تصور بسیاری از مردم پیرامون اختراع و نوآوری این است که اختراع تنها برای ابداعات فنی خارقالعاده، دستگاهها و ماشینآلات پیچیده و فناوریهای پیشرفته کاربرد دارد. این در حالی است که خلاقیت، نوآوری و اختراع چیزی جدید، لزوماً به این موارد اختصاص نداشته و مثلاً اصلاح روش انجام کار، خلق یک فرآیند جدید برای تولید محصول و یا حتی پرورش یک گونه گیاهی جدید هم، میتواند نوعی از اختراع لقب گیرد.
یک مثال جالب برای اختراعات اینچنینی، «آدامس» است. یک جویدنی جذاب و مورد استقبال همه اعم از کودک و بزرگسال، پیر و جوان، که میتواند علاوه بر جنبه سرگرمی و یا یک عادت دیرین، خواص درمانی نیز داشته باشد. در کنار صنعت دخانیات که گردش مالی چشمگیری داشته و سالیانه میلیاردها دلار از طریق کشیدن سیگار دود میشود و به هوا میرود، تجارت پرسود دیگری هم وجود دارد که آنچنان به چشم نمیآید. بنا بر مطالعات «Technavio» از حجم بازار جهانی آدامس، این بازار در طی سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ میلادی، با رشدی ۵.۶۴ درصدی مواجه بوده و فروش آن در پایان این دوره، به بیش از ۳۲.۶ میلیارد دلار رسیده است. این اعداد به خوبی نشاندهنده اهمیت تجاری این خوراکی به ظاهر ساده میباشد. اما آیا میدانید که این ماده جذاب و پرطرفدار و البته پرسود، چگونه اختراع شده است؟
استفاده از آدامس به معنای جویدن یک ماده طبیعی، از هزاران سال پیش بین مردم جوامع مختلف رایج بوده است. از شایعترین آدامسهای باستانی میتوان به تودههای رزینی درختها، علفها و برگهای شیرین، حبوبات و حتی نوع خاصی از موم اشاره نمود. شکل و طعم این جویدنیهای طبیعی، بسته به مناطق مختلف کاملاً متفاوت بوده است. برای مثال، یونانیان باستان از «Mastiche» بهعنوان جویدنی استفاده میکردند، مایاها شیره درخت «Sapodilla» و سرخپوستان آمریکای شمالی نیز، شیره درخت کاج و صنوبر را بهعنوان آدامس مصرف میکردند. نمونه داخلی جویدنیهای طبیعی که در حال حاضر نیز توسط بسیاری از ایرانیها مورد استفاده قرار میگیرد، «سقز» است. سقز همان صمغ یا شیره غلیظ شده درخت بنه یا پسته وحشی است که خواص دارویی فراوانی دارد. این شیره سبز رنگ، برای هضم غذا، افزایش اشتها، جلوگیری از پوسیدگی دندان، رفع بوی بد دهان، تقویت چشم و درمان ریزش مو کاربرد دارد و امروزه در طب سنتی و مدرن و همچنین صنعت آدامسسازی مورد استفاده قرار میگیرد.
نخستین آدامس تجاری، در سال ۱۸۴۸ میلادی و توسط جان باکون کورتیس «John Bacon Curtis» ساخته و به بازار عرضه شد. وی ایده ساخت این محصول جویدنی را با کمک برادرش عملی نمود و آن را «State of Maine Pure Spruce Gum» نامید. آنها شیره و رزین درخت صنوبر را برای تولید یک ماده لاستیکی چسبناک استفاده نمودند و برای نرمی و لذتبخش بودنش، به آن طعمدهنده و پارافین اضافه کردند. جان کورتیس کارخانه تولید آدامس خود را «Curtis Chewing Gum Factory» نام نهاد.
در ۲۷ جولای سال ۱۸۶۹، آموس تایلر «Amos Tyler» موفق به دریافت نخستین گواهی ثبت اختراع برای آدامس تولیدی خود شد. این پتنت با شماره «US93141» از سوی دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا به تایلر اعطا گردید. تایلر آدامس ابداعی خود را با همکاری شریکش به نام ساموئل مورس «Samuel D. Morse» تولید و در منطقهای به نام «Toledo» واقع در ایالت اوهایوی آمریکا میفروخت. آدامس آنها ترکیبی خاص از گلاب و روغن زیتون بود که پس از گرم کردن و مخلوط شدن ترکیبات، به آهستگی خنک شده و ماده سفید رنگ حاصل به میلههای باریک و کوتاه تقسیم میشد. همزمان با این مخترع، یک دندانپزشک اهل اوهایو به نام ویلیام فاینلی سمپل «William Finley Semple» نیز توانست پتنت دیگری برای ساخت آدامس به ثبت برساند و در تاریخ ۲۸ دسامبر همان سال، گواهی آن را با شماره پتنت «US98304» دریافت نماید. آدامس ابداعی ویلیام سمپل، حاوی طعمدهندههای شیرین بود و با توجه به حرفه دندانپزشکی وی، ویژگی تمیزکنندگی لثه را در خود جای داده بود. البته مدرکی دال بر اینکه وی موفق به فروش تجاری محصول خود شده است، وجود ندارد.
