هنگامیکه بحث اختراع و نوآوری به میان میآید، همگان انتظار دستگاهی عجیبوغریب و بسیار پیشرفته را دارند که یک صنعت یا بخشی از زندگی بشر را به کلی تغییر میدهد. مثالهای فراوانی از این دست اختراعات و نوآوریها میتوان برشمرد، از جمله اختراع برق و لامپ روشنایی از سوی ادیسون، اختراع تلفن از سوی گراهام بل و اختراع هواپیما از سوی برادران رایت. با این حال، تمامی اختراعات بدین شکل نیستند و حاصل کار برخی از مخترعین و محققین خوشفکر، ابداع دستگاه یا فرآیندی ساده برای رفع یک مشکل کوچک پیرامون خود بوده است. با دقت در اطراف خود، میتوانید نمونههای فراوانی از این اختراعات را مشاهده نمایید، از اختراع چراغ راهنمایی و رانندگی و نوار چسب گرفته، تا اختراع آدامس و چرخ خیاطی.
برای لمس بهتر این مسئله، لحظهای کمد لباس خود را بنگرید. مجموعهای از لباسهای مختلف که بدون آنکه چین و چروکی روی آنها بیفتد، مرتب در کنار یکدیگر به چوبلباسیها آویخته شدهاند. تصور کنید که آویزهای مذکور وجود نداشت و شما مجبور بودید که تمامی لباسهای خود را بر روی هم تلنبار کنید. با توجه به جنس ظریف پیراهنهای امروزی، احتمالاً هر روز مجبور به اتو کردن لباس مدنظرتان میشدید و البته شاید اصلاً چنین لباسهای ظریفی تولید و عرضه نمیشد!
چوبلباسی (Coat Hanger)، یک اختراع کاملاً ساده و بدیهی به نظر میآید که شامل هیچ تجهیز الکترونیکی و یا حتی یک قطعه متحرک مکانیکی نیست. شکل و شمایل آن هم کاملاً ابتدایی است. اما آیا بدون چوبلباسی میتوانستیم کمدهای لباس خود را اینچنین مرتب کنیم؟ آیا چوبلباسیها از همان ابتدای امر وجود داشتهاند؟ چه کسی و چگونه به فکر طراحی و تولید چوبلباس افتاد؟ روند توسعه و تکامل آن به چه صورت بوده است؟
بسیاری از مردم بر این باورند که نخستین چوبلباسی، توسط مخترع پرکار و سومین رئیسجمهور آمریکا، توماس جفرسون (Thomas Jefferson) اختراع شده است. البته این یک باور عامیانه محسوب شده و بررسیها نشان میدهد که ایده اولیه برای ساخت آویز لباس، به سال ۱۸۶۹ میلادی و فردی به نام «نورث» (O. A. North) از ایالت کانکتیکات (Connecticut) باز میگردد. اما کسی که بهعنوان مخترع چوبلباسی شناخته میشود، «آلبرت پارک هاوس» (Albert J. Parkhouse) از میشیگان است که با الهام از ایده «نورث» و برای رفع مشکل همکارانش، اقدام به طراحی نمونه جدیدی از چوبلباسی در سال ۱۹۰۳ میلادی نمود.
هاوس در شرکت «Timberlake Wire and Novelty Company» مشغول به کار بود و در واکنش به شکایات همکارانش از کم بودن تعداد قلابهای نگهدارنده لباس (Coat Hook) در کمدهای شرکت، به فکر حل این موضوع افتاد. وی یک قطعه سیم محکم انتخاب کرد و پس از خم نمودن آن به شکل یک بیضی، دو سر سیم را به هم پیچید و به شکل یک قلاب درآورد. البته روایت دیگری هم از جرقه ایده ساخت چوبلباسی در ذهن هاوس وجود دارد؛ روایت دوم مبنی بر این است که هاوس روزی دیرتر از معمول به سر کار میرود و مشاهده میکند که تمامی قلابهای نگهدارنده لباس در کمدهای شرکت پر شده است. وی که دوست نداشت کت زمستانیش بر روی صندلی پر از چین و چروک شود، تصمیم به اختراع چوبلباسی گرفت. با توجه به تولید محصولات سیمی در شرکت، مقادیر قابل توجهی سیم در دسترسش بود. وی با استفاده از همین سیمها، وسیلهای ساخت که به کمک آن میتوانست کتش را به هر جایی آویزان کند.
