بهبودها و اصلاحات اساسی که در متن این پتنت ذکر شده و در واقع نقطه عطفی برای سخت اسلحه ایجاد نمود، عبارتند از: «تسهیل در فرآیند پر کردن مجدد اسلحه، تغییر در وزن و جای سیلندر که باعث پایداری آن در دست میشود و سرعت بالا در شلیک.»
اما شنیدن داستان پیدایش ایده رولور در ذهن ساموئل کلت، خالی از لطف نیست؛ وی در سن ۱۶ سالگی، برای تحصیل در رشته دریانوردی، به آکادمی «Amherst» رفت، ولی طولی نینجامید که از آنجا اخراج شد. پدرش، فرصت دیگری برای یادگیری دریانوردی برای وی فراهم آورد و در سال ۱۸۳۰ میلادی، کلت جوان را با کشتی به یک سفر یک ساله دریایی فرستاد. در این سفر، تنها چیزی که برای کلت جذاب بود، سکان کشتی بود؛ اینکه چگونه از طریق یک مکانیسم خاص، پیاپی میچرخد و در موقعیتهای مشخصی میایستد و قفل میشود، برای وی بسیار جذاب بود. کلت فکر کرد که از این مکانیسم دورانی کنترل شده، میتوان در اسلحه استفاده نمود و تپانچههای تکتیر را طوری تغییر داد که بهواسطه دوران سیلندر، بدون نیاز به پر کردن اسلحه، چندین شلیک پیاپی داشته باشند. وی در طول سفر دریایی خود، با وسایل سادهای همچون میخ، پین و چکش، سیلندری چوبی، با شش جای گلوله ساخت. این نمونه اولیه، دارای چندین لوله تفنگ، با حرکت دوار بود. در نمونه بعدی، کلت برای کاهش وزن و حجم اسلحه، از سیلندر دواری استفاده نمود که دارای چندین محفظه گلوله بود و اسلحه تنها یک لوله داشت. توانایی شلیک شش گلوله، بدون نیاز به پر کردن (کاری که حداقل به بیست ثانیه زمان در اسلحه تکتیر نیاز داشت)، مزیت زیادی برای سربازان و ساکنین در مناطق ناامن و مرزی ایجاد مینمود. کلت، به اصلاح طرح اولیه خود ادامه داد و پتنتهایی برای اجزای مختلف آن، مانند مکانیسم قفل کننده سیلندر، قبضه طولانیتر و سیلندر با دهانه اریب برای جلوگیری از آتش گرفتن محفظههای کناری، به ثبت رسانید.
بهواسطه همزمانی این اختراع با جنگهای داخلی آمریکا و جنگ مکزیکو، ساموئل کلت، موفق به فروش تعداد زیادی از محصولات خود شد و با استفاده از درآمدهای به دست آمده و کمکی که از خانوادهاش گرفت، کارخانه اسلحهسازی خود را بر پا نمود. روش تولید او در این کارخانه را باید یکی از پیشروترینها در انقلاب صنعتی دانست، چرا که استفاده وی از قطعات قابل تعویض، باعث شد که اولین کسی باشد که از خط مونتاژ استفاده مینماید. بعدها، وی کارخانه دیگری نیز، در لندن راهاندازی نمود.
در سال 1852 میلادی، «جیمز وارنر» و کارخانه اسلحهسازی ماساچوست، پتنت متعلق به کلت را نقض کردند. کلت در این رابطه به دادگاه شکایت نمود و دادگاه رأی به توقف تولید اسلحه رولور توسط آنها داد. بعدها کلت، «Allen & Thurber» را به خاطر استفاده از طرح استوانهای در اسلحه خود، تهدید به شکایت نمود که با توجه به توصیههای وکلای حقوقیش که به نتیجه این شکایت خوشبین نبودند، با دریافت غرامتی سنگین، شکایت خود را پس گرفت. با انحصار ناشی از این نوآوری منحصربهفرد، فروش رولور در کشورهای مختلف و از جمله اروپا (بهواسطه تنشهای بینالمللی فزاینده) به شدت افزایش یافت. ساموئل کلت، مهارت زیادی در بازاریابی و فروش داشت؛ برای مثال، با راه انداختن یک مسابقه تسلیحاتی و گفتن اینکه یک کشور خاص، سفارش زیادی به او داده است، کشورهای رقیب را به خرید بیشتر ترغیب مینمود.