در سال ۱۸۶۹ میلادی، یک ژنرال مکزیکی به نام آنتونیو لوپز دسانتا آنا «Antonio Lopez De Santa Anna»، ایده خود برای نوعی جویدنی طبیعی به نام «Chicle» را، به شخصی به نام توماس آدامز «Thomas Adams» گفت که پس از تلاشهای فراوان آدامز و افزودن طعمدهنده به آن، اولین گام برای ساخت آدامس به معنای مدرن آن آغاز شد. وی فرآیند ساخت آدامس ابداعی خود را در سیستم پتنت آمریکا به ثبت رسانید که پس از ارزیابیهای صورت گرفته، در چهاردهم فوریه سال ۱۸۷۱ میلادی گواهی ثبت اختراعی با شماره «US111798»، از سوی دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا به وی اعطا گردید. آدامز محصول خود را با نام «Adams New York Chewing Gum» تولید انبوه نمود و به بازار عرضه کرد. در ادامه در سال ۱۸۷۰، شرکت «Adams & Sons» اقدام به تولید آدامس با طعم پرتقال ترش نمود که بهعنوان آبنبات پس از شام به فروش میرسید. یک سال بعد، آدامز دستگاهی برای تولید آدامس اختراع نمود و محصول جدید خود که یک آدامس با طعم شیرین به نام «Black Jack» بود را به بازار عرضه نمود. درست است که این محصولات با استقبال نسبی مشتریان مواجه شد، اما یک مشکل بزرگ تمامی آنها، عدم ماندگاری طعم آدامس بود.
این مشکل تا سال ۱۸۸۰ میلادی پابرجا بود، تا اینکه مخترعی به نام ویلیام وایت «William White»، با ترکیب شکر، «Chicle» و شیره ذرت، آدامس جدیدی تولید نمود. وی برای طعم بهتر آدامس، عصاره نعناع به آن اضافه نمود و این انتخاب کاملاً تصادفی، نشان داد که این طعمدهنده برخلاف سایر طعمدهندهها، ماندگاری بیشتری در دهان فرد دارند. گفتنی است، ویلیام وایت نخستین آدامس با طعم فلفل را نیز تولید و به بازار عرضه نمود.
یکی از نوآوریهای مهم در صنعت آدامس که توسط دکتر ادوارد بیمن «Edward Beeman» صورت گرفت، افزودن پودر «Pepsin» (آنزیم اصلی دستگاه گوارش که پروتئینها را به پلیپپتیدها تجزیه میکند) به آدامس بود که آن را به یک کمککننده هضم غذا بدل میساخت. این کشف بزرگ، آغازی برای اضافه نمودن خواص دارویی به آدامس و استفاده از آن برای درمان عوارض مختلف بدن محسوب میشود. لازم به ذکر است که گزارشهای اخیر، حاکی از وجود شواهدی است که نشان میدهد جویدن آدامس میتواند به کاهش وزن افراد نیز کمک نماید. با جویدن آدامس، میل به غذا کاهش یافته و میزان کالری مصرفی بدن کمتر میشود. در مقابل با افزایش مصرف انرژی و کاهش سطوح استرس، فرآیند کاهش وزن تسریع میگردد. پیشگیری از غذا خوردن بیرویه و بدون فکر، بهویژه در افرادی که با افزایش استرس، تمایل به خوردن غذا پیدا میکنند، از مهمترین مزایای درمانی آدامس محسوب میشود.
گفتنی است، یکی از نقاط عطف بزرگ در زمینه ساخت آدامس و بهبود محصولات قبلی، تولید آدامس بادکنکی است که در سال ۱۹۲۸، توسط والتر دیمر «Walter Diemer» صورت گرفت. البته پیش از دیمر نیز افراد بسیاری در تلاش برای تولید آدامسهای بادکنکی بودند، اما به دلیل استقبال کم و عدم ایجاد یک حباب بزرگ (ترکیدن قبل از بزرگ شدن حباب)، عملاً موفقیتی کسب نشد. دیمر این ایده را در سن ۲۳ سالگی و زمانی که حسابدار شرکت «Fleer Chewing Gum» بود، عملی کرد. وی اوقات فراغت خود را به آزمایش انواع آدامس با طعمها و ویژگیهای مختلف اختصاص میداد و روزی پس از ساخت آدامسی جدید که به خوبی باد میشد، فکر کرد که این ویژگی تنها یک تصادف ساده است. در ادامه، این جرقه در ذهن وی زده شد که به دنبال آدامسی با چسبندگی کمتر و انعطافپذیری بالاتر باشد تا حبابهای بزرگتری ایجاد کند. البته همین تلاش تقریباً یک سال زمان برد تا اینکه به فرمول ساخت آدامس رسید و در عین بدشانسی و طی یک اتفاق، فرمول فوق را از دست داد و این بار زمانی چهار ماهه لازم بود تا دیمر مجدداً به فرمول فوق دست یابد.
شاید این پرسش برایتان مطرح شده باشد که چرا آدامسهای بادکنکی اغلب صورتی هستند (البته این مسئله بیشتر در همان زمانهای اولیه ارائه این آدامسها دیده میشد). در پاسخ باید گفت که دیمر بدین دلیل از رنگ صورتی استفاده کرد که در آن زمان، صورتی تنها رنگ موجود در شرکت «Fleer» بود و همین دلیل ساده، باعث شد تا رنگ صورتی به یک استاندارد در صنعت آدامسهای بادکنکی مبدل شود.
تجاریسازی آدامسهای بادکنکی نیز، همانند فرآیند ساخت آن داستانی جالب دارد. دیمر برای آزمایش فرمول جدید خود، ۱۰۰ نمونه از این آدامسها را تهیه کرد و آنها را به نزدیکترین فروشگاه برد. وی قیمت هر آدامس را یک پنی تعیین کرد و به فروشندگان یاد داد که چگونه خودشان حبابهای بادکنک را جلوی چشم مشتری بترکانند. تمامی آدامسها در یک روز فروخته شد و مدیران «Fleer» با توجه به این استقبال خارقالعاده، آدامس جدید را تحت برند «Dubble Bubble» به بازار عرضه کردند. فروش این آدامس در سال نخست عرضه، از ۱.۵ میلیون دلار عبور کرد و موفقیتی عظیم برای «Fleer» به ارمغان آورد.