کمکم اطرافیان پارک هاوس هم به کاربرد چوبلباسی ابداعی وی پی بردند و پس از توسعه و بهبود چوبلباسی از سوی پارک هاوس، تقریباً تمامی اعضای شرکت از آن استفاده میکردند. صاحبان شرکت به پتانسیل تجاری این اختراع پی برده و به صرافت حفاظت از آن افتادند. داستان ثبت اختراع چوبلباسی پارک هاوس، از نمونههای جالب و در عین حال نادر در میان اختراعات مختلف محسوب میشود. از آنجا که این چوبلباسی در محل شرکت ساخته شده بود، شرکت «Timberlake» تمامی حقوق محصول را متعلق به خود میدانست. آنها به سراغ یک وکیل حقوقی به نام «چارلز پترسون» (Charles Patterson) رفتند تا چوبلباسی مذکور را در سیستم پتنت آمریکا به ثبت برساند. تا اینجای کار، مشابه با بسیاری از داستانهای ثبت اختراع است، با این تفاوت که چارلز پترسون با درج نام خود بهعنوان مخترع، درخواست خود را در تاریخ ۲۵ ژانویه ۱۹۰۴ میلادی، به دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا ارائه نمود. پس از ارزیابی پرونده توسط ارزیابان «USPTO»، در دوازدهم ژوئن سال ۱۹۰۶ میلادی، گواهی ثبت اختراعی به شماره «US822981»، به شرکت «Timberlake» اعطا شد.
از آن تاریخ به بعد، تغییرات مختلفی بر روی طرح ابداعی پارک هاوس صورت گرفت و پتنتهای متعددی در این زمینه به ثبت رسیده است که از آن جمله، میتوان به طرح ابداعی یک خردهفروشی در آمریکا اشاره نمود که در سال ۱۹۰۶ میلادی، از یک چوبلباسی استخوانی برای آویزان نمودن محصولاتش استفاده کرد. این نخستین تجربه استفاده از چوبلباسی در کسبوکارها و در مقیاس تجاری محسوب میشود. یکی از مهمترین بهبودهای صورت گرفته در چوبلباسی پارک هاوس، تعبیه لولههای مقوایی بر روی سیمهای تحتانی و فوقانی آن، از سوی «شویلر هولت» (Schuyler C. Hulett) آمریکایی بود که از چین و چروک لباسها بر اثر آویزان کردن به چوبلباسی و آسیب رسیدن به آنها جلوگیری میکرد. وی اختراع خود را در پانزدهم ژوئن سال ۱۹۳۱ میلادی به ثبت رسانید و تقریباً یک سال بعد، در نوامبر سال ۱۹۳۲، گواهی به شماره «US1885263» را از دفتر ثبت اختراعات و علائم تجاری آمریکا دریافت نمود.
لازم به ذکر است که بررسی اسناد ثبت اختراع در سالهای انتهایی قرن نوزدهم میلادی، نشان میدهد که فردی به نام «ریداوت» (G. E. Rideout)، در تاریخ ۲۶ می ۱۸۹۶ میلادی، اقدام به ثبت درخواستی تحت عنوان «Coat Hanger» نموده که در ادامه، گواهی ثبت اختراعی به شماره «US586456» را برای وی به ارمغان میآورد. اینکه این پتنت چه نقشی در ایدهپردازیهای پارک هاوس داشته و آیا مخترع آن موفق به بهرهمندی از مزایای ثبت اختراعش شده است یا خیر، پرسشی بیپاسخ میباشد. چیزی که واضح است، پذیرش آلبرت پارک هاوس بهعنوان مخترع چوبلباسی از سوی اغلب مراجع بوده که البته وی هم نتوانست بهرهای از اختراعش ببرد. به گفته «گری موسل» (Gary Mussell)، نوه پارک هاوس، اختراع چوبلباسی چیزی منحصر از یک محصول ابداع شده در محل کار و متعلق به کارفرما بود، اما به دلیل رابطه سنتی کارفرما و کارمند در آن زمان، بهویژه در شرکت های آمریکایی اواخر قرن نوزدهم، عوایدی برای پارک هاوس به همراه نداشت و این چیزی است که برای مخترعین شناخته شدهای نظیر «توماس ادیسون» (Thomas Edison)، «جورج ایستمن» (George Eastman) و حتی «هنری فورد» (Henry Ford) هم اتفاق افتاده است.
گفتنی است که روند توسعه و تکامل چوبلباسیها در یک قرن اخیر، حاکی از آن است که این وسیله کوچک و ارزشمند، به یک جزء ضروری در خانهها و بسیاری از مغازهها مبدل شده و شاید کمتر کسی را بتوان یافت که در طول روز، با این وسیله پرکاربرد سر و کار نداشته باشد. در راستای همین همهگیری هم، انواع و اقسام طراحیهای مختلف برای آنها ارائه شده که بهبود کارایی برای شرایط مختلف را به ارمغان آورده است.