مهارت کلت در بازاریابی، نقشی حیاتی در موفقیت شرکت وی ایفاء نمود. وی از تکنیکهایی استفاده میکرد که در زمان خود، بسیار نوآورانه بودند و از این لحاظ، میتوان ساموئل کلت را از پیشگامان بازاریابی دانست. شاهکار کلت در تبلیغات که اسلحه وی را به یکی از سمبلها و اساطیر آمریکا بدل نمود، استخدام هنرمند و جهانگرد مشهور آمریکایی، «جورج کاتلین» بود که وظیفه داشت تا نقاشیهایی نمادین، از افراد مختلف رولور به دست که در حال مبارزه با بومیان، راهزنان یا حیوانات وحشی هستند، ترسیم نماید. علاوه بر این، کلت به طور مرتب، رولورهایی کندهکاری شده و نفیس، به سران کشورها و ایالتها و همچنین نظامیان بانفوذ، هدیه میداد؛ از تبلیغات در روزنامهها استفاده میکرد و حتی نویسندگانی استخدام نموده بود که در مجلات و راهنماهای سفر، در مورد اسلحه وی مقالهنویسی کنند.
عامل دیگر موفقیت کلت، محافظتی بود که در نتیجه ثبت اختراعش ایجاد شده بود. با توجه به اینکه وی حقوق انحصاری مربوط به اختراع اسلحه رولور را داشت، همواره در حال پیگیری دعاوی قضایی با تولیدکنندگان زیادی بود که از کارش تقلید میکردند. در تمامی این جدالهای حقوقی، وکیل کلت به نام «ادوارد دیکرسون»، به صورت ماهرانهای از سیستم پتنت استفاده نموده و جلوی تقلید و کپیبرداری رقبا را میگرفت. در خصوص پتنت انحصاری کلت برای اسلحه رولور، دو نکته درخور توجه وجود داشت: ۱) حفاظت متعصبانه کلت از اختراع خود، در کوتاهمدت، مانع توسعه این نوع از اسلحه در آمریکا شد. ۲) این سیاست، در بلندمدت باعث شد که رقبای نوآور وی، دست به اختراعاتی بزنند که دارای مکانیسمهای متفاوت و بهینهتری بوده و عملاً رشد پلکانی و سریع این صنعت را موجب گردید.
جالب است بدانیم که علیرغم هوشی که کلت در استفاده از پتنت و تکنیکهای بازاریابی داشت و پیشگامی وی در عرصه ساخت اسلحه رولور را به همراه داشت، تنها یک اشتباه وی باعث شد که ۲۰ سال از رقبای خود عقب بماند. وی تعصب زیادی بر روی اختراعش داشت و به همین دلیل، پیشنهاد یکی از کارکنان خود، به نام «رولین وایت»، برای جایگزینی سیلندرهای اسلحه، با سیلندرهای سوراخدار که امکان استفاده از فشنگهای فلزی را برای اسلحه کمری میداد را نپذیرفت. بعد از اینکه کلت وی را اخراج کرد، وایت ایده خود را با شماره «US12648A» به ثبت رسانید و با کمک یکی از رقبای کلت، به نام «Smith & Wesson»، تا ۲۰ سال مانع از این شدند که کلت، فشنگهای فلزی بسازد. همین اشتباه استراتژیک، باعث از دست رفتن فرصت بزرگی جهت توسعه اسلحه رولور، توسط ساموئل کلت گردید.