یکی از خصلتهای ویژه بشر، میل ذاتی به زیبایی است که آن را آفرینش برخی از زیباترین آثار هنری اعم از تابلوهای نقاشی و مجسمههای خوشتراش و نیز اولویت قرار دادن آراستگی ظاهری به خوبی مشاهده میکنیم. پیشرفت فناوری و نوآوریهای مخترعین، موجب شده تا این آراستگی ظاهری با سرعت و سهولت بیشتری انجام گیرد، بهطوری که انواع برس و شانه جای خود را به سشوار، بابلیس، اسپری مو و سایر تجهیزات زیبایی دادهاند.
در میان این تجهیزات آرایشی و بهداشتی فردی، سشوار به یکی از رایجترین و کاربردیترین اختراعات توسعه یافته توسط انسان مبدل شده است. بنا بر بررسیهای صورت گرفته، هماکنون در بیش از ۹۰ درصد از خانههای آمریکا، حداقل یک سشوار وجود دارد. سشوار در کنار کاربرد آرایشی و حالتدهی به موها، کارکرد مهم و کلیدی دیگری هم دارد که شاید همین کارکرد موجب استفاده گسترده از آن توسط اغلب افراد شده است. هوای گرم ناشی از سشوار، امکان خشک کردن سریع موها پس از دوش گرفتن را در کوتاهترین زمان ممکن فراهم میکند که با توجه به دشواری فرآیند خشک کردن مو بهویژه در خانمها و افرادی که موی بلندی دارند، سشوار را به یک اختراع بسیار ارزشمند و ضروری برای زندگی مدرن فعلی مبدل ساخته است. اما سشوار چگونه اختراع شد و چگونه توانست به خانهها، هتلها، آرایشگاهها و سالنهای زیبایی راه یابد؟
احتمالاً با شنیدن نام سشوار، وسیلهای برقی و بسیار کوچک به ذهنتان میرسد که حتی ممکن است در نمونههای بسیار کوچک مسافرتی باشد. جالب است بدانید که سشوارهای اولیه، اصلاً بدین شکل نبوده و طی سالهای طولانی، مجموعهای از تغییر و تحولات فناورانه رخ داده تا سشوارها به شکل امروزی درآیند. فارغ از این روند تکامل، ایده اولیه سشوار با الهام از جاروبرقی ظاهر شد. اواخر قرن نوزدهم میلادی، الکساندر گودفرای (Alexandre-Ferdinand Godefroy)، آرایشگر و مخترع مشهور فرانسوی، به فکر طراحی و ساخت دستگاهی برای خشک کردن موها افتاد. وظیفه اصلی این دستگاه بزرگ که «Séchoir» یا «خشککننده» نامیده میشد، دمیدن هوای گرم (یا سرد) برای تسریع تبخیر آب و خشک کردن موها بود. اختراع مذکور، حاوی یک محفظه کلاه مانند بود که به یک شلنگ انعطافپذیر متصل میشد. هوای گرم از طریق اجاق تعبیه شده در پشت دستگاه به محفظه رسیده و روی موهای کاربر پخش میشد. طبیعتاً این دستگاه بزرگ و حجیم، قابل حمل نبود و تنها در سالنهای آرایشی مورد استفاده قرار میگرفت. همین محدودیت، باعث شد تا تجاریسازی وسیع سشوار ابداعی گودفرای، بهعنوان یک وسیله خانگی و در دسترس عموم، با شکست مواجه شود.
با وجود مشکلات مربوط به حملونقل این دستگاه بزرگ، گودفرای به پتانسیل تجاری اختراع خود ایمان داشت. وی در آوریل ۱۸۸۸ میلادی، دستگاه خود را به ثبت رسانید و در نتیجه این اقدام، گواهی ثبت اختراع با شماره «US 389803» بود که در سپتامبر همان سال از سوی دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا صادر گردید. اگرچه اختراع گودفرای به تولید انبوه نرسید، اما ایده وی برای خشک کردن مو از طریق فشار هوای گرم، به شدت مورد استقبال دیگر مخترعین و فناوران قرار گرفت. طی سالهای بعد، دستگاههای متنوعی در ابعاد مختلف و با طراحیهای عجیب و غریب معرفی شد تا اینکه در دهه ۱۹۲۰ میلادی، سشوارهای دستی شامل یک جزء گرمکننده و یک فن برای پخش هوای گرم، رونمایی گردید.
نخستین مدل الکتریکی سشوارهای دستی، در سال ۱۹۲۶ میلادی و توسط یک مهندس شاغل در شرکت «Calor Company» اختراع شد. لئون تویلت (Léon Thouillet)، دستگاه ابداعی خود را «دوش هوای سرد و گرم» نامید که ابتدا برای مراقبتهای بهداشتی (اعمال گرما به مناطق دردناک بدن و سوزاندن زخمها) مورد استفاده قرار میگرفت. جالب اینکه حتی در توسعه کاربردهای بعدی این اختراع، مواردی همچون یخزدایی غذا، گرم کردن تخت و وسایل شخصی همچون کفش و جوراب و حتی گرم کردن نوزادان، زودتر مورد توجه قرار گرفت و تازه پس از آن، خشک کردن مو در قالب یک دستگاه اختصاصی و آرایشی حرفهای مطرح شد.
لازم به تأکید است که پیش از معرفی اختراع لئون تویلت، مجموعهای از ایدههای نوآورانه در زمینه طراحی و ساخت سشوارهای دستی توسط مخترعین مختلف عرضه شد که هیچ کدام به تولید یک سشوار عملیاتی و کارآمد نینجامید. یکی از این نمونههای اولیه، سشوار ابداعی گابریل کازانچیان (Gabriel M Kazanjian)، مخترع ارمنی ساکن آمریکا بود که در سال ۱۹۰۸ میلادی، در سیستم پتنت آمریکا به ثبت رسید. وی در ژوئن ۱۹۱۱ میلادی، موفق به دریافت گواهی ثبت اختراعی به شماره «US 994259»، از دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا گردید.
به نظر میرسید که یک گام بزرگ در توسعه و تکامل سشوار بر داشته شده است. اما هنوز هم یک مشکل بزرگ وجود داشت: «سشوارها با اینکه قابل حمل بودند، اما هنوز هم بسیار سنگین بودند». سشوارهای ساخته شده در این دوران، اغلب از فلز و دستههای چوبی ساخته میشدند. وزن تقریبی آنها حدود یک کیلوگرم بود و استفاده مداوم از آنها، خستگی شدید دست را به دنبال داشت. این موضوع را هم در نظر بگیرید که برخلاف سشوارهای ۲۰۰۰ واتی فعلی، دستگاههای تولید شده در آن زمان، از قدرت بسیار محدود ۱۰۰ وات بهرهمند بودند و همین موضوع، فرآیند خشک کردن موها را بسیار زمانبر و خستهکننده میکرد. از سوی دیگر، اتصالات الکتریکی سشوارها چندان ایمن نبود و برقگرفتگی ناشی از آن، منجر به سوانح مرگباری میشد.
مجموعه این محدودیتها، باعث شد تا تلاشهای فناوران و مخترعین، از یکسو بر افزایش قدرت و بهبود مکانیسمهای داخلی سشوار متمرکز شده و از سوی دیگر برای کاهش وزن، بازطراحی مجدد آن در دستور کار قرار گیرد. تا اواخر دهه ۵۰، پیشرفتهای اصلی سشوارها در زمینه بهبود کارایی و افزایش قدرت آن بود و عملاً شکل ظاهری سشوار آنچنان تغییری نکرد. شاید دومین نقطه عطف در مسیر توسعه و تکامل سشوارها، جایگزینی بدنه پلاستیکی در نمونههای تولیدی دهه ۱۹۶۰ بود که علاوه بر ایمنی بیشتر، وزن آنها را به شدت کاهش میداد. ویژگیهایی همچون وزن کم، ایمن بودن دستگاه، عایق بودن در برابر حرارت، قیمت مقرونبهصرفه و امکان تولید در اشکال و رنگهای مختلف، باعث شد تا استقبال از سشوار به شدت افزایش یافته و عملاً از آن زمان، این اختراع کاربردی به جزئی از زندگی روزمره بسیاری از خانوادهها مبدل گردید. نماد بارز سشوارهای سبک و ایمن در دهه ۱۹۶۰، مدل تولیدی شرکت مولینکس، تحت عنوان «Clémentine» بود که با رنگ نارنجی بسیار جذاب به بازار عرضه شد و استقبال کاربران را در پی داشت.